ترکیه به دلیل برخورداری از جمعیت قابل توجه کردی در خود و گرایشات شدید جدایی خواهانه در آنها بیش از تمامی بازیگران نسبت به استقلال کردستان عراق واهمه دارد و در آینده نیز دولت کردی میتواند بزرگترین تهدید برای این کشور باشد.
الوقت- برگزاری همهپرسی در کردستان عراق گسترهای از تحلیلها را پیرامون نوع واکنش بازیگران منطقهای به آن در پی داشته است. در این میان، بیش از هر بازیگر دیگری واکنش و مواجهه کشور ترکیه در برابر این پدیده مورد بحث و مناقشه است. در واقع، در سال های بعد از 2009 موجی گسترده از مناسبات اقتصادی و سیاسی میان کردستان عراق با کشور ترکیه آغاز شد که به شکل فزآینده تا زمان قبل از برگزاری همه پرسی در سوم مهر ماه سال جاری ادامه داشت. سطح همکاری آنکارا - اربیل بهگونهای بود که حتی بسیاری از مقامات اقلیم کردستان را به این نتیجه رسانده بود که ترکیه در نهایت از خواست همهپرسی کردها حمایت و یا در حالت حداقلی سکوت خواهد کرد؛ اما واقعیات میدانی نشانگر واکنشی دیگر بودند.
در حقیقت، بیش از هر بازیگر ذینفع دیگری این ترکیه و اردوغان بودند که با صراحت مخالفت خود را ابراز کردند. حتی موضوع همهپرسی و مخالفت با خواست کردهای عراق به محور اصلی 11 سخنرانی متوالی و اخیر رجب طیب اردوغان تبدیل شد. علاوه بر رئیس جمهوری ترکیه، بینالی یلدیریم نخستوزیر و مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه این کشور بارها بر این نکته تاکید کردند که از هر اقدامی برای ضدیت با این رفراندوم فروگذاری نخواهند کرد و حتی با صراحت گزینه حمله نظامی را نیز به میان کشیدند. اکنون مساله این است که چرا کشور ترکیه بیش از هر بازیگر دیگری مخالف استقلال کردستان عراق است؟ یا به عبارت دیگر، کشور ترکیه در نتیجه استقلال کردستان عراق با چه تهدیدهایی مواجه خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشها را میتوان در قالب چهار استدلال اساسی مورد واکاوی قرار داد.
تقویت پایگاه و قدرت مانور پکک
بدون تردید، مهمترین دغدغه امنیتی کشور ترکیه از سال 1983 تا کنون، فعالیت و قیامهای مسلحانه گروه تروریستی حزب کارگران کردستان (پکک) بوده است. با آغاز فعالیت مسلحانه این گروه تروریستی در 1983، آنکارا همواره در پی آن بوده که این حزب را نابود کند اما طی سالیان گذشته پ ک ک همواره بر قدرت خود افزوده است. به ویژه در سالهای بعد از 1997 که نیروهای پکک مجبور به ترک کشور سوریه شدند و در کوهستانهای قندیل در شمال عراق بهتدریج استقرار یافتند، عمق استراتژیک و توان مانور این گروه تروریستی در برابر آنکارا بیشتر شد. در راستای حل مسالمتآمیز این مساله، دولت ترکیه از اواسط دهه 2000 به بعد وارد مذاکره با مقامهای سیاسی حکومت اقلیم کردستان عراق شدند و با مسعود بارزانی به توافقاتی پیرامون مقابله با این گروه دست پیدا کردند. با وجود تمامی این تفاسیر، در شرایط کنونی پیکارجویان پکک در کردستان عراق از جایگاه و موقعیت ویژهای در کوهستانهای قندیل برخوردار بوده و این وضعیت در صورت استقلال اقلیم کردستان بیش از پیش تقویت میشود. در حقیقت کردستان مستقل در شمال عراق، مامن و پایگاهی رسمی و غیر قابل تعرض را برای پکک ایجاد خواهد کرد. لذا میتوان عنوان کرد که مهمترین تهدید استقلال کردستان عراق برای ترکیه نهادینه شدن قدرت و جایگاه پکک در کوهستانهای قندیل است. در نتیجه، ترکها به شدت نگران این هستند که پیکارجویان پ ک ک با قدرت بیشتر دامنه عملیات نظامی خود در این کشور را گسترش دهند.
