به طور کلی چند عامل در نیجریه وجود دارد که زمینه و علت ظهور تشیع در این قسمت قاره آفریقا بوده است.تا سال ۱۹۸۰ میلادی حدود پنج هزار شیعه مهاجر موسوم «خوجه » در نیجریه زندگی میکرده اند و از آنجا که شیعیان خوجه در ساحل غربی افریقا مستقر شده اند در شکل گیری یا گسترش تفکر شیعی این کشور نقش مهمی داشته اند.
الوقت- نیجریه با مدل حکومتی جمهوری فدرال در غرب آفریقا واقع شده جمعیت این کشور حدود ۱۷۰ میلیون نفر است که پرجمعیتترین کشور قاره آفریقا و سومین کشور مسلمان جهان است. این کشور بزرگترین جامعه مسلمانان در آفریقا را دارا می باشد و مرکز تجمع مسلمانان در شمال این کشور قرار دارد. نیجریه دارای یکی از متنوع ترین ترکیبهای قومی در آفریقا و جهان است به طوری که ۲۵۰ گروه نژادی در این کشور زندگی میکنند که باعث مشکلاتی در این کشور شده است. به نظر میرسد مذهب بیشتر مردم این کشور قبل از ورود اسلام به این منطقه، طبیعت پرستی بوده است.
سابقه حضور شیعیان در نیجریه
درمورد ورود اسلام به نیجریه دو نظریه وجود دارد برخی زمان آنرا پس از وفات پیامبر (ص)،و عده ای قرن هفتم از طریق شمال این کشور پس از ورود تجار مسلمان میدانند.اساس اسلام در غرب آفریقا ماهیتی صوفیانه دارد.بنابراین برای درک حضور و گسترش اسلام در این منطقه باید این مساله را در نظر داشت.از این جهت این منطقه به مرکز معنوی اسلام در آفریقا معروف شده است.آب و هوای استوایی و جنگلهای انبوه و شرایط خاص جغرافیایی نیجریه مستعد پذیرش و رشد مذاهب لطیف و صیقل یافته بوده از این روی بهتر میتوان دلایل بنیادین رغبت مردم به تشیع در این منطقه را درک کرد.مهاجرت امامزادگان به نیجریه وحکومتهای ادریسیان و فاطمیان تاثیر زیادی در گسترش تشیع در آفریقا و نیجریه داشته اند.
شکل گیری تشیع در نیجریه را میتوان به سه مقطع تقسیم کرد؛
مقطع نخست: قبل از سال ۱۹۹۴ است که هنوز در آن زمان تشیع در حاشیه بود و زیاد شناخته شده نبود.جمعیت شیعیان به بیش از ۵۰۰ هزار نفر نمیرسید و این اقلیت جمعیت بدلیل نا آشنا بودن مردم با این مذهب بود.
مقطع دوم:پس از ۱۹۹۴ میلادی با شکل گیری جنبش اسلامی در نیجریه که تحت تاثیر جنبش اخوان المسلمین بود،برخی از اعضای این جنبش به تشیع گرایش پیدا کردند و برخی از راه یافتگان به تشیع از آن جدا شدند و به کشورهای دیگر مهاجرت کردند که در نتیجه آن گسترش تشیع شروع شد.
مقطع سوم که متاثر از امواج بیداری اسلامی بود از سال ۱۹۹۹ تا کنون ادامه پیدا کرده است.در این مقطع مذهب تشیع مورد استقبال مردم نیجریه قرار گرفت و گسترش قابل توجهی داشت تا آنجا که به رغم تبلیغات منفی و بدرفتاری با شیعیان، جمعیت تشیع از مرز ۷ میلیون نفر هم گذشت این بدرفتاری با شیعیان نتیجه معکوس داشت و در اقبال مردم به تشیع تاثیر داشت.
زمینه های شکل گیری تشیع در نیجریه
به طور کلی چند عامل در نیجریه وجود دارد که زمینه و علت ظهور تشیع در این قسمت قاره آفریقا بوده است.تا سال ۱۹۸۰ میلادی حدود پنج هزار شیعه مهاجر موسوم «خوجه » در نیجریه زندگی میکرده اند و از آنجا که شیعیان خوجه در ساحل غربی افریقا مستقر شده اند در شکل گیری یا گسترش تفکر شیعی این کشور نقش مهمی داشته اند.
