الوقت- درحالی که پاکستان در دو دهه گذشته و پس از حمله ناتو به افغانستان، جایگاه ویژهای در سیاستهای آمریکا در منطقه داشت و سطح همکاریهای دو کشور تقویت شده بود اما این روزها تنشهایی بین دو کشور به وجود آمده است که میتواند بر روابط دوجانبه تاثیر منفی بگذارد. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اخیرا در سخنرانی خود در کمیته کارزار انتخاباتی دموکرات کنگره مدعی شد که پاکستان ممکن است یکی از خطرناکترین کشورهای جهان باشد، زیرا این کشور سلاحهای هستهای بدون هیچ انسجام دارد.
بلافاصله پس از این موضع گیری، مقامات اسلام آباد انتقادهای زیادی را روانه کاخ سفید کردند. بیلاول بوتو زرداری، وزیر خارجه پاکستان با بیان اینکه از اظهارات بایدن شگفت زده شده، گفت، تا جایی که به موضوع امنیت و ایمنی داراییهای هستهای پاکستان مربوط میشود، این کشور به همه استانداردهای بینالمللی در تطابق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل کرده است. وزیر انرژی پاکستان هم سخنان رئیس جمهور آمریکا را اتهام سنگین دانسته و آن را بیاساس خواند و گفت که اتهامات ضدپاکستانی بایدن هیچ اهمیتی ندارد و اسلام آباد نسبت به امنیت تاسیسات هستهای خود مطمئن است و این موضوع بارها از سوی نهادهای ناظر هستهای جهان مورد تایید قرار گرفته است. همچنین پاکستان سفیر آمریکا را فراخواند و مراتب نگرانی خود را نسبت به رویکرد جدید آمریکا اعلام کرد. مقامات واشنگتن پس از سیل انتقادها از سوی اسلامآباد، برای زدودن تنش اخیر، اذعان کردند که واشنگتن به تعهد اسلامآباد برای تامین ایمنی داراییهای هستهای اطمینان دارد و به روابط بلندمدت با پاکستان ارزش قائل است.
هر چند مقامات کاخ سفید سعی دارند نشان دهند که روابطشان با اسلامآباد همچنان در بالاترین سطح قرار دارد و اینگونه اظهارات نمیتواند خلیلی در این روابط ایجاد کند اما در سخنانی که بایدن در شرایط بیثبات جهانی به زبان آورد و به نظر میرسد زمان آن نیز هدفمند انتخاب شده است، مولفههای زیادی تاثیر گذار هستند.
نگرانی از دولتی بیثبات و ضعیف
مواضع اخیر دولت آمریکا درباره سلاحهای هستهای پاکستان درحالی است این کشور همیشه یکی از بیثباتترین کشورها در عرصه سیاسی بوده است. از یک طرف ارتش در پاکستان تقریباً حرف اول و آخر میزند و هر چند سال یکبار کودتا و شبه کودتاهایی در پاکستان انجام میشود و از طرف دیگر ارتش پاکستان بویژه سرویس اطلاعاتی آن (آی اس آی) در رقابت با هند به حمایت از گروههای سلفی- جهادی در کشمیر و همچنین مناطق قبایلی در شمال میپردازند و این وضعیت از نگاه مقامات واشنگتن برای کشوری با توانایی هستهای بالقوه خطرناک است.
همچنین باتوجه به اینکه پاکستان به لحاظ اقتصادی کشوری ضعیف است و از عهده تامین هزینههای دولتی نیز بر نمیآید و همیشه به کمکهای مالی از خارج محتاج است در نتیجه هزینه های سنگین نگهداری سلاحهای هستهای به طور معمول بر دوش آمریکا بوده است و از این رو دولت آمریکا قصد دارد تا با تحویل نگهداری سلاحهای اتمی به دولت پاکستان، هزینههای خود را در این کشور کاهش دهد.
موضع گیری اخیر دولت آمریکا درباره پاکستان در شرایط کنونی پیام مهم دیگری را برای اسلامآباد دارد. از آنجا که مقامات پاکستانی در ماجرای بحران اوکراین، موضع تندی در قبال حملات روسیه نگرفتند و به نوعی بیشتر به سمت روسها متمایل شدند تا غرب، به همین دلیل دولت بایدن با این کار شاید قصد گوشمالی دادن پارکستان را دارد. آمریکا انتظار داشت تا متحدانش در بحران اوکراین، کنار غرب بایستند تا با کمک آنها بتواند این رقیب سنتی را منزوی کند اما دولت پاکستان با غربیها همراهی نکرد. همانگونه که عمران خان، نخست وزیر سابق پاکستان چند روز پس از شروع جنگ، به مسکو رفت و همین مسئله خشم واشنگتن را برانگیخت و بلافاصله با کمک ارتش پاکستان در شبه کودتایی او را از قدرت برکنار کرد اما تغییر دولت نیز نتوانست منافع غربیها را تامین کند، زیرا نخست وزیر جدید هم به نوعی با سیاستهای روسیه در منطقه همسو است.
