الوقت- آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در روزهای اخیر به چند کشور آفریقایی سفر کرده تا همکاریهای دو جانبه با این کشورها را ارتقا دهد. بر اساس گزارشها، هدف از این سفر، تلاش برای جبران عقب افتادگی در راستای مقابله با نفوذ فزاینده روسیه و چین در منطقه تلقی میشود. مقامات کاخ سفید گفتهاند که بلینکن در این سفر استراتژی آمریکا نسبت به حوزه جنوب منطقه صحرا در آفریقا را راهاندازی خواهد کرد و هیاتی آمریکایی را در اجلاسی تحت عنوان گفتگوی راهبردی آمریکا- آفریقای جنوبی سرپرستی خواهد کرد.
این سفر بلینکن تنها چند روز پس از سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به چند کشور آفریقایی صورت گرفته است. این در حالی است که نماینده ویژه چین نیز هفته گذشته به آفریقای جنوبی سفر کرده بود؛ موضوعی که نشان میدهد که رقابت بین قدرتها به قاره سیاه کشیده شده است.
قاره آفریقا در قرن نوزدهم به جولانگاه استعمارگران اروپایی تبدیل شده بود و قدرتهای آن زمان از ضعف دولتهای محلی استفاده کرده و با اشغالگریهای خود، منابع غنی این قاره را به یغما میبردند و اکنون نیز که رقبات قدرتها در سطح جهانی افزایش یافته، آفریقا بار دیگر مورد توجه شرق و غرب قرار گرفته است.
اگرچه آمریکا در دهههای گذشته توجه چندانی به آفریقا نداشت اما از آنجا که روسیه و چین در سالهای اخیر توجه ویژهای به افزایش تعاملات و توسعه نفوذ خود در این منطقه نشان دادهاند، واشنگتن هم به تکاپو افتاده تا بتواند از این قافله سهم خواهی عقب نماند. تحلیلگران معتقدند هر چند آمریکا در تلاش برای مقابله با نفوذ چین و روسیه است اما واشنگتن در تشکیل یک باشگاه جدید برای دستیابی به هدفش در راستای مهار این دو کشور با توجه به وجود همکاریهای چشمگیر بین چین و آفریقا و تعامل عمیق مسکو با این قاره شکست خواهد خورد.
تلاش برای مقابله با نفوذ روسیه در آفریقا
در دوران جنگ سرد، اروپا محل اصلی نزاع شرق و غرب بود و این بار ممکن است آفریقا به دلیل جایگاه ژئوپلتیکی و نزدیکی به اروپا که دارد، این نقش را برعهده بگیرد و تحرکات اخیر مقامات غربی، چینی و روسی نیز گواهی بر این مسئله است. قاره آفریقا به دلیل منابع غنی انرژی، معادن طلا و فلزات گرانبهایی که دارد، همواره برای قدرتهای بزرگ جذابیتهای زیادی داشته و از آنجا که سطح تنشها بین آمریکا با رقبایی مثل روسیه و چین در سالهای اخیر شدت گرفته است، به همین منظور مقامات مسکو و پکن تلاش میکنند تا تعاملات خود با آفریقا را در عرصههای تجاری و انرژی تقویت کنند تا بتوانند آثار تحریمهای غرب را خنثی کنند.
بسیاری از کشورهای آفریقایی تاکنون به برنامه تحریمهای غرب علیه روسیه نپیوستهاند و این امر با توجه به وابستگی کشورهای فقیر این منطقه به غلات و انرژی روسیه کاملا قابل فهم است. از سوی دیگر، خاطره تلخ استعمار اروپاییها و کمکهای شوروی سابق به جنبشهای آزادی خواه آفریقا برای استقلال از یوغ استعمار غرب همچنان در ناخودآگاه آفریقاییها فعال است و همین مسئله سبب میشود تا روسیه راحتتر از آمریکا، دولتهای آفریقایی را به سمت خود سوق دهد.
نفوذ روسیه در قاره آفریقا به حدی توسعه یافته است که برخی رسانههای غربی مدعی شدهاند که روسیه با استخراج طلا از کشورهای آفریقایی سعی دارد بخش مهمی از هزینههای جنگ در اوکراین را تامین کند. روسیه بعد از بحران اوکراین، سعی کرد تا نظر مساعد کشورهایی آفریقایی را که دارای ذخایر نفت و گاز بودند، با خود همراه کند و در این مسیر نیز موفقیتهایی داشته است. بنابراین، آمریکا برای اینکه جبهه غرب در برابر روسیه را تقویت کند؛ به کمک کشورهای تاثیرگذار در آفریقا نیاز دارد تا بتواند سیاست انزوای روسیه را محقق کند.
مهار بلندپروازیهای چین در آفریقا
آمریکا که در راهبرد امنیتی خود چین را به عنوان بزرگترین تهید برای هژمونی جهانی خود تعریف کرده است، به همین خاطر سیاست مقابله با این غول نوظهور را در همه جای دنیا پیگری میکند.
از آنجا که چین در سالهای اخیر تعاملات تجاری خود با کشورهای آفریقایی را توسعه داده و سرمایهگذاریهای کلانی را در این قاره انجام داده است، به همین خاطر واشنگتن نیز درصدد است با تقویت مناسبات خود با این منطقه، راه ابرقدرتی چین را مسدود کند. اختصاص 600 میلیارد دلار از سوی اعضای گروه 7 به کشورهای درحال توسعه برای مقابله با اجرای طرح «یک کمربند و یک جاده» چین نیز بخشی از این استراتژی است. زیرا آمریکاییها میدانند که اگر چین را مهار نکنند، این کشور در آینده به قطب نخست اقتصادی در جهان تبدیل خواهد شد، یعنی قدرت از غرب به شرق پس از 8 دهه انتقال خواهد یافت.
