الوقت- اگر فردي به مطالعه تاريخ بپردازد و در حين بررسي هاي خود، به جنگ هاي اعراب و اسرائيل و اختلافات گسترده آنها بر سر مسائل مهمي همچون اشغال سرزمين هاي فلسطيني برسد با خود خواهد انديشيد كه دو طرف درگيري، هيچگاه با هم به توافق و تفاهم نخواهند رسيد مگر اينكه مسئله مورد مناقشه و دعوا، حل و فصل شود و يا اينكه يكي از طرفين، ماهيتا دچار تغيير و تحول شود.اما در بررسي سير تاريخي اين ماجرا، مورخان به سالهاي منتهي به 2015 مي رسند كه ظواهر امر، نشان از اتحاد طرفين مي دهد؛ در صورتيكه نه آن مسئله اصلي كه باعث اين همه جنگ و خونريزي شد حل و فصل شده است و نه طرفين، در ظاهر امر، دست از آرمانهاي خود برداشته و دچار تحول شده اند. علني شدن اتحادي كه در سويي از آن، كشوري كه ادعاي برادر بزرگتر اعراب بودن را دارد قرار گرفته و در سوي ديگر، دشمن سابق و مشترك اعراب كه بيشترين درگيري ها با آن كشور رخ داده و موضوع مورد مناقشه نيز كماكان بر جاي مانده است قرار دارد. اين اعلام علني و رسانه اي اتحاد، قطعا يك شبه رخ نداده و از اتحاد مخفي گسترده اي در ساليان گذشته حكايت دارد.اتحادي كه موجب شده است مقامات عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي از ابتداي سال 2014 تاكنون، پنج بار با يكديگر و به طور محرمانه در مورد ايران مذاكره كنند. اتحادي كه «انور ماجد عشقي» ژنرال بازنشسته سعودي، هدف اوليه آن را مقابله با سياست هاي تهاجمي ايران در منطقه دانسته و هدف غايي را «خير بزرگتر» كه در نظر او همان ساقط كردن نظام سياسي در ايران است برمي شمرد. واقعيت آنست كه عربستان و اسرائيل، در تعريف جديد از اهداف و منافع خود، ايران را دشمن مشترك و مانع اصلي براي گسترش حوزه نفوذ خود يافته اند.هنگامي كه «شيمون شپيرا» يكي از ژنرال هاي بازنشسته ارتش رژيم صهيونيستي مي گويد: «ما (عربستان و اسرائيل)متوجه شديم كه مشكلات، چالش ها و پاسخ هاي مشابهي با هم داريم» و در ادامه، پا را فراتر مي گذارد و اصلي ترين عامل اين هم پيماني را اينگونه بيان مي كند كه «عربستان سعودي و اسرائيل، استراتژي هاي سياسي و اقتصادي مشتركي را براي مقابله با فعاليت هاي منطقه اي ايران در پيش گرفته اند» آن زمان است كه براي تحليل گران، يكي از اولين اسناد افشاگرانه ويكي ليكس در سال2010 در مورد روابط عربستان سعودي و اسرائيل، مبناي اعتبار گسترده تري مي يابد به ويژه آنجا كه از قول «يعقوب هاداس» يكي از مديران كل سابق وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، توضيحاتي را در خصوص گرم تر شدن فضاي روابط اين رژيم با برخي از كشورهاي حاشيه خليج فارس ارائه مي دهد.
اما سوالي كه مطرح است آنست كه درحاليكه موضوع مورد مناقشه يعني فلسطين-اگرچه در ظاهر امر-براي عربستان و اسرائيل حل نشده است و طرفين هم دچار تغيير ماهيت نشده اند-البته در اين مورد هم به ظاهر امر بسنده مي نماييم- چطور مي شود كه اصلي ترين دشمن اسرائيل، با اصلي ترين دشمن عربستان سعودي، يكي مي شود؟آيا اسرائيل در اهداف سابق خود، تجديد نظر نموده يا اين عربستان است كه به سمت اهداف اسرائيل، متمايل گرديده است؟
آنچه مسلم است اين موضوع مي باشد كه اسرائيل در استراتژي كلان خود، داراي ثبات بوده است به اين شكل كه در ايجاد تشتت در اتحاد ميان كشورهاي اسلامي و عربي بر عليه خود، موفق عمل نموده و از محوريت موضوع فلسطين در ميان اعراب، كاسته است؛ در ضمن اينكه دشمن اصلي خود را به عنوان دشمن اصلي اعراب و به خصوص عربستان سعودي مطرح نموده است و ايران را اصلي ترين مانع براي پيشبرد اهداف مشترك خود و اعراب، جلوه داده است. پس استراتژي كلان اسرائيل، ثابت مانده و در مسير اهدافش، موفق عمل نموده است.لذا اين استراتژي اعراب و به خصوص عربستان سعودي است كه به سمت سياست هاي اسرائيل سوق يافته و همراستا شده است. در چرايي عملكرد اخير عربستان در منطقه و به خصوص در رابطه با ايران و سوريه و يمن و همكاري با اسرائيل، قصد دارم به سه كليدواژه كه برگرفته از كلام رهبر عالي نظام جمهوري اسلامي مي باشد اشاره نمايم.ايشان در طي سالهاي اخير و در هنگامه اي كه كشورهاي منطقه به خصوص عربستان سعودي در حال برقراري ارتباطاتي از نوع نزديك با اسرائيل بوده اند و به خصوص بعد از اتحاد عربستان و اسرائيل در موضوع مخالفت با توافق هسته اي ايران و گروه پنج به علاوه يك، با عباراتي اسرائيل را مورد خطاب قرار داده اند كه هدف؛ به صورت غير مستقيم، انذار هم پيمانان جديد مسلمان اسرائيل بود. آيت الله خامنه اي در بيانات دوازدهم آبان سال 1392 بيان مي دارند كه «ما رژيم صهيونيستي را يك رژيم نامشروع و حرامزاده مي دانيم. يك رژيمي است كه بر اساس توطئه بهوجود آمده است، بر اساس توطئه و سياستهاي توطئهآميز هم دارد حفظ مي شود و حراست مي شود.» همچنين ايشان در سخنان بيست و نهم آبان سال 1392 خود، اينگونه بيان مي كنند: «گاهي شنيده مي شود دشمنان ملّت ايران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگِ هار منطقه در رژيم صهيونيستي، چانه ميجنبانند كه ايران تهديد همهي جهان است؛ نه، اين سخنِ دشمن و درست نقطهي مقابل ممشاي اسلامي است.»
