الوقت- از پایان جنگ جهانی دوم تا کنون حدود 73 سال میگذرد و در این مدت جهان دچار تحولات بسیاری شده است. پایان جنگ جهانی دوم از سوی دیگر پایان حزب راستگرای نازی در آلمان هم بود که به مدت 11 سال تحت رهبری هیتلر قدرت را در آلمان در دست داشت.
با پایان جنگ و سقوط هیتلر در سال 1945 بسیاری معتقد بودند که عمر گروههای راستگرا و نازیسم به سر آمده، اما طی چند سال گذشته اتحادیه اروپا شاهد رشد جریانهای جدیدی از نازیسم میباشد. جریانهایی که با وجود آن که هنوز قدرت چندانی در صحنه سیاسی ندازند، اما روند رو به گسترش پایگاه اجتماعی این جریانات تهدیدی بزرگ برای حیات اتحادیه اروپایی در سالها و دهههای آتی به شمار میرود.
خیز آرام نئونازیسم در اروپا
در حال حاضر فعالیت نئونازیها تحت عنوان نازیسم در بیشتر کشورهای اروپایی ممنوع است، اما برخی از این گروه در قالب نامها و عناوین احزاب راستگرا فعالیتهای سیاسی و یا متینگهای خیابانی خود را دنبال میکنند.
طی روزهای گذشته دادگاه سوئد به یک گروه نئونازی در این کشور اجازه برگزاری راهپیمایی خیابانی داد و از پلیس درخواست کرد تا امنیت «جنبش نوردیک» در خیابانهای استکهلم تامین شود.
چهار ماه پیش از آن نیز حدود هزار تن از نئونازیهای لهستان و آلمان، از روز جمعه ٣١ فروردین/ ٢٠ آوریل برای شرکت در جشن تولد هیتلر، در شهر "اوستریتس"* ایالت زاکسن آلمان جمع شدند و همزمان فستیوالی به نام "راک راست" را در این شهر برگزار کردند.
فعالیتهای نئونازیها در آلمان و لهستان که همراه با پرچمها و علائم فاشیسم هیتلری بود، در شرایطی صورت گرفت که این گونه مراسمها به صراحت در قانون اساسی آلمان ممنوع اعلام شده، اما پلیس اقدامی برای مقابله با این تحرکات انجام نداد. هرچند بسیاری از رسانههای آلمانی، مقامات محلی را به خاطر عدم جلوگیری از چنین همایشی مورد انتقاد قرار دادند.
از سوی دیگر امسال ستایش از هیتلر به مناسبت زادروز او، به آلمان محدود نشده و در محلههای قدیمی وَرشو، گروه های ناسیونالیست، در روز تولد هیتلر دست به تظاهرات زدند. آن ها بنرهای بزرگی حمل میکردند که روی آن اصطلاح «راه سوم» نوشته شده بود و به ناسیونال سوسیالیسم اشاره داشت.
چرا نازیسمهای اروپایی در حال گسترش هستند؟
بسیاری از اندیشمندان سیاسی معتقدند که نازیسم فرزند بی واسطه سرمایهداری است. در واقع وقتی سیستم سرمایه داری با بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبرو می گردد گرایشات عقب مانده این سیستم مانند فاشیستی، نازیستی، نظامی گری، نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی به تحرک برمی خیزند تا نظم موجود را نگه دارند و اجازه ندهند این نظم سرمایه داری متزلزل شود.
لذا رشد نازیسم واکنشی به تهدیدات علیه سرمایهداری میباشد و نازیها بدنبال تداوم برتری جویی غربی بر دیگران هستند. ضمن آن که منشا شکلگیری نازیسم و فاشیسم نیز اروپای غربی به عنوان مهد لیبرال سرمایهداری است.
با وجود تبلیغاتی که نئونازیها در ارتباط با تهدید اروپا از سوی مهاجران و پناهجویان غیراروپایی دارند، اما در حقیقت آن چه باعث شده است تا این روزها اقبال به نئونازیها بیشتر شود در واقع نتیجه عملکرد سیستم سرمایه داری و بحران هایش و رشد بیکاری و گرانی و فقر و هم چنین شیوع و تبلیغ افکار و احساسات ناسیونالیستی و مهاجرستیز در رسانه های اروپایی است.
در حال حاضر سازمان ها و احزاب دست راستی نازیسم و فاشیستی، مردم اروپایی را می ترسانند که موقعیت کنونی شان را از دست خواهند داد و عامل مهم آن را نیز مهاجران و پناهندگان معرفی می کنند، غافل از آن که آن چه به سیل مهاجرت از کشورهای پیرامونی و توسعه نیافته به غرب منجر شده در واقع بحرانهای ناشی از عملکرد نظام سرمایهداری در جهان سوم است.
