درخواست بولتون برای افزایش نقش آفرینی نیروهای یونیفل با هدف تثبیت امنیت رژیم صهیونیستی با پشتوانه بین المللی می باشد به صورتی که بتواند از طریق این نیروها مرز لبنان و سوریه را کنترل و حتی عدم اتصال دمشق با مقاومت لبنان را تضمین کند.
الوقت- پس از جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظم جدید بین المللی با تولد سازمان ملل متحد، این سازمان که بر مبنای امنیت دسته جمعی و تلاش برای کاهش مخاطرات و چالش های پیش روی گسترش صلح جهانی شکل گرفته بود، به نقش آفرینی در بحران ها بویژه تلاش برای توقف جنگ های صورت گرفته میان کشورها روی آورد. در طول این مدت (پایان جنگ جهانی دوم تاکنون) منطقه غرب آسیا یکی از کانون های اصلی بحران و جنگ و ناامنی در جهان به شمار آمده که بخش زیادی از آن به واسطه تاسیس رژیم صهیونیستی و سیاست های امپریالیستی سران این رژیم در حق کشورهای منطقه مخصوصاً همسایگان بوده است. بر همین اساس یکی از اصلیترین پرونده های سازمان ملل برای ارسال نیروهای حافظ صلح لبنان بود که در مارس 1978 بر اساس صدور دو قطعنامه 425 و 426 شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت. این نیروها که به نیروهای یونیفل معروف هستند موظف بودند تا بر روند اجرای مفاد قطعنامهها مبنی بر توقف اقدامات نظامی اسرائیل علیه تمامیت ارضی لبنان و عقب نشینی نیروهای این رژیم از از کلیه سرزمینهای لبنانی نظارت کنند.
ماموریت این نیروها در پنجمین دهه از آغاز حضورشان در مرزهای میان لبنان و رژیم صهیوینستی اکنون اما با گستردگی بیشتری هم از لحاظ تعداد نفرات و هم از جنبه حیطه وظایف، نسبت به اوایل شروع به فعالیت رو به رو بوده است.
مع الوصف طی روزهای گذشته رسانه ها به نقل از روزنامه الاخبار چاپ لبنان اعلام کرده اند جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید رایزنیهایی با مقامات دیگر کشورهای عضو شورای امنیت برای تجدیدنظر در وظایف یونیفل برای گسترش دایره ماموریت این نیروها به منظور در برگرفتن مرزهای شرقی لبنان با سوریه»، علاوه بر مرزهای جنوبی با فلسطین اشغالی و همچنین «امکان مداخله عملی، بازدارندگی و حسابرسی» شروع کرده است. این طرح که با مخالفت اولیه فرانسویها رو به رو شده به احتمال زیاد در جلسه 31 اوت (10 شهریور) شورای امنیت به شکل قطعنامه پیشنهادی آمریکا مطرح خواهد شد. اما اینکه اهداف واشنگتن از این تغییرات چیست و عوامل تاثیرگذار بر این چرخش دیدگاه واشنگتن نسبت به نیروهای سازمان ملل در لبنان کدامند؟ پرسشی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
طی هفته گذشته دوره 2 ساله فرماندهی مایکل بیری ایرلندی بر نیروهای یونیفل در حالی به اتمام رسید و دل کول افسر ایتالیایی به جای وی منصوب گردید که در پایان ماموریت بیری انتقادات زیادی از سوی لبنانیها نسبت به عملکرد وی در رعایت نکردن اصل بیطرفی در ماموریت حفظ صلح صورت گرفته بود که به حضور او در سرزمینهای اشغالی برای بزرگداشت کشته شدگان جنگ های رژیم صهیونیستی، همزمان با سالروز جنایت این رژیم در کشتار روستای قانا در سال 1996 در لبنان، ارتباط داشت. با وجود این، واقعیت آن است که نیروهای یونیفل از بدو تاسیس تاکنون همواره جانب منافع رژیم صهیونیستی را داشته اند و این امری مستثنی بر قاعده نبوده است چنانکه پس از تهاجم بسیار وسیع زمینی، هوایی و دریایی رژیم صهیونیستی به لبنان در ششم ژوئن 1982 (16/3/1361) این نیروها هیچگونه واکنشی از خود نشان ندادند و ارتش صهیونیستی به سرعت و بدون برخورد با مقاومت چندانی تا دروازه های پایتخت لبنان پیش رفت و بیروت را به محاصره درآورد. همچنین در سال 2006 اگر دفاع حزب الله و سایر گروه های مقاومت از خاک لبنان نبود عملاً رژیم صهیونیستی می توانست مجدداً بیروت را اشغال کند. واقعیت آن است که تا دست حمایت قدرتهای غربی از رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد عملاً نه تنها این نیروها بلکه اساساً هیچگاه شورای امنیت و دیگر سازمان های بین المللی نخواهند توانست برضد منافع تل آویو اقدامی عملی که منجر به عقب نشینی این رژیم شود صورت دهند. بنابراین در حالی که نیروهای یونیفل هیچ اقدامی در برابر تجاوزات و تهدیدات رژیم صهیونیستی نمیتوانند صورت دهند طبیعتاً افزایش دامنه ماموریت آنها برای جلوگیری از تقویت جای پای مقاومت در مرزهای لبنان و سوریه با سرزمین های اشغالی است تا پایه امنیتی اسرائیل که به مخاطره افتاده بیش از این متزلزل نشود.