عامل دوم شیعیان لبنانی بوده اند. که خدمات بسیاری به مسلمانان نیجریه کرده اند. وقتی که شهر ابوجا به جای لاگوس پایتخت نیجریه شد شماری از خانواده های لبنانی از لاگوس به ابوجا مهاجرت کردند و باعث گسترش تفکر شیعی در این شهر شدند.
عامل سوم فرق تصوف بوده اند.بیشتر مسلمانان آفریقایی تمایلات صوفیانه دارند.طریقت های صوفیه مثل تیجانیه وقادریه که حضوری غالب در این دیار داشته اند،توجه واحترام خاصی برای اهل بیت (علیهم السلام)قائلند و از آغاز تاریخ اسلام فرزندان امامان(ع) جایگاه ویژه ای در این مناطق داشته اند و به آنان « شرفا » میگفته اند.این فضای فکری نقش بسزایی در رشد و گسترش سیره ائمه معصومین در نیجریه داشته است.
« شیخ عثمان فودیو »از قرن هیجدهم بنیان یک خلافت اسلامی تشکیل داد و به تجدید حیات اسلام در آفریقای غربی و نیجریه کنونی و آفریقای مرکزی پرداخت. مهاجمان انگلیسی صد سال پس از حکومت فودیو در سال ۱۹۰۲به آن پایان دادند و نیجریه تا سال ۱۹۶۰ مستعمره بریتانیا بود. عثمان فودیو با وجودی که خود را سنی مذهب و همچنین پیرو طریقت قادریه و صوفیه دانسته اما احترام خاصی برای ائمه و حضرت زهرا(س)قائل بوده است.وی اهتمام خاصی یه ظهور حضرت مهدی(عج)داشت واین موضوع را در کتاب«تنبیه الامه علی قرب هجوم الشرائط الساعه » بیان کرده است.او به دلیل گرایش های عارفانه و ارادت به امام زمان توانست جمعیت زیادی را در نیجریه به اسلام دعوت کند.
چهارمین عامل حضور بازرگانان مسلمان بوده بازرگانان با روابط حسنه و اخلاق نیکو توانستند زمینه های انتقال مذهب تشیع را فراهم آورند .بازرگانان شیعه یا بازرگانان مسلمانی که دوستدار تشیع بودند باعث گسترش تشیع در اوگاندا زامیبیا شرق و مرکز آفریقا شدند. این بازرگانان دارای طبع و ذوق خاصی بودند ورسوم جذابی را در این منطقه همراه مذهب تشیع انتقال دادند که به صورت ریشه ای در فرهنگ و سنت مردم این منطقه باقی ماند.
رهبر معنوی شیعیان نیجریه
رهبر کنونی شیعیان نیجریه شیخ ابراهیم زکزاکی است که در نیمه شعبان سال ۱۳۳۲ شمسی (۱۹۵۳میلادی) در شهر زاریا به دنیا آمد. این شهر که زکزکو نیز نامیده می شود در شمال نیجریه قرار دارد. شیخ ابراهیم از یک خانواده مسلمان سنی با مذهب مالکی است. اما بعدها مذهب شیعه را انتخاب نمود.وی ابتدا تحصیلات خود را در زاریا به پایان رساند و بعد از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ به شهر کانو رفت و در رشته علوم سیاسی و اقتصاد تحصیل کرد. در دانشگاه به فعالیت های اسلامی میپرداخت و دبیر کل انجمن اسلامی سوره نیجریه بود.چندین بار در دهه های ۸۰ و ۹۰ میلادی به دلیل ترس حکومتهای مختلف از او به بهانه های واهی به زندان افتاده بود. او از فعالین اصلی اعتراضهای سراسری دانشجویی بود که میخواستند قوانین شرع در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود.با وقوع انقلاب اسلامی در ایران ،تحت تاثیر آرمان های انقلاب اسلامی قرارگرفت و به امام خمینی علاقه زیادی پیدا کرد.
