کابینه ائتلافی نفتالی بنت و یائیر لاپید نیز همانند کابینه ائتلافی نتانیاهو و گانتس قربانی تکرار اشتباهات سیاستهای راستگرایانه نتایناهو نسبت به فلسطینیان و دستکم گرفتن قدرت مقاومت در سرزمینهای اشغالی شد.
الوقت - استعفای یدا ریناوی زعبی، نماینده چپگرای پارلمان رژیم صهیونیستی از حزب «میرتس» از دولت ائتلافی نفتالی بنت و یائیر لاپید که در ژوئن سال گذشته تشکیل شده بود، کابینه این رژیم را در آستانه سقوط قرار داده است. این استعفا در شرایطی است که پیشتر پس از جدایی «عیدیت سلیمان» از حزب «یمینا» در کنست، تعداد نمایندگان ائتلاف دولت مستقر به 60 کرسی کاهش یافته بود و اکنون پس از استعفای زعبی، عملا ائتلاف دولت تغییر با 59 کرسی از مجموع 120 کرسی به اقلیت پارلمانی تبدیل خواهد شد.
این رخداد در شرایطی است طی سالهای 2020 و 2021 چهار دور انتخابات برگزار شده بود که آخرین آنها در مارس 2021 بود. در طول این چهار انتخابات عدم اجماع جریانهای سیاسی برای ائتلاف با یکدیگر به عاملی برای شکست در تشکیل حکومت و برگزاری انتخابات زودهنگام منجر شده بود. با این اوصاف، در نتیجه ائتلاف لاپید و بنت در ژوئن 2021 دولت جدید تشکیل شد اما کابینه این رژیم به نظر میرسد در آستانه ورود به یک سالگی عمر خود، سقوط خواهد کرد. مجموع این شرایط وضعیت سیاسی در رژیم صهیونیستی را با بحرانی بزرگ مواجه کرده و گزارشها از این امر حکایت دارند که در 25 می 2022 (4 خرداد 1401) کنست آینده انحلال خود را به رای خواهد گذاشت.
شکست ائتلاف دولت «تغییر» و ورود مجدد به عصر بحران
در تحلیل دلیل سقوط کابینه بنت، توجه به این مساله ضروری است که شکست اتحاد میان لاپید و بنت برای اکثر ناظران سیاسی قابل پیشبینی بود. اساسا دولت جدید بدون هیچگونه وحدت نظر سیاسی و ایدئولوژیکی شکل گرفته بود و تنها حلقه گره زننده جریانهای حاضر در این ائتلاف، ضدیت با تداوم ریاست بنیامین نتانیاهو، بر مسند نخستوزیری بود.
ترکیب «دولت تغییر» متشکل از احزاب «آیندهای هست» به ریاست نفتالی بنت، «آیندهای وجود دارد» به ریاست لاپید، «آبی-سفید» به ریاست بنی گانتس، «رژیم صهیونیستی خانه ما» به ریاست آویگدور لیبرمن، «کار» به ریاست میراف میخائیلی، «میرتس» به ریاست نیتسان هوروویتس و «فهرست یکپارچه عربی» به ریاست منصور عباس بود. ائتلاف این احزاب، بیش از آنکه مبنایی مستحکم و واقعی داشته باشد، بیشتر به نظر میرسد بر مبنای ضرورت برکناری نتانیاهو از ساحت قدرت طرحریزی شده بود. در واقع، ائتلاف مذکور نه بر مبنای ایدئولوژی مشترک و توافق در مورد سیاستها، بلکه صرفا بر مبنای خصومت و ضرورت اتحاد برای حذف نتایناهو از قدرت شکل گرفته بود.
