اگرچه از دیرباز روابط کشورهای عربی منطقه و رژیم صهیونیستی در سطوح پنهان و آشکار وجود اشته است، اما در شرایط فعلی با توجه به انزوای جبهه عربی در منطقه، و همچینی بهره گیری سعودی و متحدان آن در استفاده از اهرم تل آویو برای نزدیک شدن به آمریکای ترامپ، احتمال تقویت روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بیش از گذشته است.
الوقت- با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و ورود وی به کاخ سفید، یکی از مواردی که میبایست مد نظر قرارگیرد تاثیری است که این تحول می تواند بر منطقه عربی و از آن جمله روابط بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی و به طور خاص کشورهای عرب حوزه خلیج فارس داشته باشد.
ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود با انتقاد از سیاستهای کشورهای عربی خلیج فارس و به طور خاص عربستان سعودی اظهار داشت که کشورش از سعودیها حمایت میکند و بالطبع آنها باید بهای این حمایت را بپردازند. اما با پیروزی ترامپ اولین واکنش کشورهای حوزه خلیج فارس پیامهای تبریکی بود که برای رئیس جمهور جدید ایالات متحده فرستاند.
سخنان ترامپ علیه عربستان سعودی حاکی از این است که آنچه که کشورهای عرب و به طور خاص عربستان سعودی نتوانستند از باراک اوباما بگیرند، قطعا از ترامپ هم نمیتوانند بگیرند. ترامپ عربستان سعودی را گاو شیردهی توصیف کرده بود که اگر شیر آن خشک شود باید ذبح گردد.
در دوره اوباما، ایالات متحده از گروههای مسلح جهادی که سعودیها تربیت کننده آنها بودند برای تحقق منافع خود در کشورهایی مثل سوریه، عراق و یمن استفاده کرد. اما منافع این کشور ممکن است در دوره ترامپ دستخوش تغییراتی شود. چرا که رئیس جمهور جدید میداند بخشی از عواملی که باعث ورود او به کاخ سفید شده، به گرایشها و موضعگیریهای راستگرایانهای وی از جملع مواضع تند او علیه گروههای اسلامگرای افرایطی ارتباط دارد. این درحالی است که مهاجرت مسلمانان به امریکا هم نتیجه طبیعی حمایت کشورهای غربی ازاین جنبشهای افراطی بوده است.
موضعگیریهای ضد سعودی ترامپ را میتوان از منظر دیگری نیز نگاه کرد و آن اینکه کشورهای عربی و به طور خاص عربستان سعودی برای حفظ پیوندهای خود با ایالات متحده امریکا در دوره ترامپ به سمت رژیم صهیونیستی خواهند رفت که همپیمان استراتژیک ایالات متحده در منطقه خاورمیانه است و عادی سازی روابط کشورهای عربی با این رژیم میتواند تضمینی برای روابط آنها با امریکای ترامپ نیز باشد.
کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی متاثر از تحولاتی که در چند سال اخیر رخ داده و نوساناتی که قیمت نفت داشته است، به دنبال راهکارهایی هستند که خود را به آمریکا نزدیک کنند و یکی از این راهکارها نزدیک شدن به اسرائیل است. چرا که در شرایط کنونی گزینه جایگزینی وجود ندارد؛ کشور مصر که میتوانست نقش یک حلقه رابط را بین ریاض و واشنگتن ایفا کند، روابط پرتنشی با عربستان دارد که بخشی از این تنش به سیاستهای دولت عبد الفتاح السیسی نسبت به تحولات سوریه و حمایت وی از نظام بشار اسد بازمیگردد. ترکیه را هم نمیتوان گزینه دیگری برای نزدیک کردن سعودیها و ترامپ تلقی کرد؛ چرا که مشخص نیست رابطه بین اردوغان و ترامپ به چه شکلی دبنال خواهد شد. به ویژه اینکه ترامپ تصمیم گرفته است جنبش اخوان المسلمین (که ترکیه و اردوغان از آن حمایت مالی و سیاسی میکنند) را همچنان گروهی تروریستی بداند.
