سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

طوفان الاقصی

طوفان الاقصی

تندروهای صهیونیست‌ باد کاشتند پس طوفان درو می‌کنند!
فراز و فرود مناسبات ترکیه و عربستان

فراز و فرود مناسبات ترکیه و عربستان

undefined
گاه‌شمار جنگ غزه

گاه‌شمار جنگ غزه

undefined
توافق صلح ایران و عربستان

توافق صلح ایران و عربستان

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
New node

New node

تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

New node

New node

سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان¬المسلمين را مي¬توان مهم¬ترين جنبش اسلامي در جهان عرب طي قرن گذشته محسوب كرد. جنبشي كه حسن البنا در 1928 مصر پديد آورد، ايدئولوژي آن اسلام و در اصول سياسي و اجتماعي خواهان بازگشت به حكومت اسلامي در قرن هاي اوليه است. اين جماعت در زمان تأسيس و شكل‌گيري به عنوان جنبشي اسلام‌گرا در مقابل جريان‌هاي سكولار جهان عرب ظهور كرد. اساس و مبناي شكل‌گيري آن مبارزه با الغاي خلافت و جلوگيري از گسترش الگوي لائيك در جهان اسلام بود. در واقع، در شرايطي كه خلافت اسلامي در قالب امپراتوري عثماني در مركزيت جهان اسلام مضمحل شده بود و جريان‌هاي سكولار و ملي‌گراي عربي و تركي در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامي، جنبش جديدي را پايه‌گذاري كرد كه احياي مجدد خلافت در رأس امور و برنامه‌هاي سياسي آن قرار داشت و به همين دليل به كانوني براي جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبديل شد. در حقيقت جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر جدايي دين از سياست (سكولاريسم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست. اهداف بنيان گذاران اين جنبش- به ويژه حسن البناء- از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سوي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد. حسن البناء رهبر جنبش تلاش‌هاي خود را در سه مرحله «تبليغ»، «جذب و سازماندهي» و «مرحله عملي» آغاز نمود. اصولي كه حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدال‌هاي مذهبي و فرقه‌اي» (از زماني كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس شد حسن البناء و ايت‌الله قمي در تأسيس آن سهيم بودند همكاري ميان اخوان‌المسلمين و شيعيان برقرار شد كه در نهايت به ديدار نوّاب صفوي در سال 1954م. از مصر منجر گرديد. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ايت‌الله كاشاني ديدار كرد و ميان آنها تفاهم برقرار گرديد و برخي از دانشجويان شيعه كه در مصر تحصيل مي‌كردند به جنبش اخوان‌المسلمين پيوستند)؛ 2 ـ «سياست گام به گام»: در نگاه وي جنبش قبل از آن‌كه به هدف غايي خويش برسد، بايد اين مراحل را (تبليغ، بيان و تفسير؛ عمل و نتيجه‌گيري) را گام به گام طي نمايد؛ 3 ـ «استفاده از نيروهاي مختلف براي تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپايي حكومت اسلامي»: اخوان‌المسلمين حكومت را براي خود نمي‌خواهد، بلكه حامي كساني مي‌باشد كه بتوانند مسؤوليت حكومت را بر عهده بگيرند و قوانين قرآن را اجرا نمايند و اگر چنين فردي پيدا نشد، تشكيل حكومت يكي از برنامه‌هاي اخوان‌المسلمين خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران». جنگ جهاني دوم و پيامدهاي مصر، روند تصاعدي نفوذ اخوان المسلمين را در مصر گسترش داد، تشكيلات اخوان المسلمين سازمان يافته‌تر و مواضع سياسي و ايدئولوژيك آنها منسجم‌تر گرديد. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابي و مخالف نظام موجود معرفي كرد و پايگاه‌هاي توده‌اي حزب وفد را به سرعت تصرف كرد. بر اثر دسيسه‌ها و برخي اقدامات خودسرانه كه بعضي از افراد در سازمان عليه دولت انجام مي‌دادند، دولت در سال 1948م با سيزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعاليت‌هاي تروريستي، توطئه عليه سرنگوني نظام سلطنتي مصر، جمع‌آوري مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌اي سازمان يافته در فوريه 1949م ترور گرديد. اخوان‌المسلمين با توجه به رسالت فراكشوري خود كه به ويژه در مقابله با جهت گيري رو به گسترش ملي‌گرايي سكولار خلاصه مي شد؛ در مصر محدود نماند و به كشورهاي مختلف جهان عرب سرايت كرد و به تدريج در ساير كشورهاي عربي شكل گرفته و گسترش پيدا كرد. در اين زمينه دو مرحله را مي‌توان مشخص كرد. مرحله اول، رشد فزاينده توجه و تمايل به دنياي اسلام و به ويژه معضلات سياسي آن و درگيري مستمر با اين مشكلات؛ مرحله‌اي كه قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسيس شعب گوناگون اخوان‌المسلمين در خارج از مصر بود، به نحوي كه اين جنبش در حال حاضر در بسياري از كشورها بويژه در خاورميانه و شمال آفريقا، شاخه هاي اين جنبش فعال مي باشد.
گروه طالبان

