در روزهای بعد از وقوع انقلاب در کشور مصر چنین تصور میشد که امارات متحده عربی میتواند یک شریک تجاری و سیاسی خوبی برای ترکیه باشد اما کودتای ارتش به رهبری عبدالفتاح السیسی، علیه دولت اخوان المسلیمنی محمد مرسی در سال 2013، آغازگر سطحی بزرگ از تنشهای میان آنکار و ابوظبی شد که همچنان طی سالهای اخیر بر گستره و دامنه آنها افزوده شده است.
الوقت - اخیرا انتشار اخباری پیرامون کمک مالی امارات متحده عربی، به گروهک تروریستی پکک مناسبات میان ابوظبی و آنکارا را بیش از هر زمان دیگری با تنش جدی مواجه کرده است. گستره کمکهای مالی امارات متحده عربی به حزب کارگران کردستان به حدی است که حتی حکومت اقلیم کردستان نیز تدابیری را برای مقابله با این امر اتخاذ کرده است. به گونهای که آژانس امنیت داخلی این اقلیم، اقدامات جدیدی را در مورد نقل و انتقالات مالی وارد شده از امارات را در دستور کار قرار داده است. بر اساس این مقرارات، دریافت بیش از هزار دلار که از امارات متحده عربی به حسابهای بانکی و صرافیها ارسال شده، مشروط به تائيد نیروهای امنیتی اداره اقلیم کرد عراق است.
واقعیت امر این است که تنشهای میان امارات و ترکیه طی چند سال گذشته همچنان در جریان بود اما در چند وقت اخیر مسائل میان دو طرف به بالاترین سطح ممکن افزایش پیدا کرده است. امارات متحده عربی ششمین کشور ثروتمند جهان از لحاظ ذخایر نفتی، به واسطه توان مالی بالای خود در حوزههای مختلف رسما وارد رقابت و جنگ سرد با ترکیه شده که آخرین نمود آن را میتوان کمک به گروهک پکک مورد ارزیابی قرار داد. اکنون این مساله مطرح میشود که دلایل تنش و درگیری شکل گرفته میان آنکارا و ابوظبی چیست و چشم انداز مناسبات میان دو طرف چگونه قابل پیش بینی است؟
نقطه آغاز اختلافات میان ترکیه و امارات
در پرداختن به زمینه و پیشنه اختلافات میان امارات و ترکیه کانون تمرکز را میتوان در تحولات غرب آسیا بعد از سال 2011 متمرکز کرد که طی آن در برخی از کشورهای عربی موجی از بیداری اسلامی و انقلاب مردمی را شاهد بودیم. در این میان، حتی در روزهای بعد از وقوع انقلاب در کشور مصر چنین تصور میشد که امارات متحده عربی میتواند یک شریک تجاری و سیاسی خوبی برای ترکیه باشد اما کودتای ارتش به رهبری عبدالفتاح السیسی، علیه دولت اخوان المسلیمنی محمد مرسی در سال 2013، آغازگر سطحی بزرگ از تنشهای میان آنکار و ابوظبی شد که همچنان طی سالهای اخیر بر گستره و دامنه آنها افزوده شده است.
متعاقب این کودتا، در یک سو قطر و ترکیه از حکومت اخوانی دفاع کردند و از رخداد پیش آمده در قاهره در مقام یک جنایت علیه دموکراسی یاد کردند. در طرف مقابل کشورهای امارات، عربستان و حکومت عبدالفتاح السیسی در مصر حضورداشتند که به دلیل اختلافات ایدئولوژیک بها اخوان المسلمین در برابر ترکیه موضعی جدی اتخاذ کردند. از این مقطع به بعد دورانی از رقابت استراتژیک میان دو کشور آغاز شد که البته با حمایت امارات از کودتای نافرجام 15 جولای 2016 در ترکیه بیش از پیش افزایش پیدا کرد.
از کودتای 15 جولای تا حمایت ترکیه از قطر
بعد از شکست کودتای مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه با اشاره به امارات متحده عربی، طی اظهاراتی گفت: «ما میدانیم که یک کشور برای انجام کودتا در ترکیه سه میلیارد دلار حمایت مالی کرده است.» همچنین، اختلافات میان دو طرف طی سالهای اخیر بیشتر نیز شد؛ به ویژه پس از وقوع بحران کاهش ارزش نرخ لیر ترکیه، شواهدی مبنی بر دخالت امارات و عربستان منتشر شد که بیش از پیش خشم آنکارا و اردوغان را در پی داشت.
