سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در نشست سیکا در پکن درباره همکاریهای ضدتروریستی؛ علائم و دلایل ریشهای آن نیز به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: هر چند تروریسم سابقهای دیرینه دارد و از گذشتههای دور حتی از دوران باستان، جهان با این پدیده روبرو بوده است ولی آنچه که امروز تروریسم و بعنوان یکی از موضوعات مورد بحث دومین کنفرانس سیکا مطرح میشود، نوعی از تروریسم بینالمللی است که در یکی دو دهه اخیر اوج گرفته و از نظر جغرافیایی ریشه در خاورمیانه دارد.
وی افزود: شاید بتوان گفت حادثه 11 سپتامبر در آمریکا نقطه عطفی از این نوع تروریسم سلفی - وهابی بود که عکسالعمل سریع به آن و بدون توجه به پیامدهایش بی ثباتیهای منطقهای و جهانی را افزایش داده است.
خرازی با ذکر این نکته که ورود نیروهای شوروی به افغانستان در دوره جنگ سرد، فرصتی را برای رقیب غربی فراهم کرد تا با کمک متحدان منطقهای غرب همچون عربستان و صرف هزینههای سنگین، ایدئولوژی افراطی وهابیت را در منطقه شبه قاره ترویج کنند، خاطرنشان کرد: آمار نشان میدهد که در این مدت حدود هفت هزار مدرسه رسمی و 23 هزار مدرسه غیر رسمی در مناطقی از افغانستان و پاکستان به آموزش نوجوانان و جوانان از 5 تا 17 سال پرداختند که در این آموزهها کشتار غیرمسلمانان و حتی مسلمانان غیر همکیش همچون شیعیان تشویق میشد.
وی اضافه کرد: با شکست شوروی بخش عمدهای از این نیروهای مذهبی افراطی حاکمیت در کابل را تحت نام طالبان به عهده گرفتند و از همه گونه کمک از کشورهای عرب حوزه جنوبی خلیج فارس بهره مند شدند. بخش غیر بومی این نیروها به نقاط دیگر از چچن و آسیای مرکزی گرفته تا شمال آفریقا مهاجرت کردند. مغز فکری این جریان القاعده بود که کمکهایی را از کشورهای عرب ثروتمند منطقه دریافت میکرد. تغییر رویه مقابله گروهها و جریانات سلفی از شوروی به سمت غرب، منجر به عملیات بزرگ تروریستی علیه منافع غرب شد که حوادث مهم و متعددی را از جمله حادثه بزرگ 11 سپتامبر رقم زد.
خرازی با ذکر این نکته که عکس العمل تند آمریکا به این حادثه بویژه با دخالت مستقیم و گسترده نظامی در افغانستان و پس از آن تسخیر عراق، هر چند در کوتاه مدت این گروههای تروریستی بنیادگرا را عقب راند، ولی این گروههای سلفی در پیشروی مجدد خود، با خشونتی فراتر از گذشته به فعالیت خود ادامه دادند، افزود: حتی گروههای دیگری از دل آنها بیرون آمدند که دولت اسلامی عراق و شامات یا داعش، قدرتمندترین آنها به حساب میآید. موفقیتهای اولیه داعش به گروههای همفکر در مناطق مختلف جغرافیایی جهان روحیهای تازه بخشید، به طوری که به تحریک بیشتر گروههایی همچون بوکوحرام در آفریقا، جبهه التحریر در آسیای مرکزی و جنوب روسیه، گروه ابوسیاف در فیلیپین و دهها گروه دیگر انجامید.
