الوقت- حتی نزدیكترین افراد به دونالد ترامپ نیز نمیدانند تصمیم نهایی او درباره مسائل مهم سیاست جهانی بهویژه درباره پروندههای حیاتی منطقه غرب آسیا چه خواهد بود. باوجود این، دو فرضیه عمده از هم اكنون در میان ناظران بینالمللی مطرح است؛ عدهای با احتیاط حرفهای انتخاباتی او را ملاك قرار میدهند و معتقدند واشنگتن در طول چهار سال آینده درگیر مسائل داخلی خواهد شد و مسائل سیاست جهانی برای ترامپ اهمیت درجه دوم خواهند داشت، یعنی همان چیزی كه از آن به عنوان انزواگرایی نام برده میشد؛ سیاستی كه پیش از این نیز در تاریخ امریكا سابقه دارد. در نتیجه این سیاست منطقه غرب آسیا شاهد حداقل سیاست مداخلهگرایی امریكا خواهد بود. اما عدهای دیگر، با توجه به افرادی كه نام آنها برای تیم سیاست خارجی و دفاعی ترامپ مطرحند و روحیه جنگطلبانهای كه این افراد دارند، میگویند سیاست خارجی امریكا حداقل در منطقه غرب آسیا بیش از پیش رویكرد تخاصمی به خود خواهد گرفت. مایك فیلین، رودی جولیانی، جیمز متیس، مایك پومپئو و ... به داشتن روحیه ضداسلامی و ضدایرانی معروف هستند.
باوجود این، رهبران كشورمان تأكید دارند برای ایران فرقی نمیكند چه كسی در امریكا به قدرت برسد. مقام معظم رهبری 26 آبان ماه با اشاره به اینكه «ما هیچ قضاوتی درباره این انتخابات نداریم»، خاطر نشان كردند: «بر خلاف عدهای كه در دنیا، برای نتیجه انتخابات امریكا، عزا گرفتهاند یا عده دیگری كه شادی میكنند، ما نه عزا میگیریم و نه شادی میكنیم زیرا برای ما فرقی نمیكند و هیچ نگرانیای هم نداریم و به لطف الهی، برای مواجهه با هر حادثه محتملی نیز آمادهایم.» نگاهی به پروندهایی كه ایران و امریكا به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر هستند شاید نشان دهد چرا برای تهران فرقی نمیكند چه كسی رئیسجمهور امریكا میشود.
برجام تنها پروندهای است كه واشنگتن و تهران با سایر بازیگران مهم بینالمللی پس از دو سال مذاكرات فشرده به آن دست یافتند. ترامپ و تیم همراه او پس از عقبنشینی از مواضع اولیه خود مبنی بر «پاره كردن برجام» حالا میگویند به دنبال ایجاد تغییراتی در توافق هستند تا امتیازهای بیشتری از تهران بگیرند، این در حالی است كه مقامات دولت كشورمان میگویند سود ایران از این توافق «تقریباً هیچ» است. خیلی از ناظران میگویند ترامپ برخلاف شعارهای تبلیغاتی، برجام را از اولویت كارهای خود خارج خواهد كرد و علاقه و عجلهای هم برای عمل به تعهدات واشنگتن در این توافق نیز نشان نخواهد داد، در واقع این همان سیاستی است كه الان دولت باراك اوباما در پیش گرفته است، یعنی عمل نكردن به تعهدات خود در برجام. دولت كنونی امریكا به صورت لاكپشتی و با هزاران شرط و شروط به تعهدات خود در برجام عمل میكند و این همان سیاستی است كه هیلاری كلینتون هم در صورت پیروزی در پیش میگرفت همانطور كه ترامپ پیش خواهد گرفت، بنابراین هر دولتی در امریكا سر كار بیاید همین شیوه فعلی یعنی بدعهدی را ادامه خواهد داد مگر اینكه ما بتوانیم از طریق اجماعسازی و بسیج افكار عمومی علیه بدعهدیهای آشكار امریكا، تصمیمهای ملی مبتكرانهای و دیپلماسی هوشمندانهای اتخاذ كنیم و تنها در این صورت خواهد بود كه میتوانیم به حقوق ملی خود دست پیدا كنیم و فرقی نخواهد كرد رئیسجمهور امریكا اوباما باشد یا كلینتون یا ترامپ. از سوی دیگر، حتی اگر فرض بگیریم ترامپ پس از رسیدن به كاخ سفید برجام را پاره میكند، این سؤال مطرح میشود اگر قراردادی كه سود طرف ایرانی از آن تقریباً هیچ است توسط دولت امریكا پاره شود فی نفسه نمیتواند امری مثبت تلقی شود؟
اما درباره پروندههایی كه ایران و امریكا به صورت غیرمستقیم در آن درگیر هستند كه مهمتر از همه آنها پرونده سوریه، عراق و یمن است باید گفت ظاهراً انتخاب ترامپ در نهایت به نفع ایران تمام خواهد شد، هر چند اگر كلینتون هم انتخاب میشد همین سرنوشت مورد انتظار بود. ترامپ صریحاً اعلام كرده به برنامه حمایت امریكا از شورشیان سوریه پایان خواهد داد. با توجه به مواضع ثابت و مشخص ترامپ علیه مخالفان سوری و همچنین روابط نزدیك او با پوتین تقریباً همه ناظران معتقدند ترامپ به شعارهای تبلیغاتی خود حداقل درباره سوریه عمل خواهد كرد.
