رژیم صهیونیستی به وضوح به این امر پی برده که الجزایر با پیشینهای از آزادیخواهی و مبارزات ضد استعمار، مهمترین مانع این رژیم برای نفوذ فزآینده در قاره آفریقا است. اکنون رژیم صهیونیستی قصد دارد با امضای توافق دفاعی مشترک و نیز گسترش همکاریهای تسلیحاتی با مغرب، فشارها را بر الجزایر افزایش دهد و الجزیره را از تداوم رویکرد ضد صهیونیستی بر حذر دارد.
الوقت – «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک به کشور مغرب سفر خواهد کرد. بنابر گزارشهای منتشر شده در این سفر قراردهای همکاری نظامی چندگانهای در زمینه تولید مهمات و ساخت پهپادهای انتحاری میان رژیم صهیونیستی و مغرب امضا خواهد شد. این سفر در شرایطی صورت میگیرد که بعد از پذیرش رسمی رژیم صهیونیستی به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا در 22 جولای 2021 (31 تیر 1400) نقش این رژیم در تنشآفرینی میان مغرب و الجزایر به عنوان موضوعی جدی مطرح شده است.
هر چند در یک سال گذشته سطحی قابل توجه از تنش میان الجزایر و مغرب وجود داشته اما متعاقب انتقاد و اقدامات الجزایر در مخالفت با پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا، به شکلی بی سابقه تنش میان ربط و الجزیره نیر گسترش پیدا کرد؛ بهگونهای که کشور الجزایر در 27 آگوست 2021 (2 شهریور 1400) اعلام کرد که به دلیل « اتخاذ اقدامات خصمانه» از سوی رباط مناسبات دیپلماتیک خود با مغرب را قطع کرده است و اخیرا نیز "عمار بلانی" معاون وزیر خارجه الجزایر در امور کشورهای مغرب عربی و صحرای غربی بر تداوم قطع مناسبات با وجود انجام تلاشهایی برای میانجیگری تاکید کرده بود.
هر چند دولتمردان ربط، اتهام اقدامات خصمانه این کشور علیه الجزیره را «بی اساس و پوچ» معرفی میکنند اما تمامی شواهد امر حاکی از آن است که در قطع مناسبات این دو کشور همسایه، ردپای رژیم صهیونیستی مشهود است. نماد بارز این امر را میتوان بیانیه وزارت خارجه الجزایر دانست که با تاکید بر یکجانبه بودن سیاستهای مغرب و اظهارات خصمانه «یائیر لاپید» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی ضد الجزایر از خاک این کشور، قطع روابط دیپلماتیک با ربط را اعلام کرده بود. در حقیقت، اکنون برای همگان این امر مسجل شده که رژیم صهیونیستی یکی از پایههای اصلی و شاید مهمترین عامل قطع مناسبات و بحران در روابط مغرب و الجزایر بوده است.
با این اوصاف، اکنون میتوان سفر بنی گانتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به ربط را همچون دمیدن بر آتش بحران میان مغرب و الجزایر در نظر گرفت که در این میان تلآویو با پیش کشیدن بحث حمایت نظامی و همکاریهای تسلیحاتی قصد دارد خود را در جبهه مغربیها معرفی کند. در مجموع، نقش رژیم صهیونیستی در شعلهور کردن آتش بحران میان الجزایر و مراکش به عنوان مسالهای مهم برای ناظران سیاسی مطرح شده است. به عبارت دقیقتر اینکه این رژیم از برافروختن شعلههای بحران میان الجزایر و مراکش چه اهدافی را دنبال میکند، پرسش مهمی است که در نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به آن هستیم.
مغرب؛ نشیمنگاهی برای نفوذ در افریق
قبل از پرداختن به اهداف رژیم صهیونیستی در همکاری نظامی با مغرب و حمایت از این کشور در عرصه بحران با الجزایر در ابتدا ضروری است که ابعاد همکاری تلآویو با ربط در وضعیت پس از دسامبر 2020 که رسما مغربیهای به پروژه عادیسازی مناسبات با صهیوینیستها پیوستند پرداخته شد. واقعیت امر این است که مناسبات رژیم صهیونیستی با مغرب را میبایست در درون یک فرآینده کلیتر و در قالب اهداف ویژه نظامی این رژیم در آفریقا مورد خوانش قرار داد.
