الوقت- استعفای لیز تراس نخست وزیر جدید انگلیس در روزهای اخیر، آنهم در شرایطی که دولت او کمتر از دوماه دوام داشت رکورد کوتاهترین عمر تشکیل کابینه در انگلیس را رقم زد.
انگلیس سالهاست که در چرخه بی پایان مصائب مختلف افتاده و گویا قصد بیرون آمدن از آن را ندارد. این کشور سالها درگیر بحران برگزیت بود و در حالی که هنوز از آن رهایی نیافته بود وارد بحران کرونا و مشکلات عدیده اقتصادی ناشی از آن شد و همزمان که برای برون رفت از تبعات بحران کرونا تلاش میکرد، ضربات مهلک اقتصادی ناشی از جنگ اوکراین بر پیکره دولت این کشور وارد آمد. برکناری 4 نخست وزیر تنها ظرف مدت 6 سال نمود دیگری از چرخه مداوم بحران است که به دورانی گره خورده که با مرگ ملکه الیزابت 96 ساله بسیاری از اقمار این کشور دیگر پذیرای پادشاهی چارلز سوم نمیباشند و خواهان جدایی و استقلال شدهاند. موضوعی که بحرانهای داخلی انگلیس را طی سالهای آتی افزایش نیز خواهد داد.
سرنگونی تراس؛ شکست اقتصادی یا نقشه سلطنتی؟
یکی از عوامل اصلی سرنگونی زودهنگام تراس کنار کشیدن بخشی از وزرای کابینه و قطع حمایت بخشی از همحزبیهای نخست وزیر از دولت بوده است. علت این شکاف در حزب محافظه کار هم به برنامه اقتصادی تراس بود که بر مبنای دیدگاه نولیبرالی دوران مارگارت تاچر و رونالد بریگان در دهه هشتاد میلادی برای حمایت از بازار آزاد طراحی شده بود و به کاهش مالیات بر سرمایهداران تکیه داشت. این اقدام در بحبوحه بحران تورم بی سابقه و کاهش قابل توجه پوند در برابر دلار، بازارهای مالی بریتانیا را شوکه کرد.
آشفتگی در 23 سپتامبر زمانی آغاز شد که بسته ای از کاهش مالیات از سوی کوارتنگ وزیر خزانه داری انگلیس اعلام شد که موجب کاهش بیشتر ارزش پوند و افزایش هزینه های استقراض دولت گردید. در نتیجه بسیاری از وام دهندگان برخی از وام های خرید مسکن را پس گرفتند و این امر بازارهای مالی را متزلزل کرد.
در این شرایط دولت مجبور شد تا برنامه اقتصادی خود را پس بگیرد و به سمت مواضع حزب رقیب (کارگر) حرکت کند. بسیاری از نظرسنجیها هم نارضایتی عمومی از سیاستهای اقتصادی دولت تراس را بالا نشان دادند و اینکه حزب کارگر در نظرسنجیها برتری زیادی نسبت به محافظهکاران کسب کرده است. در چنین وضعیتی حزب محافظهکار تراس را قربانی کرد که همچنان بتواند قدرت را در دست داشته باشد و مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگان نشود.
در این میان اگرچه مسأله اقتصادی در زمین خوردن دولت تراس بسیار کلیدی بوده است اما برخی دیدگاهها یک عامل پشت پرده دیگر را به عنوان فاکتور نهایی عنوان میکنند و آن نقش آفرینی کاخ واکینگهام میباشد. از آغاز مطرح شدن نام تراس برای گزینه نخست وزیری برخی از مواضع سیاسی پیشین او در حمایت از جمهوری خواهان و مخالفان نهاد سلطنت در انگلیس در رسانهها منتشر شد. اگرچه او در مقابل این اخبار بار دیگر اطمینان داد که به نهاد سلطنت وفادار است و دیدگاه او تغییر یافته است اما بر سر کار بودن نخستوزیری با این پیشینه سیاسی آنهم در دورانی که نهاد سلطنت پس از مرگ ملکه الیزابت در ضعیفترین موقعیت خود طی یک سده اخیر قرار داد نمیتواند خوشایند خاندان سلطنتی باشد. اگرچه در باور عمومی بسیاری بر تشریفاتی بودن نهاد سلطنت در انگلیس تأکید دارند اما در واقعیت خانواده سلطنتی انگلیس در اتحاد با نخبگان سیاسی سلطنتطلب در بسیاری از امور اساسی کشور به نقشآفرینی میپردازند.
سلطنت برای انگلیسیها در دهههای اخیر به معنای حلقه نگهدارنده اقمار باقی مانده از دوران استعماری در بخشهای مختلف جهان محسوب میشود که در دوران کنونی به شدت به سمت ازهمگسیختگی پیش میرود. در مجموع حدود ۱۵۰ میلیون نفر در قلمروهای مشترک المنافع بریتانیای کبیر زندگی میکنند که پرجمعیتترین آنها بریتانیا، کانادا، استرالیا، پاپوآ گینه نو و نیوزلند هستند. شاه انگلیس همچنین به عنوان رئیس دولت در تعدادی از سرزمینهای فرا دریایی و خارج از قلمرو مشترک المنافع، مانند جبل الطارق، جزایر فالکلند، برمودا و جزایر کیمن شناخته شده است. با این حال رویای استقلال و جایگزینی ملکه با رئیس جمهور در سر برخی از این ممالک در حال پرورش است.
در ادامه تشدید رویکردهای ضد سلطنتی در کشورهای مشترک المنافع، طی روزهای گذشته ۱۱ تن از نمایندگان کبک که به تازگی در انتخابات استانی برگزیده شدند، از ادای سوگند به نام پادشاه چارلز سوم به عنوان رئیس ایالت کانادا، آنگونه که در قانون اساسی این کشور ایجاب میکند، خودداری کردند.
در یک نظرسنجی که در آوریل گذشته در کانادا انجام شد، برای نخستین بار در تاریخ این کشور، بیش از نیمی از شهروندان کانادایی که تعداد آنها در کبک به ۷۱ درصد میرسید، اعلام کردند که میخواهند به ارتباط با خانواده سلطنتی انگلیس، پایان دهند.
انتخابات سراسری؟
در حالی که حزب محافظهکار تاریخ 28 اکتبر (5 آبان) را به عنوان موعد انتخابات درون حزبی برای انتخاب جانشین لیز تراس را اعلام کرده است اما با پیوستن سبزها به حزب کارگر، لیبرال دموکرات ها و حزب ملی اسکاتلند، اکنون بخش زیادی از نیروهای سیاسی خواستار انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات سراسری زودهنگام هستند.
این امر نشانگر آن است که چرخه بحران سیاسی همچنان میل به توقف ندارد و کشاکشهای سیاسی و شرایط بد اقتصادی بر آینده انگلیس حکمرانی خواهد کرد. در حالی که دولتمردان انگلیسی در گرداب مشکلات داخلی دست و پا میزنند سرنگون شدن 4 دولت در کمتر از 6 سال بیش از همه عدم کفایت سیاسی و مدیریتی نظام حاکم بر انگلیس را نمایان ساخته است.