قطع حمایت از مخالفان سوری دستاورد بزرگی برای محور مقاومت محسوب میشود و میتواند به پایان سریعتر جنگ سوریه منجر شود. نباید اشتباه كرد، كلینتون هم اگر رئیسجمهور میشد، نمیتوانست در مقابل این واقعیت اقدامی انجام دهد و تنها میتوانست با ادامه حمایت از گروههای مسلح، زمان پیروزی مقاومت را عقب بیندازد. نیروهای دولتی سوریه و متحدانش هم اكنون در آستانه بازپسگیری تمامی مناطق شهر حلب هستند. تسلط دولت بر دومین شهر بزرگ كشور به معنای پایان شش سال شورش مسلحانه تحت حمایت غرب علیه نظام دمشق خواهد بود. برخلاف شعارهای تبلیغاتی كلینتون مبنی بر ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه، آنچه مشخص است اینكه حضور قدرتمند سامانههای دفاعی پیشرفته روسیه و نیروهای مقاومت در آن كشور اجازه هیچگونه دخالت نظامی مؤثر را به كلینتون نمیداد و به همین خاطر در اسناد محرمانهای كه ویكیلیكس از كلینتون منتشر كرده وی در یك جلسه محرمانه علناً ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه را غیرممكن توصیف كرده بود.
كسانی كه تحولات یمن و عراق را از نزدیك دنبال میكنند، میدانند این تحولات به هیچ وجه به نفع امریكا پیش نمیرود، در حالی كه ترامپ بر خلاف سوریه، درباره عراق و یمن زیاد حرف نزده و سیاستهای او درباره این دو كشور كاملاً مبهم است اما با توجه به روند كلی تحولات در عراق و یمن میتوان گفت نتیجه كاملاً به نفع محور مقاومت پیش میرود و رئیسجمهور امریكا _هر كه باشد_ چارهای جز تمكین به این واقعیت ندارد، نیروهای دولتی و مردمی عراق در آستانه آزادسازی موصل، مهمترین و آخرین شهر تحت كنترل داعش هستند. حضور فعال و با انگیزه نیروهای حشد الشعبی كه كاملاً خارج از نفوذ امریكا قرار دارند، باعث شده واشنگتن برای پیشبرد اهداف خود در عراق با چالش جدی مواجه شود كه نشانههای آن را هم اكنون میتوان با عملیات نیروهای حشد الشعبی در شهر تلعفر واقع در غرب موصل دید.
وضعیت یمن نیز كاملاً مشخص است، پس از گذشت 20 ماه از شروع تجاوز عربستان سعودی كه از حمایت كامل امریكا و انگلیس برخوردار است، سعودیها نه تنها به هیچ یك از اهداف خود نرسیدهاند بلكه نمیتوانند راه خروج آبرومندانهای از این باتلاق پیدا كنند. در صورت پیروزی كلینتون و با توجه به روابط نزدیكی كه او با سعودیها دارد، انتظار میرفت روند كنونی جنگ یعنی حملات كوركورانه و محاصره مردم یمن ادامه پیدا كند تا زمانی كه اراده یمنیها شكسته شود، حتی اگر به قیمت اینكه دریایی از خون در یمن راه بیفتد. درباره اینكه ترامپ چه تصمیمی درباره جنگ یمن خواهد گرفت، هیچ چیز مشخص نیست اما هم او و هم كلینتون میدانند ادامه این جنگ به دلیل جرائم جنگی آشكار عربستان بیش از پیش باعث بیآبرویی و گرفتاری امریكا خواهد شد و شاید مهمتر اینكه پخش تصاویر روزانه از نیروهای «پابرهنه» یمنی كه چگونه تجهیزات سنگین، فوق پیشرفته و گران قیمت امریكایی را در جنوب عربستان مغلوب و منهدم میكنند، بیش از هر چیزی برای وجه قدرت نظامی امریكا، خطرناك و مهلك باشد.
باتوجه به متغیرها و فرضیههایی كه مطرح شد به جرئت میتوان گفت نتیجه انتخابات امریكا بر خلاف سایر جهان تفاوتی برای تهران ندارد و مهم نیست كه چه كسی رئیسجمهور امریكا میشود چرا كه ایران سرنوشت خود را تنها خود مشخص میكند نه كشور دیگری.
محمد بابایی