حصر ژئوپلیتیک و نبود مشروعیت بینالمللی، دو مساله اصلی هستند که طی دهههای گذشته رژیم صهیونیستی در صحنه جهانی همواره با آن مواجه بوده است. این رژیم برای ایجاد فضای تنفس و نیز کسب مشروعیت حداقلی در عرصه بینالمللی، تلاش کرده از تمامی روزنههای موجود و محتمل برای اعمال نفوذ بهره بگیرد. در این میان قاره آفریقا یکی از کانونهای تمرکز تلآویو طی دهههای گذشته بوده تا از این طریق بتواند سطحی از منافع اقتصادی و سیاسی و نظامی و اطلاعاتی را کسب کند. صهیونیستها در چند دهه گذشته از تمامی ابزارهای خود برای نفوذ در این قاره بهره گرفتهاند.
حتی شواهد امر حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی دیپلماسی نظامی – امنیتی را در ارتباط با قاره آفریق در دستور کار قرار داده است. حتی شواهد حاکی زا آن است ارتش این رژیم از جمله نظامیان تانزانیا، روآندا، اتیوپی، کنیا، آنگولا، آفریقای جنوبی، ساحل عاج، مالاوی، زامبیا، توگو، نیجریه و کامرون را تحت آموزش نظامی قرار داده است. در روندی جدیتر آنها در اواخر سال گذشته میلادی (2020) عادیسازی مناسبات خود با کشورهای مغرب و سودان را جشن گرفتند و در اواخر ماه جولای نیز پذیرش به عنوان عضو ناظر اتحادیه آفریقا را همچون موفقیتی بزرگ برای خود ارزیابی کردند.
در چنین شرایطی در آفریقا یافتن کشوری که خواهان همکاری نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی با این رژیم باشد، همچون فرصتی بینظیر است که تلآویو قصد دارد از آن به عنوان نشمینگاهی برای نفوذ فرآینده در این قاره و تحقق اهداف دیپاماسی نظامی خود بهره بگیرد. در همین راستا، شاهد هستیم که صهیونیستها در شرایط کنونی تلاش دارند که با گسترش همکاریهای نظامی و امنیتی با مغرب، این راهبرد خود را عملی کنند. به گونهای که شاهد هستیم شرکت هوافضا صنایع هوایی در حال توسعه پروژه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین برای تقویت نیروی هوایی مغرب است. حتی در یک سال گذشته شاهد خرید چند فروند پهپاد شناسایی اسرائیلی از سوی مقامات سیاسی ربط بودهایم. در مجموع با نظر به این اوصاف میتوان اظهار داشت که دمیدن رژیم صهیونیستی بر افزایش بحران میان مغرب و الجزایر بیش از هر موضوعی دیگر در ارتباط با تلاش این رژیم برای پیشبرد استراتژی کلان نظامی – امنیتی خود در آفریقا و مشروعیت آفرینی برای خود است.
تلاش برای اعمال فشار بر الجزایر
اولین و شاید مهمترین دلیل رژیم صهیونیستی برای دمیدن بر بحران میان رژیم مغرب و الجزایر در ارتباط با مواضعی است که حاکمان الجزیره اخیرا در ارتباط با پذیرش این رژیم به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا اتخاذ کردند. در حقیقت، الجزایر اولیت کشور آفریقایی بود که عضویت رژیم صهیونیستی را رد و جبههای علیه این تصمیم را ایجاد کرد که البته 14 کشور نیز به آن پیوستند. علاوه بر این، در اواخر ماه سپتامبر الجزایر در اقدامی کم سابقه، حریم هوایی خود را به روی مغرب بست. این رخداد بعد از آن اتفاق افتاد که برخی گزارشها منتشر شدند که بر اساس آن مغرب به رژیم صهیونیست اجازه داده بود فعالیتهای نظامی علیه الجزایر و منطقه انجام دهند که این امر به طور حتم با سفرهای هوایی میان دو طرف صورت میگرفت.
در مجموع میتوان اظهار داشت که رژیم صهیونیستی به وضوح به این امر پی برده که الجزایر با پیشینهای از آزادیخواهی و مبارزات ضد استعمار، مهمترین مانع این رژیم برای نفوذ فزآینده در قاره آفریقا است. این مساله نیز حتی در جریان سفر بیسابقه وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به مغرب نیز مورد اشاره قرار گرفته بود که طی آن یائیر لاپید، با صراحت از نزدیکی الجزایر به ایران ابراز نگرانی کرده بود. با این اوصاف، اکنون رژیم صهیونیستی قصد دارد با امضای توافق دفاعی مشترک و نیز گسترش همکاریهای تسلیحاتی با مغرب، فشارها را بر الجزایر افزایش دهد و الجزیره را از تداوم رویکرد ضد صهیونیستی بر حذر دارد.