رهبران شورای دموکراتیک سوریه (SDC) باید به دنبال چارهای برای حفظ حداقل دستاوردهای خود باشند چرا که وعدههای آمریکا برای تجزیه سوریه و حمایت از استقلال کردها در عمل شکست خورده و واشنگتن در حال تن دادن به واقعیات است
الوقت- طی روزهای گذشته شاهد بمباران مواضع کردهای سوریه در شرق رود فرات با تسلیحات سنگین از سوی ترکیه بودیم و سپس رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه سهشنبه 30 اکتبر در پارلمان این کشور اعلام کرد که «کشورش «تندروها» را در شرق رود فرات در شمال سوریه، از میان خواهد بود». وی در این زمینه از آغاز عملیات نظامی گسترده دیگری در شمال سوریه خبر داد. این سیاستگذاری نخستین بار نیست که اعلام می شود و رئیس جمهور ترکیه 26 اکتبر جاری اعلام کرد که نگاه ترکیه به شرق فرات است و در ماه مارس گذشته نیز در اشاره به عزم نیروهای ترکیه برای تسلط بر مناطق تحت کنترل کُردها نیز گفته بود که «در حال فراهم کردن مقدمات لازم هستیم تا عین العرب، تل ابیض، رأس العین و الحسکه را از تروریسم پاکسازی کنیم».
معالوصف اکنون این پرسش مطرح است که آیا با توجه به مخالفتهای پیشین آمریکا با انجام اقدام نظامی ترکیه بر علیه کردها در شرق رود فرات، ادعای اردوغان تا چه اندازه قابلیت اجرایی شدن دارد؟ و از سوی دیگر این سیگنال برای کردهای سوریه چگونه تفسیر میشود و باید شاهد چه واکنشی از سوی کردهای سوریه بود؟
پروژه تدریجی ترکیه در شمال سوریه
با آغاز بحران در سوریه و گسترده شدن عمق آن پس از رقابت دولتهای منطقهای و بینالمللی برای تأثیرگذاری بر روند تحولات، دولت ترکیه که از سربرآوردن کردها در شمال سوریه و تشکیل حکومت خودگردان محلی به شدت احساس تهدید میکرد برای دفع این خطر بالقوه خواسته ایجاد منطقه حائل و امن در امتداد مرزهای جنوبی خود با سوریه به عمق 50 کیلومتر شد. عمدهترین هدف ترکیه از تشکیل این منطقه حائل جلوگیری از تقویت یگانهای مدافع خلق (ypg) بود که از نظر آنکارا تروریست و شاخه سوری حزب کارگران کردستان (PKK) محسوب ميشوند.
اما علی رغم تلاشهای ترکیه، غرب و بویژه ایالات متحده که در آن مقاطع داشتن ابزار کردها را برای پیش بردن طرح تجزیه سوریه لازم میدیدند توجهی به درخواستهای مکرر ترکیه نکرده و حتی تجهیز کردها به سلاح های سنگین از سال 2014 در دست اقدام قرار گرفت تا جایی که کردها (در قالب نیروهای SDF كه در اواخر سال 2015 از سوی واشنگتن سازماندهی و تشکیل شد) توانستند در ژوئن 2016 شهر استراتژیک منبج در غرب رود فرات را به تصرف خود درآورند که زنگ خطر جدی برای آنکارا محسوب میشد. این مرحله از تحولات سوریه مصادف با چرخش یکباره از اردوغان به سمت مسکو و تنشزدایی با این کشور شد که در جریان سقوط هواپیمای نظامی این کشور توسط جنگنده ترکیهای در نوامبر 2015 به شدت سرد و پرتنش شده بود. در این مرحله چرخش اردوغان فراهم شدن زمینه برای آغاز عملیات نظامی در شمال سوریه را فراهم کرد که به عملیات سپر فرات در دسامبر 2016 انجامید. در این مرحله ترکیه توانست با تصرف جرابلس و الباب و عقب راندن کردها از منبج امکان اتصال کانتونهای کردی را منتفی سازد.
از سوی دیگر صبر استراتژیک اردوغان با روی کار آمدن دونالد ترامپ در کاخ سفید مجدداً ثمربخشی خود را نشان داد و در میان حیرت کردها که انتظار خیانت آمریکا در این سطح را نداشتند، ترکیه با چراغ سبز کاخ سفید بخش دوم عملیاتی کردن طرح ایجاد منطقه حائل در شمال سوریه با عنوان عملیات شاخه زیتون را در 20 ژانویه 2018 آغاز کرد.
