اگرچه سفرهای متعدد و هر بار بیحاصلتر از قبل نتانیاهو به مسکو به خوبی نشاندهنده موضع روسیه می باشد اما این واقعیت که مسکو به حفظ اتحاد با ایران برای خنثی کردن طرح و برنامه غرب در تنگ تر کردن کربند امنیتی به دور روسیه به چشم ضرورتی راهبردی مینگرد استدلال مهمتری برای دست رد پوتین بر سینه ترامپ می باشد.
الوقت- هلسینکی پایتخت فنلاند این روزها در مرکز توجه رسانهها و تحلیلگران بینالمللی قرار گرفته است. این شهر در حالی آماده دیدار مهم رهبران روسیه و آمریکا به عنوان دو قدرت مهم بینالمللی میشود که یکسال و نیم پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در کاخ سفید این اولین بار است که میان وی و پوتین دیدار رسمی و دوجانبه برگزار میشود. روابط میان مسکو و واشنگتن علی رغم اظهار تمایل رهبران دو کشور به کاهش تنشها و ایجاد فضای مثبت برای رفع اختلافات، یکی از سردترین و تنشآلودترین دورانهای پس از پایان جنگ سرد را میگذراند. بر همین اساس یکی از مهمترین مسائل مبهم پیش روی مذاکره روز دوشنبه ترامپ و پوتین آن است که آیا این دو قادر خواهند بود تحولی در روابط تیره و تار کنونی ایجاد کرده و افقی روشن را برای کاستن از سطح اختلافات بگشایند؟ در این زمینه باید توجه داشت که مذاکرات روسای جمهور آمریکا و روسیه شامل موضوعات مختلفی میشود که با بررسی درجه اهمیت آنها برای منافع هر کدام و فهم نقاط افتراق و اشتراک دیدگاه دوسویه، میتوان به امکان نیل به توافق یا توافقات راهبردی میان دو رئیس جمهور خوشبین و یا بدبین بود.
آینده اوکراین و شبه جزیره کریمه
یکی از مهمترین موضوعات پیش رو در مذاکرات پوتین و ترمپ بطور حتم مسائل اختلافی میان روسیه و اروپا بویژه در مسأله اوکراین و اقدام روسیه برای ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به خاک خود در مارس 2014 خواهد بود. در این زمینه دولتهای اروپایی که این اقدام روسیه را به عنوان بخشی از روند رو به افزایش تهدیدات روسیه برای امنیت خود در نظر میگیرند از آمریکا به عنوان متحد راهبردی خود در ناتو انتظار دارند که مسکو را وادار به بازگرداندن شبه جزیره کریمه به اوکراین و احترام به تمامیت ارضی دولتهای اروپایی همسایه، عدم دخالت در اوضاع سیاسی و به طور کلی پایان دادن به پیگیری سیاست تضعیف و فروپاشی اتحادیه اروپا کند. اهمیت این موضوع برای دولتهای اروپایی در حدی است که نشست اخیر ناتو به طور کامل تحت شعاع نگرانی مقامات اروپایی از دیدار دوجانبه روسای جمهور آمریکا و روسیه بود. به همین دلیل کارشناسان یکی از مهمترین دلایل موافقت دولتهای اروپایی برای افزایش بودجه نظامی خود به میزان مورد درخواست واشنگتن را ترس از امتیاز پشت پرده ترامپ به پوتین در صورت مقابله با خواستههای ترامپ عنوان میکنند. ترامپ نیز که از حساسیتهای اروپا از قدرتگیری روسیه به خوبی آگاه است خواسته های عمدتاً اقتصادی خود را پیش از دیدار با پوتین بیان کرد؛ بویژه اینکه آلمان که از حمایت نظامی آمریکا در ناتو برخوردار و میزبان نظامیان و سلاح های هسته ای این کشور است اما قرارداد خرید گاز خود را بجای آمریکا با روسیه بسته است. از این رو باید اذعان کرد که با توجه به نیاز راهبردی واشنگتن به حفظ متحدین خود در ناتو که نقش عمدهای در پیشبرد برنامه های آمریکا برای تداوم هژمونی رو به انحطاط این کشور دارند نمیتوان انتظار نرمش و امتیاز ویژهای از سوی ترامپ به روسیه در این موضوع را داشت.