درسال ۱۹۸۰میلادی به عنوان معاون امور بین الملل انجمن اسلامی سودان در نخستین مراسم سالگرد ورود امام خمینی به ایران ،شرکت کرد. قبل از سفر به ایران در آرزوی تشکیل یک حکومت اسلامی در نیجریه بود اما پس از این سفر تغییراتی در در تفکر وی بوجود آمد و تصمیم گرفت بین مسلمانان نیجریه وحدت ایجاد کند و الگوی نمونه بودن وآموزش و امور فرهنگی را سرمشق خود قرار داد.گفته میشود بین ۸تا ۱۲ میلیون نیجریه ای توسط وی شیعه شده اند.این مساله باعث شده گروههای افراطی همواره به وی حمله کنند. .در تظاهرات روز قدس در نیجریه سال ۲۰۱۴میلادی سه پسرش به همراه عده ای دیگر توسط پلیس نیجریه تحت تاثیر اقدامات ضد شیعی بعضی کشورها کشته شدند.در دسامبر سال ۲۰۱۵ به دلیل حمله ارتش نیجریه به منزل وی و حسینیه ای که او ساخته بود به بهانه تلاش برای ترور رئیس ستاد ارتش نیجریه شیخ زکزاکی زخمی و بازداشت و شماری از هواداران وی کشته شدند.یکسال بعد در سال ۲۰۱۶ حکم آزادی او توسط دیوان عالی نیجریه صادر شد اما ارتش نیجریه از اجرای آن و آزادی او خودداری می کند.
جنبش اسلامی نیجریه
جنبش اسلامی نیجریه یا «ألحَرَکَةُ الاسلامیة فی نیجِیریا» در اوایل دهه ۸۰ میلادی توسط شیخ زکزاکی تاسیس شد.این جنبش با هدف امور اجتماعی و آموزشی و فرهنگی به شیعیان تشکیل موجودیت یافت.مقر آن در شهر«زاریا » قرار دارد.این جنبش تاکنون چند موسسه خیریه ودرمانی تاسیس نموده است مانند؛
تأسیس مؤسسه الشهداء؛ در ۱۹۹۲میلادی در زاریا با هدف رسیدگی به فرزندان شهدا و ایتام
تأسیس مؤسسه خیریه الزهرا در ۲۰۱۰میلادی برای ارئه خدمات اجتماعی مانند حفر چاه و برخی امور عمرانی
تأسیس مؤسسة الصحة در سال ۲۰۰۱ میلادی
تأسیس مؤسسه الطبیة للحرکة الإسلامیة؛ از مؤسسات غیرانتفاعی و وابسته به جنبش اسلامی نیجریه است که با هدف ارائه خدمات درمانی، کمکهای انساندوستانه و آموزش کمکهای اولیه در نیجریه میباشد.
جنبش اسلامی نیجریه مراسم مذهبی را برگزاری و سامان میبخشد مثل مراسم اربعین یا مراسماتی در شهادت یا ولادت ائمه. در آبان ماه سال ۱۳۹۵ به درخواست این جنبش راهپیمایی اربعین در شهر کانو انجام شد اما ارتش نیجریه که تحت تاثیر تبلیغات سو عربستان و اسرائیل علیه این جنبش قرار دارد به سوی حاضرین در این مراسم تیراندازی کرد که صد نفر از آنها را کشته شدند. با توجه به ساخت ناهمگن گروههای مختلف قومی ومذهبی در نیجریه و استعداد افراط گرایی در این کشور، که ۲۵۰ گروه نژادی در آن و گروههای افراطی مثل بوکوحرام یا ازاله که تحت تاثیر تفکرات وهابی عربستان قرار دارد، جنبش اسلامی در جهت میانه روی و زدودن تبلیغات منفی علیه اسلام و شیعه عمل میکند.
نفوذ سلفی گری در نیجریه و حمایتهای خارجی
برخی خبرها حاکی از آن بود که عربستان پیش از وقوع حادثه زاریا که به کشته شدن بیش از ۵۰۰ نفر از شیعیان نیجریه انجامید،در شبکههای تلویزیونی به تبلیغ گسترده علیه شیعیان و هشدار در خصوص افزایش جمعیت چشمگیر شیعیان و فعالیتهای جنبش اسلامی پرداخته است.
