به گزراش الوقت، نهمین نشست وزیران خارجه کشورهای عضو "قلب آسیا- روند استانبول" در دوشنبه پایتخت تاجیکستان برگزار شد.
این نشست تحت عنوان "تقویت اجماع برای صلح و رشد" و با سخنرانی امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان و محمداشرف غنی رئیس جمهور افغانستان آغاز به کار کرد.
چالشهای امنیتی و تهدیدهای تروریستی که منطقه با آن روبه رو هستند و همچنین نیاز به توسعه راههای ارتباطی افغانستان با آسیای میانه مهمترین محور گفت و گوهای اعضای اصلی و حامی این روند به شمار می رود.
شکل گیری «قلب آسیا-روند استانبول»
سازمان منطقهای «قلب آسیا – روند استانبول» در سال 2011 به ابتکار و پیشنهاد افغانستان و با حمایت ترکیه تشکیل شد. نخستین کنفرانس با شرکت وزرای امور خارجه 14 کشور شامل؛ ایران، ترکیه، افغانستان، جمهوری آذربایجان، چین، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی، تاجیکستان، ترکمنستان و امارات متحده عربی در استانبول برگزار شد.
استرالیا، کانادا، دانمارک، مصر، فرانسه، فنلاند، آلمان، عراق، ایتالیا، ژاپن، نروژ، هلند، اسپانیا، سوئد، انگلیس و آمریکا هم کشورهای حامی این روند هستند. چندین سازمان منطقهای و بینالمللی نیز از آن پشتیبانی کردهاند.
در حال حاضر چهارده کشور منطقه از جمله ایران، پاکستان، هند، عربستان و چین عضو اصلی این نشست و ۱۷ کشور و ۱۴ سازمان منطقهای و فرامنطقهای هم اعضای ناظر آن به شمار می روند.
دورهای قبلی نشست "قلب آسیا" در سالهای گذشته در قزاقستان، چین، پاکستان، هند و آذربایجان برگزار شده بود و ا از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ به ترتیب شهرهای استانبول، کابل، الماتی، پکن، اسلام آباد، امریتسار، باکو و استانبول و در حال حاضر دوشنبه میزبان این نشست یوده است.
چالشهای امنیتی و تهدیدهای تروریستی که افغانستان و منطقه با آن روبه رو هستند و همچنین نیاز به توسعه راههای ارتباطی افغانستان با آسیای میانه و جنوب آسیا مهمترین محور گفت و گوهای اعضای اصلی و حامی این روند به شمار می رود .
اعتماد سازی، مبارزه با تروریسم، تجارت و زیرساخت ها، همکاری اقتصادی منطقه ایی، همکاری در حوزه آموزش و تحصیلات نیز از اهداف شکل گیری این روند می باشد.
موضوع سرمایه گذاری و چگونگی تامین امنیت برای حفظ و توسعه سرمایه های به کار رفته در افغانستان همواره از دغدغه های مهم سرمایه گذاران و تجار سایر کشورها بوده که به همین علت در روند قلب آسیا سیاستمداران و کارشناسان اقتصادی تلاش می کنند تا به یک راهکار اساسی برای رفع این چالش ها دست یابند.
ایران حامی صلح و ثبات در افغانستان
«محمدجواد ظریف»، وزیرامور خارجه ایران یکی از حاضران در نشست قلب آسیا در پایتخت تاجیکستان بود و در این کنفرانس سخنرانی کرد.
ایران همواره حامی صلح و ثبات در افغانستان بوده و برقراری دولت فراگیر در افغانستان را مورد تاکید قرار داده است. در همین ارتباط نیز، وزیرخارجه ایران در این نشست گفت:«ما از روند صلحی حمایت میکنیم که کاملا افغانی باشد، سازمانملل به عنوان شفافترین نظارت کننده این روند باید نگزارد که سیاستهای شماری از کشورها آینده افغانستان را با خطر روبرو بسازد.»
ظریف همچنبن برخروج مسئولانه نیروهای خارجی از افغانستان نیز تاکید کرد. وی با اشاره به فعالیت داعش در افغانستان اظهار داشت: «همه ما باید در خصوص تلاش داعش برای به کار گیری عناصر افراطی مذهبی جهت تغییر منازعات مذهبی و قومی در این کشور (افغانستان) هوشیار باشیم.»
قلب آسیا و افغانستان
تا کنون نشست ها و کنفرانس های متعدد و متنوعی درباره افغانستان و دستیابی این کشور به صلح پایدار برگزار شده، اما این کشور همچنان در پیچ و خم دستیابی به صلح است و جنگ و ناآرامی در افغانستان هنوز پایان نیافته است.
یکی از مهمترین دلایلی که تا کنون نشست ها و کنفرانس های خارجی و بین المللی نتوانسته صلح و ثبات پایدار و بلندمدت را در افغانستان ایجاد کند، به این دلیل است که اینکه تعداد بسیار زیاد و متنوعی از کشورها در این نشست ها و کنفرانس ها شرکت می کنند که در ارتباط با افغانستان دارای اشتراک نظر نیستند. از جمله در جریان نشست قلب آسیا نیز سازمان های عضو و حامی این نشست اگرچه به نحوی در مسائل مرتبط با افغانستان دخیل بوده اند و اگرچه بسیاری از اعضای این نشست می توانند نقش مثبتی را در روند صلح افغانستان ایفا کنند، اما اعضا به دلیل تفاوت های دیدگاه های شان در مورد افغانستان خیلی بعید است که بتوانند به یک دیدگاه مشترک در قبال صلح افغانستان دست یابند. در این ارتباط از جمله می توان به تفاوت دیدگاه ها میان هند و پاکستان از یک طرف و عربستان و ترکیه از طرف دیگر و یا رقابت و تفاوت دیدگاه هند و چین اشاره نمود.
از سوی دیگر نشست قلب آسیا پیشینه و زمینه ای حداقل نه ساله دارد و طی نه سال گذشته نتوانسته چندان دستاوردی برای افغانستان به همراه داشته باشد، از همین رو به نظر می رسد که این نشست در حال حاضر بیش از آن که روند و یا کنفرانسی نتیجه بخش باشد، بیشتر به یک نشست شکلی تبدیل شده که محملی برای برگزاری گفتگوها با محوریت افغانستان است. لذا انتظار نمی رود که این کنفرانس بتواند یک دستاورد متفاوت و تعیین کننده و یا قابل توجه را در قبال صلح افغانستان داشته باشد.