الوقت- رقابت ایران و عربستان دو قدرت تاثیرگذار منطقهی خاورمیانه، بر کسی پوشیده نیست. روابط این دو کشور مهم خاورمیانه همواره دچار فراز و فرودهایی بوده است. تا پیش از روی کار آمدن ملک سلمان می توان نقطه اوج اختلافات و تنش در روابط این دو کشور را موضوع کشتار حجاج بیت الله الحرام در سال 1988 و متعاقب آن قطع روابط ایران و عربستان به مدت سه سال دانست. اما رویارویی منطقهای این دو کشور پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران تا این اندازه به مواجهه رودررو نزدیک نشده است. بدون شک این تنش بیسابقه بازخورد تغییر در کادر رهبری نخبگان سیاسی حکومت در عربستان سعودی پس از مرگ ملک عبدلله در ژانویه ۲۰۱۵ است. نسل جدید سکانداران و مهرههای اصلی سیاست خارجی عربستان عبارتند از : ۱) محمد بن نایف شاهزاده 56 ساله ، نوه ملک عبدالعزیز، برادر زاده ملک سلمان و ولیعهد وی. نایف معاون نخست وزیر، وزیر کشور و وزیر نفت است. ۲) محمد بن سلمان 30 ساله، نوه ملک عبدالعزیز، پسر ملک سلمان و جانشین ولیعهد که جوانترین وزیر دفاع در جهان است. وی شخصیتی بسیار بانفوذ در سرمایهگذاریهای عمومی، سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجه سعودی است که رویکردی بسیار رادیکال در پیش گرفته است و ۳) عادل الجبیر ۵۴ ساله، دانشآموخته علوم سیاسی و سفیر سابق عربستان در آمریکا که عضو خانواده سلطنتی نیست و در سال 2015 به ۴۰ سال وزارت سعود الفیصل در دستگاه سیاست خارجه عربستان پایان داد و به وزارت خارجه منصوب شد. الجبیر نقش محوری در مذاکرات آمریکا و عربستان در مسائل مربوط به خاورمیانه را دارد.
این نسل از سیاستمداران سعودی در آسیبشناسی آنچه بر هم خوردن موازنه قوا به سود نفوذ منطقهای ایران میپندارند عاملیت را نه در توانمندیهای ایران بلکه در رویکردهای اتخاذ شده توسط مقامات پیشین سیاست خارجی عربستان در قبال ایران میدانند. رویکردی که بر اساس درگیر کردن مستقیم غرب بویژه ایالات متحده در مسائل خاورمیانه برای حفظ موازنه و داشتن دست برتر عربستان در منطقه شکل گرفته بود. از نظر این سیاستمداران ناموزون با قابلیتهای ژئوپولتیکی عربستان تدوین شده است. بدون تردید بخش اعظم این نگاه منتقدانه ناشی از اختلاف دیدگاه عربستان و غرب دربارهی موضوعات مهم منطقه مشخصاً برنامهی هستهای ایران و جنگ سوریه و عدم تحقق خواستههای عربستان در عملکرد متحدان غربی خود در قبال این موضوعات است. در موضوع هستهای عربستان خواهان برچیدن کامل این صنعت و یا لغو کامل غنیسازی در ایران بود که در توافقنامه لوزان (آوریل ۲۰۱۵) و معاهدهی نهایی میان ایران و ۵+۱ موسوم به برجام (ژوئیه ۲۰۱۵) مورد بیاعتنایی قرار گرفت. در بحران سوریه نیز ایالات متحده علیرغم تلاشهای عربستان دست به اقدام مستقیم نظامی علیه بشار اسد نزده است. در این قضیه نیز در حالی که عربستان سرنگونی بشار اسد را به هر وسیله خواستار است اما ایالات متحده دغدغههای اساسی دیگری نیز در راستای تامین منافع ملی خود در بحران سوریه مد نظر دارد از جمله رشد بنیادگرایی اسلامی و بحران مهاجران، امنیت اسراییل در سوریهی پس از اسد، مسئلهی مشروعیت بینالمللی ورود نظامی به بحران سوریه و مخالفت روسیه.
