الوقت _ جدایی طلبی و تجزیه طلبی از دیرباز در عرصه حقوقی مطرح بوده است. بسیاری از اقوام و ملل در طول تاریخ درصدد استقلال و تجزیه طلبی بوده اند، اما حدود و ثغور استقلال طلبی تابع قواعدی است که در نظام حقوق بین الملل بدان پرداخته شده است. از یک سو تجزیه طلبان کاتالونیا بر مبنای دلایل اقتصادی مبادرت به استقلال نموده اند و از سوی دیگر از میان 5 میلیون فرد واجد شرایط تنها 2 میلیون نفر در همه پرسی استقلال و جدایی طلبی شرکت کرده اند. دولت اسپانیا با اعلام عدم رضایت، چنین همه پرسی ای را غیرقانونی اعلام نموده است.
اما حالا پارلمان منطقه کاتالونیا با تصویب قانونی اجازه میدهد رفراندوم جنجالی استقلال ماه آتی میلادی برگزار شود و این موضوع خشم دولت اسپانیا را برانگیخته، که آن را "نقض اصول دموکراتیک و قانون اساسی" میداند .اما آنها (کاتالون ها) تا زمانی که از اسپانیا مستقل نشوند، دست از تلاش برنمیدارند.و این در حالی است که دولت کاتالونیا تاکید داردکه نتایج رفراندوم استقلال ماه اکتبر از نظر قانونی الزامآور خواهد بود. اگر نتیجه این رفراندوم موفقیتآمیز باشد دولت منطقهای باید ظرف 48 ساعت پس از مشخص شدن نتیجه، به جدایی از اسپانیا و ایجاد یک کشور مستقل مبادرت ورزد.
براساس نظرسنجی که در پایان ماه ژوئیه صورت گرفته 49.4 درصد از مردم کاتالونیا مخالف استقلال و 41.1 درصد موافق آن بودند. با این حال نظرسنجی که در هفته گذشته صورت گرفت نشان داد که کمپین آری به استقلال 72 درصد از آراء را کسب خواهد کرد.
حق تعیین سرنوشت داخلی ناظر به مشارکت و حضور فعال ملت در تعیین سرنوشت سیاسی و حاکمیتی خویش است اعم از اکثریت و اقلیت آن. کاتالونیا نیز ظاهراً در پی چنین حقی است .استقلالطلبی یا جداییطلبی کاتالان جنبشی سیاسی، متأثر از ناسیونالیسم کاتالان است که هوادار استقلال کاتالونیا یا به اصطلاح سرزمینهای کاتالان از اسپانیا و فرانسه است. استقلالطلبی کاتالان مبتنی بر این نظریهاست که کاتالونیا یک ملت مشتق از تاریخ، زبان و فرهنگ خود است. آغاز جنبش به اوایل قرن ۲۰ که برخی احزاب سیاسی خواهان استقلال کامل از اسپانیا شدند برمیگردد. فضای رژیم فرانکو بر مردم و فرهنگ کاتالان منجر به محبوبیت یافتن این جنبش شد. اخیراً افزایشی در شمار حامیان آن پدید آمده و همهپرسیهای غیررسمی در شهرداریهای کاتالونیا برای آن برگزار شدهاست.
در کاتالونیای اسپانیا گرایش جداییخواهی در دهههای گذشته در اقلیت بود، حالا این احساس و دیدگاه قوت گرفته که اگر این منطقه کشوری مستقل از اسپانیا بود، مجبور نبود بخشی از توان اقتصادی خود را صرف مقابله با بحران بانکی و مالی اسپانیا کند و خود نیز بدهکار شود. این درک و دریافت حالا باد به بادبان نیروهای استقلالطلب انداخته است.
به لحاظ تاریخی، مردم کاتالونیا اغلب خود را از سوی مادرید مغبون و مورد محرومیت قرارگرفته میدانند. روایتی که آنها از تاریخ خود ارائه می کنند حاکی از آن است که از سال ۱۷۱۴ که اتحاد آنها با امپراطوری هابسبورگ در مقابل بوربونها شکست خورد، خودمختاری وسیع آنها هم از بین رفت و مجبور به تبعیت از پادشاهان بوربونی شدند که بر مادرید حکومت کردهاند.