افزایش انگیزه استقلال خواهی در میان کردهای ترکیه
یکی دیگر از تاثیرات انکارناپذیر ایجاد دولت مستقل کردی در جوار مرزهای ترکیه را میتوان تاثیر این موضوع بر افزایش انگیزه استقلال خواهی مشابه کردها در ترکیه دانست. هیچ کشوری در منطقه به اندازه ترکها از مساله کردی نگران نبوده است؛ شکاف هویتی میان ترک و کرد در ترکیه از زمان تاسیس این کشور در سال 1924 تاکنون شکافی فعال و خونین بوده است و در نتیجه کردهای این کشور در مقام گروهی خشن و رادیکال آماده تقابل با حکومت مرکزی هستند. علاوه بر این، کشور ترکیه حدود 15 تا 18 میلیون جمعیت کرد دارد که این میزان در میان جمعیت کردهای در غرب آسیا، بیشترین میزان را تشکیل میدهد. در نتیجه این دو عامل می توان اظهار کرد که جمعیت 18 میلیونی کردهای ترکیه که از نظر سیاسی نیز به رادیکالیسم تمایل دارند، با آتش استقلال کردستان عراق و تشکیل دولت کردی شعلهور خواهد شد. لذا آنکارا به شدت نسبت به مساله کردی در داخل احساس خطر میکند.
تهدید گسترش حوزه جغرافیایی دولت کردستان به ترکیه
یکی دیگر از عوامل آسیبزا برای ترکیه در نتیجه ایجاد دولت کردی احتمالی در ارتباط با حمایت دولت کردستان مستقل از کردهای ترکیه در این کشور است. هر چند بارزانی بارها تاکید کرده که آنها در امور کردهای کشورهای دیگر دخالت نمیکنند اما واقعیت این است که رهبران سیاسی کردی همواره اندیشه و آرمان ایجاد کردستان بزرگ را در سر داشته اند و در مواقع مختلف از اندیشه ایجاد دولت کردی که تمام کردهای منطقه را شامل شود، سخن به میان آوردهاند. در این شرایط ایجاد دولت کردستان در شمال عراق در آینده نزدیک میتواند به تهدیدی بزرگ برای امنیت ملی ترکیه تبدیل شود. حتی این احتمال وجود دارد که کردهای عراق تلاش کنند کردهای ترکیه را به حوزه جغرافیایی خود اضافه کنند. این موضوع در شرایطی پیچیدهتر میشود که دولت ترکیه بر اساس مفاد حقوق بینالمللی نمیتواند حاکمیت ملی هیچ کشور مستقلی را نقض کند. یعنی در صورتی که دولتی به نام کردستان در منطقه ایجاد شود، مقامات اربیل به دلیل فقدان متحدان نزدیک در منطقه به سمت اتحاد با رژیم صهیونیستی و آمریکا پیش خواهند رفت و با عقد پیمانهای نظامی و امنیتی مشترک و اجازه تاسیس پایگاههای نظامی این کشورها در خاک خود، دست دولت ترکیه را برای استفاده از اهرم فشار نظامی بر علیه اقدامات و کنشهای اربیل خواهد بست. در واقع، دولت کردستان تهدید بزرگ و واقعی برای دولت ترکیه بوده وخواهد بود.
در مجموع در نتیجه این سه عامل میتوان اظهار داشت که ایجاد دولت کردی و استقلال کردستان به دلیل گسل فعال مساله کردها در ترکیه، به هیچ عنوان در راستای منافع ملی و امنیت ملی این کشور نمیباشد. از این رو، بهنظر میرسد که ترکها – به دلیل جمعیت قابل توجه کردی در کشور خود و گرایشات شدید جدایی خواهانه در آنها- بیش از تمامی بازیگران نسبت به این رخداد واهمه دارند و در آینده نیز دولت کردی میتواند بزرگترین تهدید برای این کشور باشد. این تهدید برای آنکارا آنقدر بزرگ هست که منافع کوتاه مدت حاصل از مناسبات فعلی اقلیم کردستان و ترکیه را بشدت تحت الشعاع خود قرار می دهد. مقامات ترک ، درک بالایی از این مسئله دارند و به همین دلیل، مواضع محکمی را در قبال همه پرسی در اقلیم کردستان اتخاذ نموده اند.