وی ادامه داد: حملات مستقیم نظامی آمریکا به افغانستان و به ویژه عراق، فضایی بهتری را برای گروههای تروریستی سلفی به وجود آورد که توانستند به جمع آوری نیرو و خشونتهای گسترده دست بزنند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در ادامه سخنان خود در این نشست با بیان اینکه بعد از فروپاشی رژیم صدام و گسترش بی ثباتی در عراق زمان زیادی طول نکشید که انقلابهای عربی آغاز شد و با دخالت عربستان در مصر و کودتا ناکام ماند، عنوان کرد: انقلابهای عربی بهانهای برای دخالت کشورهای منطقه در امور داخلی برخی از کشورها شد. کشورهای جنوبی خلیج فارس به رهبری عربستان و کشورهای غربی به رهبری آمریکا همان اشتباهی را که در افغانستان مرتکب شدند در سوریه، بحرین و یمن نیز تکرار کردند. همانند جهادیون سلفی که زمانی در مبارزه علیه شوروری همراه غرب و آمریکا بودند و حادثه 11 سپتامبر را آفریدند. در حمله آمریکا به عراق نیز نیروهای افراطی که در غرب عراق توسط آمریکا آموزش دیده بودند نقش اساسی در بحران سوریه پیدا کردند. آنها به سرعت توسط غرب و کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و با استفاده از مرزهای شمالی و جنوبی بحران سوریه را به جنگی مسلحانه تبدیل کردند و به چیزی کمتر از اسقاط نظام رضایت ندادند. با کمکهای مالی و نظامی گسترده این کشورها گروههای تروریستی مختلفی به وجود آمد که هر کدام منطقهای از سوریه را در اختیار خود گرفتند.
به گفته خرازی امروزه همین تروریستی چند ملیتی که دست پرورده برخی از کشورهای منطقه هستند، به عملیات تروریستی در اروپا و غرب و سایر کشورها دست میزنند.
وی با بیان اینکه متاسفانه بعضی از کشورهای منطقه خاورمیانه از این گروههای تروریستی به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در منطقه بهره میگیرند، اظهار داشت: غرب نیز با دخالتهای نظامی خود چه در عراق و چه در سوریه و لیبی فضاهای گستردهای را برای فعالیت گروههای تروریستی به وجود آورده است. هر چند گروه داعش اخیراً با شکستهای پی در پی مواجه شده، ولی علیرغم از دست دادن زمین، به آموزش، تجهیز و تحریک هواداران خود در کشورهای دیگر برای انجام عملیات تروریستی، ادامه میدهد.
خرازی گفت: دخالت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای تغییر نظامها در منطقه، نه تنها فرصت تغییرات سیاسی مناسب را از مردم منطقه گرفت، بلکه در بعضی از کشورها همچون سوریه، لیبی، عراق و یمن چنان بی ثباتی، ناامنی، آوارگی گسترده و فقر و گرسنگی را به وجود آورد که بعید است چشمانداز امیدوار کنندهای در کوتاه مدت و حتی میان مدت برای این کشورها متصور باشد. واقعیت این است که ساختارهای سیاسی در بعضی کشورهای عرب جنوب خلیج فارس به نحوی است که از تولیدات فکری آنها چیزی جز گروههایی همچون داعش، القاعده، بوکوحرام و مشابه آن بیرون نخواهد آمد.
وی خاطرنشان کرد: این گروهها محصول افراط گرایی مذهبی همچون وهابیگری و نوعی از حاکمیت قبیلهای است. تزریق این تفکرات توسط علمای تندرو سلفی در مساجد و پشتیبانی مالی از جوانانی که به جز گروه مذهبی خود، بقیه پیروان مذاهب و ادیان را کافر میدانند و باید گردن زده شوند، دورنمای امیدبخشی از پایان این خشونتها ارائه نمیدهد. این روند حتی با آوردن طلبههایی از کشورهای مسلمان و غیرمسلمان به مدینه و تعلیم آنها در دانشگاه آن شهر مقدس و اعزام مجدد طلبهها به کشورهای خود برای ترویج وهابیت هنوز ادامه دارد و یکی از دلایل ترویج افراط گرایی در دیگر کشورها حضور همین افراد و تبلیغات آنها در مساجد است.
خرازی گفت: البته منافع کشورهای غربی در منطقه، باعث شده که بسیاری از کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده آمریکا چشم خود را بر روی نقش کشورهای عرب خلیج فارس در توسعه تروریسم تکفیری بسته و منافع چند صد میلیارد دلاری که آنها از این منطقه دارند به ایشان اجازه نمیدهد که به ساختارهای سیاسی مولد و مسبب این بی ثباتیها توجه کنند. این در حالی است که واقعاً اگر بخواهیم به درستی علل و عوامل فعالیتهای تروریستی که حتی کشورهای اروپایی را نیز دربر گرفته، بررسی کنیم ریشه آن را در ترویج افراط گرایی مذهبی توسط این کشورها خواهیم یافت.