درچنین شرایطی که گزینههای چندانی برای کشورهای عربی و عربستان سعودی، جهت نزدیکی با ترامپ، دیده نمیشود؛ تنها گزینه اسرائیل است که در چند سال اخیر ارتباطات آشکار متعددی بین دوطرف بوده است و دیپلماتهای سعودی همچون انور عشقی و ترکی الفیصل نقش موثری برای تقویت ارتباطات سعودی با اسرائیلی ها ایفا کرده اند. اما این نزدیکی و ایفای نقش صهیونیستها برای اعراب هزینههایی خواهد داشت که عادی سازی روابط بین دو طرف بدیهیترین آن به حساب میآید.
در این میان مجموعهای از تحولات حاکی از نزدیکی روابط بین صهیونیستها و کشورهای عربی در دوره دونالد ترامپ خواهد بود که به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1.در ماجرای تصویف قطعنامه ضد اسرائیلی شورای امنیت در خصوص محکومیت شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و قدس، مصر جزو کشورهایی بود که قرار شد این طرح را درجلسه شورا ارائه کند، اما تنها یک تماس تلفنی از سوی ترامپ با عبد الفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، کافی بود تا مصر از تصمیم خود عقب نشینی کند. از سوی دیگر این عقب نشینی مصر با واکنش مثبت دولت رژیم صهیونیستی نیز مواجه شد و از آن به عنوان نشانهای از نزدیکی قاهره و تل آویو و روابط مستحکم بین آنها نام برده شد.
2. در روزهای اخیر سفر یک هیئت تجاری اسرائیلی به بحرین و ملاقات اعضای این هیات با شخصیت های برجستهای از کشور حوزه خلیج فارس، واکنشهای متعددی داشته است و از آن به عنوان گامی در جهت عادی سازی روابط بین منامه و تل آویو یاد میشود. در همین رابطه گفته میشود که تعدادی از این اعضای این هیات اسرائیلی از نیروهای سازمان جاسوسی موساد اسرائیل بودهاند.
3. رئیس فدراسیون فوتبال بحرین اعلام کرده که هیئتی از فدراسیون فوتبال رژیم صهیونیستی در نشستهای کنگره فیفا در ۱۱ مه ۲۰۱۷ در منامه شرکت خواهد کرد. البته این مقام بحرینی برای کم اهمیت دانستن این موضوع توجیهاتی را هم آورده و تصریح کرده است: قطعا میزبانی کنگره فیفا توسط بحرین بسیار بزرگتر از مساله ورود سه تن از اعضای فدراسیون فوتبال اسرائیل به بحرین است... ما همواره به نیمه پر لیوان مینگریم و مشخص است ما تنها کسانی نیستیم که سیاست را از ورزش جدا کردهایم.
4. پایان سخن اینکه موضوع عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی جزو امیدواریهای صهیونیستها برای دوره ریاست جمهوری ترامپ نیز میباشد؛ «ایوب قرا» معاون وزیر همکاریهای منطقهای رژیم صهیونیستی با اشاره به همکاریهای جدید بین اردن و اسرائیل تصریح کرده است که قرار است به زودی نمایندگانی از سوی بانک بین المللی به ایلات بروند تا موضوع ساخت یک پل که این شهر را با بندر عقبه متصل میکند، بررسی کنند. این مقام اسرائیلی در خصوص روابط آتی بین رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز تاکید میکند که در سال جدید میلادی و پس از ورود ترامپ به کاخ سفید سفری به عربستان خواهد داشت؛ به ویژه اینکه سعودیها از لحاظ اقتصادی و امنیتی به اسرائیل نیاز دارند. وی در عین حال تصریح میکند وقتی رئیس جمهوری غیر از اوباما وارد کاخ سفید شود، این احتمال که نتانیاهو به ریاض برود نیز وجود دارد!
براین اساس، اگرچه از دیرباز روابط کشورهای عربی منطقه و رژیم صهیونیستی در سطوح پنهان و آشکار وجود اشته است، اما در شرایط فعلی با توجه به انزوای جبهه عربی در منطقه، و همچینی بهره گیری سعودی و متحدان آن در استفاده از اهرم تل آویو برای نزدیک شدن به آمریکای ترامپ، احتمال تقویت روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بیش از گذشته است. این مساله نه تنها به تقویت روابط طرفین منجر خواهد شد، بلکه زمینه های تقویت روابط کشورهای عربی با ترامپ را نیز مهیا خواهد کرد.
محمدرضا بلوردی