الوقت- ترویست ها به صورت روزافزونی از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده می کنند و محیط هایی مانند توئیتر، فیس بوک، اینستاگرام و یوتیوب در حال تبدیل به خروجی های اساسی برای نشر این قبیل اطلاعات هستند. شتاب بالایی در زمینه جنگ اطلاعاتی آنلاین وجود دارد و به نظر می رسد گروه هایی مانند داعش در حال پیروزی در آن هستند. رسانه های اجتماعی را می توان اکسیژن فضای تبلیغات دانست و این ظاهرا به داعش در زمینه نیروگیری و تحمیق جوان های مستعد خدمت می کند. با توجه به آپلود فوری موضوعات، داعش قادر بوده تا عامل ترس را به نمایش گذاشته و توانایی بالای خود را برای انتشار پیام هایش در سطح جهانی روشن سازد. اما چه چالش هایی در این جنگ آنلاین اطلاعاتی پیش روست؟
همان گونه که در سال گذشته شاهد بودیم، داعش به صورت بسیار موفقیت آمیزی، ارتشی از افراطی ها را ایجاد کرد و به صف درآورد. این گروه به صورت باورنکردنی در زمینه استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای استخدام مبارزان خارجی مهارت دارد و همزمان نیز توانسته قدرت های رقیب را مرعوب کند. نفوذ داعش بسیار گسترده شده و مخاطبان آن تنها به مسلمانان محدود نمی شوند. با توجه به اینکه در کنار حساب های داعش در اینستاگرام، فیس بوک و توئیتر، ویدئوهایش در تلویزیون های غربی نیز منتشر می شود، این گروه قادر بوده تا در صحنه جهانی خودی نشان داده و توجه طرفداران، روزنامه نگاران و مخالفان خود را به یک اندازه جلب نماید.
اگرچه این به اصطلاح اسلام گرایان افراطی، نماینده یک گروه اقلیت هستند، نکته مبرهن کنونی این است که دیگر نمی توان به دلیل به هم تنیدگی محیط جهانی، آن ها را نادیده گرفت. استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای نشر پیام های افراطی و حملات خشونت آمیز، به خودی خود موضوع جدیدی نیست. با این حال، روشی که داعش برای استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای به کارگیری مبارزان خارجی به کار گرفته و همچنین ایجاد ترس در سطح جهانی از سوی این گروه، در مقایسه با جبهه های تبلیغاتی دیگر گروه های تروریستی متمایز است. همان گونه که پی جی کرولی، دستیار سابق وزیر خارجه ایالات متحده در امور دیپلماسی عمومی، به خوبی آن را ابراز داشت "این یک بازی قدیمی است، اما به شیوه ای جدید اجرا می شود."
گزارش ویژه گروه سوفان (Soufan Group) نشان می دهد که چگونه عملیات های این گروه، حول بخش رسانه ساماندهی می شوند. این اداره به رهبری ابوعمرالشامی، شامل ارتشی از نویسندگان، وبلاگ نویسان و دیگر افرادی می شود که تنها تمرکز آنان رصد کردن رسانه های اجتماعی است. آنها نه تنها ویدئوهای سربریدن را که به صورت حرفه ای تهیه شده اند، منتشر می کنند، بلکه تصاویری مطبوع تر از "زندگی خوب" تحت لوای "خلیفه" را ارائه می دهند. مطالب به صورت جذابی منتشر می شود تا با حامیان ارتباط برقرار کند. بنابراین تصاویر مبارزان در حال به آغوش کشیدن حیوانات، بازی با بچه ها، خوردن شکلات یا انجام خدمات اجتماعی دیده می شود، تصاویری که می تواند با سرباز گرفتن مرتبط باشد.
از آنجا که توئیتر بارها مورد استفاده داعش قرار می گیرد، اهمیت خاصی در میان دیگر رسانه های اجتماعی دارد. تا پیش از اینکه داعش وارد کارزار شود، توئیتر عمدتاً به عنوان یک ابزار ارتباطی درجه دوم مورد استفاده قرار می گرفت. اما در حال حاضر، داعش به صورت تقریبا منحصر به فردی از توئیتر به عنوان ابزاری برای سربازگیری و محیطی برای کمپین علیه کشورهای غربی استفاده می کند. یکی از دلایل موفقیت داعش در زمینه رسانه های اجتماعی، تشویق و سازماندهی آن در مورد عملیات موسوم به هشتگ با استفاده از هشتگ های رایج مانند AllEyesonISIS# یا worldcup# است. با انجام این کار، گروه قادر است تا قابلیت رؤیت پیام های خود را بالا برده و افرادی که در حال جستجوی هشتگ های رایج هستند، به صورت اتفاقی با توئیت های داعش برخورد می کنند.
