الوقت: محورمقاومت، یکی از بازیگران اصلی درسطح منطقه ای و از مهمترین موضوعات در فضای رسانه در جهان و منطقه می باشد. جا دارد که هرچه بیشتر با مفهوم و مؤلفه های مربوط به آن آشنا شویم.
اصطلاح محور مقاومت:
مقاومت، به معنای دفاع، ایستادگی، تسلیم خواسته طرف مقابل نشدن و تلاش در جهت تحقق بخشی به اراده خویشتن، مفهوم وسیعی است که در همیشه تاریخ بشر و در همه عرصه ها و حتی در دو جبهه حق و باطل وجود داشته و دارد. مقاومت حق در برابر باطل و یا باطل در مقابل حق. اما آنجا که این مقاومت، بر اساس آموزه های اسلام شکل می گیرد، مقاومت اسلامی نام خواهد داشت.
مقاومت اسلامی نیز در اصطلاح، دو مفهوم عام و خاص را در بر دارد: در مفهوم عام، شامل هر نوع مقاومتی که بر اساس آموزه ها و احکام دین توسط یک مسلمان و یا گروهی از مسلمانان در مقابله با تهاجم دشمنان اسلام و مسلمانان در هر مکان و هر زمان شکل می گیرد. اما در مفهوم خاص که شامل عبارت «محور مقاومت اسلامی» می باشد، عبارتست از مقاومت کشورها، سازمانها ، گروهها و افراد، بر اساس اسلام در برابر تهاجم نظام سلطه و متحدان آن که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همسو با این انقلاب، در سطح منطقه و با محوریت مسئله فلسطین و مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل تبلور یافت. در سالهای بعد نیز مقاومت در برابر تجاوزات آمریکا و متحدان آن نیز بر آن افزوده شد. اینجا منظور ما از محورمقاومت ، همان «محور مقاومت اسلامی» در اصطلاح خاص می باشد.
زمان شکل گیری:
تاریخ مقاومت اسلامی، در مفهوم عام آن، مصادف است با روزهای آغازین بعثت پیامبر اسلام«ص» که مسلمانان در برابر سرزنشها، تهدیدها و فشارهای مشرکین و کفار ایستادگی و مقاومت نموده و تسلیم آنها نشدند. بارزترین نمونه آن، مقاومت سه ساله گروه مسلمانان در شعب ابیطالب بود.
اما مقاومت در اصطلاح خاص آن که در این نوشتار مورد نظر می باشد، اساساً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه، تبلور یافت.
اعضای مقاومت:
هر کشور، سازمان، گروه و یا فردی که مطابق آموزه های دین و همسو با انقلاب اسلامی ایران در برابر تجاوزات و ستمگریهای نظام سلطه و متحدان آن بویژه رژیم صهیونیستی مقابله می نماید در محور مقاومت اسلامی قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، گروههای مقاومت در فلسطین، انصارالله در یمن، مردم عراق، سوریه و بحرین، از شناخته شده ترین اجزاء و اعضای محور مقاومت اسلامی در منطقه می باشند.
القاعده ، تکفیریها و داعش را نمی توان جزو محور مقاومت اسلامی قرار داد زیرا:
اولاً این دو اگرچه با بسترهای اندیشه ای و اعتقادی (انحرافی) دین شکل گرفته اند اما نقش سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب و صهیونیزم در شکل گیری و تقویت آنها و نیز نفوذ در این دو جریان، کاملاً آشکار است.
ثانیاً تلاش و مبارزه آنها را نمی توان دفاعی و از نوع مقاومت دانست؛ بلکه آنها برای نیل به اهداف خود یعنی تشکیل حکومت اسلامی مورد نظر خویش در جهان اسلام، به شکل تهاجمی عمل می کنند.
ثالثاً این تهاجم در درجه اول و اساساً در داخل جهان اسلام و علیه مسلمانان می باشد و نه علیه نظام سلطه، آمریکا و اسرائیل. القاعده در جنگ علیه شوروی سابق در افغانستان کاملاً مورد حمایت نظام سلطه و غرب بود. داعش توسط غربیها بنیاد نهاده شد، حمایت گردید و می گردد. اسرائیل آشکارا از تروریست های تکفیری حمایت می کند، مجروحین آنها را درمان می نماید و حتی این مسئله را پنهان نمیکند.
رابعاً مسئله فلسطین برای آنها عملاً یا مطرح نیست و یا در اولویت نمی باشد؛ بلکه آن را یکی از مسائل بیشمار اسلامی میدانند که بعد از تشکیل حکومت باید به آن نیز توجه داشت.
محور مقاومت اسلامی، طرف اصلی و خصم نظام سلطه و اسرائیل می باشد؛ در حالی که القاعده و داعش و دیگر گروههای همانند آنها، ابزار نظام سلطه و در خدمت آن هستند.
