الوقت- تنها چند روز پس از زنده سوزی کودک هجده ماهه فلسطینی بدست شهرک نشینان صهیونیستی کرانه باختری، خبرگزاری ها خبر از مرگ پدر وی در بیمارستان بر اثر شدت جراحات داده اند. همچنین افزایش شعارنویسی ضد فلسطینی بر دیوار خانه ها و مغازه های شرق بیت المقدس نگرانی های بیشتری را نسبت به وضعیت فلسطینیان در کرانه باختری دامن زده است. مضاف براین، پرتاپ یک نارنجک دست ساز به خانه سوخته همان خانواده نشان داد که نه تنها هیچ اراده ای برای تامین امنیت جانی فلسطینی ها در کرانه باختری وجود ندارد بلکه بصورت کاملا مشخص و آشکاری رژیم صهیونیستی بدنبال افزایش فشار همه جانبه حتی از طریق حذف فیزیکی و جانی فلسطینیان ساکن در نوار غزه می باشد.
به نظر می رسد در چند روز گذشته حتی پس از وقوع جنایت کودک سوزی در بیت المقدس، اقدامات ایذایی و خرابکارانه صهیونیست ها ضد فلسطینیان در بیت المقدس شرقی رو به افزایش بوده است. با وجود آن که مقامات صهیونیستی ادعای بررسی حادثه را داشته اند، اما خبرنگار شبکه خبری فلسطین معتقد است این ادعای مقامات صهیونیستی، از طرف فلسطینی ها چندان جدی گرفته نمی شود. دلیل این مدعا را می توان در اقدمات مشابه پیشین شهرک نشینان صهیونیستی علیه فلسطینی ها مشاهده کرد که در آن صهیونیست های افراطی با وجود محکومیت اما با ادعای اختلالات ذهنی از طرف مقامات دولتی از هرگونه مجازات و پیگیری قضایی مصون بوده اند. علاوه بر این تا کنون هیچ صهیونیست افراطی بخاطر اقدمات خرابکارانه و ضد فلسطینی خود در اسراییل به مجازات سنگینی محکوم نگردیده است .
طی پانزده ماه گذشته این برای چندمین بار است که فلسطینیان هدف حملات وحشیانه گروه های بنیادگرای صهیونیستی قرار می گیرند. اگر به آمار رسمی سازمان ملل مبنی بر آنکه فلسطینی ها از ابتدای سال 2015 تا کنون بیش از 200 بار از طرف شهرک نشینان مورد حمله واقع شده اند، توجه کنیم، در ابتدایی ترین نگاه متوجه این موضوع خواهیم شد که گویی این حملات با حمایت و رضایت ضمنی رژیم نتانیاهو همراه بوده است و شاید این حوادث بخشی از سیاست های فلسطینی زدایی از مناطق اشغالی فلسطین باشد که رژیم اسراییل از سال 1948 بدنبال آن بوده است. لذا تداوم و افزایش این سری از حوادث خشونت بار که می تواند نوع تدریجی از آزار و اذیت قومی و حتی در صورت تشدید نسل کشی برنامه ریزی شده و مرحله ای را به همراه داشته باشد، مسئولیت اصلی را بجای گروه های تندرو و بنیادگرای صهیونیست، متوجه دولت صهیونیستی اسراییل خواهد نمود .
بر این اساس در شرایطی که فلسطینیان ساکن در نوار غزه بدلیل تهدیدات امنیتی از جانب گروه های تندرو صهیونیستی و با حمایت رژیم اسراییل فاقد امنیت جانی و ایتدایی ترین حقوق اولیه انسانی و شهروندی می باشند، چه کسی مسئول تامین امنیت جانی و حقوق انسانی فلسطینی ها در کرانه باختری می باشد؟
در پاسخ اولیه به نظر می رسد تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان تنها نهاد شبه دولتی موجود در کرانه باختری مسئول اولیه تامین امنیت جانی فلسطینیان ساکن در کرانه باختری را برعهده داشته باشد، اما بررسی بیشتر نشان می دهد حتی این نهاد شبه دولتی نیز در ایفای ابتدایی ترین نقش امنیتی خود در راستای حقوق فلسطینی ها در کرانه باختری بسیار ناتوان بوده است .
اینکه چرا تا کنون تشکیلات خودگردان در تامین امنیت اولیه و حقوق فلسطینی ها در کرانه باختری ناتوان بوده است را در دلایل متنوعی می توان مورد تبیین و بررسی گسترده قرار داد، اما بطور کلی تقسیم حاکمیت تشکیلات خودگردان در کرانه باختری بر اساس معاهده اسلو 2 در سال 1995 در عمل حاکمیت حداقلی را متوجه تشکیلات خودگردان نموده است و اختیار عمل گسترده را در کرانه باختری به نیروهای امنیتی اسراییل تفویض نموده است. تقسیم کرانه باختری به مناطق A, B و C بر اساس معاهده اسلو2 در حالی است که تشکیلات خودگردان تنها در 3 درصد از کرانه باختری یعنی منطقه A دارای حاکمیت و اقتدار کامل است و سایر مناطق B و C با حضور و تقسیم قدرت میان نیروهای امنیتی اسراییلی و تشکیلات خودگردان و حتی در مورد منطقه C با تفویض اختیارات بیشتر به نیروهای صهیونیستی اداره می شود. در عین حال محوری ترین و اصلی ترین شرایطی که به ناکارآمدی بیشتر تشکیلات خودگرادن در استیفای حقوق اولیه فلسطنینیان ساکن در کرانه باختری منجر شد بدنبال رویکرد سازش گرایانه بیش از پیش تشکیلات خودگرادن با روی کارآمدن محمود عباس به وقوع پیوست که در نتیجه آن تشکیلات خودگردان خود را موظف به پایان دادن انتفاضه دوم فلسطینیان در سال 2005 پس از اجلاس شرم الشیخ اعلام کرد. این جهت گیری ضعیف تشکیلات خودگردان در حالی منجر به خلع تسلیحاتی فلسطینیانی شد که برای حفظ جان و سرزمین خود مجبور به استفاده از سلاح در برابر تهاجمات روزانه و حملات پلیس اسراییل بودند، از طرف دیگر به تشدید خشونت توسط نیروهای امنیتی اسراییلی علیه فلسطینیان منجر شد و همزمان شهرک سازی ها را در اراضی فلسطین گسترش داد .
در حال حاضر گسترش روزافزون خشونت های وحشیانه ای که از جانب صهبونیست های بنیادگرا در کرانه باختری با آزادی عمل کامل به وقوع می پیوندد، بیش از هر زمان دیگری ایده خلع سلاح کرانه باختری را که از سال 2005 توسط تشکیلات خودگردان با دقت و شدت کامل اجرا و دنبال شده است، زیر سوال می برد و در مقابل نیاز ساکنان کرانه باختری را به تسلیحات نظامی جهت حفظ جان خود ضروری می سازد. ایده ای که در چند سال اخیر در جهان اسلام باردیگر قوت گرفته و بسیاری را به این نظر متقاعد نموده است که در شرایطی که تشکیلات خودگردان ناتوان از استیفای حقوق اولیه فلسطینی ها می باشد، تنها این خود مردم فلسطین می باشند که در صورت دارا بودن امکانات لازم می توانند از جان و هویت سرزمینی خود در مقابل تهاجمات صهیونیست ها دفاع کنند .
رضا عمویی