ایالات متحده طی هفته گذشته اعلام کرد که کمک امنیتی با رقم 3.8 میلیاردی را در اختیار تل آوی قرار می دهد. این رقم بخشی از بسته کمک های نظامی سالیانه آمریکا به این رژیم است که در سال 2016 در کنگره تصویب شد و بر اساس آن بمدت ۱۰ سال حمایت تسلیحاتی و نظامی ۳۸ میلیارددلاری آمریکا از اسرائیل صورت خواهد گرفت. این رقم بزرگترین حمایت نظامی در تاریخ آمریکا از کشوری خارجی است. این کمک ها نشاندهنده درخواست های پی در پی تل آویو از واشنگتن برای حمایت های بیشتر از امنیت سرزمین های اشغالی است. در شرایط جدید منطقه که نیروهای دولتی سوریه تقریباً بیشتر خاک این کشور را از تصرف تروریستها ازادسازی کرده اند و توانسته اند برای نخستین بار از زمان انعقاد پیمان آتش بس 1974 در مرزهای جولان اشغالی حضور نظامی گسترده پیدا کنند، و همچنین مقاومت در لبنان علاوه بر قدرت نظامی از لحاظ سیاسی نیز پیروزی چشم گیری در انتخابات کسب کرده و نیرومندتر از هر زمان به چشم می آید، این تل آویو است که برخلاف تصورات اولیه از بحران افرینی در سوریه و عراق خود را بازنده اصلی تحولات می بیند و در پی چاره اندیشی برای برون رفت از شرایط کنونی است. تلاش های تل آویو برای پیشبرد منافع خود از طریق وارد کردن آمریکا به بحران سوریه نیز اکنون بی ثمر به نظر می رسد چرا که واشنگتن از بازداشتن ورود نیروهای دولتی و مقاومت به مرزهای جولان اشغالی ناکام ماند. در این شرایط درخواست بولتون برای افزایش نقش آفرینی نیروهای یونیفل با هدف تثبیت امنیت رژیم صهیونیستی با پشتوانه بین المللی می باشد به صورتی که بتواند از طریق این نیروها مرز لبنان و سوریه را کنترل و حتی عدم اتصال دمشق با مقاومت لبنان را تضمین کند.
در تهاجم سال 2006 اسرائیل به جنوب لبنان، جان بولتون به عنوان سفیر آمریكا در سازمان ملل متحد حضور داشت و در دفاع از تجاوز رژیم صهیونیستی توجهی به نقش و کارکرد یونیفل نداشت اما اکنون پس از 12 سال مجدداً اما اینبار از قلب کاخ سفید، به منظور اجماع سازی بین المللی برای دفاع از امنیت رژیم صهیونیستی برای افزایش دامنه اختیارات این نیرو لابی گری میکند که البته به گفته رسانهها تاکنون با مخالفت فرانسه مواجه شده است که یکی از دلایل آن می تواند به سبب حضور حدود 1200 افسر و نیروی دریایی فرانسوی در جنوب لبنان باشد.