سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان¬المسلمين را مي¬توان مهم¬ترين جنبش اسلامي در جهان عرب طي قرن گذشته محسوب كرد. جنبشي كه حسن البنا در 1928 مصر پديد آورد، ايدئولوژي آن اسلام و در اصول سياسي و اجتماعي خواهان بازگشت به حكومت اسلامي در قرن هاي اوليه است. اين جماعت در زمان تأسيس و شكل‌گيري به عنوان جنبشي اسلام‌گرا در مقابل جريان‌هاي سكولار جهان عرب ظهور كرد. اساس و مبناي شكل‌گيري آن مبارزه با الغاي خلافت و جلوگيري از گسترش الگوي لائيك در جهان اسلام بود. در واقع، در شرايطي كه خلافت اسلامي در قالب امپراتوري عثماني در مركزيت جهان اسلام مضمحل شده بود و جريان‌هاي سكولار و ملي‌گراي عربي و تركي در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامي، جنبش جديدي را پايه‌گذاري كرد كه احياي مجدد خلافت در رأس امور و برنامه‌هاي سياسي آن قرار داشت و به همين دليل به كانوني براي جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبديل شد. در حقيقت جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر جدايي دين از سياست (سكولاريسم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست. اهداف بنيان گذاران اين جنبش- به ويژه حسن البناء- از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سوي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد. حسن البناء رهبر جنبش تلاش‌هاي خود را در سه مرحله «تبليغ»، «جذب و سازماندهي» و «مرحله عملي» آغاز نمود. اصولي كه حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدال‌هاي مذهبي و فرقه‌اي» (از زماني كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس شد حسن البناء و ايت‌الله قمي در تأسيس آن سهيم بودند همكاري ميان اخوان‌المسلمين و شيعيان برقرار شد كه در نهايت به ديدار نوّاب صفوي در سال 1954م. از مصر منجر گرديد. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ايت‌الله كاشاني ديدار كرد و ميان آنها تفاهم برقرار گرديد و برخي از دانشجويان شيعه كه در مصر تحصيل مي‌كردند به جنبش اخوان‌المسلمين پيوستند)؛ 2 ـ «سياست گام به گام»: در نگاه وي جنبش قبل از آن‌كه به هدف غايي خويش برسد، بايد اين مراحل را (تبليغ، بيان و تفسير؛ عمل و نتيجه‌گيري) را گام به گام طي نمايد؛ 3 ـ «استفاده از نيروهاي مختلف براي تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپايي حكومت اسلامي»: اخوان‌المسلمين حكومت را براي خود نمي‌خواهد، بلكه حامي كساني مي‌باشد كه بتوانند مسؤوليت حكومت را بر عهده بگيرند و قوانين قرآن را اجرا نمايند و اگر چنين فردي پيدا نشد، تشكيل حكومت يكي از برنامه‌هاي اخوان‌المسلمين خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران». جنگ جهاني دوم و پيامدهاي مصر، روند تصاعدي نفوذ اخوان المسلمين را در مصر گسترش داد، تشكيلات اخوان المسلمين سازمان يافته‌تر و مواضع سياسي و ايدئولوژيك آنها منسجم‌تر گرديد. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابي و مخالف نظام موجود معرفي كرد و پايگاه‌هاي توده‌اي حزب وفد را به سرعت تصرف كرد. بر اثر دسيسه‌ها و برخي اقدامات خودسرانه كه بعضي از افراد در سازمان عليه دولت انجام مي‌دادند، دولت در سال 1948م با سيزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعاليت‌هاي تروريستي، توطئه عليه سرنگوني نظام سلطنتي مصر، جمع‌آوري مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌اي سازمان يافته در فوريه 1949م ترور گرديد. اخوان‌المسلمين با توجه به رسالت فراكشوري خود كه به ويژه در مقابله با جهت گيري رو به گسترش ملي‌گرايي سكولار خلاصه مي شد؛ در مصر محدود نماند و به كشورهاي مختلف جهان عرب سرايت كرد و به تدريج در ساير كشورهاي عربي شكل گرفته و گسترش پيدا كرد. در اين زمينه دو مرحله را مي‌توان مشخص كرد. مرحله اول، رشد فزاينده توجه و تمايل به دنياي اسلام و به ويژه معضلات سياسي آن و درگيري مستمر با اين مشكلات؛ مرحله‌اي كه قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسيس شعب گوناگون اخوان‌المسلمين در خارج از مصر بود، به نحوي كه اين جنبش در حال حاضر در بسياري از كشورها بويژه در خاورميانه و شمال آفريقا، شاخه هاي اين جنبش فعال مي باشد.
گروه طالبان