کاتالونیا به لحاظ مالی و بانکی و امور بندری مهم ترین بخش خودمختار اسپانیا به شمار میرود و نزدیک به ۲۰ درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا در کاتالونیا انجام میشود. یکی از خواستههای دولت کاتالونیا در سالهای اخیر پرداخت سهم کمتری از مالیاتهایی که از مردم این ایالت اخذ میشود به دولت مرکزی و تعیین سقف مالیاتها توسط دولت محلی بوده است.
از طرفی، شماری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که کاتالونیای مستقل به ویژه اگر در اتحادیه اروپا پذیرفته نشود به لحاظ اقتصادی قادر به ادامه حیات نیست. کاتالونیا نزدیک به 20 درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا را انجام می دهد از این رو اهمیت ویژهای در معادلات سیاسی و اقتصادی اسپانیا دارد. بدیهی است که مقامات اسپانیایی حاضر به از دست دادن کاتالونیا نیستند زیرا علاوه بر جنبه حیثیتی، این موضوع دارای عواقب تجاری و مالی سختی برای اسپانیایی ها خواهد بود.
دولت حزب محافظهکار مردم در مادرید اعلام کرده است که بنا به قانون اساسی اسپانیا تنها دولت مرکزی حق برگزاری رفراندوم در مورد مسائل مختلف را دارد و اگر کاتالونیا به رغم ممنوعیت قانونی باز هم رفراندوم برگزار و اعلام استقلال کند، با پذیرفتهشدن آن در اتحادیه اروپا مخالفت خواهد کرد. دولت کاتالونیا در مقابل میگوید که در پادشاهی بریتانیا هم اسکاتلند خواهان جدایی است و با دولت مرکزی با رفراندوم بر سر این موضوع توافق کرده است، چرا در اسپانیا چنین کاری غیرممکن است. همچنین استدلال میشود که اگر اتحادیه اروپا برای پذیرفتن اسکاتلند واکنشی منفی نشان نداده، قاعدتا نمیتواند با پذیرفتن کاتالونیا هم مخالفت کند. اتحادیه اروپا اما تایید کرده است که جدایی کاتالونیا به طور اتوماتیک خروج آن از اتحادیه اروپا را هم رقم خواهد زد.
انتخابات محلی در یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا معمولا اهمیت فوقالعادهای ندارد. اما انتخابات این بار در کاتالونیای اسپانیا میتواند مقدمهای بر استقلال این منطقه و تشدید گرایشهای جداییخواهی در سایر نقاط اروپا شود.
باشگاه بارسلونا نیز به عنوان یکی از بزرگ ترین باشگاههای ورزشی در سطح جهانی اکنون در انتظار روشن شدن تکلیف یک اتفاق مهم و تاریخی در ایالت کاتالونیا است. اگر کاتالونیا از اسپانیا جدا شود، دیگر بارسلونا جایی در لالیگا نخواهد داشت و سوال مهم این است که در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، یکی از دو طرف قطعا متضرر میشود.
در نهایت اینکه گره کور کاتالونیا همچنان به قوت خود باقی است و باز کردن این گره، فعلاً از دست مقامات اسپانیایی و اروپایی نیز خارج است. مقامات ارشد اروپایی نیز به مانند مقامات اسپانیایی، با نگرانی خاصی تحولات کاتالونیا را رصد می کنند. آنها معتقدند که درصورت استقلال کاتالونیا از اسپانیا، برخی مناطق خودمختار در اروپا نیز نسبت به استقلال از دولتهای مرکزی تحریک خواهند شد. در این صورت، تجزیه اروپا امری غیر قابل اجتناب خواهد بود. در هر حال باید در انتظار تحولات مربوط به منطقه کاتالونیا در سال جدید میلادی ماند. آیا مقامات اروپایی و اسپانیایی قادر به بازکردن این گره کور خواهند شد.