گروه طالبان

طالبان به عنوان يكي از پديده‌هاي تاريخ معاصر افغانستان، در پي رقابت قدرت‌هاي بزرگ و پس از اشغال افغانستان توسط شوروي، در سال 1373 حكومت را در افغانستان به دست گرفت و با آموزش و حمايت‌هاي بي‌دريغ كشورهاي منطقه نظير پاكستان و عربستان سعودي تا سال 1380 در قدرت باقي ماندند. پس از اشغال افغانستان توسط شوروي در 7 دي 1357، مبارزان افغان به مبارزه عليه اشغالگران شوروي پرداختند و سرانجام نيروهاي ارتش سرخ در بهمن 1367 خاك افغانستان را ترك كردند. با خروج ارتش سرخ از افغانستان، ايالات متحده به قرارداد ژنو وفادار نماند و از مجاهدان افغاني به دليل رقابت و خصومت با شوروي حمايت كرد. بدين ترتيب افغانستان به ميدان رقابت قدرت‌هاي بزرگ در جنگ سرد تبديل شد. با پايان جنگ سرد و خروج شوروي از افغانستان و در پي تغييرات داخلي در پاكستان، اين كشور اقدام به تأسيس هزاران مدرسه ديني با گرايش سلفي ديوبندي كرد كه با حمايت كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان همراه بود. نقش پاكستان در ايجاد، پرورش و حمايت از گروه افراطي طالبان كاملاً آشكار است. منافع ملي پاكستان در افغانستان نيز توسط گروه‌هاي دست‌نشانده پشتون كه در مناطق شمال غربي پاكستان و در مرز با افغانستان زندگي مي‌كنند، تأمين مي‌شود. زماني كه احزابي مثل حزب اسلامي حكمتيار ديگر نتوانستند خواسته‌ها و منافع پاكستان را تأمين كنند، گروه‌هايي از جنگجويان مناطق قبايلي پاكستان به رهبري بيت‌الله محسود در وزيرستان جنوبي متحد شدند و جنبش طالبان پاكستان را در دسامبر 2006 پايه‌گذاري كردند . به نظر مي‌رسد در تحليل شكل‌گيري طالبان بايد مؤلفه‌هايي مانند شكنندگي اجتماعي، سنت‌هاي پايدار و انعطاف‌ناپذير مذهبي، فقر فرهنگي و اقتصادي، تعصب قبيله‌اي و سلحشوري عشيره‌اي، سخت‌گيري اخلاقي، ساخت كشمكش‌پرور قومي، ملي و مذهبي و نيز دخالت بازيگران خارجي كه مقاصد، منافع‌، ديدگاه‌ها، اولويت‌ها و نگراني‌هاي نامتقارن، متفاوت و متعارض دارند، مورد توجه قرار گيرد. ايدئولوژي طالبان عقايد افراطي مذهبي دارند و به ديوبنديه كه به آموزه‌هاي وهابي نزديك مي‌باشد، وابسته‌اند. اين جنبش افراطي تاكنون توضيحات مشخص و واضحي درباره آرمان‌هاي خود نداده است؛ هر چند كه اعتقاد خود در تشكيل امارت اسلامي را به صورت آشكار اعلام مي كند. احمد رشيد در اين باره مي‌گويد: «شناخت پديده طالبان به دليل تعدد گروه‌هاي وابسته به آنها در مناطق قبايلي و آزاد پاكستان، ساختار سياسي، رهبري‌ و فرايند تصميم‌گيري، دشوار به نظر مي‌رسد. با اينكه در دين اسلام آيات و احاديث محكمي وجود دارد كه كشتن انساني بي‌گناه را به مثابه قتل همۀ انسان‌ها دانسته‌اند، اما حاميان و رهبران طالبانيسم ادعا مي‌كنند در راستاي اجراي دقيق قوانين و سنت اسلام و تشكيل خلافت و حكومت اسلامي به اين اقدامات دست مي‌زنند و پيروان خود را مقيد و ملزم به اطاعت از دستورهاي دين اسلام مي‌كنند». بنابراين مهم‌ترين اصل در انديشه سياسي گروه‌هاي بنيادگراي افراطي از جمله طالبان، احياي امارت اسلامي است. در حال حاضر، طالبان پاكستان كه به نوعي از اعقاب فكري جمعيت علماي هند به شمار مي‌رود، طرح احياي امارت اسلامي را در پاكستان دنبال مي‌كند. در تئوري خلافت و امارتِ مطلوب طالبان، مردم و احزاب جايگاهي ندارند. تعدادي از سران قبايل و نخبگان ديني با عنوان اهل حل و عقد گرد هم مي‌آيند و فردي را براي اين پست نامزد مي‌كنند؛ آن‌گاه تمام اختيارات كشور به شخص خليفه يا اميرالمؤمنين منتقل مي‌شود. مخالفت با مفاسد فرهنگ و تمدن غربي يكي از شعارهاي اساسي تمام گروه‌هاي اسلامي است؛ اما آنچه بنيادگرايي افراطي از نوع طالبان را از ساير گروه‌هاي اسلامي جدا مي‌سازد، نفي مطلق مدنيت غربي است. گروه‌هاي اسلامي ديگر نظير اخواني‌ها نقادانه به تمدن غربي مي‌نگرند و ضمن رد جنبه‌هاي منفي، از جنبه‌هاي مثبت آن استقبال مي‌كنند؛ اما طالبان و مكتب‌هاي ديوبندي و وهابي با هر نوع دستاورد تمدن غربي مخالفت مي‌كنند. برخورد غيرنقادانه در پذيرش يا نفي ‌فرهنگ غربي، مشكلات بي‌شماري به همراه دارد. مخالفت تعصب‌آميز طالبان با تلويزيون، وسايل تصويربرداري، لباس فرنگي، سينما و امثال آن نشانۀ آشكار روحيه ستيزه‌جويي آنان با مظاهر تمدن غربي است. طالبان تلويزيون و سينما را ابزاري شيطاني مي‌داند. مولانا فضل‌الله، رهبر طالبان پاكستان، نيز تلويزيون را ابزار لهو و لعب كه مشروعيتي در دين ندارد، دانسته است. گروه اجراي مقررات اسلامي يا تنفيذ الشريعه كه بر دره سوات مسلط شده‌اند، تحصيل را براي دختران در اين منطقه ممنوع كرده‌اند. به دستور مولانا فضل‌الله، بيش از 170 مدرسه و ساختمان دولتي در اين منطقه تخريب شده‌اند. در اعلاميه‌اي كه در 2 بهمن 1387 در روزنامه محلي دي نيوز پاكستان منتشر شد، طالبان پاكستان به طور كامل حضور دختران را در مدارس منطقه دره سوات ممنوع اعلام كرد. به اين ترتيب، بيش از 400 مدرسه خصوصي دخترانه بسته شد. دست‌كم 10 مدرسه دخترانه كه پس از 26 دي 1387 هم‌زمان با اتمام ضرب‌العجل اعلام‌شدۀ طالبان فعال بودند، در شهر مينگورا منفجر شدند و بيش از 170 مدرسه و ساختمان‌ دولتي مورد حمله قرار گرفتند. از پيچيدگي‌هاي اساسي بينش طالبان، روح تعبدگرايي و قداست‌بخشي به دستاوردهاي كلامي و فقهي پيشينيان است. بنيادگرايي افراطي دوران صدر و ميانه اسلام را دوره طلايي و مصون از هر نوع خطا تلقي و درباره تفاسير و تأويل‌هاي ديني اين دوره اعتقادي جزم‌گرايانه دارد. اجتهاد و انبساط تازه در اين مكتب جايگاهي ندارد و مردم عموماً موظف به پيروي مقلدانه از كلمات و گفتار علماي سلف هستند. برداشت صرفاً تقليدگرايانه آنها از دين سبب بدبيني و حتي دشمني آنان با الگوهاي زندگي رايج در دنياي معاصر جهان اسلام شده است. تنها الگوي مطلوب نزد بنيادگرايان افراطي، الگوي زندگي جوامع روستايي قرون اوليه اسلامي است. رفتار خشك و متحجرانه آنان با زنان و نوع نگرش‌شان به نقش اجتماعي و تربيتي زن در جامعه، ريشه در همين روح سلفي‌گري آنها دارد كه با ضروريات زندگي كنوني كاملاً بيگانه است. هم‌چنين تفسير آنان از مفاهيمي مانند توحيد و شرك، كه اساس انديشه كلامي بنيادگرايي افراطي را تشكيل مي‌دهد، در مغايرت آشكار با تفاسير رايج آن مفاهيم نزد ساير مكاتب اسلامي است.
رژيم صهيونيستي