گروه طالبان

طالبان به عنوان يكي از پديده‌هاي تاريخ معاصر افغانستان، در پي رقابت قدرت‌هاي بزرگ و پس از اشغال افغانستان توسط شوروي، در سال 1373 حكومت را در افغانستان به دست گرفت و با آموزش و حمايت‌هاي بي‌دريغ كشورهاي منطقه نظير پاكستان و عربستان سعودي تا سال 1380 در قدرت باقي ماندند. پس از اشغال افغانستان توسط شوروي در 7 دي 1357، مبارزان افغان به مبارزه عليه اشغالگران شوروي پرداختند و سرانجام نيروهاي ارتش سرخ در بهمن 1367 خاك افغانستان را ترك كردند. با خروج ارتش سرخ از افغانستان، ايالات متحده به قرارداد ژنو وفادار نماند و از مجاهدان افغاني به دليل رقابت و خصومت با شوروي حمايت كرد. بدين ترتيب افغانستان به ميدان رقابت قدرت‌هاي بزرگ در جنگ سرد تبديل شد. با پايان جنگ سرد و خروج شوروي از افغانستان و در پي تغييرات داخلي در پاكستان، اين كشور اقدام به تأسيس هزاران مدرسه ديني با گرايش سلفي ديوبندي كرد كه با حمايت كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان همراه بود. نقش پاكستان در ايجاد، پرورش و حمايت از گروه افراطي طالبان كاملاً آشكار است. منافع ملي پاكستان در افغانستان نيز توسط گروه‌هاي دست‌نشانده پشتون كه در مناطق شمال غربي پاكستان و در مرز با افغانستان زندگي مي‌كنند، تأمين مي‌شود. زماني كه احزابي مثل حزب اسلامي حكمتيار ديگر نتوانستند خواسته‌ها و منافع پاكستان را تأمين كنند، گروه‌هايي از جنگجويان مناطق قبايلي پاكستان به رهبري بيت‌الله محسود در وزيرستان جنوبي متحد شدند و جنبش طالبان پاكستان را در دسامبر 2006 پايه‌گذاري كردند . به نظر مي‌رسد در تحليل شكل‌گيري طالبان بايد مؤلفه‌هايي مانند شكنندگي اجتماعي، سنت‌هاي پايدار و انعطاف‌ناپذير مذهبي، فقر فرهنگي و اقتصادي، تعصب قبيله‌اي و سلحشوري عشيره‌اي، سخت‌گيري اخلاقي، ساخت كشمكش‌پرور قومي، ملي و مذهبي و نيز دخالت بازيگران خارجي كه مقاصد، منافع‌، ديدگاه‌ها، اولويت‌ها و نگراني‌هاي نامتقارن، متفاوت و متعارض دارند، مورد توجه قرار گيرد. ايدئولوژي طالبان عقايد افراطي مذهبي دارند و به ديوبنديه كه به آموزه‌هاي وهابي نزديك مي‌باشد، وابسته‌اند. اين جنبش افراطي تاكنون توضيحات مشخص و واضحي درباره آرمان‌هاي خود نداده است؛ هر چند كه اعتقاد خود در تشكيل امارت اسلامي را به صورت آشكار اعلام مي كند. احمد رشيد در اين باره مي‌گويد: «شناخت پديده طالبان به دليل تعدد گروه‌هاي وابسته به آنها در مناطق قبايلي و آزاد پاكستان، ساختار سياسي، رهبري‌ و فرايند تصميم‌گيري، دشوار به نظر مي‌رسد. با اينكه در دين اسلام آيات و احاديث محكمي وجود دارد كه كشتن انساني بي‌گناه را به مثابه قتل همۀ انسان‌ها دانسته‌اند، اما حاميان و رهبران طالبانيسم ادعا مي‌كنند در راستاي اجراي دقيق قوانين و سنت اسلام و تشكيل خلافت و حكومت اسلامي به اين اقدامات دست مي‌زنند و پيروان خود را مقيد و ملزم به اطاعت از دستورهاي دين اسلام مي‌كنند». بنابراين مهم‌ترين اصل در انديشه سياسي گروه‌هاي بنيادگراي افراطي از جمله طالبان، احياي امارت اسلامي است. در حال حاضر، طالبان پاكستان كه به نوعي از اعقاب فكري جمعيت علماي هند به شمار مي‌رود، طرح احياي امارت اسلامي را در پاكستان دنبال مي‌كند. در تئوري خلافت و امارتِ مطلوب طالبان، مردم و احزاب جايگاهي ندارند. تعدادي از سران قبايل و نخبگان ديني با عنوان اهل حل و عقد گرد هم مي‌آيند و فردي را براي اين پست نامزد مي‌كنند؛ آن‌گاه تمام اختيارات كشور به شخص خليفه يا اميرالمؤمنين منتقل مي‌شود. مخالفت با مفاسد فرهنگ و تمدن غربي يكي از شعارهاي اساسي تمام گروه‌هاي اسلامي است؛ اما آنچه بنيادگرايي افراطي از نوع طالبان را از ساير گروه‌هاي اسلامي جدا مي‌سازد، نفي مطلق مدنيت غربي است. گروه‌هاي اسلامي ديگر نظير اخواني‌ها نقادانه به تمدن غربي مي‌نگرند و ضمن رد جنبه‌هاي منفي، از جنبه‌هاي مثبت آن استقبال مي‌كنند؛ اما طالبان و مكتب‌هاي ديوبندي و وهابي با هر نوع دستاورد تمدن غربي مخالفت مي‌كنند. برخورد غيرنقادانه در پذيرش يا نفي ‌فرهنگ غربي، مشكلات بي‌شماري به همراه دارد. مخالفت تعصب‌آميز طالبان با تلويزيون، وسايل تصويربرداري، لباس فرنگي، سينما و امثال آن نشانۀ آشكار روحيه ستيزه‌جويي آنان با مظاهر تمدن غربي است. طالبان تلويزيون و سينما را ابزاري شيطاني مي‌داند. مولانا فضل‌الله، رهبر طالبان پاكستان، نيز تلويزيون را ابزار لهو و لعب كه مشروعيتي در دين ندارد، دانسته است. گروه اجراي مقررات اسلامي يا تنفيذ الشريعه كه بر دره سوات مسلط شده‌اند، تحصيل را براي دختران در اين منطقه ممنوع كرده‌اند. به دستور مولانا فضل‌الله، بيش از 170 مدرسه و ساختمان دولتي در اين منطقه تخريب شده‌اند. در اعلاميه‌اي كه در 2 بهمن 1387 در روزنامه محلي دي نيوز پاكستان منتشر شد، طالبان پاكستان به طور كامل حضور دختران را در مدارس منطقه دره سوات ممنوع اعلام كرد. به اين ترتيب، بيش از 400 مدرسه خصوصي دخترانه بسته شد. دست‌كم 10 مدرسه دخترانه كه پس از 26 دي 1387 هم‌زمان با اتمام ضرب‌العجل اعلام‌شدۀ طالبان فعال بودند، در شهر مينگورا منفجر شدند و بيش از 170 مدرسه و ساختمان‌ دولتي مورد حمله قرار گرفتند. از پيچيدگي‌هاي اساسي بينش طالبان، روح تعبدگرايي و قداست‌بخشي به دستاوردهاي كلامي و فقهي پيشينيان است. بنيادگرايي افراطي دوران صدر و ميانه اسلام را دوره طلايي و مصون از هر نوع خطا تلقي و درباره تفاسير و تأويل‌هاي ديني اين دوره اعتقادي جزم‌گرايانه دارد. اجتهاد و انبساط تازه در اين مكتب جايگاهي ندارد و مردم عموماً موظف به پيروي مقلدانه از كلمات و گفتار علماي سلف هستند. برداشت صرفاً تقليدگرايانه آنها از دين سبب بدبيني و حتي دشمني آنان با الگوهاي زندگي رايج در دنياي معاصر جهان اسلام شده است. تنها الگوي مطلوب نزد بنيادگرايان افراطي، الگوي زندگي جوامع روستايي قرون اوليه اسلامي است. رفتار خشك و متحجرانه آنان با زنان و نوع نگرش‌شان به نقش اجتماعي و تربيتي زن در جامعه، ريشه در همين روح سلفي‌گري آنها دارد كه با ضروريات زندگي كنوني كاملاً بيگانه است. هم‌چنين تفسير آنان از مفاهيمي مانند توحيد و شرك، كه اساس انديشه كلامي بنيادگرايي افراطي را تشكيل مي‌دهد، در مغايرت آشكار با تفاسير رايج آن مفاهيم نزد ساير مكاتب اسلامي است.
رژيم صهيونيستي

