الوقت- درحالی که در چند دهه گذشته طیف وسیعی از دیدگاهها، آفریقا را تهدیدی قریبالوقوع، جعبهای از تروریسم، فقر، مهاجرت اجباری و بیماری در نظر میگرفتند اما در سالهای اخیر میزان تحولات اقتصادی در این قاره به قدری چشمگیر بوده که توجه قدرتهای جهانی را به خود جلب کرده است. اکنون، آفریقا در حال شکل دادن به سرنوشت خود است و باید به جای "تهدید آفریقایی" به عنوان "فرصت آفریقا" از آن یاد کرد و بنابراین، ایران هم با درک واقعیتهای جهانی دنبال پیدا کردن جای پایی در این بازار یک تریلیون دلاری است.
قاره آفریقا که در یک دهه گذشته در سیاست خارجی ایران نقش و جایگاه چندانی نداشت اما دولت سیزدهم در راستای راهبر تعامل با جهان، کشورهای این قاره را به عنوان بخشی از پروژه ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی در نظر گرفته است و سفر رئیس جمهور به سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمباوه، در شرق آفریقا به عنوان اولین گام بهبود روابط با این قاره بکر و منحصر به فرد انتخاب شده است. این کشورها به دلیل ظرفیتهای اقتصادی گسترده و همچنین روابط سیاسی نزدیک با جمهوری اسلامی، در خنثی سازی تلاشهای غرب برای انزوای ایران هم نقش مهمی ایفا کنند.
برای بررسی ابعاد سفر رئیس جمهور به آفریقا، الوقت، با جعفر قنادباشی، کارشناس حوزه آفریقا گفتگو کرده است.
سفر رئیسی به سه کشور آفریقایی با چه اهدافی انجام میشود و دولت سیزدهم در کشورهای آفریقا چه ملاحظات سیاسی و اقتصادی را در نظر دارد؟
در این سفر، چند راهبرد جدی و مبتنی بر منافع ملی در نظر گرفته شده است. یکی از راهبردها، تنوع منابع صادراتی ایران از طریق ایجاد توازن در سیاست خارجی و همچنین محور قرار دادن اقتصاد در رابطه با کشورهای آفریقایی است که برای اجرایی شدن آن معاونت اقتصادی در وزارت خارجه با محوریت اقتصادی و متناسب با نیازهای کشور فعال شده است.
یکی دیگر از راهبردهایی که در دولتهای قبلی دنبال شد، اما جدی گرفته نشد، فعال کردن بخش خصوصی در آفریقا است و دولت سیزدهم درصدد است که بخش خصوصی را با آفریقا آشنا کند و موانع موجود بر سر راه فعالیتهای بخش خصوصی را در عرصه تجارت و صنعت آفریقا بردارد. مسئله دیگر، زمینه سازی برای متنوع کردن و افزایش گسترش مقاصد صادراتی ایران است. صنعت ما در برخی اقلام به توانمندی صادراتی رسیده و میتوانیم آنها را به آفریقا صادر کنیم.
از سوی دیگر، بهره برداری مشترک از ظرفیتهای سیاسی ایران و کشورهای آفریقا در مجامع بینالمللی است و بسیاری از جهتگیریهای بینالمللی مبتنی بر آرای کشورها است و آفریقاییها، یک سوم مجموع اعضای سازمان ملل را تشکیل میدهند و اگر با این کشورها روابط دوستانه داشته باشیم، میتوانیم در مجمع عمومی سازمان ملل، و زیرمجموعههای آن از ظرفیت سیاسی این کشورها استفاده کنیم و حضور کشورهای آفریقایی در سازمانهای حقوق بشری، یونسکو و یونیسف میتواند به نفع ایران تمام شود.
همچنین، کشورهای آفریقا نیمی از کرسیهای سازمان کنفرانس اسلامی و اعضای غیرمتعهدها را تشکیل میدهند و این سازمانهای بزرگ میتوانند در رأی گیریهایی که برای بسیاری از مسائل مهم انجام میشود، مفید واقع شوند.
