الوقت - با گذشت زمان هر روز ابعاد جدیدی از روابط پشت پرده و غیررسمی دولتهای عربی و رژیم صهیونیستی برملا میشود به صورتی که دیگر برای همگان مشهود شده است که برخی از دولتهای عربی به طور جد مسئله عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داده اند. در همین رابطه روز گذشته (27 خرداد) منیر بوشناقی مشاوره میراث جهانی اداره فرهنگ و میراث بحرین به تازگی در گفتگو با روسیا الیوم اعلام کرده که قرار است هیاتی اسرائیلی در کنفرانسی بین المللی فرهنگی که دولت بحرین از 24 ژوئن تا 4 ژوئیه 2018 میزبان آن است شرکت کند.
بحرین کشور عربی با جمیعت مسلمان نشین به شمار میرود که بصورت رسمی رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسد. در این شرایط حضور یک هیات رسمی از سوی اسرائیل در این کشور عربی و مسلمان نشین به هیچ وجه با مواضع رسمی بحرین سازگار نیست و شاید از همین رو نیز باشد که بوشقانی در پاسخ به سوالی در همین ارتباط گفته است که هیات اسرائیلی در این کنفرانس به مانند دیگر کشورها حاضر خواهند شد چرا که این اجلاسی بین المللی و با نظارت سازمان یونسکو بوده و دولت بحرین میزبانی آن را بر عهده دارد.
این مسئول بحرینی در ادامه توجیهات و ادعاهای خود درباره حضور هیات صهیونیستی در شهر منامه گفته است که هر کشوری که در سازمان ملل متحد حضور دارد می تواند در این گونه کنفرانس ها شرکت نماید و تعداد اعضای شرکت کننده در این کنفرانس نیز تا کنون محدود نشده است و در مقابل یک هیات فلسطینی هم در این نشست شرکت می کند.
سابقه قبلی مناسبات مخفیانه بحرین-اسرائیل
اما حضور هیئت فرهنگی رژیم صهیونیستی در منامه نخستین نمونه از برملا شدن ارتبطات غیررسمی بحرین و اسرائیل نیست.
یکی از نخستین تماسهای مخفیانه بحرینیها با صهیونیستها در سپتامبر ۱۹۹۴ و در جریان سفر یوسی سارید وزیر محیط زیست رژیم صهیونیستی به بحرین در راس یک هیئت عالیرتبه رسمی به بحرین صورت گرفت و از آن زمان این تماسها اگرچه غیرسمی اما بصورت مخفیانه دنبال شده است.
نشست سلمان بن حمد آل خلیفه ولیعهد بحرین در کنفرانس داووس با شیمون پرز وزیر وقت همکاریهای منطقهای رژیم صهیونیستی در سال 2000 و بعد از آن لغو تحریم کالاهای وارداتی از سرزمینهای اشغالی و بستن دفتر تحریم صهیونیستها توسط محمد بن مبارک آل خلیفه معاون نخست وزیر بحرین در سپتامبر 2005، دیدار خالد بن احمد وزیر خارجه بحرین با با تزیپی لیونی وزیر خارجه وقت اسرائیل در جریان نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اکتبر 2006 و تکرار همین دیدار از سوی شیمون پرز، رئیس وقت رژیم صهیونیستی و تزیپی لیونی وزیر خارجه وقت این رژیم با حمد بن عیسی پادشاه بحرین در نیویورک در سال 2009 از جمله مهمترین تلاشهای غیررسمی آل خلیفه برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار میرود.
همچنین در اکتبر 2013 حمد العامر کفیل وزارت خارجه بحرین در امور خاورمیانه بطور علنی اعلام کرد که امکان عادی سازی روابط با اسرائیل وجود دارد و به تبع این اظهارات از نوامبر ۲۰۱۳ ورود کالاهای صهیونیستی به بحرین به طور علنی انجام گرفت.
در اکتبر 2014 نیز روزنامه هاآرتص در مقالهای نوشت که عربستان، بحرین، امارات برداشت خود از نوع روابط با اسرائیل را تغییر دادهند و بطور دقیق یک سال بعد در اکتبر 2015 اسکای نیوز در خبری اعلام کرد که بحرین و برخی دیگر از کشورها خلیج فارس برای خرید سامانه موشکی اسرائیل معروف به گنبد آهنین با اسرائیل مذاکره کردهاند. این خبر هیچگاه از سوی مقامات بحرینی یا دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تکذیب نشد و نشان میداد تماسهای برخی شیخ نشینان عربی خلیج فارس با رهبران صهیونیستی دیگر به مانند قبل چندان هم مخفیانه نیست.
از آن زمان تا کنون اخبار گوناگونی از تماسها و دیدارهای مقامات بحرینی و صهیونیستی منتشر شده که هیچکدام از سوی طرفین تکذیب نشده است. از جمله یکی از آخرین موارد در این ارتباط سفر یک هیئت سه نفره از سوی پادشاه بحرین به مناطق اشغالی بود که همزمان با اعلام شهر بیت المقدس به عنوان مرکز رژیم صهیونیستی از سوی ترامپ صورت گرفت و همین موضوع باعث استقبال خشم آلود فلسطینیها از این هیئت بحرینی در ورودی مسجد الاقصی شد و نشان داد برای فلسطینیها روابط غیررسمی بحرین و اسرائیل بطور کامل علنی شده است.