طرفهای مقابل مقاومت:
تمامی کشورها، سازمانها ، گروهها و افراد در قالب نظام سلطه که در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و پس از آن اسرائیل قرار دارند و در دشمنی با اسلام و مسلمانان بویژه مسلمانان منطقه، انقلاب اسلامی ایران و مردم فلسطین در یک همسویی و همکاری قرار گرفته اند. در منطقه غرب آسیا، عربستان، مهمترین متحد نظام سلطه و صهیونیزم میباشد و در حدود چهار دهه گذشته پیوسته در مقابل محور مقاومت، قرار داشته است.
اهداف مقاومت:
مقاومت اسلامی اساساً در برابرظلم ، تجاوز و اشغالگری، دین ستیزی، سلطه استکبار و متحدان آنها شکل گرفته و هدفش حفظ حقوق، دفع ستم، رفع اشغال ، حفظ استقلال، جلوگیری از سلطه و حفظ دارائیها مطابق آموزه ها و احکام دین می باشد. عدالت محوری، ظلم ناپذیری، دفاع از مظلوم و نفی سلطه کفار از جمله مهمترین مؤلفه ها در این چهارچوب می باشند.
حفظ دین، حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، باز پس گیری سرزمینهای اشغالی در فلسطین، دفاع از تمامیت ارضی، حفظ استقلال و حق تعیین سرنوشت نیز جلوگیری از غارت منابع و ثروت در عراق، سوریه، لبنان ، یمن و بحرین ، از جمله اهداف مشخص و عینی محور مقاومت می باشند.
عرصه ها و شیوه های مقاومت
مقاومت، تمامی عرصه های زندگی اعم از: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را در بر می گیرد. هر عرصه ای که نظام سلطه، دین اسلام و مسلمانان و داشته های آنها را مورد تجاوز و تعدی قرار می دهد، عرصه مقاومت را شکل می دهد.
دست آوردهای مقاومت (شرایط و توانمندیهای فعلی):
مقاومت در برابر سلطه، دست آوردهای زیادی در جهان و منطقه داشته است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان محور اصلی و حامی مقاومت.
- کمک به حفظ، تقویت و تداوم مقاومت مردم فلسطین.
- شکسته شدن ابهت و اسطوره شکست ناپذیری نظام سلطه و صهیونیزم.
- گسترش و تقویت روحیه مقاومت در برابر نظام سلطه و صهیونیزم در جهان بویژه در جهان اسلام.
- شکل گیری هسته های جدید مقاومت مردمی درمنطقه؛ مانند: گروههای مقاومت مردمی درعراق(حشد الشعبی) افغانستان(فاطمیون)، پاکستان(زینبیون)، سوریه(گروههای داوطلب مردمی) و یمن(انصارالله).
- شبکه ای شدن مقاومت بویژه در سطح منطقه. زیرا آنها (گروههای مختلف مردمی مقاومت و ...) در یک جبهه در سوریه علیه نظام سلطه و صهیونیزم جنگیدند.
- قدرت یابی محور مقاومت اسلامی در عرصه های فرهنگی، امنیتی و نظامی ، علمی و فنی، اقتصادی نیز هم افزایی قدرت در آنها از طریق فعالیتهای شبکه ای. همین که نظام سلطه و متحدانش با تمام توانمندیهای وسیع سیاسی، رسانه ای، مالی، اطلاعاتی و امنیتی نیز نظامی خود در برابر محور مقاومت قرار گرفته و از شکست دادن آن عاجز شده اند، خود گویای میزان قدرت مقاومت می باشد.
- تجارب محور مقاومت در عرصه های مختلف بویژه در عرصه های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی .
- پیروزیهای مقاومت در لبنان و فلسطین: خروج نیروهای اسرائیل از لبنان در سال 2000، جنگ 33 روزه در لبنان(2006) ، جنگ 22 روزه در غزه(2008-2009) ، جنگ 51 روزه در غزه(2014) ، شکست داعش در عراق، پیروزیهای پی در پی مقاومت در سوریه، پیروزیهای انصارالله در یمن.
چشم انداز مقاومت:
به دلایل و عوامل مختلف ، مقاومت اسلامی در برابر نظام سلطه و صهیونیزم گسترش خواهد یافت و تقویت خواهد شد. مهمترین این دلایل و عوامل عبارتند از:
- افزایش تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز نظام سلطه در جهان؛ بویژه علیه اسلام و مسلمانان.
- آشکار و علنی شدن این تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز.
- آگاهی و تنفر روز افزون ملتها نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سلطه در جهان و بویژه در جهان اسلام.
- آگاهی در حال افزایش ملتها نسبت به حقوق- بویژه حق سرنوشت- خویش.
- گرایش و علایق فزاینده به مقاومت.
- قدرت روز افزون مقاومت.
محمد محمدی قراسویی - کارشناس و تحلیلگر مسائل بین الملل