الوقت- در پی قیام اخیر مردم فلسطین در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی، رژیم صهیونیستی بار دیگر با چالش های امنیتی و سیاسی در سرزمینهای اشغالی روبرو شده، و از ناحیه بینالمللی نیز تحتفشار قرار گرفته است. شکلگیری انتفاضه سراسری فلسطینیان که مانند دو انتفاضه قبل دارای زمینههایی داخلی و خارجی متعددی است که عبارتاند از:
1. حمایت همگانی و فراگیر: شکلگیری و تداوم هر پدیده همچون انتفاضه سراسری، وابسته به میزان حمایت عمومی در عرصههای مختلف آن است و این اصلی است که نسبت به هر آرمان سیاسی جاری و ساری است. اکنون با توجه به حمایت عمومی فلسطینیان از انتفاضه، زمینه مناسبی در این راستا شکلگرفته است.
2. مشارکت فعالانه: در عرصه سیاسی برای شکلگیری تحولی همچون انتفاضه سراسری باید روندی از تبدیل حمایت عمومی به مشارکت فعالانه مردم و گروههای فلسطینی شکل بگیرد . اساس و شالوده مشارکت عمومی، مشارکت عامه مردم در مسائل مربوط به خود است که در قالب دو نوع مشارکت خودانگيخته یا خودجوش و مشارکت برانگيخته یا بسیج شده شکل می گیرد که انتفاضه نیازمند هر دو نوع مشارکت است، مشارکت خودانگیخته مربوط به فرهنگ عمومی است و مشارکت برانگیخته نیازمند فعالیت گسترده رسانهای و تبلیغاتی جریانات و گروههای فلسطینی و کشورهای اسلامی است . اکنون نیز در صحنه فلسطین شاهد مشارکت فزاینده عمومی هستیم که اقشار مختلف جامعه از جمله زن و مرد، نوجوان و سالخورده، روحانیون، تجار و کارمندان در عرصه مقاومت ضد صهیونیستی در حال فعال شدن هستند.
3. افزایش افراطیگرایی در میان صهیونیستها: در چند سال اخیر به دلایل مختلفی همچون ناامنی مستمر، تداوم بحران اقتصادی و فعالیت زیاد گروههای افراطی، افکار تندروانه و افراطی صهیونیستی در میان صهیونیستها و شهرکنشینها روند افزایشی داشته است بهخصوص در مناطقی که همجوار فلسطینیان واقعشده است . بهطوریکه در چند سال اخیر شاهد اقبال صهیونیستها به احزاب راستگرا و افراطی همچون لیکود هستیم و همین امر زمینهساز بروز برخوردهای بیشتر میان دو جامعه مسلمان و صهیونیستها شده است.
4. افزایش خشونت بیسابقه توسط صهیونیستها: یکی دیگر از زمینههای شکلگیری انتفاضه، افزایش خشونت بیسابقه صهیونیست ها در برخورد با فلسطینیان است. اگرچه صهیونیستها همواره در برخورد با فلسطینیان از خشونت استفاده میکنند ولی در مواقعی این خشونتها افزایش چشمگیری پیدا میکند بهطوریکه هرروز در رسانهها شاهد انعکاس این خشونتها در قالب شلیک مستقیم به معترضان غیرمسلح و حمله بیرحمانه به خانههای مردم و آتش زدن آنها هستیم.
با همه این احوال، در راه شکلگیری و تداوم انتفاضه سراسری، موانع جدی وجود دارد که هر لحظه میتواند جلوی روند افزایشی انتفاضه را گرفته و یا آن را کند نماید. این موانع عبارتاند از :
1. اختلافات درونی فلسطینیان: یکی از مواردی که همواره مانع جدی در راه شکلگیری انتفاضه بوده، اختلافات میان رهبران و گروههای فلسطینی است؛ بهویژه جریانی در درون فلسطینیان وجود دارد که به دلیل داشتن روابط گسترده با غرب و صهیونیستها در ابتدا برای اخذ امتیازاتی سعی در همراهی با قیام مردمی میکند ولی بعد از تأمین منافع، به اختلافافکنی میان گروهها میپردازد و مردم نیز با مشاهده اختلافات رهبران و گروههای سیاسی در تداوم راه خود متزلزل میشوند.
2. عدم وجود راهبرد واحد و مشخص: هر تحول سیاسی همچون انتفاضه، برای تداوم حرکت خود و نتیجهبخشی آن، نیاز به یک راهبرد واحد و مشخص دارد . اگرچه برخی از گروهها مانند حماس و جهاد اسلامی راهبرد خود را همچون گذشته بر اساس افزایش موج مقاومت و مشارکت فزاینده در روند انتفاضه قرار دادهاند و رسانههای جریان مقاومت نیز تلاش زیادی در این روند دارند، ولی شاهد یک راهبرد ویژه و مشخص از طرف تمام گروهها نیستیم که این امر نیازمند هماهنگی و همکاری بیشتر گروههای مقاومت دارد .
3. فتنهگری صهیونیستها: یکی دیگر از موانعی که انتفاضه سراسری مردم فلسطین را تهدید میکند، فتنهگری صهیونیستها بهوسیله دستگاه امنیتی و جاسوسی خود است. دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، در قالب شاباک و موساد، دارای سابقهی طولانیِ دستگاه جاسوسی و ضد جاسوسی و همچنین نیروهای متخصص امنیتی است . این دستگاهها با بهرهگیری از شبکه جاسوسی و رسانهای گسترده، حوزه فعالیت خود را در میان برخی از مقامها و گروههای فلسطینی پراکنده کرده است که در صورت سادهانگاری، میتواند مانعی در راه انتفاضه ایجاد نماید که در این زمینه فلسطینیان باید با هوشیاری زیادی تحولات را دنبال کنند .
4. عدم حمایت فراگیر جهان اسلام: عموماً تحولات بزرگی همچون انتفاضه میبایست توسط دولتهای خارجی حمایت شود. از جمله میتوان به حمایت در عرصه سیاسی و همچنین مجامع بینالمللی و منطقهای و تأمین مالی، سلاح و کالاهای ضروری و استراتژیک گروههای فعال در این عرصه اشاره کرد . انتفاضه اگرچه مورد حمایت برخی دولتهای مستقل همچون جمهوری اسلامی ایران و سوریه است، ولی نیازمند حمایت گستردهتر کشورهای اسلامی بهویژه کشورهای عربی همچون عربستان سعود، مصر و اردن میباشد درحالیکه شاهدیم که این کشورها بهشدت در این چند سال اخیر نسبت به قضیه فلسطین منفعلانه برخورد مینمایند .
5. عدم تمرکز بر آرمان فلسطین: در چند سال اخیر بعد از رشد گروههای تکفیری مسلح در کشورهای منطقه، بسیاری از ظرفیتهای فلسطینیان همچون نیروهای انسانی و توان عملیاتی، بهجای حرکت در قضیه فلسطین، صرف ضربه زدن به کشورهای اسلامی و عربی شده است.
بهطوریکه شاهد آن هستیم که گروههای تکفیری مسلح و برخی از کشورهای منطقه با جذب فلسطینیان، ایشان را درگیر جنگ در سوریه و عراق کردهاند حال آنکه فلسطینیان باید بجای درگیری داخلی توجه خود را به فلسطین معطوف کنند تا این سرزمین اسلامی هر چه زودتر آزاد شود.