رژيم صهيونيستي

شاباك يا به صورت مخفف شين بت يا شين بث، سرويس ضد اطلاعات و امنيت داخلي اسراييل است. شين بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنيت›› است. ايسر هرئيل از زمان شكل‌گيري اين سازمان تا سال 1952م. رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد. اين سازمان مسئول جمع آوري اطلاعات درباره سازمانهاي اطلاعاتي خارجي مربوط به دول دوست و دشمن و فعاليتهاي آنها و تأمين امنيت مقامات و تأسيسات اسراييلي، تحقيق درباره خرابكاري عليه دشمنان داخلي و خارجي، از جمله خرابكاري و تروريسم در اسراييل و خارج است.
وهابیت

وهابیت

وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
اكراد

اكراد

قوم كرد نژادي با سابقه اند ، اما خاستگاه اين قوم دقيقا روشن نيست و صاحبنظران در باره ي منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدي دارند . در مورد نژاد آنان نيز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده اي نژاد آنان را توراني و سامي مي خوانند ، گروهي آنان را از نژاد آريايي و ايراني اصيل مي دانند . شماري از عوامل سياسي و تاريخي اين قوم را متفرقه و پراكنده ساخته كه هم اكنون در چند كشور كه مهمترين آن ايران ، تركيه و عراق است زندگي مي كنند .
شیعیان علوی

شیعیان علوی

علویان از اقلیت های مهم و موثر در جامعه ترکیه محسوب می شوند که حدود 20 درصد از جمعیت 78 میلیونی ترکیه را تشکیل می دهند. آنها در دوره امپراتوری عثمانی مورد سوظن شدید بودند و امنیت هویتشان به خطر افتاد و آسیب جدی دیدند اما دوره جمهوریت و آتاتورک را که حاکمیت بر مبنای سکولاریسم شکل گرفت؛ فرصتی برای بازنمایی هویتی یافته و با همراهی با حاکمیت از فضای تنش خارج شدند. هر چند که این اقلیت هیچ وقت نتوانست با هویت مکتبی خویش سهم سیاسی و فرهنگی در ترکیه کسب نماید. هویت سیاسی آنها بر مبنای مقتضات زمان، مکان و عوامل موثر بر آن، جلوه های متفاوتی داشته و از ملی گرایی تا چپگرایی سیالیت یافته است تا اینکه در یک دهه اخیر به شدت در تکاپوی هویت طلبی سیاسی خود هستند
New node

New node

انقلاب بحرین

انقلاب بحرین

تاریخ بحرین در چند دهه گذشته همواره مواجه با اعتراضات مداوم مردم علیه رفتار تبعیض آمیز و تمامیت خواه رژیم سلطنتی آل خلیفه بوده است؛ به نحوی که این کشور کمتر روی آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. انقلاب 14 فوریه 2011 میلادی مردم بحرین هر چند سه روز پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و همراه با موج خیزش‌های مسلمانان علیه رژیم‌های دیکتاتوری آغاز شد اما با نگاهی دقیق‌تر ریشه های این انقلاب مردمی را حداقل باید از دهه 1970 میلادی و نوع رفتار خاندان حاکم بر این کشور با مردم مورد مطالعه قرار داد.
New node

New node

روز جهانی قدس

روز جهانی قدس

undefined
تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

نقض حقوق بشر در یمن

نقض حقوق بشر در یمن

پرونده ای در مورد نقض حقوق بشر در یمن
alwaght.net
خبر

رئیس جمهور ونزوئلا در تهران: مبارزه با استعمار و امپریالیسم هدف مشترک ما با ایران است

شنبه 21 خرداد 1401
رئیس جمهور ونزوئلا در تهران: مبارزه با استعمار و امپریالیسم هدف مشترک ما با ایران است
رئیس جمهور ونزوئلا گفت که کشورش به دنبال سطح بالاتری از همکاری با ایران است.

به گزارش الوقت، نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا که به تهران سفر کرده است در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه هیسپان تی وی، هدف اصلی از این سفر را تلاش برای ارتقاء راهبردی فرایند همکاری ها در سطوح عالی تر و در راستای پیشرفت ایران و ونزوئلا توصیف و عنوان کرد: این فرآیند در سال 2001 توسط هوگو چاوز پایه گذاری شد و تمامی این سال ها، سعی کردیم به آن تداوم بخشیم. روابط دیپلماتیک ما قدمت 21 ساله دارد و در طول این مدت بر استحکام و تقویت این رابطه برادرانه که بر اساس همکاری دو جانبه و در راستای پیشرفت و آبادانی دو کشور پایه ریزی شده، افزوده شده است.

وی ارتقای سطح مراودات میان دو کشور را از دیگر اهداف حضور در تهران توصیف کرد و افزود: در طول این سال ها، موضوع پیشرفت برای این دو کشور در حال تحول در زمینه های مختلف از جمله دانش علوم گوناگون و فناوری های کاربردی و بویژه در عرصه اقتصادی مقوله ای واجب و حیاتی بوده است. این فرآیند بر پایه تحکیم هر چه بیشتر روابط معنوی و کاری میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری دمکراتیک ونزوئلا برنامه ریزی شده است. رابطه ای به معنای واقعی دوستانه و یکپارچه. ما در حساس ترین برهه ها حامی و پشتیبان هم بودیم و این یکی از مهمترین پیشرفت هایی بود که در طول این سال ها حاصل گردید.

