الوقت- روز گذشته «ینس استلونبرگ » دبیر کل ناتو در مصاحبه با روزنامه آلمانی ولت آم سونتاگ گفت :در این هفته کارشناسان ما درباره تصویب استراتژی نظامی نوین برای ناتو تصمیم گیری خواهند نمود». وی دلیل تصویب استرتژی نظامی نوین علاوه بر خطر هسته ای از جانب روسیه، وجود دتهدیدات جدید برای ناتو در شرق و جنوب است. اما اعلام این استراتژی جدید در شرایطی صورت می گیرد که روابط مسکو و بروکسل در پرتنش ترین دوران خود پس از پایان جنگ سرد به سر می برد و رقابت تسلیحاتی میان طرفین به سرعت در حال شکل گرفتن است. بنابراین باید دید که ماهیت این استراتژی جدید ناتو چیست و چه تبعاتی را در پی خواهد داشت؟
استراتژی 2010 ناتو و روابط با روسیه
استراتژی پیشین ناتو در سال 2010 تحت عنوان «مفهوم استراتژیک نوین ناتو» NSCN در لیسبون پرتقال تصویب شد. در بخشی از این راهبرد ناتو به بازتعریف روابط خود با روسیه پرداخت و در زمینه تهدیدهای نامتقارن، تروریسم، اشاعه سلاح های کشتار جمعی، افغانستان و ثبات مرزهای این کشور ذیل شورای ناتو- روسیه تصمیم به همکاری با روسیه گرفت. اما در زمان تصویب یک سردرگمی در درک ناتو از روابط با روسیه نیز دیده میشد. راسموسن دبیر کل وقت ناتو در این باره گفته بود: «قبل از این هرگز محیط امنیتی به این اندازه پیچیده نبود».
قسمت برجسته این استراتژی همکاری با روسیه در زمینه دفاع موشکی بود. مشارکت جهت کاهش ذخیره سلاح های هسته ای در کوتاه مدت ، همچنین برچیده شدن سلاح های هسته ای روسیه از مرزهای ناتو از دیگر خواسته های ناتو از روسیه بود. البته این دو بازیگر، همکاری کامل در زمینه دفاع موشکی را نپذیرفتند. در مجموع با توجه به سیاست توسعه به شرق ناتو و گسترش اعضای این پیمان از 16 عضو به 28 عضو که باعث واکنش شدید روسیه شده بود استراتژی 2010 زمینه های از تقابل و همکاری همزمان را درون خود جای داده بود. همین نواقص و ابهامات زمینهساز رقابتهای جدیدی در آینده شد.
سردگمی ناتو در اتخاذ نوع استراتژی
سردرگمی ناتو پس از سال 2014 در اتخاذ استراتژی مناسب در قبال روسیه افزایش یافته است. از یک طرف به همکاری روسیه در افغانستان و مبارزه با تروریسم و گسترش سلاح های کشتار جمعی نیاز دارد و از طرف دیگر سعی میکند روسیه را در مرزهای خود مهار و محدود کند. بنابراین آنها در انتخاب یکی از سه استراتژی عمده یا هیبریدی همچنان سردرگم هستند:
1- استراتژی مجازات و انزوا(punishment and disengagement) که در آن تحریمها تشدید و تهدید به حمله و بازدارندگی افزایش می یابد؛ 2 – انعطاف پذیری و تعامل(resilience and engogement) که متحدین را تقویت اما راه را برای همکاری باز نگه میدارد و 3- پذیرش منطقه نفوذ(sphere of influence) برای روسیه که گزینه مطلوب مسکو است ولی هنوز مورد قبول ناتو قرار نگرفته است .