دیدار شهباز شریف با ولادیکمیر پوتین، در حاشیه نشست سازمان شانگهای در سمرقند و بستن قراردادهای اقتصادی با برخی کشورهای منطقه به خوبی گویای این واقعیت بود که این کشور بیشتر به بلوک شرق گرایش دارد تا غربیها. سخنگوی وزارت خارجه پاکستان چند ماه پیش در واکنش به فشارهای غرب برای پیوستن این کشور به تحرمیهای ضد روسی، گفته بود که اسلامآباد یک موضع اصولی درباره تحریمها دارد و اینکه ما خواستار استفاده از یک مکانیسم جهانی برای تحریم است یعنی این روند باید از سوی سازمان ملل مدیریت شود. به همین منظور تاکنون از این تحریمها تبعیت نکرده است. حتی چند ماه پس از شروع جنگ اوکراین، دولت پاکستان خرید دو میلیون تن گندم از روسیه را درخواست داد که نوعی دهن کجی به آمریکا بود. از اینرو، موضعگیری اخیر بایدن هم در واکنش به سیاست اسلامآباد در بحران اوکراین مربوط میشود.
نزدیکی پاکستان به چین
هرچند بیثباتی سیاسی، ضعف اقتصادی و مسئله اوکراین همگی در رویکرد جدید آمریکا در قبال پاکستان موثر هستند اما موضوعی فراتر از اینها وجود دارد که کاخ سفید به خاطر آن سعی دارد از اسلامآباد انتقام بگیرد. از آنجا که آمریکا در راهبرد امنیت ملی خود چین را به عنوان بزگترین رقیب و تهدید اصلی برای منافع جهانی خود معرفی کرده است، لذا هر کشوری که با چین روابط گسترده داشته باشد مغضوب واشنگتن خواهد بود. پاکستان هم یکی از کشورهایی است که در یک دهه گذشته به سمت همگرایی و اتحاد با چینیها پیش رفته است و این مسئله نشان میدهد که اسلامآباد در بین دو قدرت بزرگ، پکن را ترجیج داده است. از آنجا که چین برای پیشبرد برنامههای کلان خود به مسیرهای دریایی و زمینی نیاز دارد، به همین منظور برای موفقیت خود بر روی برخی کشورها متمرکز شده است. چین در سالهای گذشته با بهبود روابط اقتصادی و تجاری خود با پاکستان، طرحهای بزرگی را در این کشور اجرا کرده است.
هر چند تا چند سال پیش حجم تجارت دو کشور چندان تعریفی نداشت اما پس از امضای قرارداد تاسیس کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان (CPEC) در سال 2013 و اجرای رسمی آن در سال 2015 حجم تجارت دو کشور افزایش یافت و به مرز 18 میلیارد دلار در سال رسید. پروژه بندر گوادر هم عامل دیگری در افزایش روابط تجاری دو کشور بوده است و انتظار میرود که مسیر تجارت دوجانبه با سرعت بیشتری رشد کند. بر اساس آمار، چین حدود 46 میلیارد دلار برای توسعه زیرساختهای زمینی و دریایی در پاکستان سرمایهگذاری کرده است و این رقم بزرگی است که میتواند در سالهای آینده پاکستان را از فقر اقتصادی نجات دهد. بخش قابل توجهی از این رقم قرار است برای احداث جاده و خط آهن از بندر گوادر در جنوب غرب پاکستان تا کاشغر در شمالغرب چین مورد استفاده قرار گیرد. این خطوط آهن و جاده به طول بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر، چین را مستقیما به آبهای اقیانوس هند متصل خواهد کرد و از این منظر برای هر دو کشور برد-برد حساب میشود. پاکستان نیز سعی دارد با کمک چینیها از این وضعیت اسفبار اقتصادی رها شود و از آنجا که پاکستان در مسیر طرح بزرگ «یک مسیر و یک جاده» چین قرار دارد و نقش مهمی را در ایر ابرپروژه ایفا خواهد کرد، به همین خاطر اسلامآباد تلاش دارد چین را هر چه بیشتر در اقتصاد خود درگیر کند و با سرمایهگذاریهای هنگفت این کشور بتواند بخشی از مشکلاتش را رفع کند.