مادورو گفت: من همیشه گفتم وحدت ما ماهیت تاریخی دارد، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نیز بسیاری از مردم در مبارزاتشان علیه رژیم شاه، از انقلاب ها در آمریکای لاتین الهام می گرفتند. به کسانی که مرتب روابطمان را به باد انتقاد می گیرند چه باید گفت؟ پاسخ من این است که روابط برادری بَعد مسافت نمی شناسد. عشق بُعد مسافت نمی شناسد. وحدت بُعد مسافت نمی شناسد. زیرا در مقاطعی از زمان که نه اینترنت وجود داشت و نه رسانه های اجتماعی و رسانه های امروزی و سفرها هوایی آن چنانی، انقلابیون در سراسر ایران با رویایی مشترک در صحنه مبارزات حضور بهم می رساندند.

مادورو ادامه داد: انقلابیون در سرتاسر این منطقه با سیمون بولیوار آشنایی دارند و کماکان برای او احترام خاص قائلند. ما نسل انقلابی جوان دهه هفتادی هستیم که انقلاب های مردمی در ایران را می ستودیم و در رأس آن انقلاب اسلامی 1979 را. بنابراین، عشق و صمیمیت و برادری میان ما بُعد مسافت نمی شناسد. بخصوص در بیست سال گذشته که همدیگر را در مقام دو مبارز در سنگر نبرد علیه استعمار و استثمار و نژادپرستی به رسمیت شناختیم.

رئیس جمهور ونزوئلا با ذکر این نکته که ما برای دنیایی بهتر می جنگیم، افزود: ما برای تحقق حقوق بشر و حقوق جهانی تلاش می کنیم؛ دنیایی عاری از سلطه گری. پس، ما در بسیاری فرایندها و آرمان ها مشترکیم. به همین لحاظ بود که جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بولیواری ونزوئلا توانستند به این سطح از همکاری ها نائل شوند و همکاری ها را همچنان ادامه دهند و در همه شرایط پشتیبان یکدیگر باشند. ضمن اینکه هر دو کشور در حال دست و پنجه نرم کردن با عواقب تحریم هایی هستند که عمدتاً از جانب آمریکا و دیگر کشورهای غربی وضع شده است.

وی از این تحریم ها به عنوان تروریسم اقتصادی یاد کرد و گفت: پس از تحریم تابستان 2020، دولت ایران تصمیم گرفت، در واکنش به تحریم های پرزیدنت ترامپ، مقداری نفت به ونزوئلا ارسال کند. با اینکه، در سال 2020، او تهدید کرده بود به کسانی که قصد ورود به حریم ونزوئلا را داشته باشند حمله می کند. خودتان را جای من بگذارید تا بفهمید در مقام رییس جمهور ونزوئلا چه احساسی داشتم. اینکه، به رغم چنین تهدیداتی، شاهد عزیمت نفتکش های ایرانی باشم. واقعه ی خارق العاده ای بود. ونزوئلایی ها همه جشن گرفتند. آن موقع ما در قرنطینه محض قرار داشتیم. شرایطی بس دشوار که از ماه مارس تا مه بر ما تحمیل شده بود.

مادورو ادامه داد: به خاطر محاصره اقتصادی، پالایشگاه های ما از فعالیت افتاد و تولید نفت قطع شد. ذخایر کشور بسیار محدود بود و در ماه مارس، که مصادف شد با آغاز همه گیری، تا ماه ژوئن اوضاع برای کشور ما بسیار پرمخاطره گردید. در آن شرایط بود که با جمهوری اسلامی ایران وارد گفتگو شدیم و آنان را از وضعیتمان مطلع ساختیم و تصمیم گرفتیم موقتاً از طریق سواپ با اضطرار پیش آمده مقابله کنیم. همچنین تصمیم گرفتیم راه حلی برای مشکل کارگران صنعت نفت ونزوئلا بیابیم. تلاش کردیم پالایشگاها را راه اندازی کنیم تا بتوانیم نیازهای کشور را مرتفع سازیم. آن زمان بود که نفتکش های ایرانی به ونزوئلا رسیدند و مورد تهدید قرار گرفتند. خدمه و کاپیتان نفتکش ها، که اگر اشتباه نکنم سه فروند نفتکش پر از سوخت بود، سخت مشتاق به چالش کشیدن دولت آقای ترامپ بودند. مردی که اعلام کرد به هر کسی که قصد کمک کردن به این کشور نیازمند را داشته باشد حمله می کند. خوشبختانه همه چیز بخیر گذشت. نفتکش ها بسلامت به ونزوئلا رسیدند و مردم در رسانه های اجتماعی جشن گرفتند و دوباره ثابت کردیم برادرانی هستیم که در شرایط دشوار همدیگر را رها نمی کنیم.

رئیس جمهور ونزوئلا تاکید کرد: با ورود نفتکش ها توانستیم از سختی های این سه ماه بکاهیم و مجال یابیم فرایند پالایش را در داخل ونزوئلا راه اندازی کنیم. خارج از پالایشگاه ها، مردم در پمپ بنزین ها نیز می توانستند تأثیر کمک های ایران را لمس کنند. در آن مقطع از زمان، ما برای بهبود وضعیت اجتماعی در ونزوئلا برنامه خاصی را تدوین کردیم و هدف این برنامه هم تامین سوخت مورد نیاز مردم بود. سیاستی که خوب جواب داد و در آن مقطع از زمان، بسیار اثربخش بود و مردم هم کاملاً ابراز رضایت کردند. متعاقباً ایران نفتکش های دیگری را از دور دست به سمت ما گسیل داشت و اینبار نه تنش در کار بود و نه تهدید. تا اینکه رسیدیم به مرحله ی خودکفایی در تولید سوخت مورد نیاز کشور. و اما همکاری های فیمابین در زمینه های غیر نفتی. امروز ما در عرصه های دیگر نیز با هم همکاری داریم.

مادورو در خصوص همکاری های ایران و ونزوئلا در حوزه گردشگری نیز گفت: خطابم به همه ی اهالی آمریکای جنوبی و حوزهی کارائیب است  و نیز همه ی ایرانیانی که صدای ما را می شنوند. به زودی پرواز مستقیم بین تهران و کاراکاس برقرار خواهد شد. پروازها یکبار در هفته خواهد بود و قصد داریم بر تعداد آنها بیفزاییم. طبق گزارش ها، از لحاظ فنی به آمادگی کامل رسیدیم. این پروازها در واقع از 10 سال پیش آغاز شده ولی هدف ما گسترش به حوزه گردشگری است. ایرانی های که صدای ما را می شنوند بدانند ونزوئلا کشوری است دوست داشتنی با گونه های مختلف زیستی، طبیعتی منحصربه فرد برای اکوتوریسم مناطق کوهستانی. مردم ونزوئلا بسیار مهربان و مهمان نواز هستند و مشتاقانه چشم به راه پذیرایی از خانواده های ایرانی هستند.