رژيم صهيونيستي

شاباك يا به صورت مخفف شين بت يا شين بث، سرويس ضد اطلاعات و امنيت داخلي اسراييل است. شين بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنيت›› است. ايسر هرئيل از زمان شكل‌گيري اين سازمان تا سال 1952م. رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد. اين سازمان مسئول جمع آوري اطلاعات درباره سازمانهاي اطلاعاتي خارجي مربوط به دول دوست و دشمن و فعاليتهاي آنها و تأمين امنيت مقامات و تأسيسات اسراييلي، تحقيق درباره خرابكاري عليه دشمنان داخلي و خارجي، از جمله خرابكاري و تروريسم در اسراييل و خارج است.
وهابیت

وهابیت

وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
اكراد

اكراد

قوم كرد نژادي با سابقه اند ، اما خاستگاه اين قوم دقيقا روشن نيست و صاحبنظران در باره ي منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدي دارند . در مورد نژاد آنان نيز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده اي نژاد آنان را توراني و سامي مي خوانند ، گروهي آنان را از نژاد آريايي و ايراني اصيل مي دانند . شماري از عوامل سياسي و تاريخي اين قوم را متفرقه و پراكنده ساخته كه هم اكنون در چند كشور كه مهمترين آن ايران ، تركيه و عراق است زندگي مي كنند .
alwaght.net
گزارش

مهمان ویژه کرملین / بازتاب گسترده سفر رئیس جمهور ایران به روسیه

چهارشنبه 9 فروردين 1396
مهمان ویژه کرملین / بازتاب گسترده سفر رئیس جمهور ایران به روسیه

دکتر حسن روحانی و ولادیمیر پوتین، روسای جمهوری ایران و روسیه، با شرکت در یک نشست خبری و صدور یک بیانیه مشترک، بر تقویت روابط سیاسی و گسترش همکاری‌های اقتصادی دو کشور تاکید نهاده‌اند.

در پایان سفر دوروزه حسن روحانی به روسیه، بیانیه مشترک دو طرف حاوی توافق‌های انجام گرفته در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منتشر شد که در آن از "برداشتن قدم های جدید بری ارتقاء سطح روابط و گسترش عرصه های تعامل و مشارکت ایران و روسیه" سخن گفته شده است.

پیش از صدور این بیانیه، آقایان پوتین و روحانی با شرکت در یک نشست خبری در مسکو، نتایج این سفر را تشریح کردند. آقای روحانی با اشاره به امضای توافق‌های جدید بین دو طرف، گفت که دو کشور در زمینه روابط اقتصادی، فرهنگی و علمی "به سمت یک روابط راهبردی در حال حرکت هستند."

در زمینه توافق‌های اقتصادی، آقای روحانی از احداث دو واحد نیروگاه اتمی جدید در بوشهر، ایجاد یک نیروگاه حرارتی در بندرعباس، توسعه ارتباط خط آهن بین دو کشور و کمک روسیه در برقی کردن خط آهن گرمسار - اینجه برون سخن گفت و افزود که اقداماتی که در حال حاضر در دست انجام است و تصمیماتی که در این سفر اتخاذ شده "همه گواه آن است که روابط اقتصادی ایران و روسیه در مرحله جدیدی قرار دارد."

به گفته حسن روحانی، از دیگر موضوعات مورد مذاکره، خط ترانزیت شمال - جنوب و اتصال مسکو به بندر عباس بوده که قرار است جزئیات آن در نشست‌های کارشناسی تکمیل شود.

اشاره آقای روحانی به موضوع مسیر "شمال - جنوب" است که در دهه ١٣٧٠ شمسی و زمانی مطرح شد که دولت وقت جمهوری اسلامی ایجاد خط ترانزیت شرق به غرب، موسوم به "طرح جاده ابریشم" را مطرح کرده و معتقد بود که به این وسیله، ایران می‌تواند علاوه بر ارتباط اقتصادی با اروپا و برخورداری از روابط تجاری گسترده تر با شرق آسیا، به عنوان یک مرکز ترانزیت مهم بین دو طرف ایفای نقش کند.

آقای روحانی همچنین بررسی رژیم حقوقی دریای خزر و اقدامات لازم در این زمینه را از دیگر موضوعات مورد مذاکره در این سفر توصیف کرد.

