الوقت- آصف بیات در کتاب"زندگی همچون سیاست :چگونه می توان مردم عادی خاورمیانه را تغییر داد" نا جنبش های اجتماعی را اینگونه تعریف میکند:
“در مجموع ناجنبش ها به کنش های جمعی فعالان غیر جمعی گفته می شود آنها برآیند رفتارهای یکسان تعداد کثیری از مردم عادی اند که کنش های پراکنده اما یکسانشان تغییرات اجتماعی گسترده ای را به وجود می آورد حتی اگر این رفتارها تابع هیج ایدئولوژی یا رهبری مشخصی نباشند ".
براین اساس نا جنبش های اجتماعی نماینده میلیون ها فرودست و فقیر در حاشیه شهرها، زنان و جوانانی است که با پیشروی آرام، طویل المدت و محتاطانه به تغییرات اجتماعی دست می زنند. همه آنها با خواسته های متفاوت یک چیز را میخواهند و آن هم تغییر وضع موجود است نمونه بارز ناجنبش اجتماعی را می توان به خود سوزی محمد بو عزیزی در تونس اشاره کردکه انقلابهای عربی را به دنبال خود آورد.
ناجنبش های اجتماعی نشانه بسیج طولانی مدت میلیون ها انسان و خانواده های وانهاده و آواره ای است که تلاش میکنند زندگی شان را ارتقا بدهند بی آنکه این تلاش ها تابع رهبری متمرکز ، ایدئولوژی یا سازماندهی زیر بنایی چندانی باشد . نمونه این ناجنبشها را می توان در مصر دید آنجا که مقامات قاهره از هجوم دهقانان از نقاط مختلف مصر علیا شکایت دارند و یا مقامات استانبول در مورد پیشروی ترک های سیاه یا مهاجران روستایی فقیر آناتولی میگویند که چهره شهر های آنها را دهاتی کرده است . سفید پوستان اروپایی نیز با لحنی مشابه، نگرانی عمیقی را از هجوم خارجیان (آفریقایی،آسیایی،و به ویژه مسلمانان) ابراز میکنند که به نظرشان عادات اجتماعی اروپایی را در چنبره خود گرفته اند و با حضور فیزیکی و راه رسم های فرهنگی خود یعنی حجاب، مساجد و مناره ها در حال نابودی شیوه زندگی اروپایی اند .
علاوه بر توده های فقیر در منطقه آسیای جنوب غربی و مهاجران اروپایی، شاهد حضور زنانی هستیم که با حفظ ایمان و شرف خود تلاش دارند اجتماعی تر شوند. ناجنبش های اجتماعی زنان در عربستان از آن جمله اند که خواهان تغییر وضع موجود در عربستان می باشند وتلاش دارند خود را به مثابه فعالان عمومی جا بی اندازند .
جوانان جزء مهم دیگر ناجنبش های اجتماعی هستند که در تحولات اخیر مصر شاهد حضور پر رنگ آنها بودیم. ناجنبش جوانان را نباید با جنبش جوانان دانشجویی یا بخش جوانان این یا آن حزب اشتباه گرفت. جوانان فرصتی برای تمام گروهها می باشند و حتی میتوانند مورد توجه سلفی ها و سکولار ها هم باشند . در واقع ناجنبش های اجتماعی جوانان فرصتی برای همه هستند زیرا آنها مظهر چالش جمعی هستند که هدف اصلی انها دفاع از منش جوانی و تعمیم آن است. یعنی حفظ و گسترش شرایطی که به جوانان اجازه می دهد فردیت و خلاقیت و نگرانی از چشم انداز آینده ی خود را بروز دهند. ناجنبش های اجتماعی جوانان در بحرین،مصر،یمن و دیگر نقاط آسیای جنوب غربی فرصتی بی بدیل برای بهره بری همه گروه ها است. .زیرا جوانان تقریبا دو سوم جمعیت این کشورها را تشکیل می دهند. جوانان هویت جمعی خود را در مدارس، دانشگاهها، فضای عمومی شهری پارک ها،کافه ها، و مراکز ورزشی ایجاد میکنند یا اینکه با یکدیگر از طریق دنیای مجازی رسانه های گوناگون مرتبط اند و نارضایتی جمعی خود را بروز می دهند به عنوان مثال در عربستان طبقه متوسط جدید به واسطه دنیای مجازی در حال شکل گیری است بر همین اساس است که مدیر اجرایی توئیتر اعلام کرده است که بیشترین رشد مشترکان این پایگاه مربوط به عربستان بوده است. به طوری که تعداد مشترکان عربستانی در مدت زمان کوتاهی حدود 30 برابر شده است. میزان مراجعت شهروندان عربستانی به فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. به طوریکه ، وضعیت زیر در جامعه امروزی عربستان حاکم شده است:
11.4میلیون نفر در عربستان کاربر اینترنت هستند (حدود 40 درصد جامعه). عربستان در منطقه خاورمیانه بیشترین کاربر را دارد.
