استراتژی جبهه النصره حمله زنبوری و پراکنده است تا از این طریق ابتکار عمل را از یگانهای ارتش سوریه بگیرد و آنها را در این جنگها خسته و کلافه و سردرگم کند. یکی از ابزارهای مهم گروههای تروریستی ایجاد سپر انسانی از روستاهایی هستند که به صورت پراکنده اطراف فوعه و کفریا قرار دارند؛ لذا سقوط این روستاها از نظر جبهه النصره مساوی با شکست یکی از استراتژی های جنگی آنهاست.
الوقت- پس از پیروزی های ارتش سوریه در غوطه شرقی، از روز پنج شنبه حملات خمپاره ای تروریستهای جبهه النصره و گروههای وابسته به آن و گروههای تروریستی تحریر شام و تحریر السوریه به دو شهرک شیعه نشین فوعه و کفریا درشمال استان ادلب شروع شده است. این حملات که تازگی هم ندارد مردم غیرنظامی این دو منطقه را برای فشار به دولت سوریه هدف قرار میدهند. شدت حملات خمپاره ای به حدی بوده که شهروندان شهرک کفریا مجبور به ترک منازل خود و پناه بردن به مزارع شدند. براساس گزارشهای محلی و میدانی بیش از ۱۷۰ قبضه خمپاره طی روزهای گذشته به این دو شهرک شلیک شده است. همزمان با حملات خمپاره ای هواپیماهای سوریه به پرواز درآمدند و کمکهای غذایی و بهداشتی برای مردم این دو شهرک پرتاب کردند که یکی از محموله های کمکی توسط موشک عناصر تروریستی در آسمان هدف قرار گرفت. عناصر تروریستی چندین خمپاره هم به مدارس این دو شهرک پرتاب کردند که خسارات سنگینی به این مدارس وارد کرد اما خوشبختانه تلفات انسانی نداشت.
از سوی دیگر جنگنده های روسیه برای کاهش فشار حملات خمپاره ای حملاتی به مواضع تروریستها انجام دادند که باعث وارد آمدن خسارات سنگین به آنها شد. ۴۵ تن از عناصر تروریستی در این حملات به هلاکت رسیدند که ۱۳ تن از آنان فرماندهان میدانی جبهه النصره بودند.
محاصره فوعه و کفریا
شهرهای فوعه و کفریا از شهرهای قدیمی وسنتی ادلب هستند. کفریا ۱۵هزار و فوعه ۳۵ هزار نفر - در مجموع ۵۰ هزار نفر- جمعیت دارند.
از ماه مارس ۲۰۱۵ پس از اشغال شهر و استان ادلب که در شمال غرب سوریه از سوی تروریست های تکفیری، شهرک فوعه و کفریا که در ۱۰ کیلومتری شمال ادلب قرار گرفتهاند به محاصره کامل تروریست ها درآمده و به طور مداوم مورد حمله گروههای تروریستی قرار میگیرند. با محاصره فوعه و کفریا مردم این مناطق تحت شرایط بسیار دشواری برای گذران امور روزانه خود قرار گرفتند و مواد غذایی عموما توسط هواپیما و چتر از طرف دولت سوریه برای آنها ارسال میشود. تروریستهای تکفیری جبهه النصره بارها جنایات گسترده ای علیه مردم بی دفاع این مناطق انجام داده ند که عمدتاً به دلیل شیعه بودن مردم این مناطق میباشد.
گازوییل و نفت در این شهر بسیار کم و مردم مجبور هستند که با هیزم و چوب به پخت و پز نان و امورات دیگر بپردازند. حتی حمل و نقل در این شهر پس از محاصره دشوار بوده و در بعضی جاها با گاری انجام میشود. موشکهای دست ساز تروریستها برای مردم این شهر عادی شده و صدای آن را به خوبی میشناسند. همچنین مردم این دو شهر از کمبود دارو و نبود واکسن های ضروری رنج میبرند. بسیاری از بیماران به دلیل فقدان دارو مداوا نمیشوند. تقریبا از هر خانه ای فردی توسط تروریستها زخمی ،کشته یا ربوده شده است.
ادلب و موقعیت لجستیکی فوعه و کفریا
پس از شکست تروریستها در حلب ،آنها تمام تمرکز خود را روی استان ادلب به عنوان برگ برنده گذاشتند. استان ادلب هم مرز با ترکیه است . تروریستها برای ورود و خروج غیر قانونی از مرز ترکیه به ادلب نیاز دارند. فوعه و کفریا نیز با مرز ترکیه تنها ۳۰ کیلومتر فاصله دارند زمانی که تروریستهای جبهه النصره به استان ادلب حمله کردند احتمال نمیدادند که با مقاومت سرسختانه مردم فوعه و کفریا مواجه شوند. بنابراین تصرف کامل ادلب با مانع مواجه شد. با فتوای مفتی های وهابی مورد حمایت جبهه النصره جنایات زیادی علیه مردم فوعه و کفریا انجام شد.