رئیس جمهوری روسیه در این نشست خبر گفت که در سال گذشته میلادی، ایران و روسیه توانستند مبادلات تجاری و همکاری خود در زمینه سرمایه‌گذاری و تبادل فناوری جدید را گسترش دهند و افزود که در مذاکرات اخیر "مهلت مشخصی برای کارگروه اقتصادی دو کشور تعیین کردیم تا ماموریت‌ها و مسئولیت‌ها و نقشه راه را در زمینه همکاری‌های اقتصادی و صنعتی تدارک ببینند."

وی نیز از توافق برای ایجاد مجموعه دوم و سوم نیروگاه هسته‌ای بوشهر سخن گفت و افزود که شرکت‌های روسی به سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران هم علاقمند هستند. ولادیمیر پوتین افزود که افزایش همکاری دوجانبه در ساخت هواپیما و "موضوع صادرات هواپیماهای روسی سوخو" به ایران هم مورد مذاکره دو طرف قرار گرفته است.

در زمینه همکاری سیاسی، وی به مشارکت ایران، روسیه و ترکیه در استقرار آتش‌بس و تلاش برای برقراری صلح در سوریه اشاره کرد و همچنین گفت که روسیه از عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای حمایت می‌کند.

در پایان سفر حسن روحانی به روسیه، دو طرف بیانیه مشترکی هم منتشر کردند که در آن از جمله بر "تحقق نقشه راه" گسترش همکاری دوجانبه تا سال ٢٠٢٠ میلادی تاکید شده است.

از جمله موارد دیگر در این بیانیه، گسترش همکاری بانکی بین دو طرف و "استفاده از ارزهای ملی" در مبادلات تجاری دوجانبه است. با توجه به مشکلات ارزی ایران و روسیه در نتیجه کاهش بهای جهانی نفت، به نظر می‌رسد که دو طرف در نظر دارند مبادلات تجاری خود را بدون استفاده از ارز معتبر گسترش دهند.

در این بیانیه از "تحریم‌های یکجانبه علیه کشورها برای پیشبرد اغراض سیاسی" انتقاد شده که قاعدتا به تحریم‌های یکجانبه غرب و به خصوص آمریکا علیه جمهوری اسلامی و همچنین تحریم‌های جاری علیه روسیه به دلیل سیاست آن کشور در اوکراین اشاره دارد.

بخشی از این بیانیه به وضعیت افغانستان پرداخته و در آن، حسن روحانی و ولادیمیر پوتین "از ادامه وخامت اوضاع در جمهوری اسلامی افغانستان، رشد تهدیدهای تروریستی در این کشور از سوی نیروهای افراطی" ابراز نگرانی کرده و گفتنه‌اند که آماده کمک "به تحکیم حاکمیت در افغانستان و شکل‌گیری آن کشور به عنوان کشوری با ثبات، مردم سالار، مستقل و شکوفا" هستند. آنان همچنین نگرانی خود را از رشد تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان ابراز داشتند.

حسن روحانی با همراهی تعدادی از مقامات دولتی روز دوشنبه وارد مسکو شد و قبل از دیدار با ولادیمیر پوتین، مذاکرات مفصلی با دمیتری مدودف، نخست وزیر روسیه داشت. وی شب گذشته مسکو را به مقصد تهران ترک کرد.

 همچنین سفر دو روزه دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران به مسکو بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت و بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه های مطرح جهان این موضوع را به عنوان یکی از محوری ترین اخبار خود پوشش دادند و گزارش ها و تحلیل های بسیاری در این زمینه منتشر شد.

خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در این زمینه با انتشار تحلیلی نوشت: «روابط اقتصادی و سوریه محور مذاکرات رئیس جمهوری ایران در روسیه است.»
روزنامه واشنگتن پست نیز با انتشار گزارشی به اهداف این سفر پرداخت و اعلام کرد که «تهران و مسکو برای گسترش قدرت شان در منطقه به هم پیوند خورده اند.»
سفر دو روزه روحانی به مسکو در مطبوعات قلب اروپا نیز به عنوان یک خبر کلیدی بازتاب گسترده داشت که در این زمینه می توان به انتشار گزارشی در تارنمای روزنامه پرشمارگان فیگارو و خبرگزاری فرانسه اشاره کرد.
خبرگزاری فرانسه درگزارش هایی که در این زمینه منتشر کرد با تاکید بر اهمیت منطقه ای دیدار حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران با ولادیمیر پوتین در مسکو، نوشت: روابط ایران و روسیه در دوره ریاست جمهوری روحانی شکوفا شده است.
درتحلیل این خبرگزاری آمده است: ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه میزبان حسن روحانی همتای ایرانی خود برای مذاکراتی است که ناظران برای هرگونه علامتی از اقدامات بعدی (دو کشور) در سوریه به دقت آن را زیر نظر دارند.
این خبرگزاری افزود: اولین سفر رسمی روحانی به روسیه در حالی انجام می شود که این دو کشور حامی سوریه در تلاش برای پیشبرد طرح هایی به منظور پایان دادن به مناقشه 6 ساله در این کشور هستند.
خبرگزاری فرانسه تاکید کرد: رابطه بین ایران و روسیه در دوره ریاست جمهوری روحانی با وجود سابقه پیچیده روابط دو کشور، شکوفا شده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی دیگری دیدار حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در کاخ کرملین را بازتاب داد و به سخنان پوتین در خصوص همکاری موثر مسکو و تهران در تمامی جنبه ها اشاره کرد.
این خبرگزاری مذاکرات پوتین و روحانی را برای ناظران در دستیابی به نشانه هایی از اقدام بعدی دو کشور در سوریه، مهم تلقی کرد و در ادامه نوشت: اولین سفر رسمی روحانی به روسیه در حالی انجام می شود که این دو حامی نظام سوریه، درصدد پیشبرد راه هایی برای پایان دادن به شش سال درگیری در سوریه هستند.
خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش خود آورد: علاوه بر همکاری دو طرف در سوریه، روابط ایران و روسیه در بخش انرژی و دفاعی نیز تعمیق یافته است.
فیگارو که در ارزیابی های اخیر عنوان پرشمارگان ترین و پرخواننده ترین روزنامه فرانسه را به خود اختصاص داده است نیز با پوشش خبر رئیس جمهوری کشورمان به روسیه، از دیدار رسمی حسن روحانی با همتای روس خود «ولادیمیر پوتین» خبر داد و سخنان روحانی را در این سفر منتشر کرد.
نویسنده این گزارش با اشاره به اینکه رئیسان جمهوری ایران و روسیه هر دو از متحدان قوی دمشق هستند، سخنان دیگر مقام های ایرانی حاضر در این سفر و همچنین «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در مورد اهداف این سفر مبنی بر رایزنی در مورد مسائل منطقه ای به ویژه بحران سوریه و یافتن راه حلی برای آن را در گزارش خود انعکاس داد.
مبارزه با تروریسم و افراط گرایی از دیگر مواردی به شمار می رود که به عنوان اهداف دیدار امروز رئیسان جمهوری دو کشور مطرح و در این گزارش معکس شده است.
برنامه ریزی برای امضای چندین توافقنامه مشترک وهمراهی «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه و «بیژن زنگنه» وزیر نفت با رئیس جمهوری کشورمان از دیگر مواردی است که در این گزارش به آن اشاره می شود.
در انگلیس نیزخبرگزاری رویترز با پوشش اخبار این سفر دو روزه، سخنان حسن روحانی رئیس جمهوری ایران را مبنی بر اینکه از سرمایه گذاری روسیه در میدان های نفت و گاز استقبال می کند، منعکس کرد.
خبرگزاری رویترز با ارایه تحلیلی در این زمینه نوشت: این سخنان، پیش درآمدی برای توسعه همکاری های دو کشور در بخش انرژی است.
در طرف دیگر قاره سبز، روزنامه های صربستان نیز سفر رئیس جمهوری ایران به مسکو را بازتاب دادند.در این زمینه روزنامه «پراودا» چاپ بلگراد به اظهارات رئیس جمهوری روسیه در ملاقات با روحانی اشاره کرد ونوشت: پوتین ایران را همسایه خوب و شریک قابل اعتماد خود دانست.
این روزنامه اضافه کرد: رئیس جمهوری روسیه در ابتدای ملاقات با حسن روحانی رئیس جمهوری ایران گفت که روسیه و ایران بیش از 500 سال است روابط دیپلماسی دارند.
پوتین همچنین در این دیدار تاکید کرد که ایران همسایه خوب و شریک قابل اعتماد و پایدار روسیه است.
این روزنامه ادامه داد: بنا به اظهارات ولایمیر پوتین، مسکو و ایران در تمامی حوزه ها با یکدیگر همکاری می کنند.
در گزارش پراودا تاکید شده است که روسیه و ایران در حل و فصل مسائل منطقه ای و بین المللی و همچنین در حوزه اقتصادی روابط مناسبی دارند.
پراودا درادامه می نویسد: پوتین روابط دو کشور را در تمامی زمینه ها رو به گسترش دانست و با اشاره به افزایش مبادلات تجاری در سال 2016 خواستار توسعه بیشتر شد.
این روزنامه چاپ بلگراد افزود:حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نیز در این ملاقات گفت که در سال های اخیر روابط بین این دو کشور بطور مثبت در حال توسعه بوده و همچنین ابراز امیدواری کرد که در طول مذاکرات گام های جدیدی در جهت توسعه روابط برداشته شود.
سفر حسن روحانی رئیس جمهوری ایران به مسکو به دلیل اهمیت بسیار، در رسانه های آسیا نیز به صورت گسترده بازتاب داشت که در این زمینه می توان به رسانه های کشورهایی همچون افغانستان، آذربایجان و هندوستان اشاره کرد.
در این ارتباط می توان به گزارش رادیو «آزادی» افغانستان اشاره کرد که گزارشی از سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به مسکو منتشر کرد و در پایگاه اطلاع رسانی خود نوشت: حسن روحانی رئیس جمهوری ایران با دیمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه دیدار کرد و انتظار می‌رود امروز با ولادیمیر پوتین دیدار کند.
