الوقت- انتصاب خاخام «ایال کاریم» به عنوان خاخام ارشد ارتش اسرائیل باعث شده است تا یک بار دیگر موضوع گسترش نفوذ خاخام ها و به طور کلی نفوذ جریان مذهبی در رسانه های اسرائیلی مطرح شود. این واکنش ها بیشتر به خاطر مواضعی است که این خاخام نسبت به مسائل مختلف داشته است که بحث برانگیزترین آن صدور فتوایی درباره مجاز بودن تجاوز به زنان غیر یهودی توسط نظامیان ارتش اسرائیل می باشد که واکنش تند سازمان های دفاع از حقوق زنان را به دنبال داشته است.
نفوذ تندروی مذهبی و خاخام ها در ارتش رژیم صهیونیستی و تقویت حضور پیروان آنها و به طور کلی تقویت جریان دینی صهیونیستی در این نهاد نظامی، تاثیرات قابل توجه و مهمی برساختار ارتش به اصطلاح دفاعی اسرائیل خواهد داشت که هم مسائل داخلی را شامل میشود و هم منازعهای که بین صهیونیستها و فلسطینیان در جریان است را دربر می گیرد و می توان آن را در قالب موارد زیر خلاصه کرد:
- به خطر افتادن نظام سیاسی
قدرت گرفتن خاخامها و نیروهای مذهبی در ارتش اسرائیل و به گارگیری آنها در پستهای فرماندهی ارتش را می توان تهدیدی جدی و خطرناک برای نظام سیاسی اسرائیل به حساب آورد؛ برای اینکه افسران و سربازان مذهبی که وارد ارتش میشوند اساسا ارزشهای دموکراتیک و انتقال مسالمتآمیز قدرت را قبول ندارند. برای این گروه آموزههای مذهبی و نظرات خاخامها – در مقایسه با دستوراتی که از سوی فرماندهان بالاتر دریافت می کنند - از اهمیت بیشتری برخودارست. خاخامها هم از این شاگردان که افسر و یا سرباز هستند میخواهند زمانی که دستورات مقامات نظامی مافوق آنها با آموزههای تورات و تلمود تعارض دارد، این دستورات را اجرا نکنند. این مساله بارها خود را نشان داده است؛ نمونه آن را میتوان در اقدام یک گروه از افسران تیپ ویژه «کفیر» دید که اعلام کرد دستوراتی که از سوی فرماندهی ارتش در خصوص تخلیه شهرکهایی که بدون مجوز دولت اسرائیل ساخته شده است را اجرا نخواهد کرد. مخالفت و عدم پذیرش ارزشهای دموکراتیک نیز جزو مواردی است که مورد تواجه خاخامها میباشد.
بنابراین مشخص است که در صورت افزایش نیروهای مذهبی در داخل ارتش اسرائیل و ساختار فرماندهی این نهاد، هیچ تضمینی وجود ندارد که دستورات صادر شده از سوی دولت اجرا گردد؛ موضوعی که «شلومو گازیت» رئیس اسبق واحد اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) بر آن تاکید کرده و میگوید: سربازان مذهبی برای من تداعی کننده وفادارای دوگانهای هستند که سربازان ارتش آلمان نازی داشتند.
- تحول در ساختار نخبگان
هرچند که درحال حاضر همچنان نخبگان لائیک کنترل نهادهای دانشگاهی، فرهنگی و رسانهای اسرائیل را در دست دارند و اداره مراکز اقتصادی نیز توسط آنها انجام میگیرد، اما کاهشی آشکار در حجم و میزان این کنترل و مدیریت دیده میشود و جریان مذهبی در این زمنیه نیز قدرت گرفته است. تنها این احزاب دینی نیستند که نقش و تاثیر بیشتری پیدا کردهاند، بلکه تعداد زیادی از افسران مذهبی که دوره خدمت آنها در ارتش به پایان رسیده است هم جذب مراکز مدنی مختلف شده اند. نگاهی به برنامههای گفتگومحوری که از شبکههای تلویزیونی اسرائیلی پخش میشود نشان میدهد که شخصیتهای مذهبی در مراکز دانشگاهی، پژوهشگاهها، مراکز اقتصادی و... نفوذ کردهاند. چیزی که تا دو دهه قبل وجود نداشت. این تحول فرصتی برای مذهبیون است تا بر افکار عمومی اسرائیل تاثیر بگذارند و ایدلوژیهای جریان دینی را به آنها ارائه دهند. البته همین تحول را میتوان یکی از عواملی به حساب آورد که باعث شده جامعه اسرائیلی به سمت افراطگرایی و تندروی برود.