تابو شکنی از فاز فرهنگی
آن چه در ارتباط با سفر پیش روی هیئت اسرائیلی به بحرین قابل توجه به نظر میرسد، ماموریت عنوان شده برای این هیئت است که گفته شده در قالب شرکت در یک اجلاس بین المللی فرهنگی صورت خواهد گرفت. در واقع آن گونه که اعلام شده هیات اعزام شده از سوی رژیم صهیونیستی به بحرین اهداف فرهنگی را دنبال خواهد کرد.
با این حال این نخستین بار نیست که بحرین تابوی رابطه با صهیونیستها را در قالب مسائل فرهنگی میشکند. بخشی از روابط مخفیانه و غیررسمی که خاندان آل خلیفه با صهیونیستها طی بیش از دو دهه گذشته دنبال کردهاند، در قالب مسائل فرهنگی و غیرسیاسی عنوان و دنبال شده است.
سفر یوسی سارید وزیر محیط زیست اسرائیل به بحرین در سال 1994 که نخستین سفر یک مقام بلندپایه اسرائیلی به بحرین بود سفری غیرسیاسی معرفی شد. همچنین شرکت برخی افراد وابسته به پادشاهی بحرین در نمایشگاه هنری در مرکز یهودیان در شهر حیفا، میزبانی بحرین از مسئولان فدراسیون فوتبال اسرائیل در کنفرانس فیفا در اجلاس منامه و حتی اجرای سرود رژیم صهیونیستی توسط گروه ارکستر بحرین و با حضور ولیعهد این کشور در لس آنجلس که سال میلادی گذشته انجام شد، اقداماتی بوده است که اگرچه ظاهری غیرسیاسی را دارا میباشند، اما بی تردید بدون بن مایه و زمینه سیاسی نیست.
در واقع به نظر میرسد در نگاه سردمداران آل خلیفه گسترش مناسبات با اسرائیل در حوزههای غیرسیاسی شاید مسیر کمتر جنجالی برای شکستن تابوی روابط علنی با صهیونیستها باشد که تا کنون دنبال شده است، هرچند ادامه بیش از 20 سال رابطه مخفیانه با اسرائیل و عدم علنی کردن آن از سوی آل خلیفه نشان میدهد همچنان برای رهبران بحرین امکان علنی کردن روابط با صهیونیستها وجود ندارد و نگرانیها از واکنشهای داخلی نسبت به علنی شدن این روابط در جوامع عربی همچنان بزرگترین مانع پروژه عادی سازی میباشد.
تبعیت بحرین از عربستان
اما باید توجه داشت بحرین تنها شیخ نشین عربی جنوب خلیج فارس نیست که روابط غیررسمی با صهیونیستها را دنبال میکند. روابط غیررسمی و غیرعلنی سعودیها با رهبران صهیونیستی این روزها زبانزد بسیاری از رسانههای منطقهای و بین المللی شده و تا کنون نیز به ندرت این روابط نفی شده است.
تا سال گذشته، انورعشقی، مشاور امنیتی دستگاه سعودی مشهورترتین مقام سعودی بود که خبر سفرش به تل آویو و دیدار با مسئولان صهیونیستی خبر ساز شده بود، اما در فرودین ماه امسال خبرگزاریها از قول گادی آیزنکوت، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، دیدار مئیر بن شبات، مشاور امنیت ملی رژیم صهیونیستی با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را تائید کردند. همزمان رسانههای اسرائیلی نیز گزارش دادهاند که محمد بن سلمان در سفر اخیرش به آمریکا با رؤسای چند سازمان مهم یهودی، از جمله کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به «آیپک» دیدارهایی داشته است.
در این شرایط روابط غیررسمی بحرین و صهیونیستها همزمان با اقدامات سعودیها چندان عجیب به نظر نمیرسد. کمتر کسی در تبعیت کامل بحرین از اوامر عربستان سعودی در سیاست خارجی تردید دارد و پیروی منامه از ریاض هم در جریان رویکرد ضدایرانی سعودی و هم در جریان بحران یمن و پس از آن بحران دیپلماتیک قطر به روشنی اثبات شده است.
در واقع برای رهبران بحرین تبعیت از سعودیها برای دنبال کردن روابط غیررسمی با اسرائیل متضمن دو هدف عمده خواهد بود. از یک سو منامه با دنبال کردن روابط غیررسمی با تل آویو، تبعیت و حرف شنوی خود را از ریاض نشان خواهد داد و از سوی دیگر بدلیل ماهیت آسیب پذیر بحرین ناشی از محدودیت منابع قدرت، نزدیکی به اسرئیل هرچند بصورت غیررسمی، اما میتواند تضمین کننده بخشی از تداوم موجودیت و قدرت آل خلیفه به عنوان خاندان پادشاهی حاکم به شمار رود.
براین اساس آن چه رای موافق بحرین به مسائل مرتبط با فلسطین در سازمان ملل اعلام میشود، در پشت پرده سیاست و همزمان با روابط غیررسمی با صهیونیستها رنگ و روی دیگری دارد. در واقع مواضع دوگانه برخی شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس از جمله بحرین و عربستان تجلی همان مثال معروف چهره دوروی سیاست است. در ظاهر و ادعا بر دفاع از حقوق مردم فلسطین تاکید می شود اما در جلسات غیررسمی و مذاکرات پنهانی به شریک قابل اعتماد صهیونیستها تبدیل شده است.