به نوشته این رادیو، نخست وزیر روسیه در دیدار دیروزش گفت که مطمئن است سفر روحانی، یک صفحه جدید از روابط ایران و روسیه را در روابط دو کشور خواهد گشود.
روزنامه «8 صبح » افغانستان نیز در بخش اخبار خارجی شماره روز سه شنبه خود در گزارشی با عنوان «رئیس جمهوری ایران به روسیه رفت» نوشت: این نهمین دیدار «حسن روحانی» و و «ولادیمیر پوتین» همتای روسی وی است.
دراین گزارش آمده است: قرار است 14سند دراین دیدار به امضاء برسد. این توافق نامه ها در زمینه های گسترش همکاری در بخش های مختلف نظیر زیرساخت و توسعه شهری، فناوری و انرژی، امضاء شود
8
صبح افزوده است: یکی از اسنادی که در این سفر قرار است به امضا برسد، مربوط به توافق ایران و روسیه، برای لغو روادید گردشگری اتباع دو کشور برای گروه های 5 تا 50 نفره است.
این روزنامه نوشته است که آقای روحانی قبل از سفر به روسیه نیز گفت که روابط دو کشور وارد مرحله چهارم شده است که در این مرحله در روابط بین الملل هم روابط نزدیکی داریم و نمونه آن همکاری ایران و روسیه در برجام بود که مسکو کمک زیادی در این زمینه صورت داد.
روزنامه «افغانستان» نیز در شماره امروز خود اظهارات رئیس جمهوری اسلامی ایران را پیش از سفر به مسکو در فرودگاه تهران بازتاب داد و به نقل از روحانی نوشت که تهران از سرمایه گذاری روسیه در ایران استقبال می کند.
این روزنامه به نقل از رئیس جمهوری اسلامی ایران افزود که همکاری ایران و روسیه در بخش انرژی شاهد توسعه بزرگ خواهد بود.
دو روزنامه «اطلاعات روز» و «افغانستان» نیز با تیترهای «روحانی: قصد ایران و روسیه آوردن ثبات در خاورمیانه است» و «روحانی: از سرمایه گذاری روسیه در ایران استقبال می کنیم» اخبار مربوط به این سفر دو روزه را بازتاب داد.
در هندوستان نیز روزنامه «هندوستان تایمز» با گزارشی در خصوص سفر حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان به کشور روسیه، در گزارشی با تیتر«امضای چندین توافقنامه اقتصادی میان ایران و روسیه» دستاوردهای این سفر را تبیین کرد.
سفر یاد شده در رسانه های جمهوری آذربایجان نیز بازتاب وسیعی داشت و در این زمینه خبرگزاری رسمی «آذرتاج» در گزارشی با عنوان «حسن روحانی: همکاری های ایران و روسیه به امنیت منطقه ای کمک می کند»، نوشت: رئیس جمهوری ایران در جریان سفر رسمی به روسیه اعلام کرد، تهران و مسکو در مبارزه با تروریسم بین المللی موضع یکسان دارند و همکاری های دو کشور به تامین امنیت منطقه ای کمک می کند.
این منبع خبری نوشت: رئیس جمهوری ایران اعلام کرد، تهران و مسکو مخالف هرگونه تغییر در مرز کشورها هستند و تهران در آینده نیز همکاری با مسکو را برای برقراری صلح در خاورمیانه ادامه خواهد داد.
خبرگزاری آذرتاج افزود: حسن روحانی همچنین از سطح روابط اقتصادی ایران و روسیه ابراز رضایت کرد.
این خبرگزاری درگزارش دیگری با عنوان «چند سند همکاری در دیدار رئیسان جمهوری ایران و روسیه امضا شد»، لغو متقابل روادید برای گردشگران ایرانی و روسی را از جمله اسناد امضا شده در این سفر برشمرد.
خبرگزاری «آپا» نیز در گزارشی نوشت: رئیسان جمهوری ایران و روسیه در مسکو مساله تعیین رژیم حقوقی دریای خزر را بررسی کردند.
به گزارش این منبع خبری، همکاری کشورهای حاشیه دریای خزر در بیانیه مشترک رئیسان جمهوری ایران و روسیه نیز انعکاس یافته است.
خبرگزاری «ترند» نیز در بازتاب سفر رسمی رئیس جمهوری ایران به روسیه گزارش داد: روسیه و ایران 14 سند همکاری در سفر حسن روحانی به مسکو امضا کردند.
این منبع خبری افزود:رئیس جمهوری ایران بنا به دعوت همتای روسی سفر رسمی دو روزه به روسیه انجام داد و اسناد امضا شده در این سفر شامل همکاری دو کشور در حوزه های سیاسی، اقتصادی، قضایی، فرهنگی و علمی است.
توافقنامه لغو متقابل ویزا برای گردشگران روسیه و ایران عنوان گزارش روزنامه «ینی مساوات» درباره سفر رئیس جمهوری ایران به روسیه است.
بنا به این گزارش شهروندان ایران و روسیه از این پس می توانند سفرهای گردشگری بدون اخذ روادید به کشورهای یکدیگر انجام دهند.
این روزنامه با اشاره به مذاکرات دوجانبه حسن روحانی و ولادیمیر پوتین در کاخ کرملین، نوشت: در پایان این مذاکرات چندین سند همکاری میان روسیه و ایران به امضا رسید.
دیگرمنابع خبری جمهوری آذربایجان نیز گزارش های مشابهی را از سفر رسمی رئیس جمهوری ایران به روسیه منتشر کردند.
سفر روحانی به مسکو در رسانه های عرب زبان به ویژه روزنامه های لبنان نیز بازتاب زیادی داشت و روزنامه های صبح سه شنبه این کشور بخشی از مطالب و تحلیل های خود را به این سفر اختصاص دادند و درباره نتایج آن گمانه زنی کردند.
روزنامه «لاخبار» بااشاره به دیدار روحانی و نخست وزیر روسیه، از دیدار رئیسان جمهوری ایران و روسیه خبر داد و نوشت که این نهمین دیدار روحانی و پوتین به شمار می آید.
این روزنامه پیش بینی کرد که دراین سفر چند یادداشت همکاری دوجانبه نیز به امضا برسد که از جمله آنها می توان به یادداشت تفاهم توسعه و نوسازی صنعت ایران و شرکت روسی تولید کننده واگن های قطار (ترنس مش هولدینگ) اشاره کرد.
الاخبار با اشاره به پیام توئیتری «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران به نقل از وی نوشت: «همراهی من با روحانی در سفر به مسکو به منظور تاکید مجدد بر روابط مستحکم بین دو کشور و تقویت روابط سیاسی و اقتصادی و همکاری های منطقه ای بین دو کشور و گسترش مبارزه با تررویسم است
