الوقت- تجربه تاریخی ثابت کرده که قدرتهای بزرگ از بحرانهای جهانی به عنوان ابزاری برای رقابت با رقبای خود استفاده میکنند. این بحرانها میتوانند شامل جنگها، درگیریهای منطقهای، بحرانهای اقتصادی یا حتی تغییرات آبوهوایی باشند. این قدرتها از بحرانها برای تقویت نفوذ ژئوپلیتیکی، تضعیف رقبا، و به دست آوردن منافع اقتصادی و راهبردی بهره میبرند.
سیاستهای غیرمتعارف ترامپ در آغاز دور جدید ریاست جمهوری جلوههای آشکاری از این وضعیت را نمایان کرده است.
ترامپ در هفتههای اخیر با اعمال تعرفههای گمرکی یا توقف کمکهای آمریکا، به برخی کشورها فشار آورده تا به خواستههای او تن دهند. ترامپ میخواهد «عصر طلایی آمریکا» را احیا کند و در این راه میخواهد هرآنچه را که لازم میداند تصاحب کند.
الحاق کانادا به ایالات متحده به عنوان پنجاه و یکمین ایالت، تصرف جزیره گرینلند از دانمارک، تغییر نام خلیج مکزیک به «خلیج آمریکا» و چینی نامیدن کانال پاناما و تهدید به تصرف نظامی آن، نمونههای رویکرد زیادهخواهانه و استعماری کاخ سفید است.
در این میان شاید از همه اینها منزجرکنندهتر، سخنان ترامپ درباره کوچ اجباری فلسطینیان به کشورهای دیگر و تصرف غزه توسط آمریکا بوده است که با محکومیت جهانی مواجه گردید. با این حال بخشی از این طرح غیرانسانی به موقعیت ژئوپلتیکی غزه و جایگاه آن در چشمانداز کلی تقابلجویی ترامپ با رشد روزافزون قدرت چین برمیگردد که تارنمای المیادین به بررسی آن پرداخته است.
مخالفت چین با طرح جنجالی درباره غزه
ترامپ هر روز با تصمیمات غیرمسئولانه خود جهان را غافلگیر میکند. او میخواهد بیش از دو میلیون فلسطینی را از نوار غزه به اردن و مصر آواره کند و این باریکه را برای توسعه املاک و مستغلات خود تصرف کرده و به ادعای خودش آن را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل کند.
رژیم صهیونیستی در جنگهای قبلی و جنگ اخیر، نتوانست غزه را از ساکنان فلسطینی آن خالی کند، بنابراین طرح ترامپ برای جابجایی آنها با فشار بر قاهره و اَمان برای پذیرش آوارگان جدید فلسطینی مطرح شده است. با این حال، طرح غیرمنطقی ترامپ که منشور و اصول حقوق بینالملل را نقض میکند، قاطعانه از سوی جامعه بینالمللی، کشورهای عربی و به طور خاص مصر و اردن رد شده است.
چین یکی از کشورهایی است که بارها مخالفت شدید خود را با طرح ترامپ برای تصرف غزه و اسکان فلسطینیها در کشورهای دیگر اعلام کرده است.
پکن در بیانیه خود درباره طرح ترامپ اعلام کرد که امیدوار است طرفهای ذیربط از فرصت آتشبس برای بازگرداندن مسئله فلسطین به مسیر درست حل و فصل سیاسی بر اساس راه حل دو کشوری برای دستیابی به صلح پایدار در خاورمیانه استفاده کنند. پکن تاکید کرد که غزه متعلق به فلسطینیها و بخشیجدایی ناپذیر از سرزمینهای فلسطین است.
چین به طور سنتی از حقوق فلسطینیان حمایت کرده و خواستار تشکیل کشور مستقل فلسطین است. پکن با اتخاذ موضع قاطع در قبال مسئله فلسطین از طریق برگزاری کنفرانس بینالمللی صلح، حمایت از طرح راه حل دو دولتی و ایجاد کشور فلسطین در مرزهای 1967 با پایتختی بیتالمقدس شرقی، در تقابل با سیاستهای یکجانبه ترامپ در حمایت از تلآویو برآمده است.
رهبران چین آوارگی فلسطینیان و ممانعت از بازگشت آنها به وطن خود را طولانیترین بیعدالتی در جهان میدانند و تاکید دارند که حقوق مشروع ملی فلسطینیها نباید به خطر بیفتد و جامعه بینالمللی باید به اصل "زمین در برابر صلح" پایبند باشد.
پکن معتقد است که روند جابجایی مردم غزه اصل راه حل دو دولتی را تضعیف کرده و جنگ را ادامه میدهد که احتمالاً سایر سرزمینهای خاورمیانه را نیز دربرمیگیرد و بنابراین ثباتی که چین آرزوی آنرا دارد در منطقه محقق نخواهد شد. آوارگی ساکنان غزه همچنین باعث تداوم بیعدالتی در حق فلسطینیها میشود که به گفته پکن نمیتواند تا ابد ادامه یابد.
چین به نوبه خود با برگزاری مجموعهای از نشستها در سال گذشته میلادی، که با مشارکت بسیاری از جناحهای فلسطینی از جمله جنبش فتح و حماس همراه بود، گامهایی برای پیشبرد مسیر سیاسی مسئله فلسطین برداشته است که در بیانیه پکن با تأکید بر تقویت وحدت فلسطین و تشکیل یک دولت اجماع ملی در کرانه باختری تبلور یافت.
