الوقت - تسلط ارتش سوریه بر دو استان «درعا» و «قنیطره» در مقام مقدمهای برای آغاز جبهه جنگ در شمال علیه تروریستها را میتوان «نبرد نهایی» یا «مادر جنگها» در عرصه بحران سوریه ارزیابی کرد. طی چند روز گذشته ساکنان «فوعه» و «کفریا» که در شمال شرق استان ادلب واقع شده، شهرکها را تخلیه کردهاند و همزمان آرایش ارتش سوریه در مناطق شمالی کشور نشان میدهد که به زودی نبرد در جبهه شمال برای آزادسازی استان ادلب به عنوان محل اصلی تجمع نیروهای تروریستی آغاز خواهد شد و ناقوس مرگ برای تروریستها به صدا درآمده است.
استان ادلب با مساحتی حدود 6100 کیلومتر و واقع شدن در مرز شمال غربی کشور سوریه با ترکیه -بهطور مشخص منطقه اسکندرون- از اواخر ماه می 2015 تا کنون، توسط گروههای معارض سوری به سرکردگی گروه تروریستی «جیش الفتح» و همپیمان سازمان تروریستی القاعده اشغال شده است. اکنون با گذشت بیش از سه سال، با تغییر در معادلات میدانی، ارتش سوریه قصد دارد «نبرد بزرگ» را علیه مامن اصلی تروریستها آغاز کند. بر اساس ارزیابیهای نظامی اولویت ارتش سوریه آزادی شهر«جسر الشغور» در غرب استان ادلب به موازات استان«لاذقیه» است.
همچنین، گزارشها حاکی از آن هستند که نیروهای ارتش سوریه در چند محور در جنوب غرب استان حلب و شرق استان ادلب (شهرک ابوظهور)، شمال شرق استان لاذقیه و شمال غرب استان حماه (دشت الغاب و شهرک جورین) مستقر شدهاند. افزون بر این، جنگنده های سوری و روسی طی چند روز گذشته بیش از 100 مرتبه، مواضع تروریستها را در استان های حماه، ادلب و حلب هدف قرار دادند. به گفته منابع میدانی، جنگنده های سوری و روسی مواضع تروریستها را در مناطق «شیک، الزیاره، تل واسط، قسطون، المنصوره، الهبیط، خان شیخون، کفرزیتا، اللطمانه، معرکبه، البویضه، تمانعه، سکیک، التح، اطراف سرمین، خلصه، کفرناها، اورم الکبری» در هم کوبیدهاند.
مجموع این شرایط نشان میدهد که ارتش سوریه طی روزهای آینده سرنوشتسازترین جنگ را در تحولات میدانی سوریه پساداعش آغاز خواهد کرد. با این وجود، این نبرد نمیتواند برای ارتش سوریه همچون امری آسان تلقی شود و به طور حتم موانعی محدود پیشروی پیشروی آنها قرار میگیرد. با این وجود، استدلال اصلی نوشتار حاضر این است که این موانع نمیتوانند در برابر ظرفیتهای موجود مهم تلقی شوند و در نهایت این ارتش سوریه است که پیروزی نهایی جبهه جنگ در شمال خواهد بود. در راستای اثبات این استدلال، در ادامه مهمترین موانع و ظرفیتهای دمشق برای آزادسازی ادلب مورد واکاوی قرار میگیرد.
1- موانع پیشروی ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب
تجمع گروههای تروریستی در ادلب: یکی از مهمترین موانع پیشروی ارتش سوریه در کنترل مجدد استان ادلب، تجمع گسترده تروریستها در این منطقه است. از اوایل سال 2015 که گروه ترویستی جیش الفتح، جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی، با حمایت عربستان و ترکیه ادلب را اشغال کردند؛ این استان به کانون اصلی تجمع تروریستها تبدیل شد. همچنین، در نتیجه پیشرویهای ارتش سوریه طی چند ماه گذشته بخشی بزرگ از نیروهای تروریست در محورهای نبرد، همراه با خانوادههایشان، به استان ادلب انتقال داده شدهاند. از همین، جهت میتوان ادلب را لحظه «مرگ و زندگی» یا «پایان راه» برای مبارزان حاضر در صفوف گروههای تروریستی دانست؛ در نتیجه مقاومت محکم و جدی این گروهها بسیار محتمل به نظر میرسد که این امر میتواند روند پیشروی ارتش سوریه را کند نماید.
واهمه اروپا از بازگشت تروریستها به غرب: یکی دیگر از موانع پیشروی ارتش سوریه، در ارتباط با نارضایتی اروپاییها از بازگشت تروریست به مرزهای کشورهایشان است. در حقیقت، تحولات منطقه غرب آسیا بعد از سال 2011 بخشی بزرگ از اسلامگرایان رادیکال حاضر در کشورهای اروپایی را به سمت مرزهای سوریه، عراق و... روانه کرد. اکنون با آزادسازی ادلب واپسین مکان تجمع عمده تروریستها در ادلب از دست خواهد رفت که این امر میتواند بخشی از این افراد را مجددا به سمت کشورهای اروپایی روانه کند. در نتیجه میتوان کارشکنی و بهانهتراشیها اروپاییها را از جبهه جنگ در شمال پیشبینی کرد. حتی تبلیغات رسانهای و احتمال سناریوسازیهایی همانند حمله شیمیایی خان شیخون و دوما در ریف دمشق بسیار محتمل میباشد.