بر این اساس عربستان با خوانشی دگرباره از توانمندیهای ژئوپلتیک خود شامل درآمدهای عظیم مالی، سهم ممتاز در تولید و فروش نفت، منزلت بینالمللی ناشی از میزبانی اماکن مقدس اسلامی و اتحاد نظامی با غرب؛ در رویکردی جدید سیاست مداخلهگرانه و تهاجمی در قبال ایران پیش گرفته است که میتوان آن را در ۶ مولفه برای مهار ایران کانالیزه کرد.
1- کارشکنی در برابر دکترین تنشزدایی حسن روحانی
روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۲۰۱۳ با شعار تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز در روابط خارجی با استقبال رهبران پیشین عربستان مواجه شد. اما رهبران کنونی سعودی معتقدند که سیاست خارجی ایران در موضوعات منطقهای و فیمابین در دوران ریاست جمهوری روحانی، خصوصا در مساله سوریه، عراق و اعتراضات بحرین، تغییر چندانی نسبت به قبل نداشته است. همچنین عربستان دولت ایران را به مداخله در درگیریهای یمن و تجهیز نظامی انصارالله برای مقابله با تجاوز نظامی این کشور(عربستان) به یمن متهم میکند. عربستان در ورای این اتهامزنیها در پی آن است تا با اعتبارزدایی از دکترین تنشزدایی دولت روحانی آن را یک حربهی تاکتیکی برای برداشتن تحریمها -بهویژه تحریم مربوط به صادرات نفت- و گشایش اقتصادی بنمایاند و نه یک تغییر دیدگاه استراتژیک از سوی ایران؛ تا از این طریق ایران را به انزوای سیاسی و اقتصادی بکشد.
2- رقابت تسلیحاتی با ایران
عربستان همواره یکی از مهمترین مشتریهای کشورهای صادرکننده صنایع و تجهیزات نظامی در جهان در طول چند دهههای اخیر بوده و هزینههای سالانه نظامی این کشور در ردهی بالاترین بودجههای نظامی جهان و مقام نخست در خاورمیانه است. بودجه نظامی این کشور در سال ۲۰۱۳ قریب به ۶۸ میلیارد دلار بوده و این میزان در سالهای ۲۰۱۵ به عدد 87/2 میلیارد دلار افزایش یافته است. این در حالی است که بودجه نظامی ایران به کمتر از ۷ میلیارد دلار در سال (۲۰هزار و ۶۷۵ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۵) میرسد. عربستان به خوبی از محدودیتهای مالی ایران خصوصا با کاهش قیمت یکبارهی نفت و کاهش سهم ایران از بازار جهانی فروش نفت خام آگاه است. ازینرو، با این اقدام هم توان مقابله و برتری خود در بزنگاه مواجهه مستقیم نظامی با ایران را به رخ میکشد و هم امیدوار به مقابله به مثل ایران است تا فشار اقتصادی ناشی بالا بردن هزینههای نظامی بر نظام سیاسی این کشور تحمیل گردد.
رتبهبندی کشورها بر اساس تخصیص بودجه نظامی در سالهای 2014 و 2015

3- ایجاد ائتلاف ضد ایران؛ پروژهی ایرانهراسی
بخشی از رویکرد جدید سیاست خارجی سعودی در قبال ایران محکوم کردن ایران در مجامع بین المللی و ایجاد فضای ایرانهراسی بهمنظور تشکیل ائتلافهای منطقهای و بینالمللی ضد ایران است. اولین تلاش عربستان در این زمینه پس از روی کار آمدن ملک سلمان به نشست سران اتحادیه عرب در شرم الشیخ مصر (مارس ۲۰۱۵) باز میگردد. در این اجلاس با اعمال نفوذ عربستان حمایت ايران از انصارالله در یمن، با عنوان دخالت در امور کشورهای عربی محکوم شد. همچنین در این نوبت اجلاس تشکیل ارتش مشترک عربی با پیشنهاد مصر و عربستان مورد تاکید قرار گرفت که اساسا ایران را خطاب قرارمیداد.
