الوقت- روزنامه اماراتی «الاتحاد » روز سه شنبه در گزارشی اعلام کرد که نیروگاه هستهای «براکه » در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۰ به بهرهبرداری خواهد رسید. در گزارش فوق تاکید شده است:« راکتور براکه یکی از چهار راکتور امارات خواهد بود که در صورت بهرهبرداری، نام این کشور را به عنوان نخستین کشور عربی دارای انرژی هستهای به ثبت خواهد رساند.»اگر چه امارات متحده عربی از ده سال پیش اعلام نموده برنامه هسته ای غیر نظامی را برای مقاصد صلح آمیز در پیش گرفته است، اما با توجه به سوابق رفتاری ابوظبی و اصول اساسی سیاست خارجی اثبات شده این کشور تردیدهای جدی ای در صلح آمیز بودن برنامه هسته ای امارات وجود دارد.
برنامه هسته ای امارات
امارات در سال 2008 سند هسته ای ملی خود را تدوین کرد که چارچوب و اصول دستیابی به هداف هسته ای در آن ترسیم شده بود.با توجه به فشارهای آمریکا و کشورهای غربی به برنامه هسته ای ایران، امارات از همان ابتدا برای دور زدن این فشارها اعلام کرد در نظر دارد سوخت هسته ای خود را از خارج از کشور وارد کند،که نشان دهد به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای نیست .در این راستا موافقت نامه ای موسوم به SRCTION 123 AGREEMRNT را نیز با آمریکا امضا نمود تاخود را از فشارهای آتی این کشور مصون کند و پس از آن به ان پی تی پیوست و پروتکل الحاقی را نیز امضا کرد .
اقدام دوم امارات ایجاد رقابت بین کشورهای خارجی برای سرمایه گذاری در صنعت هسته ای خود بود. در این راستا نهادی با عنوان «سازمان اجرای برنامه انرژی هستهای» تاسیس کرد و در سال 2009طی یک مناقصه ، سازمان فوق ، قراردادی ۲۰ میلیارد دلاری با کنسرسیومی متشکل از شرکتهای کره جنوبی به منعقد کرد که طی آن چهار رآکتور هستهای تجاری، با ظرفیت مجموع ۵٫۶ گیگاوات، تا سال ۲۰۲۰ در سایت «البرکه» تأسیس کند.امارتی ها علاوه بر کره جنوبی و آمریکا تفاهم نامه هایی با استرالیا، ژاپن، کانادا، انگلیس ،روسیه آرژانتین و فرانسه در زمینه همکاریهای هسته ای امضا کرده اند. برآورد کلی ساخت مجموعه نیروگاههای هسته ای امارات به نقل از برخی منابع 32 میلیارد دلار است. نخستین نیروگاه هسته ای امارات که قرار است به بهره برداری برسد با نام کپکو(KEPKO) شناخته میشود و مهمترین شرکت کره ای طرف قراردادآن ،شرکت «ENEC» است.
برنامه هسته ای بی سروصدا
زمانی که خاورمیانه سرگرم دست و پنچه نرم کردن با جنگ داخلی عراق وسوریه بود و همزمان آمریکا و اسرائیل با همسویی کشورهای عربی اجماع بین المللی علیه برنامه هسته ای ایران تشکیل داده بودند، امارات از ژولای 2012 تا تا سال 2014چهار فاز اصلی راکتورهای هسته ای خود را شروع کرد. امارات که هنوز 38 سال از عمر سیاسی اش نمی گذشت و سرشار ازمنابع نفت و گاز بود به یکباره خود را در قامت کشورهای طرفدار انرژی های پاک نشان داد و اعلام کرد به دلیل مقرون به صرفه بودن انرژی هسته ای و حفاظت از محیط زیست به دنبال تغییر منابع تامین انرژی است.
ابوظبی تلاش زیادی کرد تا نشان دهد به دنبال مقاصد صلح آمیز است.دراین راستا اعلام کرد قصد دارد 12/5 درصد از انرژی خود را از نیروگاههای هسته ای تامین کند.علی الرغم این ادعاها اشخاصی چون بن سلمان که یار دیرینه بن زاید در تنشهای مختلف خاورمیانه بودند به خوبی میدانستند او نیز مانند پدرش با سیاستهای هوشمندانه به دنبال فرصت مناسب برای تغییر مقاصد هسته ای خود است. بنابراین دومینیوی رقابت از همان سال 2009 بین کشورهای عربی شکل گرفت.