رئیس جمهور ونزوئلا در ادامه گفت: ما آمادگی پذیرایی کامل از گردشگران شما را داریم. پروازهای غیر مستقیم را هم در برنامه داریم و می توانیم برای گردشگران ونزوئلایی و آمریکای لاتین که علاقه مند به بازدید از ایران هستند تورهای مخصوص تدارک ببینیم. ایران دارای اماکن تاریخی مجلل و دیدنی است. ایران کشوری است با 5000 سال تمدن. این چیزی نیست که در هر کشوری یافت شود. تمدنی5000 ساله با فرهنگ غنی و مردمی خوش قلب و مهمان نواز. بنابراین، به یمن پرواز کاراکاس- تهران و تدارک بسته های جهانگردی می توانیم بر همکاری های مشترک در این زمینه بیفزاییم. این گامی است بسیار مفید برای تحکیم روابط فیمابین دولت و مردمان دو کشور.

مادورو در خصوص تحولات بین المللی و جنگ اوکراین و لزوم ایجاد تحولی اساسی در نظم جهانی گفت: به باور من، ما وارد برهه جدیدی شدیم. دوران گذار. بواسطه بها دادن به محسنات بشری. دوران نوینی که به اعتقاد من، تحولات آن به سرعت رخ می دهد؛ علی الخصوص تحولات اجتماعی و نیز تحولات اقتصادی و سیاسی. ما شاهد تحولات کلان ژئوپولتیکی هستیم. باید دید این تحول سریع و جدید که سرنوشت قرن بیست و یکم را چگونه رقم خواهد زد؟ رویدادی مهم که باید مورد بررسی قرار گیرد، زیرا در آغاز هر انقلابی باید مراقب بود چگونه عمل می کنیم. باید بدانیم چه اتفاقی در شرف تکوین است و علائم این تحول بشری را به دقت رسد کنیم.

وی افزود: امروز به شما وعده می دهم که نظام ژئوپولیتیکی نوینی در حال شکل گرفتن در جهان است. نتیجه آن هم رهایی یافتن از سلطه استعماری آمریکا است. نظامی که در مسیر انحطاط قرار گرفته و اروپا را هم شامل می شود. می پرسید ایران و ونزوئلا کجای این معادله قرار می گیرند و من پاسخ می دهم. ما پیشگامان این عصر نوین هستیم. عصر تجلی انسانیت نوین و نیز نظام ژئوپولتیکی نوین در جهان، یا همان جهان نو. جهانی عاری از قدرت های سلطه گر، عاری از استعمارگری، عاری از مجازات های سلطه گران جهانی. ما پیشگامان این نهضتیم. مثل هر تحولی از این دست. فرمانده چاوز همیشه می گفت: نیکلاس، ما باید جلودار باشیم. در خط مقدم. همیشه باید انتظار داشته باشیم با سلاحشان ما را بکشند. باید در خط مقدم باشیم.

وی با تاکید بر اینکه ایران و ونزوئلا و تعداد دیگری از کشورها در خط مقدم این عرصه قرار دارند، گفت: ما چراغ ها را روشن می کنیم. همه را از رویدادها مطلع می سازیم و عزم و مقاومت خود را برای ایجاد جهان عاری از قدرت های سلطه گر و استعمار به نمایش می گذاریم. دنیایی که در آن مساوات و همکاری حرف اول را بزند. دیروز با رییس جمهور الجزایر گفتگو داشتم. 6 ساعت تمام با هم تبادل نظر کردیم. پریروز هم با رییس جمهور ترکیه ملاقات کردم. برای گفتگو درباره نظام نوین. هر دو بر اهمیت درک این مقوله اهتمام ورزیدیم. ما باید در بطن این دوران نقش آفرینی کنیم. در این جهان در حال تجلی باید همواره یک گام جلوتر باشیم. عصری که خط پایان دوران معاصر خواهد بود. دوران سلطه گران اروپایی و یکه تازی های نظامی و سیاسی و اقتصادی آمریکا به پایان رسیده است. به تاریخ پیوسته است. وارد عصری نو شدیم و ایران و ونزوئلا باید به همکاری ها ادامه دهند.

مادورو در خصوص اهداف ایران و ونزوئلا در فرآیند سقوط نظام کاپیتالیست گفت: هدف اصلی همکاری است. باید ملل جهان را متقاعد کنیم که برقراری نظام نوین جهانی امکانپذیر است. باید توانایی هایمان در عرصه انرژی و نفت و گاز و پتروشیمی را به اشتراک گذاریم. در همه ابعاد باید مشارکت داشته باشیم. در دانش موجود دو کشور، چه در زمینه تعلیم و تربیت و چه در زمینه بهداشت و تامین اجتماعی. باید دنیای جدیدی بسازیم. ایران در مقام یک کشور آسیای غربی و ما در مقام یک کشور آمریکای جنوبی باید در راستای این تحول، برای جهانیان الگوساز باشیم.

مادورو از جنبش فلسطین به عنوان یکی از مقدس ترین آرمان های بشری یاد کرد و افزود: فلسطیان عرب بسیار مورد تکریم هستند و دارای پیشینه ی تاریخی. آنان به سه مذهب بنیادی تاریخ بشر تعلق دارند؛ یهودیت، مسیحیت و اسلام. آنجا مهد پیامبران ادیان آسمانی است. ونزوئلایی ها مسیحی هستند. مسیحی را که ما در ونزوئلا ستایش می کنیم همان کودکی است که شد عیسی مسیح پیامبر عالم. او برای اسلام احترام قائل بود. او اهل فلسطین بود. آنجا به دنیا آمد و به عنوان یک فلسطینی در همان سرزمین مقدس چشم از جهان فرو بست. همین کافیست تا فلسطین را با سوابق تاریخی که دارد به رسمیت بشناسیم.