اما در این میان، بحران جدیتر میان امارات و ترکیه پیرامون حمایت آنکارا از قطر اتفاق افتاد. متعاقب قطع مناسبات دیپلماتیک پنج کشور عربی به رهبری عربستان با کشور قطر در ۵ ژوئن ۲۰۱۷، ترکیه در ابتدای امر گروهی از نظامیان خود را به پایگاهی در نزدیکی دوحه اعزام کرد. همچنین، اردوغان در جریان بازدید از پایگاه نظامی ترکیه در قطر گفت که ترکیه به حمایت از قطر «در زمینههای مختلف به ویژه در زمینههای صنعتی و نظامی را ادامه خواهد داد.» این رخداد نیز تشدید اختلافات میان دو طرف را به همراه داشته است.
تنش در مدار سوریه
دیگر محور تنش و بحران در مناسبات میان ترکیه و امارات متحده عربی را میتوان رد موضع گرفتن اوبظبی در برابر مواضع اردوغان مورد ارزیابی قرار داد. از همان ابتدای آغاز بحران سوریه در سال 2011، رجب طیب اردوغان نخستوزیر وقت ترکیه راهبرد حمایت از اخوان المسلین و معارضه با حکومت قانونی بشار اسد را در پیش گرفت اما طی چند سال گذشته امارات مواضع خود را کاملا در مسیر تقابل با ترکیه قرار داد. در نتیجه امر نیز شاهد هستیم که امارات در چندین نوبت از نیروهای تحت الحمایه ترکیه به عنوان تروریست یاد کرده و از مواضع حکومت قانونی سوریه حمایت کرده است.
حتی اخیرا متعاقب حملات ترکیه به مواضع کردهای سوریه در شمال، امارات موضع تندی علیه ترکیه اتخاذ کرد. همچنین، در عرصه معادلات اخیر ادلب نیز شاهد هستیم که مقامات اماراتی با اعلام حمایت از مواضع دمشق حتی از حمایت مالی به بشار اسد سخن به میان آوردهاند. اکنون به نظر میرسد دولت ابوظبی پیرامون تحولات کشور سوریه یک راهبرد اساسی را دنبال میکند که آنهم عبارت است از مخالفت با راهبرد اتخاذ شده از سوی ترکیه رد تمامی زمینههای موجود.
مناقشه بر سر بحران لیبی
شاید مهمترین و جدیدترین سطح اختلافات میان کشورهای امارات و ترکیه را میتوان پیرامون مواضع متضاد دو طرف در عرصه بحران لیبی مورد ارزیابی قرار داد. در واقع، متعاقب پایان دیکتاتوری 42 ساله معمر قذافی، موجی بزرگ از بحران و جنگ داخلی در کشور میان انقلابیون و مخالفان سابق حکومت آغاز شده و عملا کشور را به دو تکه تبدیل شده است و از آوریل ۲۰۱۹ تا کنون شاهد آغاز جنگ فراگیر داخلی در این کشور هستیم. کشور لیبی به دو قسمت تقسیم شده که در یک سو، در بخش غربی با مرکزیت طرابلس دولتی موسوم به «دولت وفاق ملی» به ریاست «فایز السراج» تحت حمایت سازمان ملل اداره میشود و در سوی دیگر، ارتش ملی لیبی، تحت رهبری خلیفه حفتر با مرکزیت «بنغازی» که تصرف پایتخت و تسلط کامل بر کشور را دنبال میکنند.
اما تقسیم لیبی میان این دو قدرت نیز در سطح بازیگران خارجی نیز نوعی دو قطبی شدن را به همراه داشته است. بر این مبنا که کشورهای محافظهکار عربی به ویژه عربستان و امارات در راستای مخالفت با جریان سیاسی - فکری اخوان المسلمین به شدت از حفتر حمایت نظامی و مالی میکنند و در مقابل ترکیه نیز به رهبری اردوغان و با همراهی قطر، برای حفظ حکومت طرابلوس، حاضر هستند هر اقدامی انجام دهند که نماد بارز آن ارسال نیروهای شبهنظامی از سوی آنکارا به طرابلوس است. در شرایط جدید نیر همچنان امارات از حفتر حمایت میکند و ترکیه نیز از دولت السراج؛ همین امر موجب شده که مناسبات میان دو طرف بیش از پیش تیره شود.