برای بررسی ریشههای اختلافات ایجادشده در روابط دو کشور باید به تحولات سالهای اخیر پرداخت. تنشها از اعتراضات میدان تقسیم استانبول و خشونت پلیس ترکیه علیه معترضان آغاز شد. در پی این خشونتها آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از اردوغان خواست که به آزادی بیان احترام بگذارد. تصویب قطعنامه ارمنستان در مجلس فدرال آلمان (ژوئن 2016) در خصوص نسل کشی ارامنه که اعتراضات مقامات آنکارا را به همراه داشت، به تنشها در روابط دو کشور افزود.
تلاش نافرجام برای انجام کودتا در ترکیه (15 ژوئیه 2016) که در پی آن حدود 300 نفر کشته و افراد بسیاری دستگیر شدند اعتراض مقامات آلمان را در پی داشت. در پی این اقدامات، مرکل درباره پذیرش ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا به دیگر کشورهای این اتحادیه هشدار داد. در ژوئیه 2017 ترکیه بازدید نمایندگان آلمان از پایگاه ناتو در ترکیه را ممنوع اعلام کرد و در ادامه با دستگیری پیتر اشتوینر، فعال آلمانی حقوق بشر به همراه پنج تن دیگر به اتهام حمایت از یک سازمان تروریستی به افزایش هرچه بیشتر تنشها دامن زد.
پس از این بازداشتها مرکل نسبت به این اقدام انتقاد کرد و خواهان آزادی هرچه سریعتر آنها شد. پس از آن برلین به اتخاذ تصمیمات سختگیرانه علیه آنکارا روی آورد و سفیر ترکیه در آلمان را احضار کرد. در اقدامی دیگر وزیر امورخارجه آلمان، سطح هشدارهای امنیتی به شهروندان برای سفر به ترکیه را افزایش داد و خبر از توقف کمکهای اقتصادی برلین به آنکارا داد.
به گزارش ایندیپندنت، زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان در یک کنفرانس مطبوعاتی در برلین گفت: «ما خواهان ترکیهای هستیم که بخشی از غرب باشد یا لااقل در شرایط فعلیاش باقی بماند، اما رهبران این کشور چنین نگاهی ندارند.» او هشدار داد که «شهروندان آلمانی در سفر به ترکیه دیگر امنیت ندارند و در معرض بازداشتهای خودسرانه هستند.» وزیر امورخارجه ترکیه نیز در واکنش به این اقدامات، دخالت در امور داخلی کشورش را محکوم و از یک بحران بی اعتمادی عمیق در روابط دو کشور با توجه به استانداردهای دوگانه آلمان در قبال ترکیه سخن گفت.
ریشه اختلافات در روابط دو کشور در کجاست؟
یکی از اختلافات موجود در روابط دو کشور به بحث حضور و فعالیت حزب کارگران کردستان در آلمان مربوط میشود ؛ موضوعی که بارها مورد اعتراض مقامات آنکارا قرار گرفته است چرا که این حزب را حزبی ترورستی می دانند.
بحث دیگر مربوط به فعالیت جریانات وابسته به جنبش فتحالله گولن است که از دیدگاه ترکیه عامل اصلی کودتای سال گذشته در این کشور میباشد. از سال گذشته تعداد زیادی از افراد وابسته به جریان گولن از آلمان درخواست پناهندگی کرده اند و برلین به آنها پناهندگی داده است. در این زمینه اردوغان از مرکل خواست که طرفداران و حامیان گولن را به ترکیه تحویل دهد اما مرکل علاوه بر اینکه به درخواست او وقعی نگذاشت اقدام به اعطای پناهندگی به طرفداران این جریان کرد.
از سوی دیگر مقامات ترکیه بسیاری از اقدامات خود را جزوی از سیاست داخلی کشورشان دانسته و به تبع آن اظهارنظر مقامات دیگر کشورها را دخالت در امور داخلی خود تلقی میکنند. در طرف مقابل برلین اعتقاد دارد به دلیل درخواست عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، این مسائل داخلی به حساب نیامده و در روند عضویت ترکیه در این اتحادیه تأثیرگذار هستند. به همین دلایل است که آلمان یکی از مخالفان اصلی عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بوده و معتقد است ترکیه با معیارهای این اتحادیه فاصله دارد.