همچنین در بیانیه پایانی سیزدهمین اجلاس سازمان همکاری کشورهای اسلامی که آوریل ۲۰۱۶ در استانبول ترکیه تشکیل شده بود با تلاشهای عربستان ایران در ۴ بند محکوم میشد.
1- در این بیانیه ادعا شده است ایران در حال دخالت در کشورهای منطقه و چندین کشور اسلامی دیگر جهان مانند یمن، سوریه، بحرین و سومالی است.
2- از ایران خواسته شده است حسن همجواری را رعایت کرده و از دخالت در امور دیگر کشورها خودداری کند.
3- عربستان در این بیانیه بندی را برای محکوم کردن ماجرای سفارتخانه ریاض در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد گنجانده است.
4- در این بیانیه طبق خواست مسؤولان سعودی مواضع ایران در خصوص اعدامهای صورت گرفته در عربستان محکوم شده است. در این بیانیه از افراد اعدامی در عربستان به عنوان "تروریست" یاد شده است.
شکایت از ایران به شورای امنیت و شورای همکاری خلیج فارس در پی حمله به سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد در ژانویه ۲۰۱۶، به صدور اعلامیههای محکومیتآمیز ضد ایران از سوی این سازمانها و قطع روابط دیپلماتیک سه کشور سودان، جیبوتی و بحرین با ایران منجر شد.
همچنین در ژوئیه ۲۰۱۶ عربستان و کویت در رابطه با آنچه «تخطی قایقهای نظامی ایران به آبهای مجاور مناطق تفکیک شده بین این دو کشور» خواندهاند از ایران به دبیر کل سازمان ملل شکایت کردند.
آخرین پرده از این سناریو که تا بهحال به نمایش درآمده، اجلاس سران سازمان همکاری خلیج فارس در ژوئیه ۲۰۱۶ بود که در نواکشوت موریتانی برگذار شد. اما اینبار به اشاره کلی و درپرده بسنده نشد و در بیانیهی پایانی بهطور مستقیم از ایران بهعنوان تهدید امنیتی نام میبرد.
در بند 4 این بیانیه عنوان میشود: دخالتهای خارجی در امور داخلی کشورهای عربی بهویژه دخالتهای ایران و تهدید امنیت ملی کشورهای عربی را بهشدت مردود میدانیم.
4- حمایت از معاندان ایرانی خارج از کشور همانند گروه منافقین
همواره یکی از مهمترین اهداف عربستان سعودی در عرصه روابط خارجی، حفظ ثبات منطقهای در راستای حفظ ثبات داخلی بوده است. در واقع جهت سیاست خارجی این کشور در بیشتر زمینهها در راستای منافع غرب در منطقه قرار گرفته تا از این طریق در برابر افکار و سیاستهای انقلابی موجود در جهان غرب و اسلام مصون بماند و بنابراین استراتژی این کشور در سیاست خارجی جلوگیری از رشد افکار و اندیشههای انقلابی در منطقه و سرایت آن به داخل عربستان و دیگر کشورهای محافظه کار منطقه است. اگرچه حضور شاهزاده ترکی الفیصل رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در نشست گروه منافقین (ژوئیه ۲۰۱۶) و اعلام حمایت آشکار از اپوزوسیون خارج از ایران برای براندازی نظام سیاسی جمهوری اسلامی را نمیتوان بهمعنای رویگردانی سعودیها از استراتژی محافظهکارانه حاکم بر سیاست خارجی این کشور قلمداد کرد؛ اما بدون شک این رخداد را باید حاصل رویکرد متفاوت نسل جدید سیاستمداران سعودی در مواجهه با ایران برشمرد.