- شکست مذاکرات سازش
از جمله مواردی که به قدرت و تاثیرگذاری بیشتر خاخامها و نیروهای مذهبی در ارتش منجر شده عملکردی است که اسرائیل در برخی از طرحهای سازش با اعراب و به طور مشخص با فلسطینیان داشته است. تخلیه برخی شهرکها در کرانه باختری باعث شده تا جریان دینی صهیونیستی – و از جمله هزاران سربازان و افسر ارتش - واکنش تندی نسبت به این موضوع داشته باشد. همچنانکه یوسف لپید وزیر دادگستری اسبق اسرائیل به ایهود اولمرت نخست وزیر سابق اسرائیل توصیه کرد بحث مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین را جدی نگیرد؛ چرا که تخلیه شهرکها میتواند به جنگی داخلی و فروپاشی ارتش منجر شود.
در موارد متعددی دیده شده است که نیروهای نظامی مذهبی نظراتی را که درباره بحث سازش با اعراب و به ویژه فلسطینیان ارائه میدهند متاثر از مواضع ایدئولوژیک آنها میباشد. امری که باعث میشود چنین توصیه هایی تطابقی با واقعیت نداشته باشد. نمونه این امر را میتوان در خصوص سخنان یوسی سارید، از وزیران سابق دولت، دید که ژنرال یعقوب عمیدرور – وابسته به جریان دینی صهیونیستی که ریاست تیپ تحقیقات در واحد اطلاعات نظامی ارتش را برعهده داشت – را متهم به ارزیابیهای دروغین کرد. ارزیابیهایی که از نگاه سارید هدف آن قانع کردن ایهود باراک، نخست وزیر وقت اسرائیل (2000) نسبت به این موضوع بود که سازش با سوریه و لبنان فایدهای نخواهد داشت.
- تشدید سرگوبگری
سوق یافتن رژیم صهیونیستی به سمت سرکوب بیشتر فلسطینیان و تشویق به جنگ با گروههای مقاومت نیز از دیگر پیامدهایی است که نفوذ جریان دینی در ارتش اسرائیل دارد؛ خاخامهای اسرائیلی افسران و سربازان مذهبی را به گونهای پرورش میدهند که قدرت را امری مقدس بدانند و از آن به عنوان عامل تعیین کننده در منازعه اعراب و اسرائیل نام میبرند. خاخام شلومو افنیر که مدیر یکی از مدارس مذهبی نظامی میباشد میگوید «جنگ برای افراد یک تراژدی ومصیبت است، اما همین جنگ برای امت اسرائیل یک نعمت است.» خاخام یهودا امیتال که از او به عنوان فردی میانه رو نیز یاد میشود می گوید «جنگ باعث تطهیر، تصفیه و پاکیزگی شهروندان اسرائیل میشود.» براین اساس، میتوان گفت قدرت گرفتن جریان مذهبی در داخل ساختار ارتش اسرائیل و پستهای فرماندهی، تقویت کننده میل به جنگ علیه اعراب بوده و به استفاده بیش از اندازه و غیر متناسب از قدرت منجر میشود. ضمن اینکه افزایش نفوذ و قدرت جریان مذهبی در ارتش باعث شده است تا راه برای خاخامهای تندرو نیز باز شود؛ کسانی که به صدور فتواهایی شناخته میشوند که قتل غیرنظامیان فلسطینی را تایید میکند.