الوقت- طی هفتههای اخیر، داعش مسئولیت دو حمله را به مساجد شیعیان در استانهای شرقی عربستان که اکثریت جمعیت آنها شیعه هستند، یعنی دمام و قطیف بر عهده گرفتهاست.
با آنکه این حملات ممکن است اثر فوری بر امنیت عمومی عربستان نداشته باشد، اما در راستای راهبرد درازمدت این گروه مبنی بر تضعیف حکومت سعودی با افشای دورویی آل سعود و بیانگر برنامه مرحله به مرحله داعش برای شبهجزیره عربستان است .
با توجه به اعلام عربستان و یمن به عنوان ولایات جدید خلافت اسلامی از سوی ابوبکر بغدادی، رهبر این گروه و تاکید وی بر لزوم هدفقرار دادن اولیه شیعیان و سپس تاکید اخیر وی بر جنگ شکستخورده عربستان در یمن، حملات اخیر را باید آغازگر تهدید گستردهتر داعش برای مشروعیت عربستان به حساب آورد .
محاسبات داعش
داعش با حمله به استانهای شرقی عربستان و با تکیه بر ایدئولوژی وهابیت (مبنی بر ملحد و غیرمسلمان انگاشتن شیعیان) که مبنای حکومت آلسعود بوده و تفاوت چندانی با ایدئولوژی داعش ندارد، در صدد قرار دادن ریاض در موقعیت دفاعی یا سرکوب شیعیان است و در نتیجه، احتمالاً این گروه، اقدامات ریاض متعاقب حمله نخست، از جمله اظهارات سخنگوی وزارت خارجه عربستان سعودی در واکنش به حمله انتحاری 22 مه در قطیف و دیدار و ابراز همدردی ولیعهد محمد بن نایف با خانواده قربانیان را یک پیروزی برای خود قلمداد میکند .
از نقطهنظر داعش، چنین اقداماتی بیانگر نفاق و دورویی ریاض بوده و نشان میدهد که چگونه عربستان هم اصول الهی و هم اصول بنیانگذاران خود را نقض میکند. بدینترتیب، داعش با نمایش خود به عنوان پاسبان حقیقی اصول، امید به جذب اعضا و حامیان بیشتری دارد.
پایگاه حمایتی تاریخی
داعش آگاه است که عربستان سعودی، بستر رشد جنگجویان خارجی و به اصطلاح جهادگرایی از 1980 بوده است. در تمامی موارد عمده بسیج جنگجویان خارجی ظرف سه دهه اخیر (افغانستان، چچن، بوسنی، عراق و سوریه) بیشترین اتباعی که به این گروهها پیوستهاند، از عربستان سعودی بودهاند. مهمتر از آن، در دهه اخیر که داعش در عراق خود را القاعده می نامید و سپس در زمان رشد آن در سوریه و عراق طی چند سال اخیر، عربستان بیشترین تعداد از اعضای خارجی داعش را به خود اختصاص داده است، اما از زمان پیوستن داعش به جهادگران سوری در آوریل 2013، این گروه به طرق مختلف پیغام هایی ضدسعودی ابراز داشته است .
برخی ممکن است چنین استدلال کنند که داعش در لرزاندن پایههای سلطنت آل سعود موفق نخواهد بود، وضعیتی مشابه جهاد ناموفق در عربستان بین سالهای 2002 تا 2006. اگرچه این امر محتمل است، اما شرایط میدانی امروز با آن زمان کاملاً متفاوت است. در حال حاضر تعداد سعودیهایی که با داعش در ارتباطند بسیار بیشتر از اشخاص مرتبط با القاعده در عربستان در دهه اول قرن 21 است. به علاوه، این گروه دارای پایگاههای گسترده آموزشی و عملیاتی در دو سوی مرزهای عربستان با عراق و تا حد کمتری در یمن است و از طرفی دارای پایگاهی کوچک اما مهم در بحرین است. این پایگاهها می توانند قدرت استراتژیک برجستهای در اختیار داعش قرار دهند، ضمن آنکه به توسعه جنگ این گروه علیه شیعیان در منطقه کمک نمایند .
تحریک شیعیان به واکنش در گذر زمان
از نظر تاریخی، جمعیتهای شیعی ساکن منطقه جنوبی خلیج فارس – سعودیها و بحرینیها به طور خاص- به اندازه لبنان، پذیرای نفوذ از خارج نبودهاند. با این حال، همانطور که در حال حاضر ایران نقش گستردهتری در سوریه، عراق و یمن ایفا میکند، داعش نیز در راستای تضعیف جایگاه عربستان و متقاعد کردن سنیها به انگاشتن داعش به عنوان تنها محافظ و حامی طبیعی خود، امیدوار به ایفای نقشی مشابه در شیخنشینهای خلیج فارس است .
داعش با استمرار حمله به شیعیان در عربستان سعودی، امیدوار به ایجاد شکافی عمیقتر میان ایشان و ریاض بوده و آنها را تحریک به درخواست حمایت از خارج میکند. این امر عربستان را در مخمصهای قرار داده که یا باید نفوذ ایران را عقب براند یا به تلاش جهت سرکوب شیعیان ادامه دهد که این یک وضعیت برد-برد از نقطهنظر داعش خواهد بود.
در واقع، داعش بر سر سه نتیجه در حال قمار است: اینکه میتواند شیعیان عربستان را به سمت شبکههای نظامی و احتمالاً ایران سوق دهد، اینکه میتواند با افشای ناتوانی ریاض در پیروی از ایدئولوژی بنیادین آن، حمایت سنی ها را به سمت پروژه خود جلب نماید و اینکه میتواند خود را به عنوان "حامی حقیقی" سنیهای عربستان نمایشداده و بدینترتیب حمایت معنوی بیشتری جلب کند.
نتیجهگیری
داعش معتقد است که میتواند اتفاقات آتی را به سود خود شکل دهد و راهبرد این گروه در مرحله نخست برنامهای که برای شبهجزیره عربستان دارد تا حدی موفقیتآمیز بودهاست. حمله قطیف آغازی بر حملات به چهار مسجد شیعیان در صنعا، پایتخت یمن، بود. این حملات، اثری دومینو وار ایجاد کردند: حوثیها را تحریک به حرکت علیه عدن نمودند که منجر به ایجاد ائتلاف نظامی عربستان در یمن شد که آن هم به نوبه خود، با توجه به صرف منابع ریاض در کشور همسایه، فرصتی گستردهتر برای انجام عملیات در عربستان سعودی در اختیار داعش قرار داد.
پیشبینی پایان تمامی این سناریوها دشوار است، به ویژه با توجه به آنکه عناصر بسیار زیادی از سیاستهای محلی و منطقهای در خاورمیانه به جریان افتادهاند. بسیاری از قواعد قدیمی از سال 2011 تا کنون منسوخ شدهاند، از جمله آنکه داعش در تلاش برای کیشوماتکردن حکومت سعودی و ایجاد تغییر بسیار بزرگتری است که سیاستهای منطقهای و جهانی را دگرگون خواهد کرد. دولت آمریکا نباید حملات اخیر و وقایع متعاقب آن را نادیده بگیرد. در غیر این صورت، یکبار دیگر مبهوت نتایج قابلپیشبینیای خواهد شد که در عراق، سوریه، لیبی و یمن نادیده گرفته شدند.
اندیشکده امریکن اینترپرایز