الوقت- پس از توافق هسته ای ایران، مقامات اسرائیل همچون گذشته توافق هسته ای ایران را «توافق بد»، نامیدند و آن را مسیر دستیابی ایران به بمب هسته ای و تهدیدی مسلم برای صلح جهانی دانستند. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی که بیشترین تلاشها را برای اعمال تحریمهای بین المللی علیه ایران، در کارنامه خود به ثبت رسانده بود، از توافق هسته ای ایران با عنوان توافق سیاه نام برد. از سوی دیگر ملک سلمان پادشاه عربستان نیز در سخنانی به صورت ضمنی، افزایش ناامنی منطقهای در پی توافق ایران را یکی از تهدیدات پیش رو دانست و از آن ابراز نگرانی کرد. تشدید نارضایتی اسرائیل و عربستان پس از توافق نهایی ایران، به گونه ای بود که آمریکا به منظور جلب رضایت این دو، سفر اشتون کارتر وزیر دفاع این کشور به اسرائیل و عربستان را در دستور کار قرار داد. همسویی روابط عربستان و اسرائیل از موضع گیری در مقابل ایران فراتر رفت و در دیدارها و اظهارات غیرمعمول آنها بر مبنای نزدیکی با یکدیگر بازتاب یافت. بر این مبنا انور اشکی، یکی از مشاوران سابق دولت عربستان که در اندیشکده روابط خارجی واشنگتن، با دوری گلد مدیر کل وزارت امور خارجه اسرائیل در خردادماه دیدار داشت، در پاسخ به سوالي درباره نزديک شدن روابط ریاض با تلآویو ، ادعا کرد: «عربستان و اسرائيل قدرت فعاليت و اتخاذ تصميم هاي دشوار با يکديگر را دارند...دشمن عاقل بهتر از دوست نادان است». گلد نیز در این نشست، ایران را «چالش فعلی خاورمیانه» خواند و هشدار داد که «توافق بد، تبدیل ایران به یک دولت هستهای را تسهیل میکند».
نکته حائز اهمیت آن که پیوند نامیمون عربستان و اسرائیل در صورتی که از وضعیت کنونی، فراتر رفته و به مرحله استراتژیک برسد، تأثیرات بسیاری را بر چشمانداز تحولات خاورمیانه اعم از جغرافیای سیاسی، جبهه بندی ها، روابط و مواضع دولتها خواهد گذاشت و یک الگوی رفتاری جدید را در منطقه پایه ریزی خواهد کرد. این امر منجر به اتحاد منطقهای علیه ایران خواهد شد که در آن به جای آمریکا که حداقل نقش را در آن ایفا میکند، اسرائیل و عربستان طلای هدار آن خواهند بود. بدون تردید این مسئله یکی از بزرگترین پیروزی های تاریخی اسرائیل به عنوان مهم ترین و اصلی ترین دشمن جمهوری اسلامی ایران را رقم خواهد زد. این در حالی است که جایگاه توافق هسته ای ایران برای عربستان به ویژه در صورت عادی سازی روابط و تنش زدایی با این کشور، با نوع نگاهی که اسرائیل به توافق ایران با کشورهای بزرگ دارد، هم وزن نبوده و با میزان تهدید آن برای اسرائیل هیچ گونه برابری نخواهد داشت. از این رو آنچه عربستان را به سوی پیوند نامبارک با اسرائیل سوق میدهد، توافق هسته ای نیست بلکه تلاش عربستان برای مهار و رقابت با ایران در منطقه به ویژه در شرایط کنونی تنش، جنگ روانی و دغدغه این کشور نسبت به قدرت گیری ایران پس از توافق در شرایط خصومت فیما بین است که با رفع تنش های سیاسی با تهران، به صورت قابل ملاحظه ای تغییر مسیر پیدا خواهد کرد. در مقابل برای اسرائیل، ایران قدرتمند در منطقه و مورد اعتماد جامعه بین الملل یک تهدید وجودی و قابل ملاحظه به حساب آمده و به همان میزان ایران با سلاح هسته ای، منافع این رژیم را در معرض تهدید قرار داده است. رفتار سیاسی نخبگان و احزاب اسرائیلی مانند یائیر لاپید رهبر یش عاتید که خواستار استعفای بنیامین نتانیاهو پس از توافق هسته ای ایران شدند، گواه نگرانی ساختار سیاسی اسرائیل از پیامد های توافق هسته ای برای این رژیم است. با وجود این در شرایطی که اسرائیل بتواند به بهانه قدرت منطقه ای ایران با عربستان وارد رابطه استراتژیک شود، ورق به صورت جبران ناپذیری به نفع این رژیم بازخواهد گشت.
بنابراین ایران با وجود دشواری های موجود، ناگزیر است به هر طریق ممکن از نزدیکی و روابط دوستانه ریاض و تلآویو ممانعت به عمل آورد. برای دستیابی به این تصمیم چندین سناریو قابل تصور است :
نخست؛ ایران از طریق یک کشور ثالث که برای عربستان مرجعیت دارد، هزینه های رابطه با اسرائیل را به این کشور هشدار دهد. بدون تردید برخی وعده ها به عربستان این امر را تسهیل خواهد بخشید .
دوم؛ ایران به صورت مستقل وارد تنش زدایی با عربستان شود. وعده ایران برای تلاش به منظور موازنه قدرت در قالب دولتها، ریاض را برای گسترش روابط و امتیازدهی به ایران ترغیب خواهد کرد.
سوم؛ ایران در شرایط فعلی به صورت محدود و از طریق واسطه های منطقه ای، گزینه های جدید و وسوسه برانگیزی که مبتنی بر همکاری با ایران و اجتناب از پیشبرد منافع از طریق پیوند با اسرائیل باشد، به فضای تصمیم گیری عربستان تزریق کند.
وحیده احمدی