الوقت- دکترین استفاده از سلاح هستهای برای خنثی کردن تهدید امنیتی در راه کسب اهداف سیاسی و نظامی اتخاذ میشود. بسیاری معتقدند که تهدید امنیتی، پایگاههای نظامی، منافع سازمانی و فرهنگ راهبردی جهانی و ملی عوامل اولیهای هستند که دکترین یک کشور را در استفاده از سلاح هستهای تعیین میکنند.
ابهام در استفاده از سلاح هستهای یکی از بخشهای مهم ساختار سیاسی کشورهای دارای سلاح هستهای است. هرچند که سطح این ابهام از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
دکترین پاکستان در استفاده از سلاح هستهای: ابهام بین استفاده در وهله اول و گزینه آخر
از بمباران هیروشیما و ناکازاکی در سال 1945 تاکنون سلاح هستهای به کار گرفته نشده، گرچه آمریکا و شوروی سابق در بدترین دوره جنگ سرد تا آستانه استفاده از آن هم پیش رفتند. با این حال، تاثیر بازدارندگی سلاح هستهای به آثار مخرب و هولناک آن مربوط است که خرابیهای غیرقابل باوری را به دشمن وارد میسازد.
گزینه استفاده از سلاح هستهای به عنوان یک فرض بازدارنده از زمان آغاز برنامه هستهای پاکستان در دهه 1970 وجود داشته است. نگاهی دقیق به ادبیات موجود در دکترین سلاح هستهای پاکستان بیانگر وجود ابهام در گزینه استفاده از سلاح هستهای در پاکستان است و مقامات این کشور راه احتمال استفاده از این سلاح را باز گذاشتهاند، اما روشن نیست که این امر چه زمانی، کجا و چگونه خواهد بود. اما چیزی که معلوم است اینکه ابهام استفاده از سلاح هستهای نقش اساسی در سیاست هستهای پاکستان ایفا میکند.
گزینه استفاده در وهله اول: پاکستان برای جبران ضعف خود در مقابل برتری قدرت متعارف هند، از گزینه استفاده از سلاح هستهای بهره میگیرد. با در نظر گرفتن تفاوتها در نیروهای متعارف و نابرابریهای ژئوپلیتیکی، گزینه استفاده از سلاح هستهای برای پاکستان همان کاری را انجام میدهد که برای آمریکا در مقابل شوروری سابق جهت حفاظت از متحدان اروپاییاش .
بعضی از پاکستانیها بر این عقیدهاند که پاکستان باید استفاده از سلاح هستهای را برای خود محفوظ دارد. برخی دیگر بر این باورند که این سلاح نباید برای اهداف جنگی به کار رود و برخی دیگر هم معتقدند که سلاح هستهای باید در شرایط بسیار اضطراری مورد استفاده قرار گیرد، یعنی گزینه آخر باشد .
گزینه آخر: بسیاری از تحلیلگران امنیتی پاکستان معتقدند که شرایط خاصی وجود دارد که ممکن است باعث شود پاکستان در نهایت از سلاح هستهای به عنوان گزینه آخر استفاده کند. طارق اشرف، فرمانده بازنشسته نیروی هوایی، این شرایط را چنین برمیشمارد :
تجاوز نیروهای هند به درون مرزهای پاکستان؛
تصرف قریب الوقوع یکی از شهرهای مهم پاکستان مانند لاهور؛
نابودی نیروهای نظامی متعارف پاکستان یا سایر داراییها تا حد غیرقابل قبول؛
حمله به اهداف راهبردی پاکستان نظیر سدها یا تاسیسات هستهای؛
اعمال محاصره بر حمل و نقل منابع حیاتی پاکستان؛
تجاوز هند به کشمیر .
موانع استفاده پاکستان از سلاح هستهای
بسیاری از تحلیلگران هستهای معتقدند که پاکستان به خاطر ضعف قدرت متعارف خود در برابر هند از استفاده از سلاح هستهای چشمپوشی خواهد کرد. موانع پاکستان برای استفاده از سلاح هستهای به قرار زیر است:
ترس از اقدام پیشگیرانه: ناظران پاکستان میدانند که هند میتواند قبل از اینکه پاکستان قادر به استفاده از نیروی بازدارنده خود شود، دست به اقدام پیشگیرانه بزند؛
ضعف نیروهای متعارف: نیروهای متعارف پاکستان به لحاظ کمیت و کیفیت از هند ضعیفتر هستند و بعید است که پاکستان به جای نیروی هستهای به ارتقای تواناییهای متعارف بپردازد .
معضل مدنی-نظامی: ارتش پاکستان قویترین نهاد این کشور و سهامدار اصلی در تصمیمگیریهای مربوط به مسائل هستهای است. با این حال، نفوذ ارتش باعث تضعیف رهبری مدنی شده و توانایی آن برای اداره امور کشور را از بین برده است .
تغییر در سیاست راهبردی هند: برنامهریزان امنیتی و مقامات پاکستان چنین میپندارند که هرگونه معامله تسلیحاتی هند با قدرتهای بزرگ، پیامی مستقیم برای پاکستان دارد تا سیاست خود را قابل انعطاف نگه دارد .
نتیجهگیری
در پاکستان بحث بر سر استفاده از سلاح هستهای عمدا شفاف نیست تا اینکه هند نتواند چگونگی استفاده پاکستان از سلاح هستهای را حدس بزند. با وجود این ابهام، پاکستان استفاده از این سلاح را در آینده برای خود محفوظ داشته است. شاید تصمیم استفاده از سلاح هستهای به تغییرات در محیط راهبردی آسیای جنوبی وابسته باشد .
پاکستان به خاطر ضعف خود در نیروهای متعارف به نیروی هستهای به عنوان نیرویی بازدارنده در برابر هند تکیه میکند، اما در عین حال پاکستان برای استفاده از این سلاح هم با موانعی روبهروست که از آن جمله میتوان به اقدام پیشگیرانه هند، ضعف نیروهای متعارف پاکستان، معضل نظامی-مدنی این کشور و تغییر در سیاست راهبردی هند اشاره کرد.
مجله آمریکایی سیاست امنیتی معاصر