چرا کشورهای کنیا، زیمباوه، و اوگاندا برای اولین گام بهبود روابط در آفریقا انتخاب شدهاند؟ این کشورها از چه ظرفیتهایی برخوردارند و توسعه روابط با این سه کشور چه دستاوردهایی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
برنامهریزیهایی که در وزارت خارجه انجام شده است، آفریقا را به سه منطقه، شمال و شرق، جنوب و غرب تقسیم کردهاند. این سه کشور جزئی از شرق آفریقا تلقی میشوند و در چهار دهه گذشته روابط دوستانهای با جمهوری اسلامی داشتهاند. هر چند روابط اقتصادی زیادی با این کشورها نداریم اما قابلیتهای آنها برای فعالیت اقتصادی با ایران نسبتا خوب بود و مقصد مهمی برای صادرات کالاهای ما بودند و بخشی از نیازهای داخلی ایران هم از این کشورها تامین میشد و همواره یک اعتماد متقابلی بین ایران با سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه وجود داشته است.
کشورهای آفریقایی دارای «ظرفیتهای زیادی در حوزه کشاورزی» هستند که تنها بخشی از آن مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و ما میتوانیم از این ظرفیتها بنا به نیاز داخلی استفاده کنیم. به طور مثال ما میتوانیم با سرمایهگذاریهای مشترک در کشورهای آفریقایی «کشت فراسرزمینی» را که یکی از راهبردهای ایران در جهت تامین منابع غذایی هست را در کشورهای آفریقایی مورد بهرهبرداری قرار دهیم.
در آفریقا، محصولات قهوه، موز و کاکائو کشت میشود و میتوانیم با سرمایهگذاری مشترک، این محصولات را تامین کنیم. این کشورها به لحاظ منابع نفتی هم غنی هستند و به فرآوردههای نفتی و پالایشگاهی نیاز دارند و ایران میتواند دانش فنی را در این حوزه به این سه کشور انتقال دهد.
آفریقا را قاره فرصتها میدانند و قدرتهای بزرگ برای ارتقای جایگاه خود به این منطقه متمرکز شدهاند، ایران چگونه میتواند از این فرصتها استفاده کرده و نفوذ خود در آفریقا را توسعه دهد و برای رسیدن به این هدف چه کارهایی باید انجام دهد؟
به رغم اینکه یک رقابت بزرگی بر سر بازارهای آفریقایی و معادن و نوع سرمایه گذاری و ظرفیتهای سیاسی بین قدرتهای بزرگ وجود دارد، اما ایران امتیازات زیادی نسبت به سایر کشورها دارد. اولا، ایران در مقایسه با سایر قدرتها، سابقه استعماری ندارد و حتی سیاست ضد استعماری و استکبار جهانی دارد و نخبگان ملتهای آفریقایی از ایران استقبال میکنند. کشورهای مسلمان آفریقا از اینکه ایران ضد رژیم صهیونیستی و استکبار است از این نظر محبوبیت زیادی دارد.
در بین سیاهپوستان آفریقا هم جمهوری اسلامی به دلیل مخالفت با رژیم آپارتاید به خصوص در آفریقای جنویی و حمایت از سیاستهای نلسون ماندلا، رهبر سابق آفریقای جنوبی، توانسته محبوبیتی به دست آورد و به همین خاطر دید آفریقاییها به ایران تا حد زیادی مثبت است.
علاوه بر این، در برخی از کشورهای آفریقایی از جمله سودان، تانزانیا و غنا کارهای اقتصادی انجام دادهایم و برخی شرکتهای ایرانی تاسیساتی را راه اندازی کردهاند. به طور مثال در سنگال، ایران شرکت خودروسازی را احداث کرده است و بنابراین، یکی از امتیازات ایران در مقایسه با سایر کشورها، سوابق فعالیتهای اقتصادی در آفریقا است که باید ادامه پیدا کند.
همچنین نوع کالاهای ایران هم مهم است که در بین آفریقاییها جذابیت بیشتری دارد، چون هم قیمت مناسبی دارد و متناسب با شرایط آفریقا است و میتوانند از آنها استفاده کنند. فرصتهای دیگری هم وجود دارد، از جمله ساخت پلها، سد سازی، احداث نیروگاههای برق و پالایشگاه برای ایران برگ برنده به شمار میرود که آفریقاییها با اطمینان بیشتر میتوانند با ایران همکاری کنند.
