به گزارش الوقت، «راستگراترین دولت اسرائیل»؛ این عنوانی است که اغلب کارشناسان و رسانهها به دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو دادند. او که پس از یک سال دوری از قدرت دوباره به جایگاه نخستوزیری بازگشته، حالا با جاروجنجالهای و تبلیغات در پی تثبیت جایگاه خود دولت ائتلافی است. نتانیاهو گفته به شکل آشکار علیه ایران فعالیت میکند و تلاش خواهد کرد تا توافقی بین ایران و غرب امضا نشود. در تازهترین اقدام نیز ایتمار بن گویر وزیر امنیت داخلی این رژیم به مسجدالاقصی تعرض کرده تا واکنشهای بینالمللی به این اقدام به شورای امنیت سازمان ملل برسد.
سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با همشهری آنلاین اما این اقدمات را «جدید و غیرمترقبه» نمیداند و میگوید: «نتانیاهو فرد شناختهای شدهای برای ماست که قدرتش از گذشته کاهش پیدا کرده و نمیتواند برای ایران تهدید جدیدی محسوب شود و اقدامات اینچنینی نیز جنبه تبلیغاتی دارد.»
در ادامه مشروح گفتوگو با سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه را میخوانید.
اقدامات و مواضع اخیر دولت اسرائیل را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید تغییر و تحولات جدیدی در راه است؟
دولت فعلی رژیم پنجمین دولتی است که بنیامین نتانیاهو تشکیل داده است و از سال ۱۹۹۶ تا امروز که حدود ۲۶ سال میگذرد آقای نتانیاهو در جایگاه نخستوزیر یا جایگاههای مهم دیگر در رژیم صهیونیستی حضور داشته است. بنابراین رفتار نتانیاهو و دولت ایشان برای ما امر جدید و غیرمترقبه به حساب نمیآید. اما نکته اینجاست که نتانیاهو هم نسبت به گذشته وضعیت ضعیف تری پیدا کرده است. دلیل ضعف نتانیاهو ابتدا ضعف اسرائیل است و دلیل دوم افزایش و گسترش اختلافات داخلی در این رژیم است. بنابراین نتانیاهو فرد شناختهای شدهای برای ماست که قدرتش از گذشته کاهش پیدا کرده و نمیتواند برای ایران تهدید جدیدی محسوب شود و اقدامات اینچنینی نیز جنبه تبلیغاتی دارد. روش تبلیغاتی حزب لیکود و شخص نتانیاهو جاروجنجال راه انداختن است تا اینطور وانمود کنند که توانایی برگرداندن اقتدار این رژیم را دارند. اما واقعیت این است که اسرائیل در طول سالیان نه تنها افزایش اقتدار نداشته بلکه دچار ضعف نیز شده است.
چه عواملی باعث ضعف اسرائیل در طول سالهای اخیر شده است؟
یکی از دلایل این است که اسرائیل در دوره نتانیاهو نتوانسته در جنگهایی که با فلسطینیها داشته به پیروزی برسد. با وجود همه شعارهایی که این رژیم مبنی بر خلع سلاح مقاومت در فلسطین داده اما موافق به انجام این کار نشده است. از سوی دیگر دولت نتانیاهو اعلام کرده بود که ما جلوی تثبیت موقعیت ایران در سوریه را میگیریم. بر همین اساس در طول چهار سال گذشته دست به اقداماتی زدند اما نه تنها جایگاه ایران در سوریه تضعیف نشد بلکه عمق بیشتری هم پیدا کرد. همینطور در خصوص جلب همکاریهای خارجی با این رژیم نیز ناکام ماند. چراکه تمایل و توان امروز دولت اسرائیل با اروپاییها تضعیف شده است. بنابراین بال سیاست خارجی اسرائیل ضعیفتر از قبل شده است.
رژیم اسرائیل با چه چالشهای داخلی روبهور است. آیا این چالشها نیز افزایش پیدا کرده؟
بله، چالشهای داخلی اسرائیل نیز افزایش پیدا کرده است. چالشهای امنیتی این رژیم نه تنها به قوت خود باقی است بلکه بیشتر شده و فلسطینیها در یک سال توانستند بیش از ۸هزار و ۶۰۰ بار اسرائیلیها را مورد حملات خود قرار دهند. این موضوع نشاندهنده وخامت وضع امنیتی اسرائیل است. این وخامت در عرصه سیاسی هم وجود دارد. اسرائیلیها در طول ۴سال ۵بار انتخابات کنست برگزار کردند. هنوز هم کسی نمیداند که دولی فعلی میتواند به وضعیت باثباتی برسد و کار خود را ادامه دهد یا نه. اقتصاد اسرائیل نیز وضعیت خوبی ندارد و کمکهای سابق از سوی کشورهای اروپایی به اسرائیل نیز عمدتا قطع شدند. به این ترتیب اقتصاد اسرائیل وضعیت بحرانی پیدا کرده و به همین دلیل اسرائیلیها به خفت به رسمیت شناختن حزب الله در مدیترانه تن دادند تا بتوانند راه مدیترانه را روی صادرات گاز خود باز کنند. اینها نشانههای اسرائیل در دولت جدید نتانیاهو است.
با این همه گفته شد که لابیهای اسرائیلی در مسیر مذاکرات احیای برجام به موانعی در مسیر دیپلماسی ایران و غرب تبدیل شد. آیا دولت جدید این رژیم میتواند در روند گفتوگوهای ایران و غرب تاثیر بگذارد؟
گمان میکنم که گره مذاکرات هستهای در آمریکاست نه اسرائیل. امروز مسئله این است که آمریکاییها بازگشت به برجام را بدون گرفتن امتیاز قبول ندارند و نمیخواهند تعهدات خود را که باید انجام میدادند بدون دریافت امتیازات جدید از ایران انجام دهند. این موضوع در دولت بایدن شکل گرفته است نه دولت اسرائیل. اسرائیلیها هم فشارها و لابیها خود را دارند اما اساس این است که بدون این فشارها نیز وضعیت برجام به شکل امروز بود.
چقدر احتمال دارد که اسرائیلیها برای فعال شدن گزینه نظامی علیه ایران تلاش کنند؟ مقامات این کشور مدعی هستند که دیپلماسی با ایران به نتیجه نمیرسد.
نه. دلیل هم این است که امروز هیچ طرفی خواهان جنگی جدید در منطقه نیست، چه رسد جنگ با قدرت سرسختی مثل ایران که میتواند به راحتی دامنه جنگ را در محیط منطقهای توسعه دهد. اگر اسرائیلیها هم به این جمعبندی برسند که جنگ به نفع آنهاست مسلما غربیها به شدت با این موضوع مخالف هستند و با اسرائیل همکاری نخواهند کرد. بنابراین اسرائیل در چنین شرایطی باید یک طرفه هزینه جنگ را بپردازد در حالی که آنها خود معترف هستند که در برابر قدرت نظامی ایران قادر به حفظ وضعیت جنگی نیستند و نمیتوانند درگیر شوند.