با توجه به تغییرات محیط امنیتی که از سال 2014 به بعد رخ داده ناتو تصمیم به استخراج استراتژی جدیدی کرده است. ناتو در سه سطح شروع به مهار روسیه نموده است :
سطح 1- دفاع موشکی زمین پایه: سامانه ضد موشکی آمریکا و ناتو در اردیبهشت 2016 درپایگاه دوسلو در شهر بخارست رومانی اجرایی شد که 800 میلیون دلار هزینه برداشت. همچنین سامانه ضد موشکی دومیلیارد دلاری را نیز در لهستان مستقر کرد. روسیه اعلام کرد استقرار این سامانه ها نقض پیمان منع موشکهای میانبرد است و برای عبور از سپر دفاعی ایجاد شده در لهستان و ورومانی نسل جدیدی از موشکهای قاره پیمای جدید موسوم آر- اس 28 سامارت با سوخت مایع و 100 تن وزن را آزمایش نمود. همچنین روسیه موشکهای فراصوت با سرعت 5000 کیلومتر و موشک 9ام 729 را آزمایش کرد که آمریکا به بهانه آن از پیمان موشکهای میانبرد خارج شد. با خروج آمریکا از این پیمان عملا راهبرد ناتو براساس سیاستهای واشنگتن پیش میرود و پیش بینی میشود در راهبرد جدید ناتو سامانه های ضدموشک بالستیک زمین پایه افزایش پیدا کند.
2- روسیه در توانایی رزم زمینی، تعداد تانکها و راکت اندازها و توپهای کششی و خود کششی بسیار بیشتری از آمریکا دارد. هیچکدام از اعضای ناتو جزو 8 کشور اول هم در این زمینه نیستند بنابراین پیشروی زمینی روسیه به سرعت انجام میگیرد. برای مقابله با این ضعف به خصوص پس از بحران اوکراین، ناتو در حوزه دریای بالتیک و دریای سیاه نیروهای خود را افزایش داد و همچنین 30 گردان متشکل از 30 هزار نفر و 30 اسکادران و جنگنده و شناور تحت عنوان 30-4 برای تکمیل نیروهای واکنش سریعRNF) ) ایجاد نمود. درمقابل روسیه هم به تقویت نیروهای خود در حوزه بالتیک و مرز با لهستان پرداخت.
3- ناتو در استراتژی هوایی جدید خود دفاع هوایی و فضایی و سایبری را برای مقابله با تهدیدات روسیه ارتقا داد.
در حقیقت بسیاری از ابعاد استراتژی جدیدی که قرار است جزییات آن منتشر شود عملا اجرا شده است. ناتو به بهانه جلوگیری از حمله پیشگیرانه موشکی مسکو در حقیقت به دنبال خنثی کردن ضربه دوم هسته ای روسیه است. زیرا ناتو به خوبی میداند دکترین هسته ای و موشکهای بالستیک روسیه با توجه به توافقهای استارت یک و استارت جدید براساس بازدارندگی است اما اگر توان تلافی هسته ای از روسیه گرفته شود روسیه عملا مهار شده و ناچار به امتیازدهی میشود. از بعدی دیگر ناتو و آمریکا به دلیل ناتوانی در رخنه اطلاعاتی طی چند سال گذشته همواره سعی کرده اند با برخی اعمال تحریک آمیز میزان توانایی مسکو را بسنجند.
این امر را می توان بیشتر در راستای استراتژی نظامی ترامپ و منافع آمریکا تعریف کرد و نه لزوما منافع اروپا. از یکسو امنیت اروپا چالش پذیرتر از پیش خواهد شد چنانکه کرملین در پاسخ به تلاشها برای کاهش توان ضربه دوم روسیه، در دکترین امنیتی سال 2014 ناتو را تهدید شماره یک خود ارزیابی کرد و درصدد تقویت توان موشکی خود برآمد و در راهبرد 2016 نیز اولویت را در تعمیق روابط با کشورهای مستقل مشترک المنافع قرار داد. و از سوی دیگر همچنین کشورهای اروپایی عضو ناتو ناچار به افزایش بودجه نظامی خود و در نتیجه کاهش هزینه نظامی آمریکا میشوند.