به طور حتم مهمترین قربانی بازی چندوجهی اردوغان در زمینه تحولات سوریه و چرخش های یکباره وی همواره کردهای سوریه بوده اند. بنابراین آزاد کردن اندرو برونسون کشیش آمریکایی و پس از آن شروع مذاکرات پشت پرده آنکارا- واشنگتن با سفر جیمز جفری نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه به ترکیه در 15 اکتیر، سیگنال هشداری بود که کردها باید با توجه به تجربه گذشته کنشگری مقامات واشنگتن آن را درک میکردند. از این رو باید گفت تهدیدات اردوغان به هیچ وجه ظاهری نیست و کردهای سوریه در حال از دست دادن آخرین شانسهای خود برای حضوری تأثیرگذار در آینده سوریه هستند. متحدان آمریکا همه روزی قربانی منافع واشنگتن میشوند موضوعی که پس از دوبار تجربه کردن آن از سوی کردهای سوریه اکنون هیچ جای تردیدی برای آنها باقی نگذاشته است.
کردها، کارتهای محدود و فرصت طلایی
به طور حتم کردهای سوریه مجال فراوانی برای مانوردهی به منظور کسب امتیازات حداکثری ندارند. رهبران شورای دموکراتیک سوریه (SDC) باید به دنبال چارهای برای حفظ حداقل دستاوردهای خود باشند چرا که وعدههای آمریکا برای تجزیه سوریه و حمایت از استقلال کردها در عمل شکست خورده و واشنگتن در حال تن دادن به واقعیات است. از سوی دیگر اعلام یکباره ترامپ مبنی بر خروج از سوریه در آینده نزدیک تهدید دیگری بود که کردها را در مورد اعتماد به وعدههای آمریکا نگران کرد. در این شرایط روسیه و ایران به عنوان دو بازیگر قدرتمند در سوریه به طور حتم با ماجراییجویی جدید ترکیه در شمال سوریه مخالف بوده و آن را در تعارض با روند همکاریهای سه جانبه آستانه و سوجی برآورد میکنند. این امر را میتوان تنها روزنه امید برای کردهای سوریه دانست. بازگشت به میز مذاکرات با دمشق البته با رویهای متفاوت از گذشته و بر مبنای واقعیات میدانی که نشان از داشتن دست برتر دولت در همه عرصهها دارد. تجربه همکاریهای گذشته موفقیتآمیز بودن آن را به اثبات رسانیده است چنانکه پس از هجوم نیروهای سپر فرات به غرب منبج و به تصرف در آوردن چندین شهر و روستا، توافق نیروهای دمکراتیک سوریه و ارتش سوریه مبنی بر تحویل دادن مناطق غربی منبج به دولت، موجب گردید که نیروهای سپر فرات عقب رانده شدند و به مرزهای قبل از شروع درگیری در آن مناطق بازگشتند. در اداره امور استان حسکه نیز همکاریها میان شورای دموکراتیک و دمشق مناسب بوده است.
با این وجود مذاکراتی که با اعزام هیئت نمایندگی کردها به دمشق در مردادماه شروع شده بود بدون دستیابی به نتیجه پایان یافت. 3 اکتبر (11 مهر) امجد عثمان سخنگوی مجلس دموکراتیک سوریه اعلام کرد مذاکراتی که با دولت مرکزی در جریان بود به پایان رسیده است. عمدهترین وجوه اختلاف بر سر خواست کردها مبنی بر غیرمتمرکز بودن آینده سوریه، کنترل بر دو گذرگاههای مرزی، استخراج و فروش نفت برآورد میشود. شورای دموکراتیک سوریه پلت فرمی با نام «خودگردانی مستقل دموکراتیک» برای بیان چگونگی اداره مناطق تحت کنترل خود به دولت ارائه کرده است موضوعی که دمشق خواهان آن نیست. در این شرایط طبیعتاً شورای دموکراتیک باید بازی مذاکره برای همه یا هیچ را کنار گذاشته و تصمیم سرنوشتساز بازگشت به سوی دمشق را به عنوان تنها و ثمربخشترین چاره در پیش گیرد.