عربستان در آگوست ۲۰۰۹ اعلام کرد که قصد دارد برنامه هستهای مستقل خود را ایجاد کند و در آوریل ۲۰۱۰ نیز طی یک فرمان پادشاهی شهر «انرژی اتمی و تجدیدپذیر ملک عبدالله» (KA-CARE) در ریاض برای پیشبرد برنامه جایگزینی برای نفت تأسیس شد. کویت نیز همان سال با تشکیل «کمیسیون انرژی هسته ای ملی» راهبرد هسته ای خود را اعلام کرد. از سوی دیگر مصر برای عقب نماندن از این قافله در سالهای اخیر قرارداد ساخت نیروگاه جنرال الکیتریک را با یک شرکت روسی امضا کرده است. به این ترتیب با حرکت امارات به سمت انرژی هسته ای سایر کشورهای عربی نیز که از جاه طلبی های امارات آگاه بودند به سرعت به دنبال دستیابی به زیرساختهای لازم جهت موازنه سریع هسته ای امارات در شرایط بحرانی هستند.
با توجه به روابط پنهانی اسرائیل باامارات، اما این رژیم نیز نتوانست نگرانی خود را از برنامه هسته ای ابوظبی پنهان کند؛ موشه یعلون وزیر دفاع پیشین اسرائیل پس از شروع به کار ساخت چهارمین راکتور هسته ای امارات ،گفت: «ما نشانههایی مشاهده کردهایم که برخی از کشورهای عربی برای دستیابی به تسلیحات هستهای در حال آماده شدن هستند.» یکی از استدلالهای مخالفین هسته ای شدن سایر کشورها، غیر دموکراتیک بودن نظام های سیاسی آنهاست. علاوه بر پادشاهی و خودکامه بودن حکومت ابوظبی که ریشه در مسائل قومی و تمرکز 95 درصد از منابع نفتی امارات در ابوظبی دارد، محمد بن زاید با وجود ولیعهد بودن عملا قدرت را در قبضه گرفته و طراح اصلی سیاست خارجی تهاجمی ابوظبی است که ترکش های آن طی سالهای اخیر یمن، سوریه ،عراق، لیبی،اردن را فراگرفته است.علاوه براین سرعت امارات درساخت این راکتورها باعث ضعف مسائل ایمنی شده است. هفته گذشته پل دورفمن، رئیس گروه مشورتی هستهای هشدار داد: «این رآکتورها در معرض تغییرات آب و هوایی و افزایش دمای هوا قرار دارند و این امر احتمالا بر سیستمهای تهویه و سردکن در داخل این رآکتورها تأثیر میگذارد. »او تاکید کرد:« هرگونه حمله موشکی مثل حملات آرامکو احتمالا به فاجعه هستهای زیستمحیطی مثل فاجعه چرنوبیل منجر میشود.» خرداد سال گذشته روزنامه الاخبار لبنان از حمله موشکی انصارلله به تاسیسات هسته ای امارات خبر داد. امارات مطابق عادت معمول از رسانه ای کردن و تایید آن خودداری کرد. این امر موجب شده تا موضوع هسته ای شدن امارات با توجه به نداشتن عمق استارتژیک و سیاست های جنگ طلبانه که در منطقه که امکان تهاجم خارجی را تشدید میکند برنامه هسته ای این کشور یک عامل نگرانی در میان کشورهای منطقه است که حفظ زیست بوم خلیج فارس تاثیری حیاتی بر اقتصاد آنها دارد.
از سوی دیگر کشورهای چون قطر همواره نسب به نظامی بودن برنامه هسته ای امارات هشدار میدهند اوایل سال 2019 دولت قطر با تاکید ، در نامهای به مدیر آژانس انرژی هستهای خطرناک بودن نیروگاه هسته ای امارات برای ثبات منطقه را گوشزد کرد.
در مجموع سیاست خارجی تهاجمی ابوظبی به دنبال استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای نیست و معمای امنیتی جدیدی درخاورمیانه ایجاد نموده است که به تشدید رقابتهای هسته ای منجر میشود. طبق پیش بینی های امارات حتی اگر در دهه آینده ابعاد نظامی برنامه هسته ای براکه اشکار شود، ایالات متحده در حال ترک خاورمیانه خواهد و در کنار عادی نمودن روابط با اسراییل حساسیت و مانع جدی ایی برای ابعاد نظامی آن ایجاد نخواهد شد