چرا در سالهای اخیر، توجه به بازار آفریقا در سیاست خارجی ایران مغفول مانده است؟ دلایل این تعلل طولانی مدت در سفر به کشورهای قاره سیاه در ادوار پیشین را چه میدانید؟
مهمترین علت عدم شناخت از ظرفیتهای آفریقا بود و مقامات ما متوجه نبودند که این قاره برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشورها نقش مهمی داشته باشد. الان ترکیه، حدود 20 برابر ایران با آفریقا تعاملات اقتصادی دارد و اگر این بازار را از دست بدهد، اقتصاد ترکیه آسیب جدی خواهد دید. دولتهای قبل اطلاع نداشتند که قدرتهای بزرگی مانند چین و آمریکا بر سر آفریقا بایکدیگر رقابت جدی دارند و حتی بین اتحادیه اروپا و آمریکا هم رقابت شدیدی برای نفوذ در این قاره وجود دارد.
همچنین، امیدواری بیش از حد به حمایت دولتهای غربی و تکیه بر این اصل که میتوان بسیاری از مشکلات کشور را از طریق دیپلماسی التماسی رفع کرد، سبب شد مقامات دولت قبل فاصله معناداری از بسیاری از کشورها بگیرند. لذا، عدم آگاهی از ظرفیت و قابلیتهایی که آفریقا میتواند در عرصه سیاسی و اقتصادی ایفا کند، در رویکرد دولتهای قبل اثرگذار بود. همه این عوامل سبب شد تا در ورود به آفریقا، از کشورهایی مانند ترکیه و حتی کشورهای عرب خلیج فارس عقب بمانیم.
علاوه بر سه کشور مذکور، کدام کشورهای آفریقایی به لحاظ ظرفیتهای اقتصادی برای برقراری روابط مهم هستند که در صورت همکاری با آنها، منافع ایران در حد قابل قبول تامین خواهد شد؟
برخی از کشورهای نفتخیز و گازخیز از جمله غنا، آنگولا، گابن و نیجریه که عضو اوپک هم هستند در حفظ درآمدهای نفتی ما نقش مهمی دارند و همکاری با این کشورها ضروری است و میتوانند در عرصه نفت و گاز و در تعیین قیمت نفت از ما حمایت کنند.
خیلیها از این کشورها قابلیتهای خوبی از نظر اقتصادی دارند، اما برعکس تبلیغاتی که میشود همه کشورهای آفریقایی فقیر نیستند و دارای اندوختههای ارزی مناسب، قابلیتهای معدنی و کشاورزی خوبی هستند که اگر ما تلاشمان را افزایش دهیم، میتوانیم مثل دیگر کشورها از این قابلیتها که بکر باقیمانده، زمینههای بهرهبرداری متقابل را فراهم کنیم.
برخی از کشورهای آفریقا میتوانند بازار خوبی برای کالاهای ایرانی از جمله خدمات فنی و مهندسی باشند. الجزایر یکی از این کشورها است که حتی به خرید تسلیحات ایرانی هم ابراز تمایل کرده است. سنگال، آفریقای جنوبی هم از جمله کشورهایی هستند که به فرآوردههای نفتی نیاز دارند و ایران میتواند در این زمینه به این کشورها نفت صادر کند.
در بعضی از کشورها هم برخی موضوعات اسلامی و اشتراکات فرهنگی، باعث دوستی میان ما و این کشورها میشود. کشورهایی مثل سودان، اتیوپی که بخش اعظمی از آن مسلمان هستند، تانزانیا، کنیا، آفریقای جنوبی، نیجریه دارای قابلیت اقتصادی و جمعیتهای زیاد هستند که این باعث میشود پذیرای بخشی از کالاهای صادراتی ما مثل کالاهای ساختمانی و الکتریکی باشند.
برخی از کشورهای فقیر آفریقایی هم وجود دارند که درآمد خوبی ندارند اما به دلیل اینکه سواحل خوبی در اقیانوس اطلس دارند، میتوان از فرآوردههای آبزی مثل ماهیگیری و با سرمایهگذاری اندک محصول فراوانی برای دو طرف به دست آورد.