بازی ترکیه با حمله به نیروهای تحریر الشام (جبهه النصره): مخالفت ترکیه و تلاش این کشور برای ممانعت از آزادسازی ادلب توسط دمشق، دیگر مانع جدی است که پیشروی ارتش سوریه قرار دارد. آنکارا قصد دارد از هر طریق ممکن زمینه را برای آزادسازی ادلب دشوار کند و در این مسیر نیز قصد دارد با بهرهگیری از نیروهای تحت حمایت خود با عنوان نیروهای ارتش آزاد، قبل از حکومت مرکزی سوریه، ادلب را اشغال کند. در همین راستا، دولت ترکیه درصدد است از حملات ارتش سوریه به مناطق اشغالی شمال جلوگیری کند و در حال حاضر هم سایر گروههای تروریستی را علیه هیات تحریر الشام بسیج کرده است. این امر نشان میدهد که ترکیه نسبت به ادلب چشمطمع داشته و قصد دارد حتی قبل از نیروهای ارتش سوریه این استان را کنترل کند که تا حدود زیادی امری ناممکن به نظر میرسد. بنابراین، حمایتهای ترکیه از تروریستها در ادلب حتمی بوده و با توجه به اینکه این استان هممرز با ترکیه است میتواند فضای تنفس بزرگی برای تروریستها باشد. همچنین، حضور تروریستهای تحت حمایت ترکیه، در شمال استان ادلب، یعنی در جنوب عفرین، میتواند عاملی برای طولانی شدن جبهه نبرد در شمال باشد.
2- عوامل پیشران و ظرفیتهای ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب
هر چند موانعی در برابر آزادسازی ادلب برای حکومت مرکزی سوریه وجود دارد اما واقعیت این است که این موانع در برابر ظرفیتها و عومال پیشران فاقد کارایی هستند. از جمله مهمترین ظرفیتهای موجود ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب به عنوان آخرین نشیمنگاه بزرگ تروریستها میتوان به سه محور ذیل اشاره داشت.
قدرت، انسجام و توانمندی ارتش سوریه نسبت به تروریستها: اولین و مهمترین عامل پیشران در موفقیت دمشق در جبهه جنگ شمال را میتوان توانمندی و انسجام ارتش سوریه ارزیابی کرد. ارتش سوریه در نتیجه بیش از 7 سال جنگ مداوم با نیروهای تروریستی، اکنون در مقام نیروهایی کارآزموده و با تجریه از قدرت فوقالعاده در نبردهای میدانی برخوردار هستند. زمانی به این مساله، حمایتهای هوایی و کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران افزوده شود، به نظر میرسد هیچ نیرویی در سوریه نمیتواند در برابر آتش ارتش سوریه مقاومت کند. نماد بارز این امر را میتوان در موفقیتهای چند وقت اخیر ارتش سوریه در ریف دمشق، درعا و قنیطره ارزیابی کرد.
پیوستن چین به جبهه حامیان دمشق در جبهه ادلب: دیگر عامل پیشران در موفقیت عملیات شمال برای آزادسازی ادلب را میتوان به حمایت چین در مقام یکی از قدرتهای بینالمللی نسبت داد. در حقیقت کشور چین به دلیل حضور حدود 5 تا 10 نفر از نیروهای مسلمان اویغوری که از منطقه سین کیانگ به سوریه آمدهاند، به شدت از امکان بازگشت این نیروهای تروریست به کشور خود نگران است. ایغوریها که «حزب ترکستانی» را در سوریه ایجاد کردهاند، در شرایط کنونی بیشتر در ادلب متمرکز هستند. از این رو، در وضعیت کنونی پکن به جبهه حامیان دمشق در آزادسازی ادلب رسیده و این مساله در بعد نظامی و دیپلماتیک میتوان برای حکومت سوریه بسیار اثرگذار باشد.
مشروعیت بینالمللی دمشق در آزادسازی ادلب: دیگر ظرفیت مهم ارتش و حکومت سوریه برای آزادسازی ادلب را میتوان با مشروعیت بینالمللی دمشق در حمله به تروریستها ارزیابی کرد. از یک سو، بشار اسد در مقام رئیسجمهوری قانونی کشور، از مشروعیت لازم بر اعاده کامل حاکمیت دمشق بر کل کشور برخوردار است و از سوی دیگر، در سطح بینالمللی مبارزه با تروریسم ارتش سوریه، مورد مقبولیت بوده و افکار عمومی جهانی به وضوح نسبت به این امر آگاهی هستند که که ادلب محل اصلی تجمع ترویستها بوده و تنها راه ممکن بازگشت اراده حاکمیت دولت مرکزی برای این استان است.