این روزها صحبت از جنگ تجاری در رسانهها زیاد شنیده میشود. جنگی که دولت ترامپ به بهانه کسری تراز تجاری علیه رقبا و حتی نزدیکترین متحدان آمریکا به راه انداخته است. اما جنگ تجاری ترامپ تنها منحصر به دستکاری در تعرفههای تجاری نیست و ترامپ بخشی از اهداف مورد نظر خود را با ابزار دلار به عنوان ارز رایج معاملات بینالمللی به پیش میبرد. دلاری که حال این روزها به عنوان ابزار در دسترس واشنگتن بیش از گذشته در کانون اتهامات قرار گرفته است.
دلار بی پشتوانه
دلار سرنوشت عجیبی دارد و امروز به عنوان ارز بینالمللی بی پشتوانه شناخته میشود، هرچند این بی بشتوانه شدن دلار چندان هم بی دلیل نیست و ریشه تاریخی دارد.
بعد از جنگ جهانی دوم در ژوئیه 1944 قدرتهای پیروز در قالب کشورهای متفق بر شکلگیری نظام اقتصادی واحدی تحت عنوان نظام مالی برتون ووودز تاکید کردند که قرار بود هرکدام از کشورها میزانی از طلا را به عنوان پشتوانه ارز ملی خود در نظر بگیرند.
با این حال در آن کنفرانس، آمریکا که دو سوم طلای جهان را تحت کنترل داشت اصرار کرد که سیستم برتون وودز هم بر طلا و هم بر دلار آمریکا مبتنی باشد که عملاً انجام پذیرفت. اما در آگوست 1971 و در حالی که بسیاری از کشورها با اطمینان به پشتوانه طلایی دلار این ارز را در معاملات خود با دیگر دولتها بکار میبردند، نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا كه تأمين مالي جنگ ويتنام مشكلات عديدهاي را برايش ايجاد كرده بود، قابلیت تبدیل دلارِ آمریکا به طلا را به شکل یک طرفه فسخ و اقدام به چاپ دلار مورد نیاز کرد و در عمل با حذف طلا برای پشتوانه دلار، به سیستم برتون وودز پایان داد.
این اقدام نیکسون دو نتیجه را برای اقتصاد آمریکا در بر داشت: از یک طرف بدلیل رواج دلار از دو دهه قبل، باعث شد تا کشورها همچنان دلار را به عنوان تنها ارز بینالمللی بکار گیرند و از سوی دیگر دست آمریکا را برای انتشار دلار به هر میزان که لازم داشت، باز گذاشت. لذا از این زمان به بعد اگرچه دلار همچنان در معاملات بکار گرفته میشد، اما بانک مرکزی آمریکا الزامی به ارائه طلا در قبال دلار نداشت.
این وضعیت برای بسیاری از کشورها که از دلار- علاوه بر طلای داخلی- به عنوان پشتوانه اقتصادی استفاده میکردند شوک بزرگی بود چرا که دلار در عمل هیچ پشتوانهای از طلا نداشت. این بی پشتوانه بودن دلار تا به امروز هم ادامه دارد.
دخالت اقتصادی و سیاسی در دیگر کشورها با دلار
طی حداقل چند دهه گذشته که دلار به عنوان ارز بینالمللی معرفی شده، واشنگتن به دفعات با ابزار دلار به دستکاری در امور اقتصادی و یا سیاسی دیگر کشورها پرداخته است.
برای واشنگتن چاپ دلار بدون پشتوانه کار سختی نیست، يعني كاغذ چاپ كند و از کشورهای دیگر هرچه میخواهد و هر میزان واردات داشته باشد. در صورتي كه هيچ كشوري هرگز نميتواند از چنين امتيازي برخوردار باشد چرا كه براي واردات خود نيازمند ارز – واحد پول خارجي – است اما ايالات متحده با استفاده از واحد پولي كه خود آن را منتشر كرده است ميتواند واردات داشته باشد.
