الوقت- در روزهای اخیر با تشدید حملات نظامیان رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی و حملات هوایی به غزه، موج جدیدی از عملیاتهای انفرادی در عمق سرزمینهای اشغالی به راه افتاده است.
پس از عملیات روز جمعه در یکی از ایستهای بازرسی نظامی در منطقه الحمرا در غور اردن که موجب به هلاکت رسیدن سه صهیونیست شد، در شامگاه جمعه نیز رسانههای صهیونیستی از عملیات زیرگیری با خودرو و تیراندازی در تلآویو خبر دادند که یک نفر در این عملیات کشته شد.
همچنین روز گذشته عملیات زیرگیری با خودرو دیگری در در خیابان یافا در شهر اشغالی قدس گزارش شد که صهیونیستها مدعی هستند که تلفاتی در پی نداشته و ضارب از صحنه گریخته است.
همچنین مرکز دادهپردازی فلسطینی معطی در گزارشی اعلام کرد که در عملیاتهای مقاومتی فلسطینیان در کرانه باختری و قدس در ماه مارس گذشته، ۲ صهیونیست به هلاکت رسیده و ۲۵ نفر دیگر زخمی شدند.
مرکز معطی اشاره کرد که طی ماه مارس، ۱۰۵۵ عملیات مقاومتی مختلف از جمله ۱۴۳ مورد تیراندازی و درگیری مسلحانه ثبت شده که ۵۴ عملیات تنها در جنین و ۴۶ عملیات هم در نابلس به وقوع پیوسته است.
تکرار این گروه عملیاتها در روزهای گذشته و تهدید رهبران مقاومت به تداومدار بودن این حملات به عمق سرزمینهای اشغالی، امکان شکلگیری موج جدیدی از عملیاتهای مقاومتی را پیش آورده است. موضوعی که صهیونیستها به شدت از آن واهمه دارند و همواره یک چالش بزرگ امنیتی برای دستگاههای نظامی و امنیتی و یک کابوس بزرگتر برای شهرکنشینان بوده است. اخیراً روزنامه صهیونیستی هاآرتص در مقاله ای اشاره کرد که «حدود دو هفته قبل از عید فصح، اسرائیل در حال بازگشت به دوران تاریکی است که ما خوشحال بودیم آن را فراموش کرده بودیم، به ویژه از زمان انتفاضه چاقو در سال های 2015-2016». با تاکید بر اینکه 11 کشته در هفت روز و در سه شهر، یک رویداد راهبردی و امنیتی است.
وضعیت بغرنج امنیتی به گونه ای است که حتی کوبی شبتای، رئیس پلیس رژیم صهیونیستی از اسرائیلیهایی که دارای مجوز در اختیار داشتن سلاح هستند، خواست تا سلاحهایشان را با خود حمل کنند.
سابقه و بزرگترین عملیاتهای استشهادی فلسطینی
عملیاتهای استشهادی و مقاومتی یکی از پرسابقهترین شیوههای دفاعی فلسطینیان در برابر ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیستی است.
پیش از آنکه مردم و گروههای مبارز فلسطینی بویژه در جریان مقاومت به این حد از توانایی و قدرت نظامی بازدارنده دست پیدا کنند که بتوانند تجاوزات و جنایتآفرینیهای رژیم را با باران موشکی و جنگهای پارتیزانی با سلاحهای مدرن پاسخ دهند، یکی از شیوههای مهم مبارزه دست زدن به عملیاتهای استشهادی بود.
بکارگیری گسترده عملیاتهای استشهادی به سالهای دهه 90 میلادی و پایان انتفاضه نخست بازمیگردد. در آخرین ماه سال 1992، نیروهای اشغالگر 415 نفر از رهبران جنبش اسلامی فلسطین را به «رج الذهور» تبعید کردند و در مقابل گردانهای قسام تصمیم گرفتند با شیوه عملیات شهادت طلبانه به این اقدام رژیم صهیونیستی پاسخ دهند. در این مرحله هدایت اتومبیل های بمب گذاری توسط چریکهای فلسطینی، شیوه مبارزه بود. «ساهر حمد الله التهام» در تاریخ 16 آوریل 1993 اتومبیل بمب گذاری شده ای را به سمت «میگولا» در 15 کیلومتری رود اردن به حرکت در آورد. این اتومبیل در میان دو کامیون نظامی اسرائیلی منفجر شد.