اکنون که دولت سوریه بیش از ۵۲ درصد غوطه شرقی را بدست آورده ترس گرووهای تروریستی محاصره کننده فوعه و کفریا از فراغت دولت سوریه پس از غوطه شرقی و تحت فشار قرار دادن آنها در روستاهای اطراف فوعه و کفریاست. همچنان که یکی از این روستاهها یک ماه پیش توسط ارتش سوریه آزاد شد. استراتژی جبهه النصره حمله زنبوری و پراکنده است تا از این طریق ابتکار عمل را از یگانهای ارتش سوریه بگیرد و آنها را در این جنگها خسته و کلافه و سردرگم کند. یکی از ابزارهای مهم گروههای تروریستی ایجاد سپر انسانی از روستاهایی هستند که به صورت پراکنده اطراف فوعه و کفریا قرار دارند؛ لذا سقوط این روستاها از نظر جبهه النصره مساوی با شکست یکی از استراتژی های جنگی آنهاست. با محاصره طولانی مدت فوعه و کفریا به زعم خود همیشه یک برگ برنده برای معامله و تجدید قوا در برابر ارتش سوریه در دست خواهند داشت.
در حقیقت مردم این شهر گروگانهای تروریستها برای هدایت دولت سوریه جهت خواسته های خود هستند. هرزمان که جبهه النصره و وگروههای وابسته در جنگ میدانی شکست میخورند یا تحت فشار قرار میگیرند حملات خمپاره ای یا انتحاری و موشکهای دست ساز را علیه مردم بی دفاع این دو منطقه انجام میدهند تا دولت مرکزی سوریه را وادار به انجام خواسته های خود کنند.
به طور مثال طی توافقی موسوم به "شهرهای چهارگانه " که در مارس 2017 میان نیروهای مقاومت و گروههای تروریستی صورت گرفت، قرار شد ۸ هزار نفر از مردم تحت محاصره با تروریستهای محاصره شده توسط نیروهای مقاومت به طور همزمان از محاصره خارج شوند. رزمندگان مستقر در شهر سلاح های خود را تحویل تروریستها دادند. اما در روز اجرای توافق،گروههای تروریستی در ایست بازرسی اجازه خروج اتوبوسهای حامل مردم کفریا و فوعه را ندادند. پیش از آن نیز ۳ هزار نفر از مردمی که قرار بود از محاصره خارج شوند را به شهر بازگردانده بودند.
سکوت تبعیض آمیز مجامع بین المللی
محاصره شهرهای شیعه نشین کفریا و فوعه در حالی وارد سومین سال خود میشود که هیچ اقدامی توسط آمریکا و طرفهای غربی برای رفع درد و رنج این مردم صورت نگرفته فقط به این دلیل که مردم این شهر طرفدار دولت هستند و حاضر به مشارکت در طرح تجزیه سوریه نیستند.
در حالی که دولتها و رسانههای غربی و عربی و سازمانهای بین المللی تحت نفوذ غرب برای نجات دادن تروریستهای جبهه النصره، تحریرالشام، جیش الاسلام و فلیق الرحمن از محاصره نیروهای ارتش سوریه به تکاپو و جنجالسازی پرداختند و در نهایت با تشکیل جلسه فوری شورای امنیت قطعنامه آتش بس در این منطقه را به تصویب رساندند، همین دولتها، رسانهها و سازمان های بینالمللی در برابر موشک باران فوعه و کفریا سکوت و سانسور خبری را پیش گرفتهاند. قبلا نیز فرانسه به کمک انگلیس و آمریکا برای شکست حصر شهر مضایا تشکیل جلسه شورای امنیت را صورت داد اما هیچ واکنشی برای حصر این دو شهر شیعه نشین صورت نداده است. موارد اینچنینی در طول بحران 6 ساله سوریه فراوان است همانند جنایت الراشدین که توسط گروه تروریستی احرار الشام انجام شد و بیش ۱۱۸ کشته و ۲۵۰ زخمی داشت و با سکوت غربی ها همراه بود. ابعاد آن ابتدا توسط رسانه های اجتماعی مثل یوتیوپ توسط مردم منتشر شد که کم کم رسانه های غربی ناچار به واکنش جدی تر شدند. محوریت سکوت یا واکنش آمریکا نیز بر اساس طرح تجزیه سوریه است.زمانی مقامات آمریکایی از درگیریهای سوریه برآشفته شده و واکنش نشان میدهند که ارتش سوریه پیشروی هایی انجام داده باشد.