محمد بن سلمان در بن بست خودساخته ای گرفتار شده است که در تمامی پروندههای منطقهای جز شکست رهاورد دیگری نداشته است. تمام امید بن سلمان به سقوط بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ایجاد اختلاف در بین گروههای عراق بود که این حربه نیز با ناکامی مواجه شد. اکنون به درستی میتوان این گزاره را تایید کرد که انزوا، تنها دستاورد بن سلمان برای عربستان بوده است.
الوقت- محمد بن سلمان ولیعهد جوان عربستان که در ماه های گذشته سعی داشته تا خود را در قامت رهبری بر جهان عرب معرفی کند، بسیار زودتر از تمام پیش بینی ها دریافته است که محذورات و محدودیتهای پیش رو مانع از تک روی وی در جهان عرب خواهد شد. در واقع بن سلمان دنیای سیاست را با روابط بین قبایل سعودی اشتباه گرفته و بر این تصور است که می توان با قدرت مالی در عرصه بین المللی نیز همانند روابط با قبایل عربی، فعال مایشاء بود. بررسی اقدامات سه ساله وی نشان دهنده این مسئله است که بن سلمان نه تنها به اهداف خود نرسیده بلکه حتی عربستان را به انزوا کشانیده است. در همین راستا نشریه «میدل ایست آی» در گزارشی تاکید کرد که ناکامیهای «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در منطقه، ریاض را منزوی میکند.
بن بست یمن
تجاوز به یمن در مارس 2015 برنامه بن سلمان برای قدرت نمایی هم در عرصه داخلی و هم در شورای همکاری خلیج فارس بود. فقر مردم یمن این کشور را به عنوان هدفی آسان برای بن سلمان جلوه داده بود. اما بر خلاف تصور بن سلمان این جنگ سه سال به طول انجامیده است و معادلات نبرد کاملا تغییر یافته و انقلابیون یمن اکنون پس از گذر از مرحله پدافندی به مرحله آفندی روی آورده اند و تاکنون سه بار ریاض را هدف قرارداده اند. شدت جنایات عربستان در یمن باعث شده تا نهادها ی بین المللی پس از مدت ها سکوت مجبور به فشار بر عربستان شوند و در جهان عرب نیز محمد بن سلمان به عنوان عامل کشتار مردم یمن معرفی شود. لذا شکست در یمن باعث شده است تا عربستان بخش قابل توجهی از اعتبار منطقه ای خود را ازدست بدهد.
قطر، شکست هیمنه پوشالی آل سعود
اقدام عربستان به همراه امارات، بحرین و مصر در محاصره قطر را شاید بتوان دومین اشتباه استراتژیک محمد بن سلمان پس از تجاوز به یمن دانست. چرا که هدف اصلی از این اقدام ایجاد موجی علیه قطر در عرصه منطقهای و بین المللی بود اما در نهایت جز چند کشور محدود هیچ بازیگر دیگری با ریاض همراهی نکرد و حتی آمریکا نیز که ابتدائاً در کنار محمد بن سلمان بود اما در نهایت قطر را نیز رها نکرد. این شکست مهر تاییدی بر پایان اعتبار و جایگاه عربستان در منطقه بود چرا که بن سلمان تصور می کرد که با دلارهای نفتی قادر به همراه کردن بازیگران مهم جهانی علیه قطر خواهد بود. اما این بحران نشان داد که وی ظرفیت عربستان را بسیار بالا فرض گرفته بود در حالی که واقعیت های میدانی نشان داد که عربستان به دلیل حمایت از تروریستها در سوریه و عراق و شکست این توطئه، دوران افول خود را سپری می کند.
خروج شورای همکاری خلیج فارس از مدار قدرت نمایی عربستان
عربستان همواره به عنوان پدرخوانده در شورای همکاری خلیج فارس مطرح بوده است. این مسئله به این معنا است که در سال های گذشته تصمیمات ریاض به عوان تصمیات نهایی این شورا ابلاغ میشد و شورای همکاری خلیج فارس کاملا در خدمت سیاست های ریاض بود. اما در یک سال گذشته و پس از سیاست های مداخله جویانه ریاض در منطقه، این شورا دیگر در مدار قدرت نمایی عربستان قرار ندارد.عمان، قطر، و کویت را اکنون همه به عنوان مخالفان سیاست های بن سلمان می شناسند. در خارج از این شورا نیز اردن و لبنان هم از دایره نفوذ ریاض خارج شده است. پس از فشار ریاض بر سعد الحریری نخست وزیر لبنان برای استعفا، بیروت دیگر نمی تواند به عنوان یک کشور مستقل روابط دوستانه ای با ریاض داشته باشد. اردن نیز اخیرا وارد چالشهایی با عربستان شده است و حتی برخی خبرها حاکی از این است که بن سلمان قصد کودتا در اردن را داشته است.
امارات، گاهی دور گاهی نزدیک
امارات هرچند با عربستان به نوعی در شرایط کنونی روابط دوستانه ای دارد و محمد بن سلمان و ولیعهد ابوظبی را به عنوان دو سیاستمدار متحد می شناسند اما این به معنای عدم وجود شکاف بین دو کشور نیست. در یمن این دو کشور اختلافات زیادی با یکدیگر دارند، در عرصه منطقه ای اهداف دو کشور بسیار متفاوت و حتی متناقض است و مهمتر از همه موضوع ترکیه اکنون به عنوان یکی از مهمترین نقاط اختلافی عربستان و امارات تبدیل شده است. ترکیه با حمایت از اخوان المسلمین باعث شده است تا امارات نسبت به این مسئله خشمگین شود چرا که امارات به دلیل وجود جمعیت انبوه اخوانی در این کشور از قدرت گرفتن این گروه به شدت هراس دارد. در این وضعیت عربستان و ترکیه روابط خود را در مسیر همگرایی و نزدیکی قرارداده اند که این مسئله می تواند به یکی از مسائل اختلافی ابوظبی و ریاض تبدیل شود. سفر اخیر نخست وزیر ترکیه به عربستان بیانگر تمایل این دو کشور به نزدیکی به یکدیگر پس از تیره شدن روابط بعد از بحر ان قطر است. نکته قابل توجه این است که نزدیکی روابط ترکیه و عربستان در زمانی صورت می گیرد که روابط ترکیه و امارات در اوج تنش قرار دارد. تنش در روابط دو کشور بعد از حمله شدید رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به عبدالله بن زاید وزیر خارجه امارات به خاطر مطلب توییتری وی، به اوج رسید. عبدالله بن زاید در توییتر خود خیرالدین پاشا فرمانده نظامی عثمانی و حاکم وقت شهر مدینه منوره را به سرقت آثار اسلامی و انتقال آن به ترکیه و کشتار ساکنان این شهر متهم کرد. اردوغان در پاسخ به این مطلب توییتری عبدالله بن زاید گفت: ای بیچاره که به ما بهتان میزنی، وقتی فخر الدین پاشا از شهر مدینه منوره دفاع می کرد، جد تو کجا بود؟ این مسئله به معنای آن است که عربستان در مسیری حرکت می کند که به صورت طبیعی بر چالش های این کشور با امارت خواهد افزود.
در کل به نظر می رسد که محمد بن سلمان در بن بست خودساخته ای گرفتار شده است که در تمامی پروندههای منطقهای جز شکست رهاورد دیگری نداشته است. تمام امید بن سلمان به سقوط بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ایجاد اختلاف در بین گروههای عراق بود که این حربه نیز با ناکامی مواجه شد. اکنون به درستی میتوان این گزاره را تایید کرد که انزوا، تنها دستاورد بن سلمان برای عربستان بوده است.