الوقت_ به قدرت رسیدن ملک سلمان با هر استانداردی صورت گرفته باشد مطلقا حاوی این پیام نیست که جامعه سنتی سعودی و در مقیاس وسیعتر جامعه عرب که تحت تاثیر آن قرار دارد بزودی تحولی بنیادین را تجربه خواهد کرد.اما تردیدی وجود ندارد ملک79 ساله پس از خود(ونه در زمان حیاتش)نا خواسته زمینه تحولی بزرگ در جامعه لایه بندی شده کشورش و به احتمال زیاد سایر جوامع عربی را فراهم خواهد کرد. نسل سیاسی فرزندان عبدالعزیز با رفتن فرزند بیست و پنجم او منقرض خواهد شد .
ملک سلمان پادشاه جدید و 79 ساله عربستان می گوید تغییری در سیاست های کشور بعداز مرگ برادرش شاه عبدالله نخواهد داد. کاملا نا امید کننده به نظر می رسد.تردید در باره توانایی ملک سلمان در شرایطی که خاورمیانه عربی و خلیج فارس در حساس ترین شرایط 50 سال گذشته خود به سر میبرد، به نگرانی هایی جدی در باره آینده منطقه و ثبات آن دامن زده .به ویژه که موضوع قدرت و نفوذ ایالات متحده نیزبه مسئله ایی پر ابهام ومناقشه انگیز در واشنگتن تبدیل شده و به قدرت رسیدن ملک سلمان سالخورده سنت گرا ،بالقوه بر دامنه این ابهامات به طور استراتژیک افزوده است .
اکنون سوال این است " عربستان به كدام سو خواهد رفت؟". شاه سلمان که میگوید هیچ جا! اما این می تواند بالقوه نگران کننده باشد،هم به دلیل ناتوانی او و هم به دلیل امنیت و ثبات منطقه که ارتباط مستقیمی با سیاست های سعودی دارد. نگران کننده و مهم نه تنها برای تهران که حتی برای واشنگتن که طی 4 سال گذشته همواره از مقامات سعودی در خواست کرده سیاست های منطقه ایی خودرا مورد بازنگری قرار دهند.در کوتاه مدت اینکه تغییری در ساختار قدرت عربستان رخ نخواهد داد شاید عده ای و از جمله تندرو های کنگره مانند سناتور لیندزی گراهام وسناتور مک کین و متحدان آنها در کنگره و نیز اعراب محافظه کار را راضی کند . اما تا آنجا که به آینده کشور های عرب و لایه های پنهان اجتماع عربی مربوط می شود، چنین رضایت کوته بینانه و زود گذری، بسیار گمراه کننده و مخاطره آمیز خواهد بود. رضایتی مهلک که تا کنون مانع از آن شده درک درست و عمیقی ازواکنش لايه هاي پنهان و بالقوه چالش برانگیز طبقه متوسط شهري اما مشارکت خواه اجتماعی وطبقه نخبه تحصيل كرده نوگرا ومشارکت طلب سیاسی در برابر ما قرار دهد. این را به این دلیل می گویم که پس از حوادث 11 سپتامبر تا به امروز،تروریسم وعوامل ناامنی خواستگاه خودرا در درون همین طبقات جستجو کرده ،ازدل آن برآمده و به نتایج مرگباری هم دست یافته است.تند روهای کنگره براي راضي نگه داشتن خود ودلگرمی سلاطین نفت و گاز چون شيخ تميم،الصباح و آل خليفه و اینک ملک سلمان می توانند همچنان در مواضع شان باقی بمانند، اما بی شک قادر نیستند ضعف بینایی شان درعدم مشاهده شكاف هاي پنهان درون جوامع عربي را پنهان کنند. به قدرت رسيدن ملک سلمان با هر استانداردی صورت گرفته باشد مطلقا حاوي اين پيام نيست كه جامعه سنتی سعودي و در مقیاس وسیعتر جامعه عرب که تحت تاثیر آن قرار دارد بزودی و در زمان حیات او تحولي بنيادين را تجربه خواهد كرد.اين از محالات است و خود ملک نیز ادعای آن را ندارد.اما ترديدي وجود ندارد ملک سلمان 79 ساله وبیمار كه حتي از بيان ساده تسليت فوت برادرش شاه ناتوان بود، پس از خود(ونه در زمان حياتش)نا خواسته زمینه تحولی بزرگ در جامعه لایه بندی شده کشورش و به احتمال زیاد سایر جوامع عربی را فراهم خواهد کرد. نسل سیاسی فرزندان عبدالعزیز با رفتن فرزند بیست و پنجم او منقرض خواهد شد. تحولی که اساس ژئوپولتیک منطقه و تعریف سنتی از قدرت را دگرگون خواهد کرد. این زمانی ست که نه مناسبات قبيله اي و سنت هاي خانوادگي، ،که قدرت اجتماعي و سياسي بر گرفته از طبقه قدرتمند متوسط شهري وگروه های تحصيل كرده سیاسی که حسی غریب و خطرناک از ناسیو نالیزم عربی و سنت گرایی مذهبی شاخصه اصلی و پیوند دهنده شیرازه آنهاست، تعيين كننده مناسبات قدرت و ساختار حاكميت در داخل و کنشگری در خارج خواهد بود.دلايل متعددي وجود دارد كه شاه عبدالله تا حدودی متوجه این نکته شده بود وبرداشتن گام های ولو تبلیغاتی و روبنایی در این زمینه مانند حق رای زنان و انتخابات شورا های محلی موید این نکته است. اما بافت مقاوم جامعه عربستان اورا از ادامه راه منصرف کرد. این انصراف تنها به دلیل مقاومت سنت گرایان صورت نگرفت، بلکه شاید بیشتر به این علت بود که طبقات سیاسی و اجتماعی مدرن، اعتماد و اعتقاد خود را به حاکمیت از دست داده بود و اورا همراهی نکردند و ترجیح داد پروسه تحول گرایی مستقلا خود دنبال کند .اکنون نیز دلیلی وجود ندارد باور کنیم این دیدگاه تغییر کرده ،همانگونه که ملک سلمان هم گفت بنا نیست چیزی تغییر کند.با این وضعیت آیا حق داریم کماکان نگران باشیم؟