با توجه به شکست عربستان در این پروندههای منطقهای، حال این کشور تلاش دارد تا در لبنان با بحران سازی به سمت امتیازگیری و تضعیف مقاومت حرکت کند. بنابراین ورود عربستان به پروژه لبنان بیش از هرچیز به نقش موفقیتآمیز مقاومت در منطقه مرتبط میباشد تا از این طریق شکستهای اخیر در سایر پروندههای منطقهای را جبران کند.
الوقت- از یک سال گذشته که بحران سیاسی در روابط میان احزاب و جریانات سیاسی لبنانی در پی توافق برای تشکیل دولت پایان پذیرفت، بیروت روزهای به نسبت آرامی را سپری کرد تا آن که سعدحریری نخستوزیر سابق این کشور در اقدامی غیرمنتظره در عربستان استعفای خود را از مقام این مقام اعلام کرد. این اقدام حریری هم از این جهت که به صورت غیرمنتظره و در خارج از خاک لبنان صورت گرفت و هم از جهت اتهاماتی که وی در نطق استعفا نسبت به نقش حزب الله و ایران در تحولات داخلی لبنان وارد کرد بسیار حائز اهمیت و پردامنه محسوب میشود. از این رو پایگاه خبری تحلیلی الوقت در گفتگو با حسن لاسجردی، کارشناس مسائل بین المللی به بررسی ابعاد و پیامدهای این استعفا پرداخته است.
الوقت- از آنجا که بسیاری از مقامات داخلی لبنان از جمله رئیس جمهور و حتی هم حزبیهای حریری در 14 مارس از استعفای او شگفت زده شدند، به نظر شما علت استعفا وی چیست و چرا حریری این تصمیم را در خاک عربستان و به صورت غیرمنتظره اعلام کرد؟
استعفای سعدحریری در بیرون از بیروت و در خاک عربستان خود چالش بزرگی برای اوست و علت اتخاذ چنین تصمیمی بدون در جریان گذاشتن رئیس جمهور و هم حزبی های خود به دلایل داخلی و ناکارآمدی شخص حریری مربوط میباشد. عمده ترین دلیل مربوط به ناهماهنگیها و یکدست نبودن دیدگاه اعضای کابینه در قبال مسائل مهم منطقه از جمله روسیه، عراق و مباحث مربوط به تجهیز ارتش و جایگاه نیروهای مقاومت در لبنان و سایر مسائل داخلی است که حریری به عنوان نخست وزیر به دلیل نداشتن وسعت دید کافی از عهده مدیریت اختلافات در کابینه برنیامد.
از طرف دیگر عواملی چون ارتباط تاریخی خانواده حریری با سعودیها، رویکرد وی نسبت به بلوکبندیهای سیاسی منطقه در تعهد به جریان عربی که نگرش سیاسی غالب بر جریان 14 مارس میباشد و همچنین بهرهگیری از فضای رسانهای و تبلیغاتی باعث شد تا حریری بدنبال استعفا در خارج از مرزهای لبنان باشد.
در واقع استعفای حریری در خارج از مرزها به این معناست که وی در داخل لبنان نتوانسته از موضوع استعفا محمل سیاسی و تبلیغاتی تاثیرگذاری داشته باشد و از این رو برای ایجاد فضای روانی و تبلیغاتی مناسب اعلام آن را بجای داخل به خارج از مرزهای لبنان موکول کرده است.
سعودیها در این انجام این استعفا چه نقشی دارند؟
سعودی ها در طراحی این سناریو نقش اصلی و عمده را دارند. به این دلیل که شرایط لبنان به نفع عربستان نیست و جریان 14 مارس به عنوان جریانی نزدیک به ریاض دست برتر را در تحولات لبنان ندارد. در حقیقت با توجه به موفقیت نیروهای مقاومت در در مقابل گروههای تکفیری وتروریستی در سوریه و لبنان که با همراهی رئیس جمهور و ارتش صورت گرفت، جریان 8 مارس در صحنه سیاسی داخلی لبنان توانسته است جایگاه خود را نسبت به دیگر جریانات در جلب اعتماد و حمایت مردمی ارتقا بخشد.