سد زدن روی «کمربند و جاده» چین
اینکه چرا ترامپ و سران تلآویو برای اشغال غزه و کوچاندن مردم این منطقه اصرار دارند به خاطر رقابتی است که بین واشینگتن و پکن در عرصه جهانی شکل گرفته است. بخشی از برنامه ترامپ برای جابجایی فلسطینیان و کنترل غزه غارت ثروت آن است، زیرا سواحل غزه سرشار از ثروت عظیمی از گاز طبیعی است که میلیاردها دلار تخمین زده میشود که به میدانهای «دریایی غزه» 1 و 2 معروف است و رژیم صهیونیستی سعی دارد از طرح ترامپ به نفع خود بهرهبرداری میکند.
به عنوان مثال، تلآویو مقرر میکند که گاز از میدان دریایی غزه به سرزمینهای اشغالی منتقل شود و از آنجا به غزه و کرانه باختری یا هر مکان دیگری توزیع شود. همچنین از احداث زیرساختها و خطوط لوله برای انتقال گاز از مسیر زمینی جلوگیری میکند.
در جریان تجاوز اسرائیل به غزه، این رژیم به دنبال منعقد کردن قراردادهایی با شرکتهای بزرگ برای اکتشاف گاز در سواحل غزه و مناطقی بود که طبق قوانین بینالمللی به عنوان مناطق دریایی فلسطین شناخته میشوند.
غزه همچنین دارای موقعیت متمایز در دریای مدیترانه است که آن را به یک نقطه ترانزیتی در کریدور هند-خاورمیانه-اروپا تبدیل میکند که در اجلاس G20 در سال 2023 از سوی جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا اعلام شد.
این کریدور به عنوان مسیر رقابتی برای پروژه کمربند و جاده چین است که در سال 2013 توسط شی جین پینگ، رئیس جمهور چین مطرح و با هزینه اولیه یک تریلیون دلاری شروع بکار کرد که تاکنون یک پروژه موفقیت آمیز بود.
از سوی دیگر، غزه در پروژه I2U2 شامل هند، اسرائیل، امارات و آمریکا با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی در بخشهای مختلف از جمله انرژی، فضا و امنیت غذایی نقش دارد و رقیب پروژه کمربند و جاده محسوب میشود.
چین در سالهای اخیر نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را در غرب آسیا افزایش داده است. این کشور یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت از منطقه و سرمایهگذار عمده در پروژههای زیرساختی در کشورهای عربی است.
همچنین، چین به دنبال نقش فعالتر در میانجیگری در مناقشات خاورمیانه- همانند توافق تاریخی میان ایران و عربستان- بوده است و خیز نرم پکن در تحولات غرب آسیا، نگرانی واشینگتن را در پی داشته است. از دید آمریکاییها، چین بزرگترین تهدید و رقیب جدی برای هژمونی این کشور است و تلاش میکنند تا به هر نحوی شده جلوی این غول نوظهور را بگیرند که بر اساس آمارها گفته میشود تا یک دهه آینده قطب اول اقتصادی در جهان خواهد شد.
اگرچه ترامپ در دولت دوم خود سعی کرده تا حدودی از تقابل مستقیم با چین خودداری کند اما آنگونه که از فحوای سخنان مقامات کاخ سفید برمیآید، مقابله با «اژدهای زرد» در اولویت آمریکا قرار دارد. چیزی که جی دی ونس، معاون ترامپ روز شنبه در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ، به آن اشاره کرد و خطاب به اروپاییها گفت:«ایالات متحده میخواهد روی نقطه دیگری از جهان تمرکز نظامی کند، بهتر است اروپا خودش به فکر دفاع از خود باشد».
از یک دهه پیش دولتمردان آمریکایی دنبال کاهش تعهدات نظامی خود در خاورمیانه و اروپا هستند تا بتوانند به مهار چین متمرکز شوند و ترامپ تصور میکند که میتواند این برنامه را عملی کند و اعمال تعرفه بر کالاهای چینی در ابتدای شروع بکار دولت جدید نیز در این راستا قابل ارزیابی است.
ترامپ برای اجرای برنامههای ضد چینی خود برنامههای دیگری را نیز روی میز دارد و در جریان نشست اخیر با نارندرا مودی، نخست وزیر هند، ترامپ از توافق جدید برای ایجاد یک مسیر تجاری از هند به سرزمینهای اشغالی و سپس ایتالیا تا ایالات متحده خبر داد. ترامپ اخیرا با تهدید مداخله نظامی، موفق شد پاناما را مجبور به خروج از طرح کمربند و جاده کند که در سال 2017 با چین امضا کرده بود.
علاوهبراین، کنترل نوار غزه، ساخت «کانال بن گوریون» را تسهیل میکند که یک پروژه اسرائیلی-آمریکایی برای اتصال دریای سرخ به دریای مدیترانه است. ملاحظات زیادی پشت تلاش ترامپ برای کنترل غزه نهفته است، از جمله تمایل او به محدود کردن نفوذ چین در سطح جهانی از طریق پیوند غزه به کریدور هند-خاورمیانه-اروپا و رقابت با جاده ابریشم.
باتوجه به اهداف پنهان ترامپ و نتانیاهو برای اشغال غزه، صِرف محکوم کردن طرح ترامپ درباره غزه کافی نیست بلکه باید فشارهای جدی عربی و بینالمللی وجود داشته باشد تا از تلاشهای باج خواهی که ترامپ در صورت مذاکره درباره پرونده غزه انجام خواهد داد جلوگیری شود.