5- تطمیع و تضعیف متحدان ایران در منطقه
سیاست خارجی عربستان برای مقابله نفوذ روزافزون ایران در منطقه درگیر شدن هرچه عمیقتر در تحولات حوزههای نفوذ ایران بخصوص در عراق، سوریه و لبنان را منجر شده است. در این موضع راهبردی سعودیها به طرق گوناگون در پی پیشبرد اهداف خود هستند. یکی از حربههای عربستان برای جلوگیری از تحکیم نفوذ و موقعیت ایران در منطقه توسلجویی به عوامل فرقهای در سوریه و عراق بوده است. اگرچه سیاست سعودیها در عرصه داخلی با توجه عدم مشروعیت دموکراتیک نظام سیاسی، برجستهسازی و دستآویز کردن منابع پیشامدرن کسب مشروعیت سیاسی بوده و تمامی پادشاهان سعودی بر تولیت و پردهداری حرمین شریفین تاکید داشته و دارند؛ اما این عامل منجر به همسویی فکری آنها با ایدئولوژی سلفیگری نشده بلکه آنچه که روی داده است افزایش استفاده سعودیها از گروههای سلفی ستیزهجو برای براندازی متحدان منطقهای ایران است.
تروریستی برشمردن گروه حزب الله در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در مارس ۲۰۱۶ و قطع کمکهای نظامی به ارتش لبنان که سالانه ۳ تا ۴ میلیارد دلار برآورد میشود را میتوان سیاست سعودیها برای تحت فشار قرار دادن حزب الله در تحولات داخلی لبنان و کاستن از قدرت مانور این گروه در جنگ سوریه و حمایت از بشار اسد دانست.
درآمدهای هنگفت نفتی، استفاده از حربهی مالی به شکل تطمیع را برای سعودیها به منظور پیشبرد اهداف سیاست خارجی، امکانپذیر ساخته است. بر این اساس عادل الجبیر در ژوئیه ۲۰۱۶ در مصاحبه با روزنامه بلژیکی پولیتیکو اذعان کرد که روسیه در صورت پذیرش خواسته عربستان درباره سوریه، میتواند وارد بازارهای پرفرصت کشورهای حوزه خلیجفارس شود که ظرفیتهای بیشتری از چین دارند و بدینترتیب از شوروی سابق قدرتمندتر خواهد شد.
6- مواجههی نظامی
امکان مواجهه مستقیم نظامی به عنوان آخرین ابزار مقابله عربستان با ایران، در رویکرد جدید حاکم بر سیاست خارجی این کشور در نظر گرفته شده است. اتحاد نظامی با غرب و ارتش تجهیز شده با تجهیزات پیشرفته جنگی به مدد درآمدهای سرشار نفت، دلگرمی این نسل از سیاستمداران سعودی برای پیشبرد اهداف استراتژیک در روابط خارجی بهوسیلهی توسل به زور است. همچنانکه میتوان طرح تشکیل ارتش مشترک عربی را که نخستین بار در کنفرانس سران اتحادیه عرب (مارس ۲۰۱۵) مطرح گردید را نمود علنی تهدید و اقدام به مواجهه نظامی مستقیم با ایران تحلیل کرد.
در بیانیه پایانی نشست دو روزه سران اتحادیه عرب در شرم الشیخ مصر،هدف از تشکیل نیروی مشترک، مقابله با خطرات ، حفاظت و دفاع از امنیت و آینده جهان عرب عنوان شده است. سران عرب نبیل العربی دبیرکل اتحادیه را مامور کردند موضوع برنامه ریزی و هماهنگی تشکیل نیروی مشترک و ارائه گزارش آن ظرف سه ماه آینده به شورای دفاع مشترک عربی را دنبال کند. این رویکرد با سخنان دبیرکل جدید اتحادیه عرب «احمد ابوالغیظ» دربارهی ایران در اجلاس بیست و هفتم سران این اتحادیه در موریتانی (ژوئیه ۲۰۱۵) نمود بارزتری به خود گرفت. وی با این اتهامزنی واهی که عملکرد و سیاستهای ایران در ضدیت با وحدت اسلامی است ایران را به برخورد نظامی در چارچوب ائتلاف ارتشهای کشورهای عربی تهدید کرد.
حسین آرمند