4.5میلیون کاربر عربستانی در فیس بوک حضور دارند(17 درصد جامعه).
77 درصد جامعه 5 میلیونی دانشجویان دختر و پسر عربستانی در فیس بوک حضور دارند
بیشترین اخبار گردش یافته در میان مردم عربستان (دانشجویان، نخبگان و...) اخبار انعکاس یافته در فیس بوک و توئیتر می باشند.
این رسانه ها اینقدر بر افکار عمومی جامعه عربستان تاثیر گذار بودند که بعد از تحولات بیداری اسلامی در منطقه، پادشاه عربستان پیشنهاد 150 میلیارد دلار برای خرید فیس بوک را به مسئولین این شبکه ارائه کرد. و ولید بن طلال سعودی بیشترین سهام توئیتر را خریداری نموده است به همین جهت ناجنبش های اجتماعی در عربستان منبع ظهور سه جريان مهم سياسى-اجتماعى،اعتراضى و انتقادى در جامعه عربستان شده است كه عبارتند از: الف) روشنفكران آزادىخواه؛ ب) اسلامگرايان اصلاحطلب و معتقد به تفاسير جديد از مذهب سنتى؛و ج) جريان اصلاحطلب و منتقد شيعى .
در مجموعه سیاست جوانان همانند زنان و فقرا سیاست اعتراض نیست بلکه سیاست مبتنی بر رفتار است سیاست چاره اندیشی از طریق کنش است . در این شرایط ابتدا هیج اعتراض سیاسی شکل نمی گیرد تا مبادا شاخک های نهاد های امنیتی را تیز کند، بلکه ناجنبش ها با خواسته های رفتاری غیر حکومتی زمینه های تغییر اجتماعی را فراهم می سازند و تبدیل به جنبش های اصیل انقلابی می شوند .
منطق کنش ناجنبش های اجتماعی
به طور کلی ویژگی های خاص ناجنبش های اجتماعی به شرح ذیل می باشند :
- ناجنبش ها عمل محورند نه ایدئولوژی محور و به نحو چشمگیری خاموش اند و بی سر وصدا
- ناجنبش ها به جای استفاده از رهبران برای فشار به مقامات، مستقیما خود وارد عمل می شوندلذا سیاست آنها سیاست اعتراض نیست بلکه سیاست عمل است
- برخلاف جنبش های اجتماعی که در آن فعالان درگیر بسیج و اعتراضند ناجنبش ها رفتار آنها در کردارهای روزانه ادغام می شود(رفتار های روزانه زنان،جوانان و فقرا)
- رفتارهای ناجنبش های اجتماعی رفتارهای گروه کوچکی از مردم در حواشی سیاست انجام نمی گیرد بلکه رفتار معمولی زندگی روز مره میلیون ها نفر از مردم است
در واقع قدرت ناجنبش های اجتماعی در قدرت بی شماران آن است یعنی تاثیر چشمگیر آن بر هنجارها و قواعد در جامعه از سوی بسیاری از مردم که در آن واحد کارهای مشابهی را هر چند به صور گوناگون انجام می دهند. براین اساسی وقتی تعداد بسیار زیادی از مردم مشابه هم عمل می کنند منجر به طبیعی شدن و مشروع شدن رفتارهایی می شوند که پیشتر نامشروع بودند، و این همان موضوعی که به عینه در سیر تحولات مختلف منطقه شاهد آن هستیم.