پس از کشتارزاریا که توسط ارتش نیجریه علیه شیعیان این کشور انجام شد.ملک سلمان در تماس تلفنی با رئیس جمهور نیجریه، از اوحمایت کرد و این اقدام ارتش نیجریه که نقض آشکار حقوق شیعیان نیجریه بود را مبارزه با تروریسم نام گذاشت.
با انتخاب رئیسجمهوری جدید و مسلمان، محمدو بوهاری، نفوذ عربستان در دولت نیجریه نیز بیشتر شد و سعی کردند با دادن برخی امتیازات و تشریفات صوری او را به سمت خود بکشانند. گفته میشود این رئیسجمهوری روابط نزدیکی با گروههای وهابی و سلفی دارد و برخی از مشاروان و معاونان وی از افرادی هستند که تمامی آنها مورد حمایت کامل عربستان هستند و برخی از این افراد سفرهای بلندمدت به عربستان و ملاقاتهای خصوصی با سران و مفتیان عربستانی داشته اند.
رهبر گروه سلفی ازاله که گرایشات ضد شیعی نیز دارد، نماینده نیجریه در نشستهای انجمن مسلمانان جهان است که عربستان در دهه ۶۰ در ریاض تاسیس کرد. او یکی از فعالان شورای مشورتی دانشگاه مدینه بود و در سال ۱۹۷۸ از دست ملک فیصل جایزه دریافت کرد
فرجام سخن
ساخت اجتماعی متنوع و واگرای نیجریه باعث شکافهای اجتماعی چالش برانگیزی در این کشور میشود. ستيزهای گروهی منجر به شكل گيری شكافهای متراكم و متخاصمی شده است كه در سطح كلان، نظام سياسی و ارتش نیجریه با برخورد دوگانه با این شکافها باعث تشدید بی ثباتی در نیجریه میشود.
از یک طرف با برخورد فیزیکی با گروههای صلح طلبی مثل جنبش اسلامی که خواهان مشارکت سیاسی مسالمت آمیز هستند و از طرف دیگر مماشات با گروه های تندرویی مثل بوکو حرام وحتی فروش سلاح توسط ارتش به این گروه کفه ترازو را به سمت گروههای تندرو سنگین میکند که دود آن مجدد به چشم ارتش و نظام سیاسی نیجریه خواهد رفت زیرا گروههایی مثل ازاله و بوکوحرام وسایر گروهها تکفیری با حمایت های مالی و فکری خارجی به شدت دنبال بی ثباتی در نیجریه هستند. سرکوب جنبش اسلامی در نیجریه در حقیقت تضعیف نمودن جنبشی اسلامی -مردمی با رویکرد مدنی واجتماعی است که در جهت زدودن فقر اقتصادی و فرهنگی فعالیت میکند. رشد سریع پیروان این جنبش دلیل ریشه دار بودن آن از یک طرف و از طرف دیگر مشی مردمی وآموزه های انسانی آن بوده است. شیخ زکزاکی رهبر معنوی این گروه همواره بادیده ای مثبت به مذهب مالکی در این کشور نگریسته و سعی در حفظ اتحاد شیعه وسنی و همزیستی مسالمت آمیز با مسیحیان و سایر گروههای نژادی و قومی نیجریه داشته است .سایر شخصیت های تاثیر گذار جنبش اسلامی این شیوه شیخ زکزاکی را دنبال میکنند. خویشتنداری جنبش اسلامی در برابر فشارهای ارتش نشان از صلح طلب بودن آن دارد. در حالی که گروههای سلفی تکفیری به خشونتهای سازمان یافته حتی علیه ارتش و دولت مرکزی میپردازند جنبش اسلامی با تاسیس مراکز آموزشی و درمانی در جهت خدمت به مردم نیجریه قدم برمیدارد. یکی از دلایل خشونت گروههای تکفیری بی ریشه بودن آنها در نیجریه است بنابراین برای هویت یابی جدید دست به اقدامات خشونت بار میزنند درصورتی که جنبش اسلامی با پیشینه تاریخی بلندی که دارد هویتی عجین شده ونهادینه شده با نیجریه دارد و مانند سایر گروهای سلفی و تکفیری بحران هویت یابی و ناسازگاری بی ثبات سازی منتج از آن را ندارد.