الوقت- مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق و رهبر حزب دموکرات در 6/3/95 با انتشار بیانیهای درباره سالگرد نهضت «گولان» اعلام کرد: اقلیم به تحقق اهدافش نزدیک شده است که مهمترین آن «حق تعیین سرنوشت» است. وی همچنین در مصاحبهای با روزنامه سویس «نویه زورشرسایتونگ» گفت: به امید خدا امسال رفراندوم برگزار میشود. اقلیم کردستان آماده استقلال است.
در سالهای پس از سقوط رژیم بعث در عراق، آرزوی دیرین احزاب کردی عراق برای استقلال به تدریج تبدیل به هدف و سیاست و برنامه شد. مسعود بارزانی و حزب وی (حزب دموکرات) به عنوان متولی اصلی این پروژه شناخته شدهاند، زیرا بیشترین پیگیری را انجام دادهاند. در سالهای دورتر تنها از حق تعیین سرنوشت و حق استقلال سخن میگفتند، اما در سالهای اخیر با فراهم شدن زمینهها، از ضرورت برپایی «همهپرسی استقلال» و تصمیم قطعی خود برای انجام آن میگویند. آنها مدعی هستند که اکنون بهترین زمان برای این اقدام است و شرایط داخلی و خارجی لازم وجود دارد.
مسعود بارزانی بارها و در مصاحبهها، سخنرانیها و پیامهای پرشمار و بهطور مداوم و مستمر این موضوع را اظهار و آن را پیگیری نموده است. او تلاش زیادی برای جلب موافقت و یا حداقل عدم مخالفت کشورهای خارجی و به ویژه آمریکا و اروپا به عمل آورده است. در این میان سرمایهگذاری اصلی حزب دموکرات – در راستای این هدف – در روابط با ترکیه انجام شده است. تا جایی که امتیازات کامل اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی به این کشور داده است.
موانع داخلی و بین المللی
1- اتحادیه میهنی کردستان عراق
رقیب اصلی و جدی داخلی حزب دموکرات، اتحادیه میهنی کردستان است که همراهی آن با «پروژه استقلالخواهی» حزب دموکرات، ضروری است و در صورت عدم همکاری آن، سرنوشت این طرح نامعلوم و مبهم است و سناریوهای مختلفی در کردستان عراق ممکن است شکل بگیرند.
موضع کلی رهبران اتحادیه میهنی – از جمله جلال طالبان و فؤاد معصوم، رؤسای جمهوری قبلی و کنونی عراق – به این گونه است که «استقلال حق کردستان عراق است، اما شرایط و زمان کنونی برای این اقدام، مناسب نیست.»
در توافق سیاسی (و راهبردی) اخیر بین اتحادیه میهنی و جنبش تغییر که منجر به تقویت مواضع آنها در برابر حزب دموکرات شد و در واقع اقدامی علیه آن حزب به حساب میآید، نیز بر حق تعیین سرنوشت و حق استقلال برای کردستان عراق تأکید شده است، اما پیگیری و تصمیمگیری درباره آن برعهده مجلس نمایندگان اقلیم گذاشته شده است. به عبارت دیگر تصمیمگیری در این باره را منوط به حل مسائل سیاسی مربوط به سیستم قانونی حکومت در اقلیم و نحوه تعیین رئیس اقلیم و در مجموع به تعیین تکلیف روابط خود با حزب دموکرات و نقش و جایگاه هر یک از دو طرف در اداره امور اقلیم نموده است.
مسئولان مختلف اتحادیه میهنی با یادآوری مشکلات و بحرانهای اقتصادی و سیاسی داخلی اقلیم، حل این مسائل را مقدم بر پیگیری استقلال میشمارند. ملا بختیار، مسئول اجرایی دفتر سیاسی اتحادیه میهنی با یادآوری اختلافات داخلی کردی و ذکر این نکته که جنگهای داخلی کردها بیشتر از جنگهای آنها برای استقلال بوده است، اعلام کرد: «استراتژیهای استقلال کردستان ضعیف است.»