نکته دوم این که عربستان براین باور است که در مجموع پروژه های اخیر در منطقه از جمله در سوریه، عراق و حتی لبنان به اهداف مورد نظر خود دست نیافته، و از این رو ریاض تلاش دارد تا از کاهش قدرت متحدان منطقهای خود نسبت به متحدان ایران و محورمقاومت جلوگیری کند.
همچنین رقابتهای عربستان با محور مقاومت در منطقه بسیار مهم است. عربستان در تحولات منطقه به عنوان نیروی مخالف و اپوزیسیون وارد شد به صورتی که در سوریه به حمایت از مخالفان مسلح علیه دولت مرکزی پرداخت، در یمن عربستان به عنوان یک طرف جنگ شناخته میشود و در عراق هم برای برهم زدن ثباتف تضعیف دولت مرکزی تحت اختیار شیعیان نزدیک به ایران و در نهایت تجزیه عراق از جریان سلفی- تکفیری داعش حمایت مالی و معنوی کرد. لذا با توجه به شکست عربستان در این پروندههای منطقهای، حال این کشور تلاش دارد تا در لبنان با بحران سازی به سمت امتیازگیری و تضعیف مقاومت حرکت کند. بنابراین ورود عربستان به پروژه لبنان بیش از هرچیز به نقش موفقیتآمیز مقاومت در منطقه مرتبط میباشد تا از این طریق شکستهای اخیر در سایر پروندههای منطقهای را جبران کند.
با توجه به اینکه استعفای حریری در عربستان همراه با مجموعه تحولاتی در خاندان سلطنتی از جمله بازداشت دهها شاهزاده سعودی و همچنین وارد کردن برخی اتهامات علیه ایران صورت گرفته است، آیا ارتباطی میان این تحولات وجود دارد؟
بازداشت های اخیر در عربستان در واقع مانور قدرت توسط سلمان و فرزندش میباشد که به نوعی بدنبال تحکیم جایگاه خود و انتقال قدرت به ولیعهد جوان میباشند.
اما میان استعفای حریری و تهدید ایران در روز بعد ارتباط منطقی وجود دارد. در واقع این موضوع به موقعیت جریان مقاومت مرتبط میباشد و عربستان بدنبال استفاده از حریری به عنوان یک بازیگر پرنفوذ بیرون از قدرت در لبنان است تا بتواند حزب الله را در مقابل دولت قرار دهد و با منازعهسازی علیه این گروه به اهداف خود در صحنه داخلی لبنان دست یابد. در عین حال ریاض همزمان بدنبال فشار برایران نیز میباشد چون ایران و مقاومت لبنان هر دو دارای اهداف مشترک و همسو میباشند.
چشم انداز آینده تحولات داخلی لبنان پس از استعفای حریری در عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
معمولا تهدیدات از دو منظر قوت و ضعف قابل بررسی است. به نظر میرسد استعفای حریری از موضع ضعف صورت گرفته است چون جایگاه نخست وزیری یک جایگاه اجرایی می باشد و حال که حریری در خارج از مرزها اقدام به انحلال دولت خود کرده است این امر از موضع ضعف نخست وزیر مستعفی لبنان خبر میدهد.
عدهای معتقد هستند که حریری چون نتوانست با رقبای سیاسی خود گفتگو کند در بیرون از لبنان دولت خود را منحل کرده تا با قدرت بیشتری بتواند به میز گفتگو با دیگر گروهها بازگردد، با این حال اما این سناریو محتمل نمی باشد و امکان بازگشت حریری به لبنان جای تردید است چرا که ابراز نارضایتی رئیس جمهور و برخی همراهان سابق حریری بازگشت وی را به لبنان دچار چالش کرده است.
از طرف دیگر سناروی محتمل تر آن است که لبنان روزهای ناآرامی را در پیش خواهد داشت زیرا بر حسب تجربه سعودیها می کوشند تا در هر جایی که وارد میشوند با تزریق پول و حمایت از گروههای سلفی- تکفیری بحران سازی کرده و از این طریق برای خود جای پا باز کنند؛ هرچند که جریان 8 مارس و بویژه حزب الله تلاش خواهد کرد تا از طریق خویشتنداری و گفتگو با دیگر گروهها از تشدید تنشهای داخلی جلوگیری کند و مواضع دبیرکل حزب الله لبنان پس از استعفای حریری در خصوص لزوم بازگشت وی لبنان گویای این واقعیت است.