اولين عبارت مورد نظر نگارنده، كليد واژه "رژيم حرامزاده" مي باشد. از واژه «حرام زاده» در مباحث مربوط به احكام و دستورات دين بهره گيري مي شود اما استفاده از آن در يك سخنراني سياسي ، طيف خاصي از مستمعين را درگير معنا و مفهوم اين واژه مي سازد كه آن هم، مسلمانان و در حقيقت حكام مسلمان منطقه مي باشند كه فراموش نكنند ماهيت كشوري كه با آن در حال عقد پيمان اخوت هستند همان رژيمي است كه به ناحق، به وجود آمده و داراي مشروعيت نمي باشد و يادآوري كنند آن تجاوز اوليه و آن مولود نامشروع را و لذا همانگونه كه در احكام دين، مولود نامشروع، اهليت پيشوايي و امامت را ندارد در مباحث سياسي نيز رژيم حرامزاده، اهليت پيروي و هم مسيري را ندارد و سرانجام پيروي و تعريف منافع و اهداف مشترك با آن، محكوم به شكست است.
دومين واژه به كار رفته در مورد اسرائيل، توصيف با عبارت« نجس» مي باشد كه اين واژه نيز داراي بار احكامي است كه در مباحث ديني كاربرد دارد. توصيف اسرائيل با اين عبارت نيز مخاطبان مسلمان و حكام مدعي اسلام را نشانه گرفته است.همانگونه كه در مباحث ديني، برخورد اشياء با نجاست، موجب انتقال ويژگيهاي شيء نجس به ديگري مي شود در هم پيماني و اتحاد و شراكت با اسرائيل نيز، ويژگيهاي آن دولت به متحدش منتقل مي شود كه از آن جمله ويژگيها مي توان به ترور و جنايت و بمباران زنان و كودكان اشاره كرد. بر همين منوال است كه بسياري از تحليل گران، ميان حملات عربستان سعودي به يمن در سال 2015 با حملات اسرائيل به غزه در سال2014، اشتراكات فراواني را مي يابند و نوع حملات و مراكز مورد اصابت و محاصره مردم را برگرفته از يك الگو بر مي شمارند. استفاده رهبر انقلاب اسلامي از كلمه « سگ» نيز اشاره به «عين نجاست» بودن اسرائيل دارد كه به هيچ عنوان و با هيچ راهكاري، پاك نخواهد شد و ارتباط و هرگونه تماس با آن،گرفتار شدن در ويژگيهايش را در پي خواهد داشت.
سومين و آخرين عبارت مدنظر نگارنده اين سطور، كليد واژه « سگ هار» مي باشد كه قبلا نيز توسط «موشه دايان» وزير اسبق دفاع اسرائيل به همين شكل و يا به صورت « سگ وحشي» به كار رفته بود و هدف از اين كاربرد، يادآوري خوي وحشي گري اسرائيل به متحدان جديد مي باشد. هم آغوشي با كشوري كه خوي وحشيگري، جزء ذاتش شده و در هر لحظه امكان شرارت حتي با هم پيمانان خود دارد كاري نه تنها عبث، بلكه زيان رسان در مواقع حساس خواهد بود. در هر زمان كه رسيدن به اهداف براي اسرائيل، در نزديك ترين نقطه باشد هم پيمانان امروز و دشمنان ديروز را با وحشي گري مسبوق به سابقه اش، همانند سگي كه دچار بيماري «هار»ي شده است مورد هجمه قرار خواهد داد. انتقال اين بيماري مهلك به كشورهاي هم پيمان و به ويژه عربستان سعودي است كه آنها را نيز دچار خوي وحشي گري و بي رحمي كرده كه نهايت اين بيماري، هلاكت خواهد بود.
عملكرد فاجعه آميز عربستان در سالهاي اخير و قبل از علني شدن اتحاد با اسرائيل، نشان دهنده حركت سريع عربستان در مسير مشخص شده رژيمي است كه قدم به قدم در مسير پيشبرد اهداف خود به وسيله بازيچه قرار دادن دشمنان ديرين، طي طريق مي نمايد و از اهرم آنها براي فشار بر كشور مسلمان ديگري به نام ايران كه دشمن اصلي خود مي باشد استفاده مي كند.
محمد مهدي تولايي(كارشناس مسائل سياسي)