الوقت_ روابط ايران و روسيه در پنج قرن گذشته از منحصر به فردترين روابط بين دو كشور در تاريخ تحولات ديپلماتيك و استراتژيك مي باشد. دليل اين امر، سابقه طولاني و نسبتاً مدون روابط دو كشور است كه مجموعهاي از نبردها و جنگها و دوستيها و تعاملات سازنده را در بر ميگيرد. به نحوي كه تقريباً هيچ نوع رابطهاي را نميتوان در دايره المعارف روابط ديپلماتيك يافت كه ايران و روسيه، گونهاي از آن را نيازموده باشند. از جنگ بر سر اراضي گرفته تا شركت در اتحاد و ائتلافهاي استراتژيك عليه يكديگر و روابط حسن همجواري تا همكاريهاي استراتژيك، همگي در روابط طولاني ايران و روسيه يافت ميشود .
طولاني بودن روابط ايران و روسيه از نظر علمي به مفهومپردازي در روابط دو كشور كمك شاياني كرده و اجازه ميدهد كه روندهاي حاكم بر روابط تهران و مسكو، در چشماندازي كلان، مفهومبندي شوند. يكي از گزارههاي مفهومي كه از بررسي تاريخ طولاني روابط ايران و روسيه به دست مي آيد، اين است كه روابط تهران و مسكو، رابطهاي فراتر از روابط دوجانبه و رابطه اي بين المللي مي باشد. زيرا روابط ايران و روسيه، هيچ گاه منحصر به روابط تهران و مسكو نبوده و پيوسته عنصر بينالمللي بر آن اثرگذار بوده است. علت اين امر را ميتوان در چند عامل جستجو نمود :
- ژئوپليتيك منحصر به فرد
در طول تاريخ، عامل جغرافيا پايدارترين عامل تعيين كننده روابط ايران و روسيه بوده است. زيرا هر دو كشور به لحاظ جغرافيايي داراي ويژگيهاي منحصر به فرد و برجسته اي هستند. ايران كشوري است كه در عرصههاي ژئوپلتيك همواره از آن با عنوان پل شرق و غرب و گذرگاه شمال و جنوب ياد ميشود. تسلط ايران بر بخشهاي شمالي خليجفارس كه مهمترين گذرگاه و معبر انرژي جهان محسوب ميشود، به اين كشور جذابيتهاي ژئوپليتيك بخشيده است. جنگها و نبردهايي كه در طول تاريخ به منظور تسلط بر ايران صورت گرفتهاند و همچنين اشغال خاك ايران در جريان دو جنگ جهاني از سوي قدرتهاي بزرگ حكايت از اهميت استراتژيك و موقعيت ژئوپلتيك ايران در عرصههاي بينالمللي دارد. از سوي ديگر روسيه نيز به عنوان پهناورترين كشور جهان داراي جذابيتهاي ژئوپلتيك منحصر به فردي است. همسايگي با اروپا در غرب و همجواري با چين در شرق و جنوب و همچنين تسلط بر مناطق جدا شده از اتحاد جماهير شوروي باعث شده كه اين كشور نيز داراي اهميت ژئوپلتيكي بسيار زيادي باشد .
با اين اوصاف، جايگاه جغرافيايي ايران و روسيه و ويژگي هاي گوناگون ژئوپليتيكي هر دو كشور، به روابط آنها ماهيتي بين المللي بخشيده است. به خصوص در سال هاي پس از فروپاشي شوروي، علاوه بر موقعيت راهبردي ايران و روسيه، پيدايش كشورها و مناطق جغرافيايي جديد نظير آسياي مركزي و قفقاز بيش از پيش بر اهميت جغرافيايي دو كشور افزوده است. بر اين اساس پيوستگي ژئوپلتيك ايران و روسيه در سايه تعاملات سياسي ميتواند بر قدرت و منزلت تهران و مسكو در نظام بينالمللي بيافزايد .