این افزایش واردات از طرف دیگر به وابسته شدن دیگر کشورها به بازار آمریکایی منجر شده و در عمل این زمینه را برای ایالات متحده فراهم کرده که هر زمان بخواهد با تهدید به کاهش واردات و یا تغییر تعرفه واردات به مجازات دیگر کشورها بپردازد. مانند همان چیزی که امروز به جنگ اقتصادی معروف شده و ترامپ در مقابل کشورهای رقیب و دشمنان آمریکا دنبال میکند.
از سوی دیگر سواستفاده واشنگتن از دلار تا کنون به دفعات در بحرانهای سیاسی داخلی دیگر کشورها دیده شده و توزیع دلار ابزار همیشگی واشنگتن برای اهداف سیاسی خود بوده است. مانند همان اتفاقاتی که در جریان کودتا علیه دولت ملی ایران در سال 1332 با توزیع دلار در میان مخالفان دولت و یا در نمونه مشابه در سرنگونی دولت آلنده در شیلی و یا در سالهای اخیر از طریق تزریق دلار در میان گروههای شورشی و تروریستی مسلح در سوریه و عراق صورت گرفته است.
اینها همگی تنها چند نمونه از سواستفادههای واشنگتن از دلار به عنوان ابزار اقتصادی و حتی سیاسی علیه دیگر کشورهاست.
چشم انداز در حال افول سلطه دلار
اما سواستفاده اقتصادی و سیاسی واشنگتن از دلار چندان هم بر وضعیت این ارز آمریکایی بی تاثیر نبوده و حداقل طی چند سال گذشته روندی تدریجی برای کنار زدن دلار در حال شکلگیری است.
یک وضعیت خطرناک برای آمریکا همیشه متصور است که اگر كشورهاي ديگر با دلار معامله نكنند، اقتصاد آمريكا به راحتي و بدون هيچ جنگي متلاشي ميشود، چون در عمل قدرت چانه زنی آمریکا در اقتصاد از بین خواهد رفت.
امروزه دلار 61 درصد ذخاير ارزي جهان را تشكيل ميدهد، اما استفاده از دلار به عنوان ابزار تحریم از سوی آمریکا علیه دیگر کشورها باعث میشود، ذخایر ارزی کشورهای تحریم شده از دلار به سمت طلا و یا دیگر ارزهای خارجی سوق پیدا کند و تداوم این وضعیت در عمل به معنای کاهش ارزشمندی دلار در معاملات جهانی خواهد بود.
تحریمهای آمریکا علیه ایران باعث شده تا مقامات تهران در معاملات تجاری خود با دیگر کشورها به ارزهای دیگری غیر از دلار فکر کنند و زمزمه مبادله نفت ایران با یوروی اروپای و یا یوهان چین به گوش میرسد.
همین وضعیت نیز در مورد معاملات دوجانبه و یا چند جانبه روسیه، ترکیه و چین نیز دیده میشود. در حالی که ترکیه از هفته گذشته شاهد سقوط ارزش پول خود در مقابل دلار بدلیل تحریمهای آمریکا بود، سرمایهگذاری قطر از یک طرف و همچنین اعلام مبادله ترکیه با اروپا براساس یورو باعث تقویت لیر ترکیه در مقابل دلار آمریکا گردید.
برخی دیگر از کشورها مانند روسیه نیز از زمان تحریمهای اروپا و آمریکا به سمت جایگزین کردن منابع دولتی خود با طلا بجای دلار میباشند و بنابر آمار منتشر شده، مسکو سال میلادی گذشته 160 درصد بیشتر از مدت مشابه قبل اقدام به خرید طلا برای پشتوانه بانک مرکزی خود کرده است.
براین اساس در حال حاضر حداقل بخشی قابل توجه از تعاملات جهانی میان ایران، چین، روسیه، ترکیه و اتحادیه اروپا بدون دلار و از طریق دیگر ارزها و یا تهاتر کالا به کالا در حال انجام و پیگیری است و در صورت تداوم و فراگیر شدن این روشها، آینده روشنی برای دلار به عنوان ابزار سیاسی و اقتصادی دیده نمیشود، چون با گسترش تحریمهای اقتصادی آمریکا؛ دیگر کشورها به سمت ارزهای دیگر گرایش پیدا خواهند کرد و در این شرایط دلار بصورت طبیعی جایگاه جهانی و سلطه خود را از دست خواهد داد.