بهرهبردای از بندر گوادر و کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان میتواند فرصتهای جدیدی را در گسترش و ارتقاء روابط تجاری دوجانبه میان فراهم سازد و همچنین میتواند منجر به همگرایی منطقهای و ارتباط تجاری میان پاکستان و چین با کشورهای آسیای مرکزی شود. به همین منظور، پاکستان در امور منطقهای نیز با چین همسو است و همکاری گسترده دو کشور در چارچوب سازمان شانگهای، سبب میشود تا این روابط در آینده به سطح استراتژیک ارتقا یابد و این تهدیدی برای آمریکا است که درصدد است رقیب نوظهور خود را مهار کند. بنابراین، واشنگتن از سیاست نزدیکی پاکستان به پکن به شدت نگران است و به این دلیل، کاهش سطح همکاریها در عرصه سلاحهای اتمی هم بر این مبنا انجام میشود تا شاید اسلامآباد را به تعدیل سیاستهایش در قبال چین وادار کند. نزدیکی آمریکا به هند در سالهای اخیر هم با هدف تنبیه اسلامآباد انجام میشود. از آنجا که پاکستان و هند برای 7 دهه به دلیل اختلافات مرزی بایکدیگر درگیر هستند، واشنگتن با تعاملات بیشتر با دهلی نو، قصد دارد تا موازنه را به نفع هندیها تغییر داده و اینگونه نارضایتی خود را از ارتش و سیاسیون پاکستان به سبب دور شدن از برنامههای غرب نشان دهد. البته به طور کلی کاخ سفید هند را یکی از پایههای اساسی ائتلافسازی منطقهای در شرق اسیا برای مهار چین قرار داده است.
ملاحظات امنیتی اسرائیل
از آنجا که همه اقدامات آمریکا در خاورمیانه در راستای تامین منافع رژیم صهیونیستی انجام میشود، موضع گیری اخیر بایدن برابر پاکستان نیز به این مسئله ارتباط دارد. آمریکا همیشه سعی کرده کشورهای اسلامی را در ضعیفترین حالت نظامی نگه دارد تا نتوانند در مقابل رژیم صهیونیستی قد علم کنند، بنابراین پاکستان را به عنوان تنهاترین کشور دارنده سلاح اتمی در جهان اسلام تهدیدی برای امنیت سرزمینهای اشغالی میداند. لذا قصد دارد با فشار روزافزون به پاکستان از قدرت اتمی این کشور بکاهد و چه بسا سلاحهای هستهای پاکستان را تحت کنترل ین المللی قرار دهد.
از آنجا که نگرش برخی کشورهای عربی خلیج فارس پس از جنگ اوکراین نسبت به سلاحهای هستهای تغییر یافته است، به هیمن دلیل مقامات کاخ سفید از اینکه اعراب به طور مخفیانه به سمت ساخت این سلاحهای مخرب بروند نگران هستند. از آنجا که پاکستان پیشتر اعلام کرده بود که بخشی از دانش صلحآمیز فناوری هستهای خود را در اختیار عربستان سعودی قرار خواهد داد، بنابراین ممکن است کشورهای عربی دیگری هم از پاکستان این فناوری را خریداری کنند. از آنجا که سعودیها و امارات ثروت کلانی در اختیار دارند و پاکستان هم به کمکهای مالی نیاز دارد، لذا شیخنشینهای عربی احتمال دارد از ضعف اسلامآباد استفاده کرده و آنرا مجاب کنند که به طور محرمانه دانش تولید بمب اتم را در اختیار آنها قرار دهد و این تهدید بزرگی برای امنیت رژیم صهیونیستی است که سعی دارد تا نگذارد ایران و دیگر کشورهای عربی منطقه به چنین توانایی دست پیدا کنند.
فشارهای آمریکا به پاکستان با هدف انتقام گیری از این کشور نه تنها برای غرب مفید نخواهد بود بلکه میتواند نتیجه عکس داده و این کشور را به سمت همگارایی بیشتر با بلوک شرق سوق دهد، همچنان عربستان سعودی به عنوان متحد استراتژیک واشنگتن اخیرا در واکنش به مواضع آمریکاییها، سیاست نزدیکی به روسیه و چین را در دستور کار قرار داده است.