-منابع انرژي
هر دو كشور ايران روسيه داراي منابع غني نفت و گاز هستند و تأثير مهمي بر بازارهاي بينالمللي انرژي دارند. اگرچه شايد در نگاه اول، تهران و مسكو رقبايي جدي براي صدور انرژي خود به مناطق مختلف به ويژه اروپا محسوب شوند، با اين حال در كنار هم قرار گرفتن آنها و اتخاذ موضوع واحد در حوزه انرژي ميتواند تأثير زيادي بر بازارهاي جهاني بگذارد. بنابراين علاوه بر آنكه ايران و روسيه هر يك به تنهايي داراي منابع غني انرژي هستند و ميتوانند تأثير زيادي بر نحوه عرضه و قيمت نفت و گاز داشته باشند، اتحاد و نزديكي آنها نيز ميتواند به اهرمي قدرتمند براي كنترل بازارهاي انرژي مبدل شود و جهان صنعتي غرب را دچار چالش هاي بيشماري نمايد .
- تمايل به رهبري
روسيه به طور پيوسته از قرن هجدهم به بعد، خواستار نقشي بين المللي بوده و توانسته است كه اين نقش را كما بيش بازي كند. اگرچه درجه و شدت نقش بين المللي روسيه متغير و تابعي از سامان قدرت آن بوده، اما تمايل استراتژيك به ايفاي نقش بين المللي در سياست خارجي روسيه همواره پايدار مانده است. به نحوي كه روسيه هيچ گاه تمايل خود را به ايفاي نقش بين المللي در سه قرن گذشته از دست نداده و براي به دست آوردن جايگاه بين المللي، با ديگر قدرت هاي جهاني به رقابت پرداخته است.
از سوي ديگر تمايل استراتژيك ايران متمركز بر حفظ استقلال و تماميت ارضي و ايفاي نقش منطقه اي بوده و با عنايت به جايگاه جغرافيايي و توجه جهاني به اين عنصر، ايران در موقعيتي پرچالش قرار داشته است. اين چالش ها، به ايران موقعيتي بين المللي بخشيده و موضوع مناسبات با ايران را به موضوعي جهاني تبديل كرده است. تاريخ مناسبات خارجي ايران، بازتاب واكنش به رقابت قدرت هاي بين المللي است كه يا در پي تسلط بر ايران و يا در پي نفي موقعيت منطقهاي آن بوده اند. اين پديده به نوبه خود اثرات عميقي بر نگرش ايران نسبت به سيستم بينالمللي به جا گذاشته است. شعارهاي «نه شرقي و نه غربي» و «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» كه در دوران انقلاب اسلامي مطرح شدند، حساسيت ايران به جايگاه بينالمللي خويش ميباشد كه خود برگرفته از نحوه رفتار بازيگران اصلي جهاني با ايران است .
بر اين اساس در حال حاضر، ايران و روسيه دو بازيگر مهم و تأثيرگذار در سطح بينالمللي تلقي ميشوند. روسيه به دليل داشتن قدرت هستهاي و همچنين حق وتو در شوراي امنيت به رغم تمامي مشكلاتي كه پس از فروپاشي شوروي با آن مواجه بوده است، همچنان در زمره بزرگترين قدرتهاي جهاني قرار دارد. در واقع روسيه پس از قدرتگيري پوتين، يكبار ديگر در صدد احياي قدرت خود به عنوان يك ابرقدرت برآمده است. اين در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران نيز به دليل موقعيت برجستهاي كه در منطقه ژئواستراتژيك خاورميانه و جهان اسلام دارد، يك قدرت منطقهاي با تأثيرگذاري جهاني محسوب ميگردد. همچنين ايران در سالهاي پس از انقلاب اسلامي، به عنوان يك قدرت منطقهاي همواره خواهان تغيير نظام بينالملل بوده است .
بنابراين هر دو كشور از يك سو خواهان شناخته شدن به عنوان رهبر مناطق پيراموني خود و از سوي ديگر مشاركت در روند مديريت مسائل جهاني هستند. اين امر نه تنها ايران و روسيه را به عنوان يك كشور مورد توجه بينالمللي قرار ميدهد، بلكه روابط آنها را نيز داراي ابعاد بينالمللي ميكند. به همين دليل، روابط ميان ايران و روسيه به ويژه در برخي از حوزههاي استراتژيك مانند همكاريهاي تسليحاتي و يا همكاري در زمينه فناوري هستهاي از ابعاد بينالمللي برخوردار شده و ماهيت ساير كشورها به ويژه ايالات متحده آمريكا را برانگيخته است .