این اختلافات تا کجا ادامه خواهد داشت؟
در بررسی ادامهدار بودن تنش پیشآمده در روابط دو کشور مسئلهای که نباید نسبت به آن غفلت کرد عمق روابط اقتصادی برلین و آنکارا است. این دو کشور شرکای اقتصادی مهمی برای یکدیگر بوده و تعداد زیادی نیروی کار ترک از بعد جنگ جهانی دوم به دلیل ضعف صنعت، بیکاری وسیع و کسب مزایای اقتصادی به آلمان مهاجرت کرده و با ارسال پول برای خانوادههایشان منبع مهم درآمد برای ترکیه محسوب میشوند. تعداد نیروی کار ترکیهای فعال در بخشهای مختلف اقتصادی آلمان چیزی در حدود 700 هزار نفر برآورد میشود. بخشی از این نیروی کار امروزه به نیروی کار متخصص تبدیل شده و حفظ آنها برای برلین نیز دارای اولویت میباشد.
مقامات فعلی حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز بارها سیاست عملگرایی خود در عرصه روابط خارجی را ثابت کردهاند و نشان دادهاند که منافع اقتصادی برای آنها اولویت زیادی دارد. سیاستی که در حادثه سرنگونی جنگنده سوخوی روسی در ترکیه (نوامبر 2015) به وضوح خود را نشان داده و مقامات ترک به خاطر حفظ منافع اقتصادی در روابط با روسیه، حاضر به کوتاه آمدن و عذرخواهی از روسیه شدند. امری که در ابتدای بحران باتوجه به مواضع تند اردوغان علیه روسیه دور از ذهن به نظر میآمد.
اخیراً نیز ترکیه در روابط با آمریکا این عملگرایی را بار دیگر به منصه ظهور گذاشت و نشان داد که به خاطر منافع استراتژیکی که با این کشور دارد حاضر است از ادعای خود در مورد استرداد فتحالله گولن که از دیدگاه آنها عامل اصلی کودتای سال گذشته ترکیه است به ناچار صرفنظر کند.
به نظر میرسد دو طرف باتوجه به موضعگیریهای تندی که در ماهها و روزهای اخیر علیه یکدیگر داشتهاند همچنان در روزهای آتی نیز یکسری مواضع سلبی علیه یکدیگر داشته باشند اما در نهایت آنچه آینده روابط دو کشور را تعیین خواهد کرد منافع اقتصادی کسب شده از این روابط به ویژه برای آنکارا است. بنابراین باتوجه به سطح روابط اقتصادی بالایی که دو کشور با یکدیگر دارند انتظار میرود دو طرف تمایلی نداشته باشند که تنش فراگیر و حاد شود. امری که نشانه های آن را می توان از سوی ترکیه مشاهده کرد. اخیراً ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه با انتشار مقاله ای در روزنامه «دیلی صباح» برهم خوردن روابط کشورش با آلمان را غیرعقلائی توصیف کرده است. همچنین پیزر کازالت سخنگوی ناتو، از فراهم شدن شرایط بازدید نمایندگان پارلمان آلمان از پایگاه هوایی قونیه به منظور کاهش تنش های به وجود آمده میان ترکیه و آلمان به عنوان دو عضو این پیمان خبر داده؛ که همه این موارد نشان از کوتاه آمدن ترکیه از مواضع تند سابق و گرایش به حل و فصل دیپلماتیک تنش پیش آمده دارد.
در عین حال نباید انتظار داشت زخم تیرگی روابط و حوادث گذشته بین دو کشور در مدت اخیر ، بطور کامل التیام یابد. اگرچه در مورد اراده و تصمیم - ولو مشروط - اروپائیها در مورد عضویت ترکیه در اتحادیه آنها تردید وجود دارد، اما با فرض وجود این اراده ، حوادث اخیر به آلمان نشان داد که در مورد مسئله عضویت ترکیه ، باید بیش از پیش احتیاط نماید. از طرف دیگر مقامات ترک نیز بیش از گذشته به این نتیجه رسیدند که نمی توان چندان به عضویت در اتحادیه امیدوار بود و یا روی حمایتهای اروپائیها حساب باز کرد.
مصطفی رنجبر محمدی