بحران هسته ای کره شمالی
خلع سلاح هستهای کره شمالی به طور حتم بخش دیگری از مذاکرات پوتین با رئیس جمهور آمریکا خواهد بود. روسیه علاوه بر دارا بودن حق وتو در شورای امنیت به عنوان یک قدرت هستهای به صورت تاریخی هم دارای تاثیرگذاری بر روند هستهای شدن کره (درزمان شوروی سابق) بوده و هم ذینفع در تحولات مربوط به روند رو به گسترش بحران اتمی کره میباشد. طی ماههای اخیر با اعلام آمادکی کره شمالی برای مذاکره با آمریکا در موضوع تعیین شرایط خلع سلاح مسکو محلی برای رایزنی مقامات کره شمالی و روسیه بوده است. این امر باعث شده تا ترامپ برای حل موضوع بحران اتمی کره از پوتین انتظار همراهی را داشته باشد. این موضوع با توجه به انتقادات گسترده داخلی و متحدان خارجی آمریکا از ترامپ به دلیل دیدار با کیم جونگ اون و توافق کلی سنگاپور که دستاورد خاصی برای کاخ سفید در پی نداشت، رئیس جمهور آمریکا را واداشته که برای راضی کردن پیونگ یانگ به خلع سلاح به معامله با چین و روسیه که تنها کشورهای حامی و دارای روابط اقتصادی با کره شمالی هستند بیاندیشد. در این زمینه اما می توان اذعان کرد که روسیه در نهایت خلع سلاح هستهای کره شمالی را برای حفظ ثبات و امنیت منطقه شرق آسیا لازم می داند و به این امر به عنوان یکی از عوامل کاهش بهانه حضور نیروهای آمریکایی در شرق آسیا و در جوار مرزهای خود مینگرد چرا که مسکو به خوبی آگاه است که بخش مهمی از منافع آمریکا برای تشدید حضور نظامی در شبه جزیره حفظ برتری استراتژیک نظامی در برابر مهمترین قدرت هسته ای رقیب خود یعنی روسیه میباشد چنانکه سیستم دفاع موشکی واشنگتن در کره جنوبی موسوم به تاد (THAAD) با برد راداری 1000 کیلومتری این امکان را به آمریکا برای رصد بخشی از فعالیتهای نظامی روسیه میدهد. لذا در موضوع کره شمالی پوتین از اقدام دو طرف برای گفتگو و حل مناقشه استقبال کرده اما خواهان اقدامات اعتمادساز دوسویه بویژه ضرورت دادن تضمین امنیتی به کره شمالی خواهد شد مسئله ای که واشنگتن از آن طفره میرود.
خاورمیانه، سوریه و ایران
به طور حتم یکی از مهمترین پروندههای اختلافی روسیه و آمریکا طی سالهای اخیر بروز بحران در خاورمیانه و تلاش دو کشور برای حفظ و گسترش نفوذ و منافع خود در منطقه میباشد. در این بخش دخالتهای غرب در اوضاع کشورهای سنتی متحد روسیه یعنی لیبی و سوریه برای سرنگون کردن حکومتهای آنها و روی کار آوردن دولتهای همسو با خود به شدت منافع مسکو را مورد تهدید قرار میداد. این رقابت ژئوپلتیکی پس از بهرهگیری آمریکا و متحدان منطقهای آن از گسترش گروههای تروریستی تکفیری که میتوانست به حیاط خلوت روسیه در اسیای میانه گسترش یافته و آشوب را به مرزهای روسیه تسری دهد، تشدید نیز شد. طی این شرایط پس از سرنگونی سریع حکومت لیبی، مسکو در قبال برنامه یکسان دولتهای غربی و عربی برای سوریه ساکت نماند و همراه با مقاومت منطقهای به رهبری ایران به دفاع از دولت و ملت سوریه در مبارزه با گروههای ترویستی شتافت. اکنون اما پس از موفقیتهای ارتش با حمایت متحدان خود در بازپسگیری بیش از 90 درصد از خاک سوریه و شکست کامل طرح غرب برای سوریه و منطقه، دولتهای غربی و عربی برای فرار از شکست اتحاد ایران و روسیه را نشانه رفتهاند. لذا در این زمینه رسانههای جبهه متخاصم از امکان پذیرش درخواستهای ترامپ از پوتین برای پذیرش خروج ایران از سوریه طی هفته های اخیر سخن گفتهاند. در این زمینه اگرچه سفرهای متعدد و هر بار بیحاصلتر از قبل نتانیاهو به مسکو به خوبی نشاندهنده موضع روسیه می باشد اما این واقعیت که مسکو به حفظ اتحاد با ایران برای خنثی کردن طرح و برنامه غرب در تنگ تر کردن کربند امنیتی به دور روسیه به چشم ضرورتی راهبردی مینگرد استدلال مهمتری برای دست رد پوتین بر سینه ترامپ می باشد. هدف اصلی آمریکا از طرح خروج ایران از سوریه در نهایت تشدید فشارها بر علیه تهران و در نهایت سرنگون کردن نظام سیاسی آن و روی کار آوردن نظامی همسو با سیاستهای غرب همچون شرایط پیش از انقلاب 57 (1979) میباشد موضوعی که تهدیدی جدی علیه منافع روسیه در خاورمیانه خوهد بود.
در حال حاضر، واشنگتن و مسکو اختلافات فراوان و عمیقی با یکدیگر دارند که در نتیجه نوع نگاه و رویکردهای خصمانه آنها به یکدیگر در طول تاریخ یکصد سال گذشته می باشد. بر همین اساس ، ایالات متحده آمریکا در سند راهبرد امنیت ملی اخیرخویش، روسیه و چین را تهدید اول خود نامیده است.آمریکا همچنان مصر بر یکجانبه گرایی و تک قطبی نیز سلطه یکجانبه بر جهان می باشد. در چنین نگاهی ، روسیه باید گام به گام هضم در جهان غرب و در واقع، نابود گردد. این موضوع برای خود روسها نیز بداهت دارد. از طرف دیگر مقامات کرملین نه تنها نمی خواهند تسلیم غرب گردند بلکه بدنبال احیای قدرت و نقش بین المللی گذشته خویش هستند. بنا بر این ، رابطه بین آمریکا و روسیه رابطه مبتنی بر تضادها است ونه مشترکات.
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد و اختلافات عمیق بین روسیه و آمریکا، و همچنین بر اساس واقعیت غلبه جریان ضد روسی در داخل آمریکا که سعی در بی اثر کردن هرگونه توافق احتمالی میان دو رئیس جمهور خواهند بود، انتظار نمی رود که دیدار ترامپ و پوتین تحول عمدهای در سطح روابط مسکو- واشنگتن ایجاد کند.