حتی پیش از استعفای سلیمان و زعبی برای همهگان آشکار بود که ائتلاف حاکم در سرزمینهای اشغالی، دارای اکثریتی شکننده و فاقد اطمینان برای تمام کردن دوران زمامداری 4 ساله در قدرت است. علاوه بر استعفای این دو عضو کنست، در آینده نزدیک امکان استعفاهای بیشتر نیز وجود دارد. لذا اکنون میتوان اظهار داشت که کابینه دولت رژیم صهیونیستی با بحرانی تمامعیار مواجه شده که میتوان عنوان «گرداب سیاسی» را بر آن اطلاق کرد. اکنون ائتلاف دولت تغییر نمیتواند حکومت را ادامه دهد و در سوی مقابل آن نیز حزب لیکود و متحداناش به رهبری نتانیاهو فاقد توانایی تشکیل دولت هستند. چنین وضعیتی مجددا موجب شده که بحران سیاسی بر رژیم ضهیونیستی فراگیر شود و عملا همانند سالهای بعد از 2020 بخشی بزرگ از انرژی سیاستمداران این کشور در جریان منازعه سیاسی در داخل صرف شود.
چگونه احزاب کوچک زمینهساز دومینوی بحران شکست دولت هستند؟
یکی از مهمترین عوامل سقوطهای پی درپی کابینه در رژیم صهیونیستی، در پیوند با نقش احزاب کوچک در ورود به ائتلافها و نظام چند حزبی افسارگسیخته در این رژیم است. قانون اساسی رژیم صهیونیستی، اجازه راهیابی احزاب کوچک به پارلمان را میدهد. همین امر به شکاف گسترده داخلی در عرصه اجتماعی و سیاسی بازمیگردد که به واسطه آن امکان شکلگیری یک دولت منسجم از ائتلاف راستگرایان و یا ائتلاف طیف میانه و چپ را نمیدهد. این شکاف گسترده خود را در موضوعات مختلف سیاست داخلی از جمله آموزش، بهداشت، اقتصاد و فرهنگ نشان میدهد. وجود چنین شرایطی را میتوان به وضوح در کابینه ائتلافی نتایناهو و گانتس (از حزب میانه آبی و سفید) مشاهده کرد که با وجود ضرورت تشکیل کابینه در دوران اضطراری شیوع کرونا به وقوع پیوست اما عمر چندانی نداشت و پس از چند ماه سایه اختلافات بر سر موضوعات داخلی موجب سرنگونی آن شد.
کابینههای ائتلافی جدید نیز از این امر مستثنی نبود. آنچه موفقیت تشکیل کابینه ائتلافی لاپید رئیس حزب ییش عتید (از طیف میانه) و نفتالی بنت رئیس حزب خانه یهودی (از طیف راست افراطی) را منجر شد در واقع اراده گسترده اپوزوسیون نتانیناهو برای کنار زدن او از عرصه قدرت به هر طریق ممکن بود. اما این بدین معنا نبود که ائتلاف اخیر بر مبنای تفاهمی در مورد برنامهها و سیاستهای داخلی پایه ریزی شده باشد. در نهایت امر نیز شاهد بودیم با خارج شدن چند عضو از ائتلافهای کوچک، کابینه رد آستانه سقوط قرار گرفته است.
رگ حیات کابینههای رژیم زیر گیوتین مقاومت فلسطین
افزون بر مشکلات ساختاری نظام انتخاباتی در رژیم صهیونیستی، اقدامات وحشیانه صهیونیستیها در یورش به نمازگزاران در مسجد الاقصی، عاملی مهم در سقوط کابینه این رژیم بوده است. اهمیت این مساله به اندازهای است که زعبی، نماینده مستعفی کنست مهمترین دلیل خود برای کنارهگیری از حامیان دولت ائتلافی در را «مواضع تند و اقدامات رادیکال روسای ائتلاف علیه جامعه عرب رژیم صهیونیستی و برخورد خشن نیروهای پلیس با نمازگزاران فلسطینی طی ماه رمضان در مسجد الاقصی» عنوان کرده است.