الاخبار همچنین افزود: روحانی پیش از سفر به مسکو خاطر نشان کرد که «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط دو جانبه بین دو کشور شاهد تحول چشمگیری بوده است» و «ما در عرصه بین المللی همکاری های مستحکمی با هم داریم که توافق هسته ای نمونه ای از این همکاری ها به شمار می آید و روسیه در این زمینه کمک های زیادی کرد
روحانی با اشاره به مخالفت ایران و روسیه با تغییر مرزهای جغرافیایی در منطقه گفت: «همکاری های تهران و مسکو در قضیه سوریه و مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات در منطقه خاورمیانه از نمونه های برجسته همکاری بین ایران و روسیه است و در بالاترین سطح قرار دارد که باید حفظ شود
به نوشته الاخبار، رئیس جمهور ایران در بعد تجاری نیز توضیح داد که «امسال حجم مبادلات تجاری بین دو کشور در مقایسه با سال گذشته 80% رشد داشت و این به معنای آغاز تحرک رو به جلو در روابط اقتصادیی دو کشور است
الاخبار به نقل از وزارت توسعه اقتصادی روسیه افزود: حجم مبادلات تجاری بین روسیه و ایران در ژانویه 2017 (دی 95) در مقایسه با ژانویه سال 2016 دو برابر شده است.
روزنامه «البناء» نیز در مطلبی با عنوان «اجلاس اجلاس ها بین روحانی و پوتین» به قلم «ناصر قندیل» سرمقاله خود را به سفر روحانی به مسکو اختصاص داد.
نویسنده در این مقاله با اشاره به تحولات چند ماه اخیر پس از آزاد سازی حلب، رویدادهای این چند ماه از جمله تجربه همکاری بین روسیه و ایران و ترکیه در سوریه، و نیز راستی آزمایی دولتمردان آمریکا در عمل به وعده های انتخاباتی را به منزله آزمون بزرگی دانست که گزینه های مهمی پیش روی تصمیم گیران عرصه سیاسی مطرح می سازد.
به نوشته این روزنامه، سعودی ها نیز پیام مسکو و تهران برای گفتگو و در پیش گرفتن راه حل سیاسی را دریافت نکرده اند و همچنان بر حمایت از جبهه النصره و تغییر موازنه قدرت در سوریه تلاش می کنند. همچنین ریاض به درخواست مسکو که خواهان از سرگیری روابط بین سوریه و اتحادیه عرب شده بود بی اعتنایی کرده و واشنگتن را به ماجراجویی بیشتر در سوریه تشویق کرد.
البناء نتیجه گرفت: نتیجه راهبردی که بازیگر اول بین المللی (مسکو) و بازیگر شماره یک منطقه (ایران) از مجموع این اوضاع می گیرند این است که عرصه برای تحقق مصالحه هنوز فراهم نیست و پیروزی های میدانی و حضور نظامی بازدارنده روسیه در سوریه به اندازه ای نبوده که بازیگران دیگر منطقه ای و بین المللی را به عقلانیت وادار کند، برای همین فشار نظامی دیگری لازم است تا توازن را به میدان برگرداند و طرف مقابل را به جدیت در روند راه حل سیاسی وادار سازد.
البناء در پایان افزود: تصادفی نیست که رئیس جمهور روسیه پیش از دیدار با روحانی، با رئیس جمهور ترکیه و نیز با نخست وزیر رژیم صهیونیستی ملاقات کرده بود تا نشست بین رئیسان جمهور روسیه و ایران «اجلاس اجلاس ها» شود.
روزنامه «الجمهوریه» نیز در همین رابطه به دیدار رئیس جمهور روحانی با دیمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه اشاره کرد و نوشت: نخست وزیر روسیه ابراز امیدواری کرد که این سفر آغازگر صفحه جدیدی در روابط بین دو کشور باشد.
این روزنامه همچنین به نقل از رئیس جمهور روحانی نیز افزود:«روابط بین مسکو و تهران در چند سال اخیر قوت بیشتری گرفته و امیدوارم این سفر نقطه عطفی در توسعه روابط بین دو کشور باشد
همانگونه که پیش بینی می شد، رسانه های روسی سفر دو روزه حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی به مسکو، مذاکره رئیسان جمهوری ایران و روسیه و دیگر برنامه ها این سفر را در کانون توجه قرار دادند.
روزنامه کامرسانت در این ارتباط نوشت: ایران و روسیه می خواهند با تسهیل در مقررات و تعرفه های گمرکی، روابط نزدیک تری برقرار کنند که در دیدار دیشب روحانی و مدودیف به آن اشاره شد.
در این گزارش آمده است: مدودیف میزبان روحانی با اشاره به این سفر و مذاکرات که در عالی ترین سطح پیش بینی شده است، گفت که فصل جدیدی در روابط ایران و روسیه گشوده خواهد شد.
کامرسانت نوشت: نخست وزیر روسیه همچنین ابراز امیدواری کرد سفر روحانی نقطه عطفی در توسعه همکاری های دوجانبه باشد.
این روزنامه روسی در ادامه گزارش خود آورده است: حجم مبادلات بازرگانی ایران و روسیه در سال 2016 نسبت به مدت مشابه پیش از آن 70 درصد رشد داشته و به دو میلیارد و 200 میلیون دلار رسیده است.
کامرسانت همچنین نوشت: در دستور کار دیدار روحانی و مدودیف، نظام تسهیل بازرگانی ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (روسیه، بلاروس، ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان) قرار داشت.
به نوشته این روزنامه روسی، الکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه نیز پیشتر از امکان امضای موافقت نامه ایجاد تسهیلات بازرگانی با ایران در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا خبر داده بود که ممکن است در همین فصل بهار عملی شود.
کامرسانت نوشته است: افزون بر این، موضوع تعرفه های گمرکی ایران و روسیه و اجرای طرح های مشترک صنعتی به ارزش 10 میلیار دلار نیز در دست بررسی است.
روزنامه «پارلمانتسکایا گازتا» نیز با انعکاس اخبار این سفر دو روزه نوشت: در دیدار رئیس جمهوری ایران و نخست وزیر روسیه موضوع همکاری های اقتصادی در عرصه های گوناگون بررسی شد.
این گزارش می افزاید: روحانی که در صدر یک هیات بلندپایه به مسکو سفر کرده است، همچنین برنامه دیدار با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در کاخ کرملین را در دستور کار دارد.
پارلمانتسکایا گازتا ادامه داد: قرار است در نشست سران، مجموعه ای از موضوع های گوناگون همکاری های دو کشور بررسی شود و انتظار می رود به گسترش روابط اقتصادی و بازرگانی و همچنین اجرای طرح های مشترک بزرگ توجهی ویژه شود.