بحرانهایی که در قرن نوزدهم و بیستم در نتیجه حذف نظام سنتی معیشتی آفریقا به سیل مهاجرت آفریقاییتباران به اروپا و آمریکا منجر شد و در قرن بیست و یکم و این سالها نیز در نتیجه مداخله جویی سیاسی غرب در آسیا به شکلگیری بحران تروریسم و بیثباتی سیاسی در خاورمیانه و در نهایت سیل مهاجرت ساکنان خاورمیانه و شمال آفریقا به اروپا انجامیده است. جنگهای افغانستان، عراق و سوریه تنها بخشی از این مداخله جوییهای غرب در اوضاع منطقه غرب آسیا در طول دو دهه گذشته بوده است که نه تنها به گسترش دموکراسی و حقوق بشر در این کشورها نیانجامید بلکه غرب آسیا را به دوره ای کم سابقه از نزاع های فرقه ای و گسترش تروریسم و بی ثباتی سوق داد.
تهدید حیات اتحادیه اروپا از سوی نئونازیها
با وجود آن که گرایش به نئونازی نتیجه بی واسطه نظام سرمایهداری غربی است، اما همین گروه بزرگترین تهدید علیه اتحادیه اروپا به عنوان یکی دیگر از مظاهر سیاسی سرمایهداری آزاد و بی مرز لیبرال دموکراسی است. در واقع امروزه ما شاهد دو نتیجه نظام لیبرال دموکراسی میباشیم که نه تنها با هم قابل جمع نمیباشند، بلکه هر کدام به دنبال حذف دیگری است.
نئونازیها اتحادیه اروپا را بزرگترین تهدید علیه خلوص نژادی سفید و به تبع آن پایان برتری جویی نژادهای غربی میدانند که آینده غرب را با تهدید روبرو ساخته است و در مقابل اتحادیه اروپا نئونازیها را بزرگترین تهدید علیه تجارت جهانی آزاد قلمداد کرده که در صورت فراگیر شدن میتواند به فروپاشی اقتصاد آزاد به عنوان اصلیترین پایه بنیادین سرمایهداری منجر شود.
این روزها نیز احزاب متعددی از راستگرایان در کشورهای مختلف اروپایی در حال عرض اندام میباشند که علاوه بر آن که به شدت علیه سیاستهای اتحادیه اروپا میتازند، اولویت خود را در سیاست خارجی کسب استقلال گذشته، بازگرداندن اقتدار کامل به دولت ها برای اعمال قانون و حاکمیت در درون مرزها، مقابله با ورود پناهندگان و مهاجران دیگر کشورها و به طور کلی تضعیف و یا حتی خروج از این اتحادیه عنوان میکنند.
به عنوان نمونه در فنلاند حزب ضد اتحادیه «فنلاندی های واقعی»، در انتخابات پارلمانی اخیر این کشور، موفق شد ۱۹ درصد آرا را به خود اختصاص دهد و در دانمارک «حزب مردم» توانسته در دولت ائتلافی شرکت جوید و با تاکید همین حزب بود که دانمارک بار دیگر کنترل مرزها را برقرار کرد و برنامه شنگن اتحادیه اروپا را به چالش کشید.
در فرانسه نیز حزب دست راستی «جبهه ملی» به رهبری لوپن که به صراحت شعار خود را بر قطع کردن دخالت اتحادیه اروپا در امور داخلی فرانسه قرار داده بود، توانست به عنوان حزب دوم انتخابات ریاست جمهوری مطرح شود و در آلمان حزب آلتارناتیو برای آلمان «AFD» که در سال 2013 با شعار «از منطقه یورو بروید بیرون!» تاسیس خود را اعلام کرد، در انتخابات 2017، دوازده درصد آرای پارلمانی را بدست آورد.
نگاهی به شرایط فعلی راستگرایان و نئونازیها در اتحادیه اروپا اگرچه وضعیت حداقلی را برای آنان در صحنه سیاسی این کشورها نشان میدهد، اما از سوی دیگر این نگرانی برای قدرت گیری و فراگیری بیشتر این گروهها همچنان ادامه خواهد داشت، بویژه آن که اگر اتحادیه اروپا در حل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پیش روی خود همچنان ناتوان باشد.
از سوی دیگر در آمریکا نیز این روزها دولتی روی کار است که به شدت بدنبال تضعیف اتحادیه اروپا است و برخی حامیان ترامپ از جمله استیو بنن، مشاور سابق او به صراحت از تشکیل ائتلافی با راستگرایان اروپایی برای شکست اتحادیه اروپا خبر داده است. ائتلافی که میتواند جبهه ضد اتحادیه اروپا را در میان راستگرایان غربی پرقدرتتر نشان دهد.