به علاوه، به نظر می رسد که ماحصل جهانی شدن، بسیار مورد استقبال این تروریست ها قرار گرفته، چرا که روش ارتباطی آنان، دیگر محدود به یک ناحیه جغرافیایی خاص نمی شود. فناوری مدرن، اجازه دسترسی فوری و در سطح جهانی را می دهد و فرد ممکن است این بحث را مطرح کند که رسانه های اجتماعی آتش این به اصطلاح جهاد را برافروخته تر کرده و توهم جهانی درباره تروریسم را با ایجاد محیطی مجازی برای تبلیغات، تقویت می کند. این به اصطلاح جهاد مجازی، از آنجا که ایده ها ظرف چند دقیقه منتشر می شود، در خدمت داعش قرار می گیرد. همان گونه که والتر لاکوئر توضیح می دهد "اگر تروریسم، تبلیغات همراه با عمل باشد، موفقیت عملیات تروریستی به صورت تعیین کننده ای با میزان انتشار آن سنجیده می شود ."
اینجا جائی است که بحث اخلاق پیش می آید. داعش بارها ویدئوهای خود را به صورت واضحی (برای مثال سربریدن ها را) در رسانه های اجتماعی منتشر می کند. اینجاست که بحث اخلاقی درباره به اشتراک گذاشتن این تصاویر خشونت آمیز و اینکه که چگونه این محیط های اجتماعی باید با آن برخورد کنند، شکل می گیرد. طبق نظر جامعه خبرنگاران حرفه ای (SPJs) و کد اخلاقی آنان (2014)، باید اصول راهنمایی برای مدیریت مسایل پیچیده تبلیغات تبهکارانه وجود داشته باشد و چهار رکن در این زمینه کلیدی هستند:
به دنبال حقیقت باش و آن را گزارش بده؛
آسیب را به حداقل برسان؛
مستقلانه عمل کن؛
پاسخگو و شفاف باش .
رکن دوم، نیاز به "توازن میان نیاز عموم به اطلاعات در مقابل پتانسیل آسیب یا برهم زدن آسایش" را مورد تاکید قرار می دهد. بنابراین باید بین یافتن نیاز به مطلع ساختن عموم درباره فعالیت های داعش و رعایت همدردی با خانواده های قربانیان و نگرانی های احساسی مخاطبان توازنی وجود داشته باشد. ( بواسطه ی آسیبی که ممکن است به افراد درگیر موضوع وارد آید) حق قانونی افراد برای دسترسی به رسانه های اجتماعی، لزوما به این معنا نیست که از لحاظ اخلاقی قابل توجیه است که این موضوعات منتشر شود.
واقعیت این است که هنجارها و استانداردها درباره اینکه رسانه های اجتماعی چه رویکردی در قبال تروریسم داشته باشند، کشور به کشور و حتی بین افراد متفاوت است. در نتیجه، هنگامی که در تلاش برای انتشار یک واقعه پیش از دیگران، ارزش ها نادیده گرفته می شود، موضوعات به صورت غیرمسئولانه ای در فضای مجازی منتشر می شود .
به نظر می رسد که یک گرایش بازار آزاد در میان محیط های رسانه های اجتماعی وجود داشته باشد که به کاربران آنها اجازه می دهد تا محتویات ناخوشایند را توئیت یا منتشر کنند، حتی اینکه اگر آن رسانه ها به صورت مقطعی و تصادفی وارد شده و برخی محتویات را حذف کرده و برخی حساب های کاربری را معلق کنند.
در نهایت، چالش کلیدی دیگر به مناسبات قدرت مربوط می شود. ممکن است این بحث مطرح شود که رسانه های اجتماعی، نظریه قدرت را تغییر داده اند. قدرت از توانایی "الف" برای پیروزی فیزیکی بر "ب" در یک نبرد، به توانایی "الف" برای ترغیب "ب" به انجام کنشی که در غیر این صورت آن را انجام نخواهد داد، تغییر کرده است. به نظر می رسد که در به اصطلاح جهاد مجازی، تا حد مشخصی، اطلاعات از تسلیحات فیزیکی قوی تر است، چرا که اطلاعات قابلیت انتقال دارد. در جامعه مدرن، دولت ها دیگر بر انتشار اطلاعات کنترل انحصاری ندارند و رسانه های اجتماعی مردم عادی را قادر می سازند تا به صورت آزادانه ای اطلاعات را انتقال دهند. با توجه به این واقعیت، دولت ها باید اقدامات چاره سازی را اتخاذ کنند. اگرچه، گیرهای دموکراتیک به دولت ها اجازه نمی دهد که سریع عمل کنند. در این چارچوب، توسعه رسانه ها دربردارنده این تلقی است که کسانی که بتوانند در موضع تهاجمی بمانند و از قدرت اطلاعات در جهت منافع خود استفاده نمایند، در نهایت دست بالا را در جنگ آنلاین اطلاعاتی خواهند داشت .
موسسه مطالعات و تحلیل های دفاعی هند