روزنامه «ایزوستیا» نیز در گزارشی با عنوان «مدودیف امیدوار به مرحله جدید همکاری ها با ایران» نوشت: نخست وزیر روسیه در دیدار با رئیس جمهوری اسلامی ایران گفت که امیدواریم این سفر و مذاکرات، زمینه های جدیدی در همکاری های تهران و مسکو بگشاید.
این رسانه روسی ادامه داد: مدودیف همچنین محور همکاری ها و مذاکرات را روابط اقتصادی و بازرگانی بین دو کشور و مسائل مهم بین المللی اعلام کرده است.
شبکه دوم تلویزیون دولتی روسیه نیز با بازتاب اخبار این سفر، اعلام کرد: مدودیف در مذاکره با روحانی خاطر نشان کرد که روابط دو کشور خوب و رو به پیشرفت است و همکاری های تهران و مسکو تعمیق می یابد و به تحکیم و ثبات بین المللی کمک می کند.
این شبکه تلویزیونی همچنین در جمع بندی نتیجه مذاکرات مدودیف و روحانی گزارش داد: دو طرف توسعه همکاری های اقتصادی و بازرگانی را مورد توجه قرار دادند.
شبکه تلویزیونی روس زبان «میر» که در کشورهای همسود پخش می شود، گفت: حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران برای انجام دیدار رسمی دو روزه به مسکو سفر می کند
این شبکه روسی با اشاره به برنامه دیدار روسای جمهوری روسیه و ایران، افزود: پوتین و روحانی در مذاکرات خود طیف وسیعی از موضوعات مربوط به همکاری های دو کشور را بررسی می کنند.
شبکه میر اعلام کرد: انتظار می رود در مذاکرات سران به دورنمای گسترش روابط اقتصادی و بازرگانی و سرمایه گذاری ها برای اجرای طرح های بزرگ به ویژه در حوزه هایی همچون انرژی، حمل و نقل و زیر ساخت ها توجهی خاص شود و همزمان گفت وگو در باره مسائل مهم منطقه ای و بین المللی در دستور کار قرار دارد.
ایتارتاس به عنوان خبرگزاری رسمی روسیه نیز در این ارتباط نوشت: روحانی به دعوت رسمی پوتین رئیس جمهوری روسیه به مسکو سفر می کند
در این گزارش خاطرنشان شده است: رئیس جمهوری اسلامی ایران روز نخست با دیمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه دیدار و در باره دورنمای توسعه همکاری ها مذاکره می کند.
این رسانه روسی نوشت: انتظار می رود دو طرف در خصوص همکاری های دوجانبه در حوزه های بازرگانی، اقتصادی، صنعتی، انرژی و کشاورزی مذاکره کنند
ایتارتاس افزود: روحانی و مدودیف همچنین در باره نظام بازرگانی با تسهیلات ویژه در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا هم گفت وگو می کنند.
این تارنمای خبری نوشت: این دیدار در شرایط روابط خوب و بی سابقه و در حال توسعه ایران و روسیه انجام می گیرد و کارشناسان آن را برای دو کشور دوست و همسایه با دیدگاههای مشترک در بسیاری از مسائل منطقه ای و بین المللی مهم می دانند.
در بخشی از این گزارش به سخنان ولادیمیر ساژین شرق شناس برجسته روس اشاره شده که دیدار روحانی از مسکو را بسیار مهم خوانده است.
کارشناس روس گفت: در مذاکرات روحانی و پوتین نه فقط مسائل اقتصادی، بلکه سیاسی هم مطرح و بررسی می شود
خبرگزاری اقتصادی «اکونومیکا سگودنیا» نیزبااشاره به آغاز سفر رئیس جمهوری اسلامی به روسیه، نوشت: سفر روحانی به مسکو برای ایران و روسیه بسیار مهم است.
این رسانه روسی افزود: بخش مهمی ازمذاکرات سران ایران و روسیه به همکاری های اقتصادی اختصاص دارد، زیرا در سال های اخیر حجم مبادلات بازرگانی دو میلیارد دلار بوده که برای دو کشور دارای اقتصادهای پرتوان بسیار اندک است.
خبرگزاری اکونومیکا سگودنیا نوشت: در سال های اخیر قراردادها و موافقت نامه های زیادی میان ایران و روسیه امضا شده است و روند اجرای این اسناد بخش مهم دیگری از مذاکرات سران دو کشور را به خود اختصاص می دهد.
خبرگزاری «اینترفکس» روس زبان نیز در زمینه این سفر دو روزه نوشت: در روز نخست سفر، دیدار رئیس جمهوری ایران و دیمیتری مدودیف نخست وزیر روسیه برنامه ریزی شده است.
این رسانه روسی افزوده است: در این ملاقات، همکاری های اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد و بخش مهم گفت وگوها به توسعه روابط در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا اختصاص دارد که ایران از مدتی پیش آن را آغاز کرده است.
«
تاتاراینفورم» خبرگزاری جمهوری تاتارستان فدراسیون روسیه نیز در خصوص سفر روحانی به مسکو نوشت: همکاری های تهران و مسکو در حوزه های اقتصادی و بازرگانی و سایر عرصه ها در دیدار پوتین و روحانی بررسی می شود.
علاوه بر رسانه های یاد شده، برنامه سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران به مسکو در بسیاری از دیگر رسانه های روسی از جمله شبکه تلویزیونی 360 درجه، روزنامه رسمی «راسیسکایا گازتا»، «تارنمای تسارگراد» و روزنامه اینترنتی «وزگلیاد» نیز بازتاب یافته است.
به گزارش ایرنا، روحانی و اعضای هیات بلندپایه از جمله محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهوری، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت، محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی و نیره‌سادات پیروزبخت رئیس سازمان ملی استاندارد عصر دوشنبه وارد مسکو شدند.
در این سفر 14 سند همکاری با حضور رئیسان جمهوری دو کشور امضا شد که شامل بخش های گوناگون از جمله سیاسی، اقتصادی، مالی و بانکی، حمل و نقل، شهرسازی، فناوری ارتباطات، نیرو، انرژی، استاندارد، حقوقی و قضایی می شود و می تواند شتاب گسترش روابط در بخش های مختلف را بیشتر کند..
سران ایران و روسیه همچنین بیانیه مشترک «پیش به سوی همکاری های جامع راهبردی» را در 16 صفحه منتشر کردند که در برگیرنده افق و راهکارهای پیش بینی شده برای افزایش روابط در عرصه مختلف از جمله دوجانبه و منطقه ای است و می تواند ساختار نقشه کلان توسعه مناسبات دو کشور باشد.

 

 

تگ ها :

روسیه روحانی کرملین

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

صف غذا در غزه

صف غذا در غزه