الوقت_ در سالهاي گذشته، مجموعه متنوعي از علايق و منافع مشترك و همچنين علايق و منافع متعارض، روابط ايران و روسيه با آمريكا را به يكديگر پيوند زده است. همين امر باعث شده كه آمريكا از نقشي دوگانه در روابط ايران و روسيه برخوردار شود و از يك سو به واگرايي ميان دو كشور دامن بزند و از سوي ديگر زمينههاي همگرايي دو طرف را فراهم نمايد. به نحوي كه مجموع تاثيرات ايالات متحده آمريكا بر روابط ايران و روسيه را ميتوان در دو دسته تاثيرهاي همگرايانه و واگرايانه تقسيم بندي نمود . ايالات متحده از چند جهت موجب واگرايي در روابط ايران و روسيه شده است :
1 . شكلگيري ديدگاه منفي: نحوه موضعگيريهاي آمريكا در قبال ايران و روسيه باعث به وجود آمدن نوعي نگاه منفي در هر دو كشور شده است. يك فرضيه عمده به ويژه در ميان افكار عمومي و تحليلگران ايراني وجود دارد كه بر اساس آن، روسيه در تعامل و تقابل خود با آمريكا، به ايران نگاه ابزاري دارد و از تنش موجود ميان ايران و آمريكا به نفع خود بهرهبرداري ميكند. به عنوان مثال، روسها از طريق مقاومت در برابر تقاضاي قطع همكاري هستهاي با ايران، تلاش ميكنند تا در وهله نخست خود را در گردونه معادلات جهاني حفظ كنند و در وهله بعد در شرايط مقتضي امتيازاتي از آمريكا اخذ كنند. مطابق اين سناريو، روسها بيشتر به دنبال اين هستند كه با برگه ايران از آمريكا در موضوعاتي مانند گرجستان و مشكلات قفقاز كه مقدمات به راهافتادن جنگ سرد ديگري است، امتياز بگيرند. در واقع اگر ايراني وجود نداشته باشد، بخش عمدهاي از انگيزههاي دشمني آمريكا متوجه روسيه خواهد شد. فرض متقابل در اين چارچوب، اين است كه نوع روابط روسيه و آمريكا بر موقعيت ايران تاثير خواهد داشت و ايران به دليل اختلاف با آمريكا به روسيه امتياز ميدهد. به وجود آمدن اين ديدگاه در ايران كه به سبب نوع بازيگري آمريكا بوجود آمده، يكي از دلايل واگرايي در روابط ايران و روسيه محسوب ميشود .
از سوي ديگر اين ديدگاه نيز در روسيه رايج است كه تهران به مسكو، به عنوان يك كارت بازي در برابر آمريكا نگاه ميكند. در واقع نگاه ايران به روسيه استراتژيك نيست و هر گاه موقعيت اقتضا كند، ايران به روسيه بيتوجه خواهد شد. اين ديدگاه در روسيه وجود دارد كه ايران به دنبال آن است كه از اختلافات روسيه و آمريكا به نفع خود بهرهبرداري كند و نوع روابط روسيه و آمريكا، عامل تعيينكننده در سياست خارجي ايران است. بنابراين اگر روابط ايران با امريكا بهبود يابد، آنگاه روابط ايران و روسيه كاهش مييابد. تقويت اين ديدگاه در روسيه يكي از عوامل بروز واگرايي در روابط ايران و روسيه بوده است .
اين در حاليست كه روسها همزمان معتقدند به دليل نوع روابطي كه با ايران دارند، فشارهاي زيادي را از سوي امريكا متحمل شدهاند. روسها معتقدند بخشي از فشارهاي آمريكا بر روسيه به منظور قطع همكاري با ايران اعمال ميشود و اگر مسكو روابط خود را با تهران كاهش دهد، از شدت اين فشارها كاسته ميشود. به همين دليل نيز برخي در روسيه، نظر چندان مساعدي به گسترش روابط روسيه با ايران ندارند .
علاوه بر اين، آمريكاييها طي سالهاي گذشته سعي كردهاند ايران را به عنوان معضل مشترك روسيه و آمريكا معرفي نمايند. مطابق با تبليغات منفي امريكاييها، ايران به دليل الهامبخشي براي مسلمانان منطقه ميتواند معضل مشتركي براي روسيه و آمريكا باشد. همچنين آمريكا تلاش ميكند چنين نشان دهد كه دستيابي احتمالي ايران به سلاحهاي هستهاي ميتواند روسيه و آمريكا را با توجه به جايگاهي كه در سطح بينالمللي دارند، با چالشهاي مشتركي مواجه نمايد. اين تبليغات منفي تا حدي توانسته بر روند واگرايي در روابط ايران و روسيه تاثيرگذار باشد .
2 . فشارهاي سياسي و تحريمهاي اقتصادي: دومين تاثير واگرايانه آمريكا بر روابط ايران و روسيه، اعمال فشارهاي سياسي و تحريمهاي اقتصادي است. بر اين اساس تحريمهاي آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران و فشارهايي كه بر روسيه وارد ميسازد، موجب شده بخشي از ظرفيت بالقوه همكاريهاي تكنولوژيكي و تسليحاتي دو كشور مورد استفاده قرار نگيرد. حداقل در چندين نوبت آمريكا برخي از شركتها و موسسات روسي را كه با ايران همكاريهاي تكنولوژيك و تجاري داشتند، مورد تحريم قرار داده است .
به عنوان نمونه، در سال 1998، وزارت امور خارجه آمريكا فهرستي از شركتهاي روسي را كه متهم به انتقال فناوريهاي هستهاي به كشورهاي (به اصطلاح آمريكاييها) ياغي بودند، منتشر ساخت. در سال بعد نيز آمريكا 10 شركت ديگر روسي را كه متهم به فروش فناوريهاي حساس به ايران بودند، تحريم كرد. در سال 2002 نيز سه شركت ديگر روسي تحت همين عنوان مورد تحريم قرار گرفتند. در سال 2003 موسسه طراحي تولا در روسيه بنا به دلايل مشابه تحريم شد. در سال 2008 تحريم شركت روسي روسبارون اكسپورت توسط آمريكا با انتقادات شديد روسيه مواجه شد. تمامي اين موارد تاييدي بر اين مدعاست كه در سالهاي گذشته آمريكا يكي از مهمترين موانع توسعه همكاريهاي ايران و روسيه بوده است .
همين امر موجب شده كه روسيه در برخي از مسائل همچون مسئله هستهاي ايران يك بازي دوگانه را در پيش گيرد. بر اين اساس با وجود اينكه روسها به ظاهر با وضع تحريمهاي اقتصادي عليه ايران مخالفت ميورزند، با اين حال تاكنون به تمام قطعنامههايي كه در شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران تصويب شده است، رأي مثبت دادهاند .
مسئله هستهاي ايران و نحوه بازيگري روسيه در آن نشان مي دهد كه آمريكا تاثير به سزايي بر روابط تهران و مسكو داشته است. زيرا از يك سو مسكو به دليل منتفع شدن از منافع اقتصادي حاضر به كنارهگيري از پروژههاي هستهاي ايران نيست و حتي فشارهاي آمريكا را نيز تحمل ميكند و از سوي ديگر به دليل كاستن از فشارهاي آمريكا، در تكميل و راهاندازي نيروگاه هستهاي بوشهر تعلل ميورزيد.