الوقت_ به دنبال پیروزی اولیه انقلاب مصر، حزب عدالت و توسعه به نمایندگی از اخوان المسلمین این کشور پیروز انتخابات مجلس در سال 2012 شد و پس از آن نیز محمد مرسی به ریاست جمهوری مصر رسید. با این حال پیروزی خفیف آنها بر رقبای خود نشان داد که رقابت شدیدی بین گروههای مصری وجود دارد و هیچ گروهی تفوق لازم برای رهبری مصر جدید را ندارد. ضمن انکه عملکرد نه چندان قابل قبول اخوانی ها در دوره حکومت شان باعث شد تا خیلی زود مخالفتها با اخوانیها از آوریل 2013 آغاز شود و آنها با اتهامات بسیاری همچون تندروی و افراطی بودن مواجه شوند. به نحوی که تمام طیفها بهنقد عملکرد آنها پرداختند تا اینکه کودتای 3 ژوئيه 2013 رخ داد و ژنرال السیسی به قدرت رسید.
در مجموع شکست زودهنگام حکومت اخوان در مصر را ميتوان از ابعاد متعدد ارزیابی کرد:
1. توجه نکردن مرسی به مهمترین اصل اخوان یعنی مقابله با صهیونیسم؛
2. نداشتن برنامهریزی برای ریاستجمهوری؛ آنها تا سال 2010 هیچ برنامهای برای شرکت علنی و رسمی در انتخابات پارلماني نداشتند. تا اينكه در سال 2010 در آخرین انتخابات مجلس زمان مبارک بهصورت مستقل کاندیداهای خود را معرفی کردند.
3. موفق نبودن در برقراری رابطه مناسب با ارتش؛ ارتش در مصر از جایگاه قانونی قوی و مردمی برخوردار است. مرسی بهمحض کسب قدرت، طنطاوی، فرمانده ارتش را برکنار و السیسی را بهجای وی منصوب كرد. در مدت بسیار کوتاهی پس از آن نیز این شایعه منتشر شد که مرسی، السیسی را اخراج کرده است. این تغییرات سریع که در مدت کوتاهی دو فرمانده ارتش تغییر کند، از سوی ارتشی که دارای جایگاه قانونی و مردمی است، پذيرفتني نيست؛ لذا ماجراجويیها در ارتش برای مرسی بسیار بد تمام شد.
4. مسئله سوریه؛ بهرغم اینکه رویکرد تاریخی ارتش مصر و ناصریستها همواره همراهی با حکومت اسد بوده، مرسی رفتاری متضاد این را با اسد داشت.
5. اشتباه ديگر اخوان، توجه نکردن به گروههای متعدد درون مصر بود.
6. نداشتن توانایی در حل معضلات اقتصادی مصر؛
7. سیاست دوپهلو در مواجهه با گروههای تندرو بهویژه در عرصه خارجی؛
8. ناتواني در برقراری رابطه مناسب با اسلامگرایان مانند مانند حزب عمل باعث شد که این گروهها بهشدت عملکرد اخوان را بهخصوص در مسئله کمپ دیوید و رابطه با اسرائیل نقد کنند.
9. در زمینه روابط خارجی نیز با توجه به شیوه فکری و رفتاری اخوان در یک سالی که بر سر قدرت بودند، میتوان گفت که آنها با درپیش گرفتن رویکردی دوگانه از طرفی در پی رابطه با اسرائیل و آمریکا بودند و از طرفی میخواستند در مبناهای فکری و ارزشی خود با اسرائیل و آمریکا فاصله بگیرند. در خصوص رابطه با عربستان نیز باید به این نکته اشاره کرد که اولین سفر مرسی به عربستان بود؛ در واقع مبناهای فکری اخوان این بود که شروع حرکتها و کنشهای سیاسی ما حتماً باید از حجاز باشد. آن زمان این شائبه به وجود آمده بود که مرسی برای دستبوسی پادشاه عربستان و پیوند و آغاز همکاری با این کشور به آنجا رفته است.
در مجموع می توان گفت که اخوانی ها پس از به قدرت رسیدن در مصر جدید سعی داشتند تمام گروههای داخل مصر را گرد خود جمع کنند ولی در این تجربه شکست خوردند و این مساله در کنار رویکردهای اشتباه اخوان د رحوزه خارجی سبب شد تا حکومت اخوان نتواند بر سر قدرت بماند و خیلی زود از اریکه قدرت کنار گذاشته شود.