لاهور شیخ جنگی، از مسئولان امنیتی اقلیم نیز گفت: «یکی از احزاب اقلیم (منظور وی حزب دموکرات است) موضوع استقلال را برای سرپوش نهادن بر اشتباهات خود مطرح میکند...
در حال حاضر ما با مشکلات جدی اقتصادی و نظامی روبهرو هستیم و باید فرصتی به بغداد داده شود....»
2- اتحادیه اروپا
در 10/11/94 هیئتی از اتحادیه اروپا در یک سفر رسمی به کردستان عراق و در دیدار با علی بابیر، امیر جماعت اسلامی کردستان عراق اعلام کرد اتحادیه اروپا مخالف استقلال کردستان عراق است.
3- آمریکا
مسئولان مختلف آمریکا بارها بر حمایت خود از دولت مرکزی در بغداد و حفظ یکپارچگی این کشور و همچنین بر مخالفت با استقلال کردستان – به صراحت – تأکید کردهاند. از جمله «ماتیاس میتمن» سرکنسول آمریکا در اربیل در یک مصاحبه گفت: «آمریکا مخالف برگزاری همهپرسی استقلال در اقلیم است.»
در روزهای اخیر نیز «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه مطبوعاتی در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا از خودمختاری کرکوک حمایت میکند؟ گفت: «ما از حکومت مرکزی در بغداد و حیدر العبادی و تلاشهایش برای اداره حکومت در عراق از طریق یک دولت متحد، حمایت میکنیم و این سیاست و حمایت تغییر نمیکند.»
ارزیابی کلی
در راه «استقلال کردستان عراق» عوامل و موانع متعددی در سه سطح اقلیم کردستان، کشور عراق و در سطح منطقهای و بینالمللی وجود دارد که باید وزن هر یک از آنها اندازهگیری شده و برایند کلی عوامل و موانع تعیین شود، تا بتوان نتیجهگیری کرد که آیا امکان تحقق این امر وجود دارد یا موانع موجود اجازه وقوع آن را نمیدهند. با این وجود در یک نگرش اجمالی میتوان گفت روند کلی حاکی از تقویت تدریجی عوامل یاریدهنده و کاهش موانع بازدارنده است.
در سطح داخل اقلیم گرچه دوگانگی و اختلاف ریشهای بین حزب دموکرات از یک سو و اتحادیه میهنی و جنبش گوران از سوی دیگر وجود دارد و در واقع دو حکومت در اربیل و سلیمانیه حکومت میکنند، اما موقعیت سرزمینی مناطق تحت تسلط حزب دموکرات و تواناییهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی این امکان را به آن میدهد که بتواند حتی با صرف نظر کردن از مناطق تحت تسلط اتحادیه میهنی (سلیمانیه و کرکوک)، در استانهای اربیل و دهوک اهداف خود را پیگیری کند. در این صورت اتحادیه میهنی نیز دستاورد مطلوب و قابل قبولی نخواهد داشت.
در سطح کشور عراق، دولت مرکزی در حال جنگ با داعش در مناطق اهل سنت است و گذشته از اقدامات سیاسی بعید است که دست به اقدام عملی جدی بزند. زیرا ممانعت عملی تنها از طریق جنگ نظامی میسر است که به نظر میرسد انگیزه این جنگ در بغداد ضعیف است.
در سطح منطقهای و بینالمللی آمریکا و اروپا با وجود اعلام رسمی مخالفت در عمل روابط نظامی و امنیتی گستردهای با اقلیم دارند و اقدامی در ممانعت از استقلال آن نمیکنند، با این حال به رسمیت نشناختن کشور مستقل از سوی آنها میتواند مانعی جدی برای تثبیت جدایی باشد.
در این عرصه نقش اصلی و تعیینکننده را ترکیه برعهده دارد. اگر ترکیه استقلال کردستان عراق را بپذیرد و با آن همکاری اقتصادی و امنیتی کنونی را ادامه دهد، بارزانی تصمیم خود را عملی خواهد ساخت.