شمال آفریقا بخشی از پروژه جاده ابریشم چین است و نفوذ در این منطقه میتواند رسیدن پکن به اهداف جهانیاش را تسریع کند. به همین منظور، بسیاری از وامهای چین با هدف احداث زیرساختهایی نظیر راه، راهآهن و تأسیس بندر و فرودگاه به کشورهای آفریقایی اعطا میشود. بر اساس آمار، تجارت دوجانبه چین با کشورهای قاره آفریقا در سال ۲۰۲۱، به بالاترین میزان در طول تاریخ رسید که بالغ بر 254 میلیارد دلار بود. چین که از دریچه اقتصادی به کشورهای درحال توسعه وارد شده است، کشورهای آفریقایی را برای پیشبرد برنامه جهانی خود در نظر میگیرد و از آنجاکه آفریقاییها در رقابتهای جهانی بین قدرتهای بزرگ میتوانند نقش مهمی ایفا کنند، بنابراین چین یک نماینده ویژه در امور آفریقا تعیین کرده است.
کشورهای آفریقایی هم که به عنوان مقصد سفر مقامات غربی و شرقی انتخاب شدهاند، حاکی از این است که این کشورها میتوانند نقش مهمی در کنترل شاهرگ اقتصاد جهانی در آینده داشته باشند و هر رقیبی که بتواند روابط با این اینگونه کشورها را مستحکم کند برنده میدان نبرد خواهد بود. کشورهای آفریقایی برای توسعه زیرساختهای خود سالانه به 170 میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز دارند و همین فرصت مناسبی برای قدرتهای بزرگ است تا با کمکهای مالی بتوانن این کشورها را به سمت خود جذب کنند. لذا آمریکا و هم پیمانان غربی آن تلاش میکنند بخشی از پروژه 600 میلیارد دلاری را در آفریقا هزینه کنند تا علاوه بر اینکه نگاه منفی مردم این منطقه را نسبت به تجربه تلخ استعمار از اذهان آنها بزدایند، دست روسیه و چین را هم از تسلط بر منابع غنی این منطقه کوتاه کنند.
نگرانی از پیوستن آفریقاییها به بریکس
روسیه و چین برای اینکه بتوانند سلطه آمریکا بر بازارهای مالی و اقتصادی جهان را به چالش بکشند، از سالها پیش نهادهای اقتصادی خود از جمله گروه بریکس را طراحی کردهاند و برای اینکه بازوهای این نهاد اقتصادی را قدرتمندتر کنند اخیرا از کشورهای درحال توسعه دعوت کردهاند تا در بریکس عضو شوند و همین مسئله آمریکاییها را به تکاپو انداخته تا از پیوستن کشورهای آفریقایی به محور مسکو- پکن ممانعت کند.
در همین راستا، آفریقای جنوبی که قطب اقتصادی در آفریقا به شمار میرود، برای شرق و غرب اهمیت خاصی دارد. به گفته کارشناسان، اگرچه آفریقای جنوبی با آمریکا و انگلیس روابط نزدیکی دارد اما این انتظار که این کشور آفریقایی تبدیل به بخشی از حلقه دوستان غرب برای مقابله با چین شود واقع بینانه نیست، زیرا این کشور یکی از کشورهای بزرگ نوظهور محسوب میشود که تعامل فعالانه با چین داشته و بخشی از بلوک اقتصادی بریکس است و این مسئله در رقابت جهانی به نفع مسکو و پکن خواهد بود. تقویت اقتصاد اردوگاه چین و روسیه با کشورهای صاحب انرژی در خلیج فارس و کشورهای آفریقایی که دارای ذخایر عظیم طلا و منابع معدنی هستند، میتواند کفه رقابت جهانی را به نفع بلوک شرق سنگینتر کند.
اقتصادهای توسعه یافته اکنون حمایتهای خود از کشورهای درحال توسعه را افزایش دادهاند و بر اساس برآوردها، کشورهای هند، برزیل و اندونزی در یک دهه آینده رشد قابل توجهی را در عرصه اقتصادی خواهند داشت و حضور هند و برزیل در بریکس میتواند چالش بزرگی را بر سر راه اجرای سیاستهای واشنگتن علیه چین و روسیه ایجاد کند.
آمریکا به لطف نهادهای مالی برتون وودز مانند «بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول» برای 8 دهه توانسته سلطه خود را بر اقتصاد جهانی حفظ کند و در صورت فروپاشی جایگاه این نهادهای مالی، چین و روسیه نهادهای اقتصادی مدنظر خود را جایگزین خواهند کرد و از این طریق میتوانند نبض اقتصاد جهانی را به دست بگیرند و همین مسئله به شدت مقامات کاخ سفید را نگران کرده است.
تحولات جهانی نشان میدهد که جنگ سرد بین روسیه و چین از یک طرف و کشورهای غربی از طرف دیگر در حال شکلگیری است و آفریقا هم به بخشی از آوردگاه تسلط بر اقتصاد جهان تبدیل شده است و در این رقابت پیروزی نسبی با محور مسکو-پکن است، زیرا در زمانی که مقامات آمریکایی، کشورهای آفریقایی را به چاه مستراح تشبیه میکردند، روسها و چینیها تعاملات خود با قاره آفریقا را توسعه میدادند تا در آینده از آن بهرهبرداری کنند و آنچه را در گذشته کاشتهاند اکنون درو میکنند و سفرهای مقامات ارشد واشنگتن و دادن وعدههای سر خرمن به آفریقاییها هم نمیتواند در این روابط خللی ایجاد کند.