در بُعدی دیگر اگر زعبی نیز استعفا نمیکرد به طور حتم در آینده نزدیک فهرست مشترک عربی عامل سقوط کابینه میشد. در واقع، در پی تداوم تجاوز نظامیان رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان افراطی به مسجدالاقصی و درگیری با فلسطینیها در صحنهای مختلف آن، ۱۸ آوریل گذشته نیز، حزب «فهرست متحد عربی» (القائمة العربیة الموحدة)، مشارکت خود را در کابینه این رژیم به تعلیق درآورده بود و این امکان وجود داشت که این فهرست نیز در چند هفته آتی از حضور در کابینه دولت تغییر استعفا دهند.
در مجموع به نظر میرسد کابینه ائتلافی نفتالی بنت و یائیر لاپید نیز همانند کابینه ائتلافی نتانیاهو و گانتس قربانی تکرار اشتباهات سیاستهای راستگرایانه نتایناهو نسبت به فلسطینیان و دستکم گرفتن قدرت مقاومت در سرزمینهای اشغالی شد. در دوران نتانیاهو، شکست رژیم صهیوینستی از نیروهای مقاومت در جریان یک جنگ 11 روزه در سرزمینهای اشغالی (نواره غزه و کرانه باختری) نتانیاهو را به تاریخ انقضای زمامداری نزدیک کرد. در این دوران، اینکه حماس چگونه در سالهای زمامداری نتانیاهو با وجود تمامی تحریمها و محاصرههای موجود موفق به دستیابی به تکنولوژی جدید در ساخت موشک شده و اینکه ارتش رژیم صهونیستی چگونه توانایی مقابله با حملات نیروهای مقاومت را نداشت، موجب شد که کلیت مجموعه سیاسی صهیونیستها و در راس آنها نتانیاهو بی اعتبار شوند. در شرایط جدید نیز به نظر میرسد اقدامات وحشیانه صهیونیستها در مسجد الاقصی در حمله به نمازگزاران در ماه مبارک رمضان، میخ نهایی را بر تابوت دولت ائتلافی بنت و لاپید خواهد کوبید.
آینده تیره و تار سیاست در تلآویو
مطرح شدن سقوط کابینه رژیم صهیونیستی در شرایطی است که در کابینه دولت تغییر مقرر شده بود، نفتالی بنت تا سپتامبر ۲۰۲۳ نخست وزیر بماند و سپس لاپید تا نوامبر ۲۰۲۵ جایگزین وی میشود. اما اکنون خارج شدن ائتلاف از وضعیت اکثریت و تبدیل شدن به اقلیت 59 عضو در کنست موجب شده که موضوع سناریوهای آینده سیاسی این رژیم در دستور کار قرار بگیرد.
در وضعیت جدید در صورت نهایی شدن کناره گیری ریناوی زعبی، در سطح اول یائیر لاپید دیگر نمیتواند نخستوزیری دورهای را برای دو ساله دوم تجربه کند. در سطح دوم برخی از احزاب همانند حزب چپ گرای "میرتس" دومین قربانی کناره گیری ریناوی زعبی خواهد بود به ویژه که این حزب به مدت بیش از ۲۰ سال در صفوف معارضین بود و در هیچ یک از دولتهای رژیم صهیونیستی در این مدت سهیم نبود.
در سطح سوم مساله این است که ائتلاف اپوزیسیون تحت رهبر بنیامین نتانیاهو که هم اکنون 53 عضو پارلمان را در اختیار دارند، آیا میتوانند اکثریت پارلمانی را تشکیل دهند یا خیر؟ در چند روز اخیر حتی حزب لیکود گزینه تشکیل دولت به ریاست یاریو لوین، یکی از اعضای کنست را مطرح کرده است، این حزب تلاش دارد که با این اقدام، بنیگانتس، رئیس حزب آبی-سفید و جدعون ساعر، رئیس حزب امید جدید را قانع کنند تا به دولتی به ریاست حزب لیکود بپیوندند. اما با توجه به پیشینه موجود در ائتلافها عملا ایجاد چنین ائتلافی نیز تا حدودی نا محتمل به نظر میرسد. بنابراین اکنون برگزاری انتخابات زودهنگام و ورود به دومینوی بحران سیاسی همانند یک سناریوهای همیشگی بیش از هر زمان دیگری محتمل است.