وی ادامه داد: تا اینکه رژیم صهیونیستی بنیان گذاشته شد. غربی ها معمارش بودند. انچه در فلسطین رخ می دهد برای ما ناگوار است. همین اخیراً خبرنگار شبکه  الجزیره را به قتل رساندند. زنی که مثل شمع فروزان بود. دیروز و پریروز با رؤسای جمهور الجزیره و ترکیه گفتگو داشتم. دو رهبر حامی فلسطین. به آنها گفتم باید این اقدام رژیم صهیونیستی را محکوم کنیم. هر روز شاهد به قتل رسیدن زنان و فرزندان و جوانان این سرزمین هستیم. هر روز زنان و مردان را به قتل می رسانند و عده ای را شکنجه می دهند و به زندان می افکنند؛ هزاران هزار نفر را و اما جامعه به اصطلاح جهانی چه واکنشی از خود نشان داده است؟ من ایمان دارم دیر یا زود، حقوق از دست رفته مردم فلسطین با حمایت بشیریت محقق خواهد شد و همه  ادیان جهانی دوباره در آنجا گرد خواهند آمد.

هیسپان: متأسفانه، جناب رییس جمهور، این روزها شاهد عادی شدن مناسبت بعضی کشورها با اسراییل هستیم. این نقطه ی عطف است. بیشترشان سال هاست پشت به فلسطین کردند. تهران و کاراکاس چه راهبردی برای تداوم پشتیبانی از مردم فلسطین دارند؟ تا اینکه آنها بتوانند به این وضعیت پایان دهند.

مادورو درباره عادی سازی روابط بعضی از کشورها با رژیم صهیونیستی گفت: ما باید وحدتمان با فلسطینی ها را اعلام و این جنایت ها را محکوم کنیم. باید مرتب بحث را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهیم و آنان را از رخدادها مطلع سازیم و در این شرایط دشوار از مبارزات مردم فلسطین پشتیبانی کنیم. آنان باید در عرصه های سیاسی و اجتماعی به وحدت برسند و ما هم باید حامی مبارزات و حق تعیین سرنوشتشان باشیم. راهبرد ما واضح و مشخص است و باید بر آن پافشاری ورزیم.

هیسپان: مقاومت خاص فلسطینی ها نیست. مقاومت به ایرانی ها و ونزوئلایی ها هم تعلق دارد. مقاومت در برابر تروریسم اقتصادی و تحریم آمریکایی ها. لطفاً ما را از اولویت راهبرد مقاومت ایران و ونزوئلا و سایر کشورهایی که از تحریم ناعادلانه ی آمریکا رنج می برند مطلع سازید.

رئیس جمهور ونزوئلا گفت: ما باید در برابر این وضعیت ایستادگی کنیم. در برابر تحریم ها، اتهامات و محاصره ها. اولویت اصلی آگاه کردن ملت ها است. آگاهی بخشیدن و هشیار کردن انها. اینکه آنها را تشویق کنیم خودشان به راه حل برسند. از سال 2017 تا 2020، به لحاظ تحریم تجارت نفتی ونزوئلا سال های بسیار دشواری برای کشور ما بود. درآمدهای سالانه ی ما از این محل 54 هزار میلیارد دلار بود که یک سال بعد این درآمد به حداقل رسید و این مسئله ما را با مشکل مواجه ساخت.

وی گفت: حتی بحث تهاجم نظامی و تجزیه کشور را مطرح کردند. چه باید می کردیم؟ همانطور که گفتم، چند اولویت داشتیم. نخست؛ آگاهی دادن به مردم. اینکه بدانند چه اتفاقی افتاده و بتوانند به راه حل برسند و به مشکلات پاسخ دهند. ما باید مدام در حرکت باشیم و از سکون اجتناب ورزیم. اولویت بعد، توزیع خواربار درب منازل بود. امری مهم که با سلامت عمومی سر و کار داشت. برای آن الگویی از پیش پرداخته داشتیم. باید هر سال برای مردم مسکن می ساختیم و به مردم کمک می کردیم. اولویت سوم تدوین راهبردی بود که مقاومت را از عرصه سیاسی به عرصه ی اقتصادی تعمیم بخشد. باید به بهبود و توسعه ی اقتصاد کشور می اندیشیدیم.

مادورو افزود: طرح هایی برای پاسخگویی به مشکلات فناوری و تأمین اعتبار و اجرایی نمودن این مفاد در نظر گرفتیم. اولین دستاورد این برنامه جامع در سال 2021 محقق شد و به بهبود اقتصادی منتهی گردید. در سال 2022 نیز به بهسازی اقتصادی ادامه می دهیم. مردم اولویت اصلی هستند. مردم را باید وارد گود مبارزه و به خلاقیت و نوآوری تشویق کرد. نهضت قدرتمندی را تحت عنوان نهضت همبستگی آغاز کردیم. به نحوی که خانواده های ونزوئلایی توانستند در اوج بحران کرونا در سال های 2020 و 2021 کسب و کارهای کوچک ایجاد کنند. اولین مرحله از فرایند بهبودی عملاً حاصل شد و الان هم بسیار خوش بین و امیدوار به آینده هستیم.

مادورو در واکنش به عدم دعوت نشدن کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا به نشست کشورهای آمریکای لاتین در آمریکا گفت: این حکایت چند بُعد دارد. از یکسو باید به اعتراض رهبران شماری از کشورها نسبت به خودداری آمریکا از ارسال دعوتنامه به نیکاراگوئه و کوبا و ونزوئلا اشاره داشت. پاسخی محکم از سوی برخی کشورها را شاهد بودیم. در جریان این نشست شاهد موضع گیری های شجاعانه ای بودیم. اکثر رهبران و مدیران شرکت کننده در این نشست فرمایشی بابت موضع گیری علیه کشورهای مستقل و پیشینه دار و با اصالت مانند نیکاراگوئه و ونزوئلا ابراز تأسف کردند. نطق پرزیدنت فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین، و رئیس سِلاک (جامعه ی کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب) بسیار واضح و شفاف و متهورانه بود. انان اذعان داشتند که به نمایندگی از جانب همه ی آمریکای لاتین و کارائیب سخن می گویند. بعد هم به پرزیدنت بایدن اعلام داشتند که ماه آینده نشستی را تحت همین عنوان برگزار خواهند کرد و از ما هم برای شرکت در آن دعوت بعمل می آورند.