وزیر خارجه اسبق کشورمان با بیان اینکه عملیات تروریستی این سالها که با نام اسلام نیز صورت میگیرد، هیچ ارتباطی با دین مبین اسلام ندارد،به بخشی از سخنان نخست وزیر بریتانیا پس از عملیات تروریستی منچستر و لندن اشاره کرد مبنی بر اینکه «آنچه که گروههای تروریستی به آن اعتقاد دارند هیچ شباهتی به عقاید مسلمانان در سراسر دنیا ندارد و مانند سایر سازمانهای تروریستی، آنها موجب مرگ هزارها نفر از شهروندان مسلمان نیز شدهاند. این ایدئولوژی نفرت انگیز، هیچ ربطی به خود اسلام ندارد و توسط اکثریت پرقدرت مسلمانان در انگلستان و سراسر دنیا رد شده است. اسلام دین صلح است.»
وی با طرح این سؤال که آیا آن امام جماعت و یا امام جماعتهایی که در عربستان توسط دولت گماشته میشوند و حقوق دریافت میکنند با تکفیر دیگران و حکم قتل پیروان دیگر مذاهب و ادیان الهی، فرهنگ دینی شان فرهنگ اسلامی است؟ پاسخ داد: آنچه که ما امروز از ایشان شاهد آن هستیم ارتباطی با اسلام ندارد و در واقع ریشه در ساختارهای سیاسی این کشورها دارد.
خرازی در ادامه سخنان خود در نشست سیکا با بیان اینکه منطقه خاورمیانه چندین سال است که با پیچیدهترین و سختترین بحرانهای ژئوپلیتیکی به خاطر دخالتهای بی مورد و تندروی یک مذهب خاص مواجه شده است، یادآور شد: بدون توجه به ریشه این بحرانها بی ثباتی در منطقه و جهان متوقف نخواهد شد و احتمالاً کشورهای دیگری را هم در بر میگیرد. در ماههای اخیر با کوچ داعش به افغانستان بخشی از نا آرامیها را به شمال شبه قاره هند منتقل کردهاند که ممکن است به کشورهای حوزه پیرامونی افغانستان و حتی شرق آسیا نیز کشیده شود. برای رسیدن به یک راه حل منطقی به همکاری جمعی و بدون لحاظ کردن منافع یک کشور خاص نیاز است.
وی در این زمینه به بعضی از راهحلهای پیشنهادی در این خصوص اشاره کرد و گفت: در هر حوزه جغرافیایی و یا منطقه جغرافیایی مسائل و تنشهای بین کشورهای آن منطقه باید بدون دخالت قدرت های فرامنطقهای و توسط کشورهای همان منطقه حل و فصل شود. سازمان ملل میتواند به این پروسه کمک کند. مداخله نظامی برای ساقط کردن نظامها حتی اگر نظامهای غیر دموکراتیک باشد راهحل مناسبی نخواهد بود، هم چنان که امروزه در یمن، لیبی، عراق افغانستان و سوریه شاهد نتایج آن هستیم.
وزیر خارجه اسبق با بیان اینکه نمیتوان تجربه موفق در یک منطقه را با زور در دیگر مناطق به اجرا درآورد، اظهار داشت: زیرا کشورها با یکدیگر از منظرهای گوناگون بویژه وجوه فرهنگی متفاوت هستند. میتوان گفت هر منطقه جهان منحصر به فرد است و با مشکلات به خصوصی روبرو است، به گونهای که رویارویی با معضلات امنیتی آن منطقه روش خاص خود را میطلبد.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با ذکر این نکته که خاورمیانه با مشکلات جدی به ویژه از نقطه نظر اقتصادی و ساختارهای سیاسی روبرو است، عنوان کرد: فائق آمدن بر این مشکلات سخت خواهد بود، مگر اینکه با مشارکت جمعی و گفتوگوهای چندجانبه برای آن راهحلی یافت. باید با رویکردی جدید نسبت به مقوله امنیت خاورمیانه پرداخت تا به یک نظام منطقهای فراگیر دست یافت.