در تاریخ10 آوریل همان سال «سلیمان زیدان» اتومبیل دیگری را هدایت کرد که به یک کامیون نظامی در نزدیک شهرک یهودی نشین «بیت ایل» در نزدیکی رام الله برخورد کرد. پس از وقوع کشتاری در حرم ابراهیمی در شهر الخلیل در 25 فوریه 1994ماهیت حملات انتقام جویانه فلسطینی ها وارد فاز جدیدی شد. در 13 آوریل 1994 برای نخستین بار کمربند انفجاری مورد استفاده قرار گرفت و قهرمان این عملیات «عمار عمارنه» بود که در «خضیره» پنج نفر از جمله چند سرباز اسرائیلی را به قتل رساند.
عملیات شهادت طلبانه بین سالهای 1994 و 1997 یعنی از وقوع کشتار در حرم ابراهیمی تا زمان حفر تونلی در زیر مسجد الاقصی توسط اسرئیلی ها ادامه یافت. سپس بین سالهای 1998 و 1999 در نتیجه همکاری امنیتی میان پلیس فلسطین و نیروهای اسرائیلی از تب و تاب آن کاسته شد و پس از آغاز انتفاضه الاقصی با شدت بیشتری از سر گرفته شد.
این عملیاتهای در دهه نخست قرن بیستم نیز ادامه یافت. در جریان یک حمله استشهادی در تاریخ 17 اردیبهشت 1381 (7 می 2002) 16 اسرائیلی کشته و بیش از 50 نفر دیگر زخمی شدند. در حمله دیگری در روز 23 فروردین همین سال در غرب بیت المقدس 6 نفر کشته و 50 نفر زخمی شدند. روز قبل از این عملیات، عملیات دیگری در نزدیکی شهر حیفا انجام شد که در جریان آن 8 نفر کشته و دهها نفر دیگر زخمی شدند. در روز 9 مارس 2002 نیز عملیاتی در نزدیکی اقامتگاه آریل شارون، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی انجام شد که در اثر آن 11 نفر کشته و حدود 60 نفر مجروح شدند.
استیصال از مقابله همزمان با عملیاتهای مقاومتی و موشکی
در سالهای اخیر با قدرت گرفتن توان نظامی گروههای مقاومت فلسطینی در غزه و به مدد پیروزیهای درخشان در نبرد با صهیونیستها، هستههای مقاومت مسلحانه در کرانه باختری بویژه در شهر «جنین» نیز رو به گسترش بوده است و عملیاتهای استشهادی کمتر دنبال میشد. با این حال اکنون پیشبرد همزمان هر دو شیوه مبارزاتی جنگ مسلحانه و عملیاتهای مقاومتی- استشهادی معادلات نظامی و امنیتی را برای صهیونیستها را بیش از پیش پیچیده و خطرناک کرده است. در واقع این دو شیوه اکنون به صورت مکمل یکدیگر عمل میکنند و ضربات به دیوار امنیتی رژیم را شدیدتر از قبل کرده اند و به تبع آن اسیبپذیری رژیم در درگیری با فلسطینیان بیشتر شده است.
اولاً انکه همزمان با درگیری نظامی گروههای مقاومت با نظامیان صهیونیستی در خط مقدم جنگ، عملیاتهای استشهادی وضعیت جنگی و آماده باش مداوم نظامی را تا عقبه جبهه دشمن پیش میبرد به صورتی که ارتش و نهادهای امنیتی به دلیل بکارگیری حداکثر توان انسانی برای تأمین امنیت شهرها، امکان جایگزینی نظامیان فرسوده و خسته رژیم را با نیروهای تازه نفس نداشته باشد.
از طرف دیگر عملیاتهای مقاومتی با هدف قرار دادن امنیت سرزمینهای اشغالی به چالش آفرینی برای فعالیتهای اقتصادی رژیم میپردازد. برای مثال منطقهای که عملیات تل آویو در آن به وقوع پیوسته تفرجگاهی در امتداد ساحل مدیترانهای پایتخت فلسطین اشغالی بود به صورتی که رسانههای صهیونیستی میگویند این عملیات باعث نگرانی درباره امنیت در این منطقه توریستی شده است.
همچنین هر فلسطینی در هر نقطهای از اراضی اشغالی و کرانه باختری و حتی در میان آوارگان و مهاجران به دیگر کشورها احساس میکند که وظیفه مبارزه با اشغالگی به هر شیوه ممکن را برعهده دارد و از این به بعد عملیاتهای مقاومتی انفرادی یک کابوس بزرگ امنیتی برای صهیونیستها خواهد بود که هر جا یک فلسطینی هست امکان وضوع یک عملیات وجود دارد و این زاییده اقدامات تندروانه کابینه جدید تل آویو و تشدید فشارها علیه ساکنان کرانه باختری و تجاوزات مکرر به مسجدالاقصی است.