وی ادامه داد: نطق نخست وزیر بولیوی هم جای تأمل داشت. مخصوصاً اینکه ایشان ریاست نشست را نیز به عهده داشتند. هر 14 کشور عضو نشست در سخنانشان از این واقعه ابراز تأسف کردند. معهذا، سخنان رییس نشست بسیار مهورانه بود. وی به خلق انسانی کوبا اشاره داشت. در مقطعی از زمان که این کشور به همه کشورهای آمریکای لاتین کمک رسانی می کرد و تنها کشوری بود که انقلاب بولیواری ونزوئلا را به رسمیت شناخت. بعد دیگر این نشست آن بود که اصلاً دستورجلسه نداشت. دقیقاً برخلاف همه نشست های بین المللی که دستورجلسه دارند با موضوعات مشخص. موضوعاتی که شرکت کنندگان در خصوص آنها تبادل نظر و تصمیم گیری می کنند. اما، این نشست بسیار عجیب غریب بود. نه اولویتی در کار بود و نه دستورجلسه ای. در گذشته، این نشست به اصطلاح کشورهای آمریکای لاتین طور دیگری اداره می شد. الان شرایط فرق کرده. بنابراین، هدف آمریکا فقط حذف برخی کشورها بود.

رئیس جمهور ونزوئلا افزود: در نشست کشورهای آمریکای لاتین در لس آنجلس، سایه سیمون بولیوار، پدر کشورهای آمریکای لاتین، کاملاً سنگینی می کرد. شماری از رهبران کشورهای مختلف در سخنان خود از ایشان نام بردند. پس، در بُعد اول، نشست لس آنجلس، نشست مردم بود. بیش از 3000 نفر به نمایندگی از سازمان های اجتماعی از اقصی نقاط آمریکا در آن شرکت داشتند. هر یک از نقاط مختلف قاره آمریکای جنوبی آمده بودند تا راجع به تغییر، حقوق اجتماعی مردم و دموکراسی در کشورهای قاره سخنرانی کنند و موضوعات جالبی را مطرح کردند.

وی عنوان کرد: در عین حال، ما در ونزوئلا و برادرانمان در نیکاراگوئه و کوبا قویاً از موضع گیری جسورانه رهبران واقعی کشورهای عضو نشست به وجد آمدیم. ما همیشه بر اهمیت تحکیم روابط با سازمان هایی چون سِلاک و آلبا اهتمام ورزیدیم. اکنون نیز در غرب آسیا مشغول ملاقات با کشورهایی چون ترکیه و الجزایر و ایران هستیم. ما نشان دادیم که ونزوئلا تا رفع تحریم ها دست روی دست نخواهد گذاشت و برای خود برنامه هایی دارد و در برابر تحریم های واشنگتن ایستادگی می کند.  ما برای پیشرفت کشور راهبرد مشخصی داریم.

مادورو ادامه داد: در این دوران تحول، پیشرفت فقط از طریق یکپارچه سازی ظرفیت های تکنولوژیکی و تولیدی همه کشورهای جهان امکانپذیر است. بنابراین باید وارد گود این جهان در حال ظهور شویم. در جهان قرن بیست و یکم، منطقه اورآسیا، آسیا و اقیانوسیه در بحث فناوری بسیار پویا هستند. دیگر بحث اروپا و آمریکا مطحجر نیست و بحث مناطقی است که در حال بازدید از آن هستیم. ما با این منطقه همکاری داریم چون فرمانده چاوز همواره بر اهمیت داشتن همکاری در زمینه های بشردوستانه، دیپلماتیک و حاکمیتی تاکید داشتند تا پاسخی مشترک برای حل مشکلاتمان بیابیم و به پیشرفت مورد نظرمان برسیم. پس کشور ما تنها نیست.

هیسپان: بیایم به موضوعات دیگر بپردازیم. در روزهای اخیر در جراید خبرهایی راجع به احتمال رفع تحریم ها از سوی آمریکا منتشر شد. اینکه به چِورون و شماری از کمپانی ها مثل رِدسُل اجازه دادند همکاری خود با ونزوئلا را از سر گیرد. نظر شما راجع به این خبرها چیست؟ آیا در پیام هایی که ارسال می کنند صادق هستند؟

مادورو در خصوص انتشار اخباری مبنی بر رفع برخی تحریم ها از سوی آمریکا گفت: باید دید چقدر جدی هستند. باید منتظر ماند. اینها گام های ابتدایی هستند و خیلی هم آهسته اتخاذ می شوند. باید منتظر ماند. فعلا با اطمینان می گویم که ما مردم ونزوئلا به سرنوشت کشورمان و رشد و بهبودی و رفاه عمومی در ونزوئلا امیدواریم. پیشرفت کشور ما به همت، تلاشمان، استعداد و ظرفیت کاریمان بستگی دارد. به ظرفیت تبدیل شدن به یک کشور قدرتمند.

وی ادامه داد: اکنون به یمن شرایط جهانی و دیپلماسی جاری، تماس هایی با دولت ایالات متحده آمریکا برقرار و گام هایی نیز برقرار شده است. لیکن، آینده و سرنوشت ما با تصمیمات آنها رقم نخواهد خورد؛ نه حالا و نه هیچ زمان دیگر و این امر، به تلاش خودمان بستگی دارد.

مادورو با اشاره به اینکه ونزوئلا صاحب بزرگترین ذخیره نفت در جهان است، افزود: در بحث گاز نیز مقام چهارم را داریم. این یعنی قدرت در عرصه  انرژی. ایران هم در عرصه نفت و گاز و پتروشیمی یک قدرت در جهان محسوب می شود. ما در زمینه پتروشیمی با یکدیگر همکاری داریم ولی کافی نیست. دولت آمریکا تحریم های ظالمانه ای را علیه کشور ما وضع کرد. از تصمیم آلوین و چِورون از آمریکا، اِپسول از اسپانیا و اِنی از ایتالیا برای بازگشت به ونزوئلا جهت استخراج نفت و گاز و فروش آن در بازار استقبال می کنیم. زمانیکه قصد ترک کشور را داشتند به چِورون و اِنی گفتیم که روزی باز می گردید و ما هم ماندگاریم تا بهتون خوش آمد گوییم. این اتفاق افتاد و الان هم گام های نخست را طی می کند. این به منزله شکست تحریم های وضع شده علیه ونزوئلا است.

