در شرایطی که گفتگوهای صلح افغانستان از اوایل پائیز امسال بصورت جدی دنبال میشود، ناگهان نام عربستان به عنوان میزبان بخشی از گفتگوهای صلح افغانستان مطرح گردید.
تقریبا اوایل هفته گذشته بود که برخی رسانههای نزدیک به عربستان اعلام کردند که دور بعدی مذاکرات چندجانبه طالبان با آمریکا با حضور نمایندگانی از پاکستان، امارات و عربستان در شهر جده برگزار خواهد شد، اما ظاهراً تلاشها برای برگزاری مذاکرات صلح در عربستان شکست خورده است، چون طالبان اعلام کردهاند که برنامهای برای برگزاری نشست صلح در عربستان سعودی ندارد و از سوی دیگر دولت کابل نیز گفته است که اگر طالبان هیئتی به عربستان اعزام نکند، دولت افغانستان نیز برنامهای برای حضور در نشست صلح به میزبانی عربستان نخواهد داشت.
در این شرایط مشخص است که با وجود تداوم گفتگوها و نشستهای صلح، اما این تنها عربستان بوده که نتوانسته جای پایی را برای خود در این فرایند باز کند، چون هیچکدام از طرفهای صلح در افغانستان حاضر به شرکت در نشست صلح به میزبانی عربستان نشدهاند. طالبان این میزبانی را رد کرده و همزمان دولت افغانستان نیز بدلیل غیبت طالبان سفر به عربستان را بیمعنا دانسته است.
به عبارت دیگر شاید بهتر بتوان گفت که کارت بازی عربستان در میدان بازی افغانستان این روزها دیگر چندان کارساز نیست و شاید هم عربستان کارت بازی قدرتمندی در صحنه تحولات افغانستان در اختیار ندارد.
در واقع نقش عربستان در افغانستان همواره به عنوان دولت حامی گروههای بنبیادگرا شناخته میشود و القاعده با حمایت مستقیم شاهزدگان سعودی و چراغ سبر آمریکا بود که در دهه 1980 توانست خود را در افغانستان تقویت و توسعه دهد.
امروزه اما شرایط در افغانستان بسیار متفاوت است. بیش از چهار دهه جنگ و ناامنی بسیاری از مردم و گروههای سیاسی این کشور را متمایل به ثبات بلندمدت و پرهیز از تنش کرده است، اما در مقابل نشانهای از قطع حمایت سعودیها از گروههای افراطی در افغانستان به چشم نمیخورد.
همچنان بخش قابل توجهی از کمکهای مدارس مذهبی نزدیک به تعالیم وهابی بصورت مستقیم از سوی ادارات مذهبی عربستان سعودی تامین میشود و بنیادگرایان با حمایت ریاض در مناطق مختلفی از این کشور بویژه در مناطق پشتون نشین جنوب در حال جولان هستند. در ايميلي از هیلاری کلينتون، وزیرخارجه وقت آمریکا که در سال 2014 بصورت ناخواستهای منتشر شد، وي به حکومت عربستان توضيح مي دهد که کمک هاي مالي و تسليحاتي مخفيانه اين کشور به گروه هاي افراطي در افغانستان، وضعیت این کشور را بسیار شکننده و ناامن کرده است. این کمکها به گفته بسیاری از کارشناسان تا به امروز نیز ادامه دارد. در این فضا نگاه دولت و رهبران سیاسی کابل به عربستان نه به عنوان کشور بی طرف، بلکه به عنوان دولت حامی یکی از طرفهای منازعه به شمار میرود و لذا با توجه این نقش عربستان، دولت مرکزی چندان متمایل به پیگیری گفگتوهای صلح از مسیر ریاض نیست و از همین روست که دولت کابل نیز با رد دعوت عربستان اعلام کرد موضوعیتی برای شرکت در نشست صلح جده وجود ندارد.
از سوی دیگر عربستان همیشه نشان داده در روابط خارجی خود بطور کامل بدنبال پیروی از واشنگتن است و در موضوع افغانستان نیز رهبران ریاض مواضع مستقلی از واشنگتن از خود نشان نمیدهند و از همین رو شاید به اعتقاد رهبران طالبان با وجود مذاکره مستقیم با نماینده آمریکا دیگر لزوم چندانی به واسطهگری و یا ایفای نقش عربستان دیده نمیشود و از همین روست که دعوت سعودیها از سوی طالبان نیز چندان جدی گرفته نشد و در واقع طالبان به این دعوت توجهی نکردند.
اما بخش دیگر ماجرا به تلاش عربستان برای عقب نماندن از قافله صلح در افغانستان است. به عبارت دیگر در شرایطی که گفتگوهای صلح افغانستان با مشارکت کشورهای منطقه از جمله پاکستان، ایران و برخی دیگر از کشورهای مورد توجه واقع شده و مقامات سیاسی ایران تا کنون در سه نوبت با سفر به کابل از گفتگو با مقامات طالبان و با اطلاع دولت مرکزی افغانستان خبر دادهاند، ریاض احساس میکند که از تحولات میدان افغانستان عقب مانده و در واقع جایی در صحنه تحولات آتی پساجنگ در افغانستان نخواهد داشت. بویژه آن که به تازگی نیز برخی اخبار از تصمیم ترامپ برای عقب نشینی از افغانستان خبر دادهاند که این جز به معنای همکاری بیشتر افغانها با همسایگان خود از جمله ایران و پاکستان برای تامین امنیت نخواهد بود و در این شرایط طبیعی است که با خروج تدریجی واشنگتن از افغانستان فضا برای تحرکات عربستان نیز به شدت محدود خواهد شد. لذا حال سعودیها در تلاش هستند تا با برگزاری گفتگوهایی مانند آن چه در جده قرار بود برگزار شود، خود را بازیگر تحولات افغانستان نشان دهند، هرچند عدم برگزاری گفتگوهای جده بدلیل عدم حضور طالبان و دولت افغانستان گام اول تلاش ریاض را به شکست کشاند و چندان نمیتوان امیدوار بود که ریاض بعد از این نیز در راستای بازی مورد نظر خود در افغانستان توفیقی بدست آورد، چون نگاهها به نقش ریاض در افغانستان همواره با نوعی بدبینی همراه است.