خرازی با تأکید بر اینکه امنیت منطقه خاورمیانه بدون خاتمه یافتن بحران فلسطین قابل حل نیست، افزود: باید راهی برای احقاق حقوق مردم فلسطین که از سال 1948 میلادی تاکنون تحت فشارهای طاقت فرسای اسرائیل قرار دارند پیدا کرد. راهحل درست مراجعه به آراء عمومی و تشکیل یک دولت دموکراتیک متشکل از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان بومی این سرزمین است.
وی اضافه کرد: خاورمیانه از تفکر با «حاصل جمع صفر» در رابطه با مسائل امنیتی رنج میبرد. در این رویکرد وقتی یک طرف منافعی را بدست میآورد، طرف دیگر لزوماً منافعی را از دست میدهد. در مسائل امنیتی باید رهیافت «حاصل جمع برابر» در منطقه برقرار شود. گرچه ممکن است همه دستاوردها در هر موضوعی همیشه برابر نباشند، ولی باید همه دستاوردی مناسب در زمینه امنیت کسب کنند و این از طریق پذیرش نظم امنیت منطقهای میسر است. ترغیب و یا تهدید بعضی از کشورهای منطقه، برای به خطر انداختن امنیت کشور و یا کشورهای دیگر، شبیه آنچه که ما اخیراً با سفر آقای ترامپ به منطقه و تهدیدات سعودی شاهد آن بودهایم، تنها به بی ثباتی بیشتر میانجامد و خطرات بیشتری را برای منطقه به وجود میآورد.
خرازی تأکید کرد: لازم است به دنبال راه حلهای سیاسی در منطقه باشیم تا به امنیت جهانی و ریشه کن شدن تروریسم کمک کنیم. بحرانهای عراق، سوریه، یمن، افغانستان، لیبی و بحرین راهحل سیاسی دارد و باید کمک کرد که مردم این کشورها خود از طریق دموکراسی به راه حل درست برسند.
وی با بیان اینکه کشور من ایران به دنبال یک راهحل سیاسی در این کشورهاست، ادامه داد: امروزه متاسفانه دولت جدید آمریکا با اخاذی از بعضی کشورهای جنوبی خلیج فارس اجازه میدهد آنها به اعمال خود در جهت بی ثباتی در منطقه و دخالت در کشورهای بحران زده با ارسال پول و اسلحه ادامه دهند. در واقع آمریکا کشور سعودی را به مزدوری در خاورمیانه تبدیل میکند که برای ایجاد بیثباتی دست بازتری پیدا میکند و این امر به گسترش تروریسم کمک میکند.
خرازی خطاب به حاضران افزود: شما به خوبی میدانید که 15 نفر از هواپیما ربایان 11 سپتامبر از اتباع سعودی بودند و کنگره آمریکا در گزارش محرمانه 28 صفحهای خود بر این ادعا مهر تائید زد، ولی تعجب انگیز است که چرا دولتمردان آمریکا منافع و امنیت ملی خود را فدای مسائل مادی میکنند. اگر این روند و تفکر ادامه داشته باشد ما چگونه میتوانیم بر این تروریسم بی رحم غلبه کنیم و چگونه کشورهای فرومانده در منطقه به ثبات خواهند رسید.
وی اضافه کرد: در واقع خون هزاران نفر از مردم منطقه در سوریه، عراق، افغانستان، یمن و بحرین با حمایت عربستان بر زمین ریخته میشود و بر روی آن با رقصهای شمشیر و مهمانیهای تشریفاتی رهبران آمریکا و منطقه جشن گرفته میشود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی خاطرنشان کرد: بر خلاف عربستان سعودی که میلیاردها دلار بصورت بی حساب هزینه ترویج ایران هراسی میکند تا اذهان را از صادرات جهانی خود یعنی وهابیت و ایدئولوژی افراطی القاعده، داعش، بوکوحرام و هر گروه تروریستی ویران گری از شهرهای اروپایی گرفته تا مسکو و تهران و بغداد منحرف سازد. ایران به طور جدی از قربانیان افراط گری بویژه در عراق و سوریه حمایت میکند و با تروریسم میجنگد.
وی گفت: کشور من در رابطه با این بحرانها بویژه در مورد سوریه پیشنهادهایی ارائه کرده است ولی متاسفانه بعضی از کشورهای منطقه به هیچ وجهی آماده گفتوگو و ایجاد آرامش در منطقه نیستند.