هیسپان: کاراکاس و تهران در حوزه هایی همکاری های گسترده دارند که در این بین می توان به ساخت دارو تولید مواد غذایی اشاره نمود. و نیز عرصه های مختلف دیگر. این همکاری ها چه تأثیری بر زندگی مردم ایران و ونزوئلا داشته؟

مادورو در خصوص همکاری های میان ونزوئلا و ایران در زمینه ساخت دارو و تولید مواد غذایی گفت: در پرواز 5 ساعته از الجزایر و پس از ورود به حریم هوایی ایران، اول از همه کوهها پدیدار می شود و سپس کویر. کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران علی رغم  مساحت کویری زیاد، تامین کننده ی 100% نیاز غذایی کشور است و این واقعاً جای تبریک دارد. کشوری که 40 سال در تحریم به سر می برد و نه فقط تولید می کند، بلکه صادرات مواد غذایی هم دارد که این فوق العاده است.

وی افزود: ونزوئلا کشوری است کاملاً حاصلخیز. ما کویر نداریم. تقریباً کل اراضی این کشور برای تولید مواد غذایی مساعد است. شرایط جوی طوری است که هر محصولی را مایل باشید می توانید اینجا کشت کنید. هر بذری در ونزوئلا بپاشید، ظرف یک هفته تبدیل به نهال می شود. باید همکاری را تقویت کنیم و باید به روند تولید ادامه داد. ونزوئلا به تمام سرمایه گذاران ایرانی خوشامد می گوید. سرمایه گذاری های گذشته بسیار موفقیت آمیز بوده و هایپر مارکت ایرانیان در کاراکاس یکی از پرطرفدارترین است. آنجا محصولات ایرانی دوشادوش محصولات ونزوئلایی با موفقیت عرضه می شود. لذا، از شرکت ها و سرمایه گذاران ایرانی دعوت می کنم برای سرمایه گذاری به ونزوئلا سفر کنند. الان با برقراری پرواز مستقیم، شرایط به مراتب آسانتر شده است

رئیس جمهور ونزوئلا گفت: چند گروه مختلف در جریان این سفر با هم همفکری خواهند داشت و فردا هم با رئیس جمهور رییسی و وزرایشان دیدار داریم. هیئت بلندپایه ای را برای این سفر تدارک دیدم تا بر همکاری های میان دو کشور در عرصه های جدید بیفزاییم. مشغول تهیه نقشه ای جامع هستیم که نیاز به برنامه دارد و فردا راجع به آن تصمیم می گیریم؛ راهبرد های بیست سال آینده در این نقشه ترسیم می شود؛ رابطه بیست سال آینده ایران و ونزوئلا که می توان آن را آغاز مرحله ای تازه از روابط دو کشور ایران و ونزوئلا برشمرد. روابطی فراتر از رابطه ی سیاسی و دربرگیرنده ی مبادلات تکنولوژیکی، توریستی.

هیسپان: در مقام جمعبندی، اشاره‌ای داشته باشیم به رسانه. شما مدافع آزادی بیان و آزادی اطلاعات هستید. متأسفانه، شبکه های هیسپان تی وی، پرس تی وی و العالم که زیرمجموعه های رادیو تلویزیون ایران می باشند و شبکه های تله سور یا آر.تی روسیه از جانب امپریالیزم و رسانه هایش سانسور شده‌اند. در رسانه های اجتماعی توییتر و اینستاگرام و فیس بوک صفحات و پروفایل های ما را مسدود کردند، آنهم به بهانه های واهی. پیامتان چیست؟

مادورو درباره مقوله آزادی بیان و تحریم ها و محدودیت های اعمال شده علیه شبکه های پرس تی وی‏، هیسپان تی وی در ماهواره ها و شبکه های اجتماعی گفت: امپریالیسم که با حرف زدن ما مخالف است نمی تواند بیشتر از این به این روال ادامه دهد. در این دوران گذار، فناوری رسانه های اجتماعی یکی از نقش آفرین ترین عناصر است و مرتب در حال رشد و گستریش است. اگر کانال شما را یکسویه مسدود کنند، کانال تازه ای از سوی مردم گشوده می شود. نبردی همه جانبه میان رسانه ی جمعی و شبکه اجتماعی حکمفرماست. ما باید پیوندمان را با مردم مستحکم تر کنیم. من فالووِر هیسپان تی وی هستم و میدانم در این سال های اخیر مرتب شما را بلاک می کنند. اما، امروز شما از هر زمان دیگر قوی تر هستید. شما از سلاح تحریم و افترا قوی تر هستید. کشورهای غربی شبکه آر.تی را تحریم کردند ولی مردم هنوز آن را تماشا می کنند.

وی ادامه داد: بنابراین، در صحنه رسانه و شبکه های اجتماعی ما برنده خواهیم بود. باید در عرصه رسانه و شبکه های اجتماعی و سایر عرصه ها پیروز میدان باشیم. باید از اینکه تاریخ ساز شدیم به خودمان ببالیم. تولد عصری نو همراه با رسانه ای نو؛ ظهور این تعداد شبکه تلویزیونی طی 15 سال گذشته به همین خاطر بود. تله سور، هیسپان تی وی، المیادین و آر.تی. اینها ثمره ی یک دهه تجربه است. به گمان من، پیروز میدان ماییم.

رئیس جمهور ونزوئلا با انتقاد از رویکرد دوگانه رسانه های اجتماعی در قبال موضوعات مختلف گفت: جالب اینجاست که در فیس بوک، تصویر آدم کشی را خیلی عیان نمایش می دهند ولی صفحه هیسپان تی وی را مسدود می کنند. بخاطر اینکه ما تصاویر قهرمان ایرانی جنگ علیه ترور را که به دستور پرزیدنت ترامپ به شهادت رسید منتشر می کنیم. و در کلام آخر، پیامی دارم خطاب به بینندگانمان در پرس تی وی، تله سور، هیسپان تی وی، العالم و آر.تی. مایلم از همه مخاطبین این کانال ها بویژه ایرانیان قدردانی کنم. ایرانیانی که ما می شناسیم مردم بسیار خوبی هستند و ما امیدواریم و ایمان داریم که آینده روشن تری در انتظارمان است.

تگ ها :

رئیس جمهور ونزوئلا تهران مبارزه استعمار امپریالیسم هدف مشترک ایران

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

شست‌وشو و تمیز کردن گنبد حضرت عباس (ع)

شست‌وشو و تمیز کردن گنبد حضرت عباس (ع)