حتی اگر او رئیسجمهور نیز نباشد، در مقام یک رهبر سیاسی در تمامی معادلات میتواند تاثیرگذار باشد. آگاهی پوتین نسبت به این مساله موجب شده که او در بزنگاههای تاریخی وارد عرصه شود. او به خوبی میداند که روسیه در داخل چالشهای اقتصادی بسیار بزرگی دارد که میل به بحرانی شدن دارد.
الوقت - ولادیمیر پوتین پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 18 مارس، با کسب 67.54 درصد آرای رایدهندگان، برای چهارمین دوره پیاپی کلید کاخ کرملین را در دست گرفت. پس از سوگند یاد کردن پوتین در مراسم تخلیف ریاستجمهوری در روز دوشنبه (7 می 2018)، او برای 6 سال دیگر سکان اداره امور روسیه را عهدهدار شد. رئیسجمهور روسیه بعد از به جا آوردن تحلیف در یک سخنرانی گفت: من فکر میکنم وظیفه من و معنای زندگی من در آیندهای موفق و صلح آمیز برای روسیه است. همچنین، قبلا طی اظهاراتی بر این امر تاکید کرده بود که در دور جدید او در پی بهبود رفاه اقتصادی و وضعیت معیشتی شهروندان روسیه است. اکنون این مساله مطرح میشود که در چهارمین دوره ریاستجمهوری پوتین، چه تغییراتی در راهبرد سیاست داخلی و خارجی روسیه اتفاق خواهد افتاد؟ در راستای بررسی این مسائل «الوقت» دیدگاه دکتر مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالمللی را جویا شده است.
پوتین ناچار به بهبود وضعیت اقتصادی و رفاهی روسیه است
مطهرنیا در ارتباط با دلایل و زمینههای طرح موضوع در اولویت قرار گرفتن بهبود وضعیت اقتصادی، معیشتی و رفاهی روسیه از سوی پوتین به عنوان برنامه اصلی دور جدید ریاستجمهوری، بر این باور است که پوتین را نمیتوان فقط رئیسجمهوری روسیه تلقی کرد؛ زیرا او در مقام یک شخصیت سیاسی مقتدر در پی سازماندهی امنیتی، مهندسی قدرت و طرحریزی آینده سیاسی کشور روسیه است. حتی اگر او رئیسجمهور نیز نباشد، در مقام یک رهبر سیاسی در تمامی معادلات میتواند تاثیرگذار باشد. آگاهی پوتین نسبت به این مساله موجب شده که او در بزنگاههای تاریخی عرصه شود. او به خوبی میداند که روسیه در داخل چالشهای اقتصادی بسیار بزرگی دارد که میل به بحرانی شدن دارد. همچنین، پوتین میداند در صورت بحرانی شدن وضعیت اقتصادی روسیه او با مشکلات عدیدهای مواجه میشود و بخش بزرگی از هواداران کنونی خود را از دست میدهد. بنابراین، بر اساس پیش بینیهای اقتصادی موسسات و نهادهای نظارهگر وضعیت اقتصادی روسیه، که پوتین نیز به تحلیلهای آنها دسترسی کامل دارد، او به وضوح میداند معشیت و رفاه مردم در وضعیت مناسبی نیست و ضرورت دارد که این مساله حل شود.
برنامه اقتصادی پوتین و مانع بزرگ آمریکا
این کارشناس مسائل بینالمللی در بخشی دیگر از گفتههای خود در ارتباط با امکان موفقیت پوتین در شرایط موج روزافزون تحریمها و فشارهای خارجی اظهار داشت: «واقعیت آن است که کشور روسیه وابسته به صادرات نفت و گاز بوده و امروز ایالات متحده آمریکا قصد دارد خود را در مقام رقیب برای کشورهای صادرکننده نفت و گاز، به ویژه نفت جلوه دهد. در واقع، آمریکا قصد دارد با افزایش تولیدات نفت خود خود را از یک سو از وابستگی به نفت صادرکنندگان انرژی برهاند و از سوی دیگر، در مقام رقیبی جدی برای ایران و روسیه ظاهر شود. اگر آمریکا بتواند در تحقق چنین امری موفق باشد که البته سیگنالها نیز نشاندهنده احتمال موفقیت بالای آنها تا سال 2020 است، این کشور در مقام رقیب و دشمن صادرکنندگان نفت تبدیل شود. این امر میتواند فشار بسیار بزرگی را بر دیگر کشورهای صادرکننده نفت، از جمله مسکو وارد کند. در حقیقت، پوتین صادرات نفت با بشکهای بالاتر از 100 دلار را مدنظر دارد اما آمریکا با آن مخالف است. در واقع، آمریکا قصد دارد با وارد شدن در بازار نفت به عنوان یک قدرت بزرگ صادرکننده، بازی بزرگی را با کشورهایی همچون روسیه، ایران و... آغاز کند و به نوعی بتواند در مقاطع مختلف آنها را زمینگیر نماید. در این فضا بهنظر میرسد که پوتین در مسیر اجرایی کردن برنامه های خود با موانع بسیار بزرگی از جمله مساله تلاش واشنگتن برای کنترل بر بازار نفت مواجه خواهد شد.
نیازمندی روسیه به حل مشکلات داخلی
در ادامه اظهارات خود مهدی مطهرنیا در ارتباط با دلایل و ضرورتهای در اولویت قرار دادن برنامه بهبود اوضاع اقتصادی مردم روسیه ابراز داشت: مشکلات اقتصادی و اجتماعی روسیه در حال افزایش است و این عامل به تدریج منجر خواهد شد تا موفقیتهای به دست آمده در عرصه نظامی و سیاسی در آینده تحت شعاع مشکلات داخلی قرار گیرد و به تدریج از محبوبیت پوتین در نزد افکار عمومی مردم روسیه کاسته شود. بر همین اساس، رئیس کرملین در پی آن است که ضرورتهای ناشی از وارد شدن فشارهای گوناگون لایههای اجتماعی روسیه بر خود را پاسخ دهد.
وضعیت مناسبات آمریکا و روسیه در وضعیت فعلی باقی خواهد ماند
این کارشناس مسائل بینالمللی در ارتباط با آینده مناسبات آمریکا و روسیه در دوره چهارم ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین اظهار داشت: «کشکمکش آمریکا و روسیه در صحنههای ایجاد بحران، جهت مدیریت اوضاع بینالمللی، بیشتر مربوط به نمایش کشمکشها مربوط میشود. همانگونه که در عرصه بحران سوریه شاهد بودیم روسها تنها نمایشی از قدرت را نشان دادند و از طرف دیگر حمله موشکی آمریکا و متحداناش نیز تنها یک نمایش بود. واشنگتن از قدرت ارتش روسیه و قدرت سلاحهای اتمی مسکو آگاهی دارد و از این رو به نظر میرسد در آینده نیز دو کشور مرزهای تزاحم یکدیگر را به رسمیت خواهند شناخت و بر این باور هستم که در چهار سال آینده نیز این وضعیت ادامه خواهد داشت.»